پرش بـه ناوبری پرش بـه جستجو

بلوچکل جمعیت (تخمـین زده شده) بیش از 50،000،000 مـیلیون 37،000،000 (۲۰۱۷)[۱] ایران 8،000،000[۲] افغانستان 2،000،000[۳] عمان 1،200،000[۴][۵][۶] امارات متحده عربی 1،000،000[۷] هند ۵۰۰٬۰۰۰[۸] ترکمنستان ۶۰۰٬۰۰۰[۹]زبان‌ها بلوچی، انشا از زبان یک چوب لباسی سرائیکی، براهویی، فارسی، اردو، عربیدین اسلام سنی(حنفی)[۱۰]گروه‌های قومـی مرتبط کرد، افغان ها وفارس، ، [

مردم بلوچ یکی از مردمان ایرانی تبار درون ایران، پاکستان، افغانستان، ترکمنستان، ایـالات متحده آمریکا، عمان، امارات متحده عربی، قطر، کویت، بحرین، کشورهای عربی حاشیـه خلیج فارس، هندوستان، تانزانیـا، زنگبار، اوگاندا، کنگو، سوئد، سوئیس، انگلیس، آلمان، تاجیکستان، روسیـه، چین، استرالیـاو برخی دیگر از کشورهای اروپایی ، آمریکایی و آفریقایی هستند. انشا از زبان یک چوب لباسی مردم بلوچ بـه زبان بلوچی سخن مـی‌گویند، کـه یکی از زبان‌های شاخه شمال غربی زبان‌های ایرانی است. انشا از زبان یک چوب لباسی بیشتر مردم بلوچ، مسلمان اهل سنت هستند. [۱۱]

برخی منابع جمعیت مردم بلوچ را بیش از 50،000،000 مـیلیون تن برآورد کرده‌اند؛ کـه به‌طور تخمـینی 37 مـیلیون تن درون ایـالت بلوچستان پاکستان و وچندین تن دیگر درون بقیـه مناطق پاکستان وجود دارد.[۳][۱۲] 2مـیلیون نفر درون افغانستان،[۳] 1مـیلیون و دویست هزار تن درون عمان، امارات، و سایر آنان درون کشورهای قطر ، بحرین ، کویت، هند، سوئد، تاجیکستان، ترکمنستان، استرالیـا، ایـالت متحده آمریکا، روسیـه ، چین ، انگلیس ، زنگبار (تانزانیـا) و دیگر کشورها زندگی مـی‌کنند.

به طور جغرافیـایی بلوچستان (گدروزیـا)شامل بلوچستان شرقی و بلوچستان غربی هست اما درون دوره قاجار بـه علت نفوذ استعماری انگلیس سرزمـین بلوچستان عملاً تجزیـه و در سال ۱۹۴۷ با تشکیل کشور پاکستان،بخش بلوچستان شرقی بـه عنوان بخشی از پاکستان بـه نام ایـالت بلوچستان اطلاق گردید.اما بلوچستان غربی همچون گذشته درون مرزبندی ایران باقی ماند. امروزه بلوچستان غربی شامل سرحد ومکران است.سرحد بخش شمالی منطقه از دامنـه های تفتان که تا مرزشمالی کرمان، و مکران شامل بخش مرکز وجنوبی منطقه که تا دریـای عمان است.

پیشینـه واژه بلوچ و قدمت

نخستین ظهور بلوچان درون آثار تاریخی درون کتاب حدودالعالم و نیز درون مقدسی با نام بلوص است.∗ درون شاهنامـه ذکر این قوم همواره با کوچ، همراه هست (کوچ وبلوچ) و درون شورش ها علیـه انوشیروان بـه همراه قوم گیلان ودیلم امده است. درون کتاب‌های جغرافیـائی از این قوم (همراه با طایفه کوچ - یـا قفص) درون حدود کرمان یـاد مـی‌شود. بعد از آن بر اثر عوامل تاریخی بـه کناره‌های دریـای عمان (دریـای مکران)رسیده و در همان‌جا اقامت د. در مورد قوم بلوچ بعضی از محققین معتقدند کـه آن‌ها یکی از شاخه نسل آریـا هستند کـه متعلق بـه ایران مـی‌باشند سرهنگ دیمز درون نوشته خود The Baloch Race بلوچها را آریـایی مـی‌داند. در کتاب (ایتهنوگرافی آف افغانستان) دکتر بیلو لفظ بلوچ را از دو لفظ سانسکریتی «بل» و «اوچا» مـی‌داند کـه به گذشت وقت تبدیل بـه بلوچ شده است. آقای سرایچ رالنسن(rawlinson)در کتاب خود بنام «پادشاهی قدیم» درون مورد بلوچ این نظر را دارد. «لفظ بلوچ از بالوس یـا بلوص ایجاد شده کـه لقب پادشاه بابل بوده است[۱۳]

درمنابع بعد ازاسلام نیبرگ از ذکر نام بلوچان (balocan) درون منابع دوره مـیانـه خبر مـی‌دهد. هرتسفلد نام بلوچ را برگرفته از واژه مادی برازا-واچپا (BRAZA-VACHYA) بـه معنی فریـاد بلند درون ب موکلر آن را برگرفته از واژه گدروسیـا) (GEDROSIA. بلیو ان رابرامده از بـه هم پیوستن دوواژه بالا اچاBALAECHA) (درزبان یونانی کهن مـی‌دانند این واژه درمتون بعد ازاسلام اغلب بـه صورت بلوچ<[۱۴]ref> بلوص[۱۵] و بلوس <[۱۶]ref> درون اسناد تاریخی مشاهده مـی‌شود.

محققان بر این عقیده‌اند کـه بلوچ‌ها از مردم گدروزیـا هستند و واژه بلوچ از بدروچ یـا گدروچ مشتق شده‌است. ایـالت گدروزیـا از ساتراپ‌های امپراطوری هخا بوده‌است کـه هم‌مرز با زرنگه باکتریش سعدیـات پارتبه و کرمانیـه بوده‌است و دیویدور سیسلی از مورخان مشـهور رومـی درون سال ۳۲۳ قبل از مـیلاد ان را جزو ایـالت‌های شرقی شمرده‌است؛ و سرزمـین آنان را همـین سرزمـین مکیـا مکا (مکران) یـا بلوچستان امروزی بـه مرکزیت پورا (pohra) یـا درون زبان امروز پهره (نام باستانی ایرانشـهر کنونی) دانسته‌اند.

نژاد

دانشمندان غربي که تا مدّتهاي مديد بـه جهت كمبود اسناد معتبر و معلومات مردم شناسانـه دقيق درباره تاريخ مردمان شرق ايران، با تكيه بر اطلاعات ناچيز و انتزاعي، استنتاج ها و استنباط هاي ذهني مخاطره آميز و غلطي، درباره بازسازي ماهيت نژادي بلوچها داشتند. نظريات آنان درون اين زمان که تا حدودي بر اساس مفروضات بود كه همين امر باعث خلق تئوري های گوناگون اين باب گرديد. اما تولّد، تأسيس و فراگيري شرق شناسي كه حدودا با توسعه استعمار و امپرياليسم همراه بود، باعث گرديد شرق شناسان توجّه خود را بـه كشف حقايقي درزمينـه شرق ازجمله شناسايي نژادهاي اقوام مختلف بشري بـه ويژه درون شرق ايران معطوف نمايند. آنان از تمامي امكانات موجود زبان شناسي، باستان شناسي، تاريخي و نظاير آن براي اثبات عقيده خود درزمينـه انديشـه تقسيم دوگانـه نژادها، فرهنگ ها و جوامع كه ناشي از نژادپرستي و اروپا محوريشان بود ، بهره جستند. هر هويتي درون نظر شرق شناسان غربي، درون درون چارچوب گسترده تر اروپايي يا غيراروپايي تعريف ميشد. اما رفته رفته نحوه برخورد شرق شناسان، درجه تأثير سياست و سياست زدگي را درون بررسي مسائل مختلف ازجمله نژادشناسي تعديل نمود كه درزمينـه شناسايي ماهيت نژادي اقوام بلوچ نيز که تا حدودي صدق نمود. با توجه بـه قلّت اسناد معتبر و دقيق، دانشمندان غربي با بررسي عالمانـه مسائل مختلف فرهنگي و ازجمله زبان و جنبه هاي ديگر، موفّق بـه ترسيم ماهيت نژادي اقوام بلوچ گرديدند. بـه مرورزمان، پوچي نظريات كساني كه تمايل بـه معرفي اقوام بلوچ بـه عنوان عرب، ترك، دراويدي و راجپوت هندی داشتند، آشكارتر گرديد.( مجله پژوهش های تاریخی ایران و اسلام -دوره 11، شماره 21، پاییز و زمستان 1396، صفحه 143-162)  

شواهد موجود و حوادث تاریخی نظریـه عرب بودن این قوم را رد مـی‌کند همـه آنان اتفاق نظر دارند کـه این قوم قبل از حمله اعراب بـه این منطقه حضور داشته اند چه درون زمان فتح کرمان هنگامـی کـه تازیـان بـه فرماندهی سهیل بن عددی بـه کرمان حمله د مردم کرمان از ساکنان قفس مدد گرفتند[۱۷] برخي ازپژوهشگران ضمن رد نكردن احتمال مـهاجرت بخشي از بلوچها از شامات بـه مكران ايران معتقدند اينـها فقط تنـها بخشي از بلوچ هایی بوده اند كه درون سالياني نـه چندان دور از ايران بـه عراق وسپس بـه سوريه رفته اند. احتمال داده ميشود كه این طوایف بلوچ از اجزاء دلاور لشكر ساسانيان بوده و به ياري حكومت مركزي شتافته و يا درون نواحي نزديك بـه شامات سوريه بـه انجام وظايف جنگي ميپرداخته اند. اما درون یک دوره تاریخی بـه موطن اصلی خود مکران بازگشته اند.برخي پژوهشگران بلوچ بر اين عقيده اند كه سكونت بلوچها درون سوريه مربوط بـه بعد از اسلام آوردن بلوچها و وارد شدن آنان درون سپاه خلفاي اسلام بوده است. قبايل مختلف بلوچ بـه پاس مجاهدتهايي كه درون فتوحات بعدي مسلمانان از خود نشان ميدهند، اجازه سكونت درون مناطقي از سوريه را بـه دست ميآورند(ریشـه عربی-کردی دارند). مناطقي كه هنوز هم بـه نام وادي البلوص يا سرزمين بلوچ شناخته ميشود. بلوچ درون عربی قابل تلفظ نیست ومعمولا بـه البلوش یـا اللبلوص نامـیده مـی شود.( مجله پژوهش های تاریخی ایران و اسلام -دوره 11، شماره 21، پاییز و زمستان 1396، صفحه 143-162) بنا بـه نوشته سرپرسي سايكس درون سال ١٩١٥ م.، افسانـه ها و روايات حماسی و قومي ديگري درون ميان بلوچها وجود داشت كه بر طبق آنـها طوايفي هم درون بلوچستان انتساب بـه سلسله نيمـه تاريخي كيانيان را داشته اند.(سايكس، ١٣٤٣ ١٧٨ ) چنين رواياتي درون تضاد با نظریـه، مبني بر مـهاجرت آنان از حلب سوريه و يا خاستگاه سامي آنان است.

ابن حوقل مـی‌نویسد: انشا از زبان یک چوب لباسی دراین جبال هفت طایفه هستند و آنان از نژاد وقبیله اکراد به‌شمار مـی ایند.[۱۸]ابن خلکان به‌طور غیرمستقیم بـه کرد بودن ایشان اشاره دارد ومـی گوید:معزالدوله درون جنگ با اکراد درون کرمان دست چپ خودرا ازدست داد.[۱۹] یـاقوت مـی‌نویسد بلوص نام تیره ای مانند کردان هستند درون سرزمـینی گسترده مـیان فارس و کرمان کـه بلوچستان بدیشان شناخته مـی‌شود و مردمـی سخت کوش ودر دامنـه‌های کوه‌های قفص زندگی مـی‌کنند. قفص‌ها هم مردمـی نیرومند هستند کـه به جز از بلوچ از هیچنمـی‌هراسند.

انصاری دمشقی مـی‌نویسد: دیگر از سرزمـین‌های کرمتن کوه‌های هفت‌گانـه قفص هستند. درکوه‌های بارز کـه یکی از ان هفت کوه هست گروه‌های بی شماری از کردان درون آن‌ها جای گزیده‌اند.

کرد بودن اینان جای تردیدو تأمل دارداما منتفی نیست و آثار وجود و حضور کردان درون بخش شمالی دشت لوت تاسیستان نیز دلایلی دیگر بر اثبات این دعوی مـی‌باشد و بنابراین مـی‌توان گفت کـه کوچان و بلوچان درون حقیقت بازماندگان گروه‌های کردی هستند کـه طی سده‌های پیشین با حرکت خود از مناطق شمال و شمال غربی فلات ایران و با گذشتن از کوه‌ها و دشت‌ها بـه جنوب شرقی فلات رسیده و مستقر شده‌اند[۲۰]

لرد کرزن برپایـه برآیند پژوهش زبان شناسان زبان بلوچ هارازشاخه ایرانی زبان‌های هندواروپایی دانسته کـه با زبان ایرانی مـیانـه و پارتی خویشاوند هست خویشاوندی بازبان‌های شمال باختری ایران مـی‌تواند راهی یـافتن خاستگاه آنان باشد[۲۱][۲۲]

به نقل از عبدالله ناصری از فضلای معاصر ایران مـی‌نویسد: «زبان بلوچ که تا حدودی زیـادی بـه لهجه کردی شباهت دارد. زبان کردی به منظور بلوچ‌ها که تا اندازهٔ زیـاد مفهوم هست و بسیـاری لغات کردی و بلوچی یکی است. شباهت زیـاد زبان و لباس بلوچ‌ها و کردها کـه هردو قوم مانند پارت لباس مـی‌پوشند و… بـه خصوص شلوار کردها و بلوچ‌ها کـه عیناً لباس پارتی هست چنین تصوری را بوجود مـیاورد کـه مردم کرد و بلوچ هردو قوم واحدی بودند کـه به لحاظی از هم جدا شدند.[۲۳]

اوژن اوین فرانسوی مـی گوید ساکنان سلسله جبال غربی و جنوبی کردها لرها و بلوچ ها نمونـه هایی از نژاد خالص ایرانی هستند کـه کاملا دست نخورده مانده اند.(اربابی61:1387) کلنل دیمز از طریق علمـی بررسی مـیکند ومـی گوید جمجمـه بلوچ از نوع پهن سران ایرانی هست حال انکه عرب و هندی از نوع دراز سران هست و اگر خصوصیـات مغزی و جسمـی بلوچ را درنظر بگیریم حتما اورا نژاد ابرانی و ماندد سایر مردم فلات ایران بدانیم.(بلوچستان و تمدن دیرینـه ان، ایرج افشار سیستانی.تهران 364. انتشارات وزارت فرهنگ وارشاد اسلامـی  1371)

در چند صده قبل پای های آفریقایی بـه بلوچستان باز شداین ها را استعمارگران انگلیسی وپرتغالی باخود بـه جنوب وشرق ایران اوردند. خرید های آفریقایی تبار توسط حکام بلوچستان بـه اوج خود رسید این امر تا  بدانجا پیش رفت کـه هم اکنون مـهاجرین آفریقایی تبار بخش جدایی ناپذیری از طوایف و فرهنگ بلوچ بـه شمار مـی روند اما با ورود این ها بـه بلوچستان نـه تنـها آنان موفق نشدند رسومات خودرا را بـه اجرا درون بیـاورند بلکه بیشتر رسومات خویش را منطبق با سنت ها و رسومات مردم بلوچستان تنظ.یم مـی نمودند و هم اکنون درون بلوچستان با هویت بلوچ زندگی مـیکنند.http://anthropology.ir/article/19714.html

پس از مطالعه دقيق ادبيات موضوع و گذشت سالها ، منصفانـه خواهد بود چنين استنتاج كنيم درون عصر حاضردر این قوم همچون سایراقوام اختلاط نژادی صورت گرفته باشدبدین ترتیب كه مـی توان گفت سرشت و تركيب امروزه قوم بلوچ تركيبي ناهمگون از گروههاي مختلف نژادي همچون آريايي(ایرانی-همان بلوچ خالص)، كُرد، و مقادیر کمـی آفريقايي و دروایدی عرب است؛ امّا عنصر ايراني بيشترين سهم را درون اين نـهاد و طبع نژادي داراست. ( مجله پژوهش های تاریخی ایران و اسلام -دوره 11، شماره 21، پاییز و زمستان 1396، صفحه 143-162)  

زبان

از دیگر راه‌های روشنگری درسابقه نژادی اقوام، بررسی داده‌های زبانی هست

داده‌های زبانی بلوچی نو، باداده‌های زبانی دیگر مربوط بـه ادوار باستان مـیانـه و نو توسط زبان شناسان مقایسه و مقابله شده‌اند.

طبق بررسی محققان «مردمان بلوچ آخرین مردمـی هستند کـه به زبان پهلوی مـیانـه صحبت مـی‌کنند»،[۲۴][۲۵]

از آنجا کـه زبان پهلوی (زبان ایرانیـان باستان) مشتمل بر زبان پارسی و زبان پارتی است. زبانشناسان زبان بلوچی را همچون تالشی، گیلکی، کردی و تاتی درون دسته‌بندی پارتی قرار مـی‌دهند چرا کـه زبان بلوچی خویشاوندی نزدیک بـه کردی و گیلکی دارد.

الفبای زبان بلوچی همان الفبا و حروف فارسی هست و کلمات مورد استفاده حاوی حروف پ چ ژ گ فراوان و متفاوت با الفبای عربی، آنان را خود بـه خود از اعراب متمایز مـی‌کنند،و همچنین درون زبان بلوچی حروف ٹ ،ڈ ،ڑ ،ں وے وجود دارد کـه آن را از زبان فارسی هم متمایز مـی گرداند. برخی کلمات رایج درون آن مشابه یـا یکسان است. بعضاً کلمات ان هم فارسی بوده و فقط درون نحوه جمله‌بندی با فارسی متفاوت است. بدون دخالت کلمات انگلیسی و عربی تقریباً این زبان خالص و بدون تغییر مانده‌است.

برخی کلمات با حروف آخر درون نمونـه فارسی، بـه گ ختم مـی‌شود، بهشت طورمثال:

زنده تبدیل بـه زندگ

آهو تبدیل بـه آهوگ

ماهی تبدیل بـه ماهیگ

شاید بتوان گفت این موضوع بر مـی‌گردد بـه ریشـه زبان بلوچی کـه برگرفته از زبان پهلوی مـی‌باشد. از آنجا کـه زبان پهلوی با دگرگونی‌هایی بـه زبان فارسی نو (امروزی) تبدیل شده‌است ویکی از این دگرگونی‌ها حذف (گ) از برخی کلمات مـی‌باشد مـی‌توان اینگونـه بیـان کرد زبان بلوچی خالص باقی مانده و برخلاف زبان فارسی امروز گ از برخی کلمات حذف نشده و خالص باقی مانده‌است. مثال‌های دیگر از دگرگونی زبان باستان بـه فارسی نو اما ثابت ماندن کلمات بلوچی بـه زبان باستان درون زیر آمده‌است:[۲۶]

  • دگردیسی واک «ژ» بـه «ز» و «چ». مانند سوچن
  • افتادن واک «گ» و «ک» از پایـان واژه‌ها.
  • افتادن «الف» از آغاز شماری از واژه‌ها مثل اسپید
  • دگردیسی واک «ژ» بـه «ج» درون شماری از واژه‌ها. مانند هژده
  • ردیف پارسی نو زبان پهلوی باستان بلوچی 1 سوزن سوچن سوچن 2 مرد(مردن) مرت مرت 3 باد وات گوات 4 هجده هژده هژده 5 نشسته نشستگ نشتگ 6 آهو آهوگ آهوگ 7 سپید/ سفید اسپید اسپیت 8 دروغ drog/droo دروگ دروگ 9 خانـه/اتاق katak Kat کت 10 آب آپ آپ

    از منظر دیگر نیز مـی‌توان تشابه زبان ایرانی کهن و ایرانی باستان با زبان بلوچی رابررسی کرد.

    ۱. از منظر واج‌شناسی

    فارسی امروز بلوچی امروز ایرانی مـیانـه غربی ایرانی کهن sab sap sab xsap ruz ruec ruz raucah baradar brat brad bratar pidar pit Pid/piaar pitar kard kurt d krta damad Damad/zamat damad zamatar

    ۲. از منظر واژگانی

    فارسی امروز بلوچی امروز ایرانی باستان pas pasva دریـا zer zrayah تابستان hamian hamina کوه gar garay

    ۳. نمونـه تشابه با کردی

    فارسی امروز بلوچی امروز کردی sab sap sab ruz ruec ruz baradar baras/brat brad pidar pes/pit Pid/piaar kard kurt d damad zamas/zamat damad کردی بلوچی فارسی mezin مزن mazan بزرگ وش وش خوش/خوب چم چم/چژم چشم بان بان بام بیت بیت/بات باد(بودن) هیر هیر خیر زانی زانـه مـی دانی چونی چونـه چطوری بانگ بانگ اذان پار پاری پارسال هاوین هامـین(خرماپزان) تابستان جُوان جُوان زیبا/ خوب موردپسند مـه شی مش مگس سور سور/ سوحر سرخ حوشتر حوشتر شتر ئه سپ اسپ اسب مشک مشک موش بیسه بیسه واستا(صبرکن) ده س و ديم دس و دیم وضو/ دست و صورت پیرار پیراری پیرار سال شوانـه شوانگ چوپان نیشته ی نیشته ن/نشتن/نشتگ نشستن هوون هون خون دز دز دزد په ری په ری ری پریروز به رز برز بلند جلي جل لباس-لباس گشاد شوو شوو شوهر پیـاله پیـاله استکان هه نار هه نار انار


    ۴. نمونـه تشابه با گیلکی

    بلوچی سولاه اسپ همسه هشتن مشتن

    مـیزکرتن

    کوش اوشتاتن/ایشتاتگ

    ایساتن

    ته گیلکی سولاخ اسپ هسه هشتن دیمـیزِئن مـیشتن کوش اشتئن تی فارسی اسب اکنون اجازه دادن ادرار کفش ایستادن تو

    سرزمـین

    سرزمـین مردم بلوچ، معروف بـه بلوچستان سرزمـینی هست که مـیان کشورهای پاکستان، ایران و افغانستان تقسیم شده‌است. بیشتر مردم بلوچ درون ایـالت بلوچستان پاکستان، استان سیستان و بلوچستان ایران، و ولایتقندهار و نیمروزو ولایت زرنج افغانستان مقیم هستند. جمعیت زیـادی از بلوچهای ایران نیز درون استان سیستان و بلوچستان کرمان (نرماشیر، ریگان، فهرج، قلعه گنج، منوجان و کهنوج)، خراسان رضوی و خراسان جنوبی (نـهبندان و سرخس)، هرمزگان (جاسک؛ سیریک و بشاگرد)، لارستانو بندر عباس ، بندر لنگه ، و استان یزد و شمال ایران درون استان های گرگان و گلستان و مازندران زندگی مـی‌کنند. همچنین بلوچها درون کشورهای عربی (به ویژه عمان و امارات) قطب شمال و جنوب غربی پنجاب کراچی سدارند. بعضی از مردم بلوچ درون جستجوی کار وب معاش درون ده‌های ۴۰ و ۵۰ شمسی، بـه گرگان و حتی ترکمنستان و زنگبار (تانزانیـا) هم رفته‌اند و در آن نواحی ساکن شده‌اند.

    کیـانیـان

    مکران درون عهد باستان جزو سرزمـین دولت کیـانی بود درون زمان سلطنت کیخسرو قسمتی از سپاهیـان این پادشاه را بلوچ‌ها تشکیل مـی‌دادند آنان سپاهیـانی جنگاور و دلیر بودند کـه درمـیدان نبرد هیچ‌گاه پشت بـه دشمن نمـی‌د

    فردوسی درون شاهنامـه بـه قوم بلوچ اشاره مـی‌کند و مردان آن قوم را درون سپاه کیخسرو بـه شجاعت و مردانگی ستوده‌است

    سپاهش زگردان کوچ و بلوچ/ سگالیده جنگ مانند قوچ

    که درون جهان پشت ایشان ندید/ یک انگشت ایشان ندید

    نگه کرد کیخسرو پیل/ رده آن سپه را زده بر دو مـیل پسند

    امدش وسخت آفرین/ بران بخت بیدارو فرخ زمـین

    در هنگام حمله لشکر اسکندر به منظور فتح بـه سرکردگی سردار لئن ناتوس پا بـه این سرزمـین گذاشت آنچنان درون برابر دلاوران مکرانی درمانده شد کـه سردار اسکند تاب نیـاورد و لشکریـانش تارومار شدند[۲۷]

    مادها

    سرزمـین مکران درون دوره ماد یکی از ساتراپیپ‌های (والی‌نشین یـا استان) شرقی آن دولت بوده‌است و به نام سرزمـین پاریکانیـان ازآن یـاد شده‌است(۱) ص 89[۲۸]

    هخاان

    در سال‌های ۵۴۰–۵۴۵ ایـالات شرقی ایران از جمله مکران بـه وسیلهٔ کوروش بزرگ فتح گردید. داریوش بزرگ درون زمان حکومت خود به منظور جلوگیری از تمرکز قدرت درون دست یک نفر کشور را بـه چندین استان یـا والی‌نشین تقسیم نمود ماکا یـا مکران (بلوچستان امروزی) یکی از ان استان‌ها بود. ص[۲۹]۸۹

    سلوکیـان و اشکانیـان

    رومـیان بـه بهانـه حمایت از دولت مصر با سلوکیـان وارد جنگ شدند و در سال ۱۹۰ ق. م درون ماگنزی واقع درون آسیـای صغیر سلوکیـان را شکست سختی دادند درون این زمان پارس و خوزستان متحد شدند و از دولت نرکزی جدا گردیدند بلوچستان هم بـه همراه سیستان و رخج جزو دولت باختر (پارت یـا اشکانی) شد. ص95[۳۰]

    ساسانیـان

    شاپور اول درون کتیبه کعبه زرتشت کـه به سال ۲۶۲ نقل گردیده‌است از حدود مرزهای ایرانشـهر خود یـاد کرده‌است: «من خدایگان ایرانشـهر این شـهرها را زیر فرمان دارم: پارس پارت خوزستان… مرو هرات کرمان تان مکران (بلوچستان امروزی)، پاراوان… و… و…» ص 101[۳۱]

    قاجار وقبل از آن

    تا قبل از بـه کار امدن رضاخان پهلوی بلوچستان توسط حکام محلی اداره مـیشد یـا درواقع همچون بقیـه استان های ایران .حکومت ملوک الطوایفی داشت.

    در یک دوره از تاریخ حکومت بلوچستان غربی(ایران) درون دست سه گروه ا طوایف محلی شامل: شیرانی و بارکزهی و مـیرلاشاری، مبارکی بود.

    • حکومت‌های ایرانشـهر، بمپور، درون دست اقوام بارکزایی ولاشاردر دست مـیرلاشاری، مبارکی و نیکشـهر سعیدی، بلیده‌ای، فنوج و بنت و مسکوتان درون دست شیرانی بوده‌است.
    • حکومت خاش سرحد که تا هشتاد سال پیش یعنی دوره محمد حسن خان کرد بـه دست خوانین ملوک الطوایفی کرد مـیربلوچ زهی و سهراب زهی اداره مـی‌شد و پس از حمله ژنرال ریجنالد ادوارد هری دایر بـه مکران و تضعیف این سلسله عملاً این زمامداری پایـان یـافت
    • قبل از حکومت سید خان شیرانی درون بمپور حکومت بمپور بـه دست «ملک‌ها» بوده‌است کـه وی داماد آخرین حاکم ملک بوده و پس از فوت وی متصرفاتش را بـه همراه تنـها باجناقش مـهراب خان بارکزیی تقسیم مـی‌نمایند و بمپور سهم شیرانی‌ها و پهره و ایرانشـهر سهم بارکزایی‌ها مـی‌شود
    • حکومت بخش جنوب غربی بلوچستان ایران درون دست خانـهای سرباز بود کـه شامل قبیله‌های (بلیده‌ای - بارکزایی)و مـی‌باشند.
    • حکومت بخش شرق تنگه هرمز وغرب دریـای مکران منطقه جاشک گیـاوان زمـین «سیریک» مـی‌باشد درون دستان قوم مـیر و طاهرزیی درگیـاوان بوده‌است. از سرداران بنامـی کـه تا زمان دوره پهلوی حاکم این خطه از ایران بوده‌اند مـی‌توان بـه طاهرمحمد، پیردادطاهر، علی پیرداد، علی جلال، حسن یـارمحمد سردار بزرگ شجاع و با غیرت گیـاوان زمـین کـه شجاعت آن زبان زد عام مـی‌باشد، دوست محمد کرمداد طاهرزیی مـی‌باشد. مـیر کـه اغلب درون منطقه جاشک بودن حکام بزرگی مثل مـیرعبدالنبی، مـیر برکت، مـیرزا، مـیرکاووسی، مـیرحاجی وسرداران دلاوری مثل شاهوجگینی، حکومت مـیرها که تا کلبا وفجیره کـه امروزه درون کشور إمارات قرار دارن بوده‌است.

    فرهنگ و هنر

    چند ویژگی شاخص کـه قوم بلوچ را متمایز مـی‌سازند عبارتند از:

    ۱ـ مـیارجلی (پناهنده پذیری) پناه مظلوم و محافظت تمام و کمال از او ۲ـ قول و قرار چنان بـه خوش قولی معروف هست کـه حاضر هست سرش برود ولی قولش برقرار بماند ۳ـ مـهمان نوازی یکی از مشـهورترین ویژگی‌های این قوم آریـایی هست ۴ـ حشر و مدد کمک و یـاری همسایـه و دوست و غریبه بـه بهترین نحو به‌طوری‌که همـه اهالی منطقه جمع شده و به صورت مجانی برایی کاری انجام مـی‌دهند ۵ـ بجار ۶ـ چَنَده: درصورت نیـاز مادیی همـه مردم جمع شده و برای او چیزهای نقدی و غیر نقدی جمع‌آوری مـی‌کنند ۷ـ بْیـِر یـا انتقام همـیشـه زبانزد خاص و عام بوده کـه هیچ وقت اجازه نمـی‌دهندی بـه آن‌ها ظلم روا بدارد و آن‌ها انتقام خودرا نگیرند ۸ـدیوّان نشان از اتحاد دارد کـه همـیشـه مجالس هم فکری و اتحاد دارند ۹ ـ پتّر ۱۰ـ پوشاک

    صنایع دستی

    صنایع دستی بلوچ با ابزار طبیعی و مطابق با اقلیم بلوچستان انجام مـی شود.حصیربافی سفال سازی و سوزن دوزی از مـهم ترین هنر زنان و مردان بلوچ است.

    سفال «کلپورگان» آوازه جهانی دارد و روستای کلپورگان، بـه عنوان تنـها موزه سفال زنده جهان ثبت جهانی یونسکو هست قدمت انجام این سفال بـه هزار سال قبل از مـیلاد برمـیگردد کـه توسط زنان بلوچ انجام و نسل بـه نسل که تا به الان منتقل شده است.

    یکی دیگر از هنرهای دستی حصیر بافی هست که بابرگهای درخت خرما انجام مـیشود و محصولاتی مثل سبد کلاه جانماز حصیر سفره و بقیـه وسایل تزینیی و خانگی تولید مـیشود.

    از جمله آثار فرهنگی و محصولات هنری زیبا و ظریف زنان بلوچ سوزن‌دوزیـاست.

    لباس بلوچی زنانـه -مدل زی استین سوزن دوزی
    لباس سنتی زنان مکران

    یکی از پیراهن‌های فرح دیبا کـه در موزه پوشاک سلطنتی درون موزه سعد آباد تهران درون معرض نمایش عموم هست محصول سوزن دوزی زیبای زنان بلوچ بر روی آن است.

    اوج استفاده از هنرهای ایرانی درون دهه‌های چهل و پنجاه رخ داد. درون این راستا مـهر منیر جهانبانی بـه واسطه آشنایی با سرزمـین بلوچستان و هنر سوزندوزی آن، نقش بیشتری را ایفا کرد. او باعث آشنایی فرح دیبا با هنرسوزن دوزی بلوچ شد و بازدید وی از بلوچستان را رقم زد. فرح علاقه زیـادی بـه هنرهای دستی ایرانی داشت قبل از برگزاری جشن‌های ۲۵۰۰ ساله پارچه‌ها و نخ‌های زیـادی کـه در مـیان آن‌ها گلابتون‌هایی از نوع زرین و سیمـین نیز موجود بود، بـه سمت ایرندگان (شـهری کـه به واسطه برخی از دوخت‌های پرکار سوزندوزی بسیـار معروف شد) سرازیر شد و خانم جهانبانی آن‌ها را بین استادان معروف سوزندوزی همچون مـهتاب نوروزی و مـهناز جمالزهی و … تقسیم کرد که تا بین شاگردان خود توزیع کنند و ماحصل آن تولید چند دست لباس فاخر به منظور تمام اعضای درجه یک خاندان پهلوی و هدایـایی به منظور مـهمانان جشن‌های ۲۵۰۰ ساله همچون کراوات، کوسن دستمال سفره و … بود کـه به مجموعه رویـال معروف شدند.[۳۲]مـهتاب نوروزی، زن فقید هنرمند بلوچ خیـاط و سوزندوز و طراح لباس‌های زیبای دست دوز فرح بود.

    <ref>مـهتاب نوروزی؛ نماد نیم قرن سوزن دوزی درون بلوچستان، بی‌بی‌سی فارسی</ref>

    سوزن دوزی بلوچی-مدل پرکار

    موسیقی

    موسیقی قوم بلوچ درزندگی شان مراسم غم شادی ها و روایت افسانـه ها و اسطورهای باستانی و قدیمـی  شان درون هم امـیخته است

    موسیقی درون بلوچستان ایین های گوناگون دارد و با فرم‌ها و گونـه‌های مختلفی انجام مـی شود

    انواع موسیقی دربلوچستان

    لیلو (لالایی)، موتْک (مرثیـه)، اَمبا (آوازهای دریـانوردان)، نازینْک (آواز زنان درون مراسم شادی)، غزل خوانی دراویش صاحبان، ذکرهای گُواتی و مالد (پیرِ پَتَّر)(مراسم موسیقی‌درمانی)، سَوْت (ترانـه‌های شاد مراسم عروسی)، لیکو، شپ تاکی(مولودی خوانی)، زهیروک (دلتنگی های عاشقانـه غم و هجران )و شِئر (روایت‌های حماسی مذهبی، تاریخی و عاشقانـه) کـه این گونـه‌ی آخر، موضوع این مجموعه است. شئر بـه معنای روایت‌ها و منظومـه‌های شفاهی قوم بلوچ هست و شائر بـه معنای خواننده‌ی قدرتمندی هست که این روایت‌ها را بـه آواز و به‌خوبی و باقدرت مـی‌خواند.

    موسیقی آیینی ـ درمانی بلوچستان امروزی (گوات و ذکر ):

    اعتقاد بـه وجود نیروهای مرموز و ماوراءالطبیعه درون تمام مناطق ساحلی جنوب ایران وجود دارد. درون بلوچستان ، این نیروها را «گوات» مـی‌نامند و گواتی بیماری هست که گرفتار گوات ( باد) شده است. مراسم گواتی نیز آیین ویژه‌ای هست که درون آن گوات را مـهار مـی‌کنند گواتی بـه بیماری مـی‌گویند کـه گرفتار «گوات» یـا «باد» شده باشد و مراسم و آیین گواتی، مراسمـی هست که به منظور مـهار این «باد» برگزار مـی‌شود. این مراسم بـه صورت‌های مختلف درون نواحی بلوچستان برپا مـی‌شود و سازهای مورد استفاده درون آن عبارتند از تمبورک، سرود (قیچک)، دونَلی و دُهُلک..

    مالِد (پیرِ پَتَّر)مراسمـی آیینی هست که درون آن ذکرهایی درون ستایش خدا و مدح رسول (ص) و نیز ذکر و مناجات و غزل و مدح ا و مشایخ خوانده و گفته مـی‌شود توسط خلیفه (رهبر مراسم) خوانده مـی‌شود و مریدان جواب مـی دهند /در این مراسم مراسم آیینی ـ درمانی هست که همراه با اجرای حرکت های موزون توسط گروه پُرخوانی و نوای دوتار بـه منظور بیرون راندن ارواح بدنـهادی کـه روح و جسم  بیمار را آزرده‌اند، اجرا مـی‌شود

    ایین حماسی شرواندی آن را رفيع‌ترين و کامل‌ترين جلوه‌ی موسیقی حرفه‌ای بلوچی مـی‌دانند. اين گونـه‌ی موسیقی بـه بلوچی، درون مُد (زَهيريگ)های متنوع و در قالب سه فرم متناوب خوانده مـی‌شود: مِليزما يا تحرير (الحان بدون وزن)، دکلمـه (دبگال)، و ريتُرنِلو يا ترجيع (که بـه آن شرواندی مـی‌گويند). درون حاشيه‌ی اشعار حماسی، غنایی يا مذهبی اصلی، خواننده‌ی حماسی‌خوان (شرواند، پهلوان يا شئرگو) غزل‌های صوفيانـه‌ای را نيز بـه فارسی مـیخواند. شرواندی نيازمند مـهارت بالای آوازی و گستره‌ی صدای وسيع، از بر داشتن يک کارگان گسترده‌ی شعری و ملُديک، و داشتن دانش کاملی درباره‌ی مُدها يا همان زهيريگ‌ها است. از اين رو حماسی‌خوان‌ها انگشت‌شمارند، درست مثل سرودنوازانی کـه مـی‌‌توانند آنـها را همراهی کنند. فقط درون منطقه‌ی مکران، درون دوسوی مرز ميان جنوب پاکستان و ايران مـی‌توان آنـها را يافت..»

    صوت و نازينك نوعي موسيقي با آهنگ هاي شاد و نشاط انگيزاست كه با ترانـه و آواز همراه مي شود.ترانـه هاي همراه اين موسيقي متنوع بوده و پيرامون مفاهيم عاشقانـه و زيباي طبيعت و حكايت ازشور و نشاط عشق و جواني دارد.هانی و شی مرید(شیخ مرید) مشـهورترین   داستان عاشقانـه بلوچستان هست که مردم محلی  براساس ان ساز واواز های زیـادی را خوانده ان و نسل ب ه نسل منتقل کرده اند

      موسيقي سهت يكي ديگر از انواع موسيقي هست كه از سوي زيور آلات زنان بلوچ نواخته مي شود.

    منطقه‌ بلوچستان بـه سبب وسعت جغرافیـایی، پیچیدگی زبان و گویش‌های بلوچی و نیز آیین‌ها و آداب و رسوم متنوع، موسیقی و ادبیـات شفاهی گسترده و پیچیده‌ای دارد. آیین مالِد (پیرِ پَتَّر) متعلق بـه مَکُّران است؛ آیین گُواتی بسیـار به‌ندرت درمنطقه‌ی سرحد؛ و مراسم دراویش نقشبندیـه‌ی صاحبان درون اطراف سراوان برگزار مـی‌شود؛ دراویش قادریـه درون مناطق ساحلی مَکُّران حضور داشتند و مـهم‌ترین نوع موسیقی بلوچستان امروزی، یعنی «شائری» درون ایرانشـهر که تا ساحل چابهار متداول بود.

    زهیروک مانند لیکو شکل دهنده بسیـاری از نمونـه‌ها و فرم‌های موسیقی مکران و نیز موسیقی غم و هجران است.زهیروک، موسیقی اصلی مکران (Mokarran) هست . زهیروک و لیکو شناسنامـه فرهنگی قوم بلوچ هست

     نعت و غزل يا همان موسيقي عرفاني بلوچستان هست كه درون آن اشعار عرفاني از مولانا، حافظ، جامي، خسرو دهلوي، شيخ عثمان مروندي معروف بـه قلندر لعل شـهباز و اشعار عرفا و شعراي محلي سراوان كه اكثراً از بزرگان روستاهاي پير آباد و دهك هستند، بـه كار مي رود.

    سازهای رایج درون موسیقی  بلوچی

    سازهای رایج درون موسیقی  بلوچی عبارت‌اند از:سرود (قیچک)، تَمبورک ، نَل (نِی)،  بنجور، چنگ، سيمرغ ، طشت و كوزه،  دوكر و دُهلک .

    تنبورك،: شباهت زيادي بـه سه تار دارد. درون نوع موسيقي حماسي تنبورك نواز را پهلوان و در موسيقي عرفاني و صوت تنبورك نواز بـه تنبوركي مشـهور است.

    دوكر(dokkor): را دهل نيز مي گويند. اين وسيله هميشـه گروه را همراهي مي كند و از اين جهت ضرب را بـه خاطر مي آورد، ولي با اين تفاوت كه ضرب را از يكسو مي نوازند و دوكر را از دو طرف با ضربه هاي محكم بر پوست ضخيم مي كوبند. دوكرنواز را دوكري مي گويند. درون مراسم شادی و عروسی نواخته مـی شود

    طشت و كوزه: از سازهاي قديمي بلوچستان هست كه هم اكنون رو بـه فراموشي رفته و به ندرت مورد استفاده قرار مي گيرد.

    سيمرغ: سازي هست كه بـه تازگي از سوي استاد جمعه، درون سراوان ساخته شده كه صداي آن تركيبي از صداي رباب، بنجو و تنبورك است.

    ني(نل) : از ديگر ابزارهاي موسيقي بلوچستان هست كه از چوب ني ساخته مي شود. نوازنده آن را نلي مي گويند و در موسيقي گواتي نيز از ني استفاده مي شود. علاوه بر نوازندگي تك ني درون بلوچستان دو ني نيز نواخته مي شود كه بـه آن دو نلي مي گويند. نَل درون گویش بلوچی مترادف با «نِی» و «دونَلی» به معنای دونِی یـا نی های مضاعف است. این ساز متشکل از دو لوله ی صوتی جدا از یکدیگر است. یکی از لوله ها نر و دیگری ماده نامـیده مـی شود. لوله ی ماده نغمـه ی اصلی را تولید مـی کند و لوله ی نر صدای مبنا و و اخوان را.

    از مـهم ترین موسیقی دانان و خوانندگان بلوچستان کـه اوازه جهانی دارند زنده یـاد دین محمد زنگشاهی، زنده یـاد  ماشا الله بامری، رستم مـیر لاشاری استاد شیرمحمد اسپندارو محمدعلی دلنوازو.... نام برد.استاد شیرمحمد اسپندار، معروف ترین دونَلی نواز بلوچستان و ایران، مـهم ترین و زیباترین مقام ها و آهنگ های بلوچی را نواخته است. تندیس او و نخستین دونلی درموزه تهران بـه یـادگار گذاشته شده‌است.وی نواختن دونی را با نگاه بـه انگشتانی کـه همزمان درون دو نی مـی‌نواخته، فراگرفته است.در حال حاضر تنـها نوازنده دو ني درون ايران كه درون جشنواره پارسال و امسال جايزه ويژه جشنواره فجر را دريافت كرد متاسفانـه شاگردي كه كار وي را دنبال كند، ندارد.استاد زنگشاهی موسیقی دان بلوچ  کسی بود کـه نمایندگی ساز سرود یـا قیچک، رباب منطقه سرحد (شمال سیستان و بلوچستان) را بر عهده داشت و مـی توانست این ساز را درون حد کمال اجرا کند.ومجموعه متن های موسیقی خودرا بـه صورت کتابی کـه هنوز منتشر نشده هست در اورده است!

    دین و مذهب

    آثار تاریخی بـه جای مانده همچون کوه مـهرگان درون سراوان بلوچستان، نشانـه‌هایی از آیین زرتشت دربین مردم بلوچستان اشکار مـیکند:

    در آبادی داور پناه درون شـهرستان سراوان، تپه ای سنگی وجود دارد کـه مردم محلی از قدیم بـه آن کوه مـهرگان مـی‌گویند و از اجداد خود نقل مـی‌کنند درروزهای معینی بالای این تپه آتش مـی‌افروختند و مراسم نیـایش اهورامزدا بـه جای مـی‌آوردند[۳۳]

    . با این حال بعد از آمدن دین اسلام همـه مردم بلوچ مسلمان با اکثریت مسلمانان سنی مذهب حنفی و اقلیت شیعه دوازده امامـی بوده و جز این دو فرقه، مذهب و دین دیگری بین آنان وجود ندارد. مذهب سنی حنفی همچنان بـه عنوان مذهب رایج دربین مردم بـه صورت محکم پایدار مانده‌است. تعداد کم و اقلیت بلوچ‌های شیعه ایرانی بیشتر درون مناطق و توابع شـهرستان ایرانشـهر و نزدیک بـه کرمان ساکن هستند.

    طوایفی کـه از سادات هستند هم درون بین بلوچ‌ها وجود دارند. اما معمولاً درون شناسنامـه پیشوند سید یـا سیده ذکر نمـی‌شود.

    خواجه مرشد از نوادگان امام موسی کاظم مـی‌باشد کـه در تصوف بـه طریقه نقشبندی منتسب بود ه است. این عارف درون حدود ۲۵۰ که تا ۳۰۰سال گذشته مـی‌زیست. نوادگان خواجه مرشد راجمعی از طایفه دهواری و سیدزاده تشکیل مـی‌دهند کـه در منطقه سدارند. این مقبره یکی از زیـارتگاه‌ها و مقبره‌های شـهرستان سراوان مـی‌باشد. درون شـهر محمدی از توابع بخش مرکزی این شـهرستان واقع هست و بـه صورت گنبدی از خشت خام وگل ساخته شده‌است.[۳۴]

    توصیف بلوچ درون شاهنامـه فردوسی

    در شاهنامـه نخستین بار درون داستان سیـاوش با نام این قوم مواجه مـی‌گردیم هنگامـی کـه سیـاوش بـه نبرد با افراسیـاب اقدام مـی‌کند[۳۵]

    گزین کرد از آن نامدارت سوار /دلیران جنگی ده و دو هزار

    ' 'هم از پهلو پارس و کوچ وبلوچ/زگیلان جنگی و دشت سروچ

    به نقل از فردوسی، آنـها مبارزانی هستند کـه (دوره کیـانیـان) بـه همراهی سپاه سیـاوش به منظور نبرد با افراسیـاب بـه توران حمله مـی‌کنند و پرچم ایشان هم نقش پلنگ دارد. فردوسی درون توصیف سپاه اشکش هنگام عرض سپاه درون مقابل کیخسرو و آمادگی به منظور نبرد با افراسیـاب جهت ستاندن کین سیـاوشت توصیف بلوچ وفرمانده اش اشکش مـیگوید:

    بعد گستهم اشکش تیز گوش /که بازور و دل بود و با مغز وهوش

    ' 'سپاهش زگردان کوچ وبلوچ /سگالیده جنگ وبرآورده خوج

    ی درجهان پشت ایشان ندید/ یک انگشت ایشان ندید

    ' 'درفشی برآورده پیکر پلنگ /همـی از درفشش بیـارید جنگ

    در این بیت‌ها درفش اشکش فرمانده کوچ وبلوچ نقش پلنگ دارد کـه هم مبین دلاوری و شجاعت درون جنگ این فرمانده و سپاهیـان تحت فرمانش هست هم معرف ناحیـه سایشان کـه پلنگ از حیوانات بومـی آن سرزمـین است.

    نام اشکش هم بـه احتمال بسیـارقوی اشک هست که تغییر یـافته ارشک از نام‌های پارتی و اشکانی هست از قراین و اشارات شاهنامـه مشخص مـی‌شود کـه اشکش خود از پهلوانان سرزمـین‌های جنوب شرق ایران-مکران-تیس بوده‌است زیرا درون نبرد مکران نیز اشکش با کیخسرو بود و دلاوری‌ها کرد چون کیخسرو آهنگ دریـای زره کرد اشکش را فرمانراوی مکران ساخت وخود برفت و چون از گنگ بازآمد اشکش او را پذیرا شد و همـه تیس (تیز) و مکران راآذین بست و شاه را هدیـه‌های فراوان برد.[۳۶]

    چو آگاه شد اشکش آمد براه/ ابا لشکری ساخته پیش شاه

    همـه تیز و مکران بیـاراستنند/زهرجای رامشگران خواستند'[۳۷]'

    برفتند با هدیـه و با نثار/ بنزدیک پیروزگر شـهریـار

    ' زاشکش پذیرفت آنچ دید/ وز آن نامدران یکی برگزید

    ' 'وراکرد مـهرت بـه مکران زمـین/بسی خلعتش داد و کرد آفرین

    دردوران تاریخی شاهنامـه که تا روزگار انوشیروان تقریباً از وجود این قوم بی خبریم که تا این کـه در این دورهری انوشیروان بعد از آرام و تسخیر هند و تنبیـه آلانان درون راه مـی‌شنود کـه گیل و دیلم و بلوچ سر بـه شورش برداشته و سرکشی و طغیـان آغاز کرده‌اند.

    ' 'به راه اندر آگاهی آمد بـه شاه /که گشت از بلوچی جهانی سیـاه

    ' 'زگیلان تباهی فرون هست از این /زنفرین پراگنده شد آفرین[۳۸]

    انوشیروان بـه سران سپاه مـی‌گوید الانان و هند را کـه بیگانـه اند آرام ساختیم چگونـه هست که نمـی‌توانیم بلوچ وگیلان را کـه از ایرانشـهر ند سرکوب و آرام سازیم. تلاش انوشیروان به منظور حمله بـه بلوچ‌ها نزدیکانش او را از این کار منع کرده و شکست اردشیر ساسانی درون پیکار با بلوچ‌ها را بـه وی یـادآور شدند:

    ز کار بلوچ ارجمند اردشیر /بکوشید با کاردانان پیر

    نبد سودمند بـه افسون و رنگ/ نـه از بند و ز رنج و پیکار و جنگ

    خسرو انوشیروان از این سخنان خشمگین شد و سرانجام انوشیروان مصمم بـه حمله بـه سرزمـین و قوم کوچ و بلوچ مـی‌شود؛ و با لشکری انبوه بر گرد مسکن بلوچان جمع آمد و منادی داد کـه همـه زن و مرد و کودک و پیر بلوچ‌ها را ازتیغ بگزرانید

    چو آمد بـه نزدیکان مرز و کوه /بگردید گرداندرش و زکوه و دشت

    که از کوچگه هرکه یـایید خرد / واگر تیغ دارند مردان گرد

    ' سراسر بـه شمشیر بگذاشتند/ ستم وزرنج برداشتنند

    ' 'بود ایمن از رنج شاه جهان/ بلوچی نماند آشکار و نـهان

    در این حمله گیل و دیلم تسلیم شدند و با دویست تن گروگان وباج و خراج شاه از سر تقصیرشان گذشت اما بلوچ بـه واسطه پایداری درون مقابل خواسته‌های انوشیروان تارومار وبی سامان شدند

    درهمـین روزگار انوشیروان بعد از سرکوبی و خشونت دوباره قوم بلوچ را همراه گیل و دیلم مشاهده مـی‌کنیم کـه شاه از ایشان دلجویی مـی‌کند که تا آن‌ها پیمان بـه همکاری مـی‌بندند

    ' 'یکی بارگه ساخت روزی بـه دشت/زگر سواران هوا تیر گشت

    ' 'همـه مرزبانان زرین کمر/ بلوچی و گیلی بـه زرین سپر

    ' 'سراسر بدان بارگاه آمدند / پرستنده نزدیک شاه آمدند

    و درون وقایع بعد هم درون آمادگی رزمـی و اطاعت ازری انوشیروان درون سرحدات روم دیده مـی‌شوند

    ' 'سپاهی بیـامد زهرکشوری /زگیلان و زدیلمان لشکری

    زکوه بلوچ و زدشت سروچ /گرازان برفتند گردان کوچ

    ' 'همـه پاک با هدیـه و با نثار/به پیش سراپرده شـهریـار[۳۹][۴۰]

    نکته مـهم این هست که اغلب سرکشی‌ها و جنگ‌های بلوچ با گیل ودیلم همراه هست که خود بیـانگر نامشخص بودن محل سوموضع جغرافیـای این اقوام هست و برخی پژوهشگران بـه همـین سبب اعتقاد دارند کـه احتمالاً مسکن و خاستگاه اولیـه قوم بلوچ درون سواحل جنوبی و غربی دریـای خزر بوده‌است کـه درروزگار تاریخی بـه جنوب شرقی ایران مـهاجرت کرده یـا کوچ داده شده‌اند این محققان با توجه بـه واژه‌ها اصطلاحات آداب و ایین‌ها و حتی ضرب‌المثل‌های مشترک ازدیدگاخ مردم‌شناسی هم بر این نکته صحه گذارده‌اند.

    البته موقعیت جغرافیـایی مکران را هم مـی‌توان درون شاهنامـه و متون کهن درجنوب شرقی و سواحل دریـای زره (دریـای مکران یـا دریـای عمان امروزی) مشخص کرد چنان‌که فردوسی مـی‌فرماید

    از ایران بشد که تا به توران و چین/گذر کرد از ان بعد به مکران زمـین

    زمکران شد آراسته تازره/ مـیان‌ها ندید ایچرنج ازگره

    در شاهنامـه از جمله ویژگی‌های قوم بلوچ کـه همراه کوچ آمده‌است روحیـه آمادگی به منظور دفاع بـه موقع از مرزهای جغرافیـایی و فرهنگی و تمامـیت ارضی ایران هست همچنین مقاومت وسرسختی درون مقابل خشونت و بی عدالتی قدرت مرکزی. درحالی کـه همـین مردم زمانی کـه از حکومت‌ها روی خوش مـی‌دیدند ودروفاداری و سامان بـه سرزمـین و فداکاری کـه از وطن سخت مـی‌کوشیدند کاربرد قوم بلوچ همواره باقوم کوچ هست که با تأمل درون کیفیت کاربرد ان روشن مـی‌گرددکه معمولاً بلوچ بـه صورت مجاز توسعه ای بر هردوقوم اطلاق مـی‌شود وانجا کـه مـیان کوچ و بلوچ قایل بـه تفکیک شده‌است منظور از کوچ را همچون دیگر متون کهن اقوام کوه‌نشین و بلوچ را صحرانشین مـی‌داند. از جمله ویژگی‌های برجسته قوم کوچ وبلوچ درون شاهنامـه همواره مسلح و تمام پوشیده بودن (اشاره بـه پارسایی) غیرتمندی نسبت بـه سرزمـین و اب و خاگ و حفظ سرحدات دربرابر تجاوز بیگانگان است[۴۱]

    مبارزه مردم بلوچ با استعمارگران انگلیسی

    پس از اینکه بریتانیـا درون جهت منافع خویش اقدام بـه تعیین حدود و تجزیـه بلوچستان کرد، اراضی وسیعی را کـه متعلق بـه قبایل قدرتمند منطقه بود، درون مناطقی از خاک ایران جدا کرد کـه علاوه بر اینکه ضربه‌های شدیدی بـه اقتصاد آنان وارد شد، بسیـاری از تیره‌های قبایل فوق درون دو سوی مرز قرار گرفتند و با خط ترسیمـی گلداسمـید به منظور همـیشـه از همدیگر جدا ماندند بنابراین نوعی خصومت شدید نسبت بـه انگلیسی‌ها درون منطقه ایجاد شد (طی قرارداد گلداسمـیت و خطوط مرزی مشخص شده توسط آقای گلداسمـیت قسمتی از بلوچستان از ایران جدا شد). بعد ازآن بریتانیـا سعی داشت با نفوذ بیشتر بلوچستان را تصرف کند کـه با مقاومت سرداران قبایل بلوچ مواجه شد ودرنـهایت سپاهیـان انگلیس درون دره ای نزدیک خاش و ارتفاعات تفتان تارومار شدند.[۴۲]

    در نخستین روز اکتبر سال ۱۸۷۷ ژنرال ریجنالد ادوارد هری دایر بـه بهانـه همکاری سرداران بلوچ با قوای آلمانی بـه بلوچستان حمله کرد. هنگامـی کـه کمپانی هند شرقی بر هند و پاکستان امروزی مستولی شد و منطقه کلات و بلوچستان پاکستان بـه تصرف انگلیسی‌ها درآمد، عده‌ای از سران بلوچ به منظور اه شوم و استعماری انگلیس مانع‌تراشی مـی‌د. آن‌ها با حمله بـه کاروان انگلیسی‌ها مانع حضور انگلیس درون سرحد بلوچستان شده بودند. درون این زمان انگلیس بـه فکر کشیدن خط آهن بـه بلوچستان ایران بود. مـهم‌ترین سرداران بلوچ کـه با انگلیسی‌ها جنگیدند سردار جمعه خان اسماعیل زهی، سردار خلیل خان گمشادزهی درون منطقه گشت و سردار جنیدخان یـار احمد زهی بودند. جنگ‌های این سرداران بلوچ با قوای انگلیس منجر بـه کشته شدن بسیـاری از نیروهای انگلیسی شد درون نبردی کـه بین نیروهای جمعه خان با انگلیس درون شمال زاهدان کنونی روی داد بیش از ۷۰ انگلیسی کشته شدند. درون نبرد دره نالک درون نزدیکی روستای سنگان نیز بیش از ۳۳۰ انگلیسی بـه قتل رسیدند. با این حال هری دایر ۵ سال درون بلوچستان ماند سپس بـه هندوستان رفت و ۶ سال بعد درون سن ۷۴ سالگی درون بریستول انگلستان درون گذشت. وی ماجرای جدال خود با بلوچ‌ها را درون کتابی بـه نام «مـهاجمان سرحد» کـه در سال ۱۹۲۱ درلندن انتشار پیدا کرد بـه چاپ رساند. این کتاب را دکتر حمـید احمدی بـه فارسی ترجمـه کرده‌است.[۴۳]

    آثار باستانی و تاریخی بلوچستان مربوط بـه قبل از اسلام

    بمپور

    واقع درون ایرانشـهر مکران(بلوچستان)، از لحاظ تاريخي يکي از قديمي ترين شـهرهاي ايران بـه شمار مي رود و براساس کاوش هايي کـه در اطراف آن انجام شده، تاريخ پيدايش آن بـه زمان ساسانيان واشکانيان برمي گردد. از قدمت اين شـهر اطلاع دقيقي درون دست نيست اما شـهرت اين محل بـه دليل وجود قلعه بمپور هست که بـه عهد ساسانيان تعلق دارد.برخی روایـات و افسانـه های محلی، علت نام گذاري اين منطقه را بـه بمپور را مربوط بـه بهمن (پسر اسفنديار) مي دانند کـه اول بهمن پور بوده و به مرور زمان بـه بمپور تبديل شده است.سازمان ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي ايران درون سال ۸۷ اعلام کرد کـه محوطه باستاني را درون اطراف بمپور با وسعت 150 هکتار کشف کرده و کاوش ها نشان مي دهد کـه آثار بـه دست آمده درون آن با تمدن هاي شـهرسوخته و جيرفت همخواني دارد. همچنین سفال هاي بـه دست آمده درون بمپور متعلق بـه 2 هزارو700 سال قبل از ميلاد هستند/ https://www.yjc.ir/fa/news/4849209

    روستا تیس

    این روستای بندری کـه به دریـای آزاد عمان راه دارد، قدمتش بـه دوران امپراطوری هخاان مـی رسد. درون آن زمان کالاها از اسیـای شرقی و هند بـه بندر تیس آورده مـی شد و از این بندر بـه جا های مختلف خاور مـیانـه، آسیـای مـیانـه و قفقاز فرستاده مـی شدند. درون سده های اولیـه اسلام نیز تیس بندر مـهم بوده هست و مقدسی مورخ سده ی چهارم هجری از رونق بندر تیس سخن گفته است.در شاهنامـه هم از این محل با نام تیز یـاد شده است.

    چو آگاه شد اشکش آمد براه/ ابا لشکری ساخته پیش شاه

    همـه تیز و مکران بیـاراستنند/زهرجای رامشگران خواستند

    بندر قدیمى تیس سابقه‏ اى چندین هزارساله دارد.وجود آثارتاریخی کهن ازقبیل قلعه ها،قبوروحاکی ازوجودتمدنی بسیـار قدیمـی دراین محل هست که بسیـاری ازاین آثار موردشناسایی قرارگرفته اند.یک قبرستان صخره ای درون تیس کشف شده هست که نشان مـیدهد گذشتکان صخره هارا مـیشکافتند و مردگان را د قلب صخره ها دفن مـید.

    سنگ نگاره ها ی بلوچستان

    در بلوچستان سنگ نگاره هایی کشف شده اند کـه براساس بررسی‌های تاریخی وکارشناسی‌های باستان‌شناسی مربوط بـه دره شکار مربوط بـه ده هزار سال پیش هست و همـه اینـها ثبت ملی شده اند. بیشترین سهم سنگ نگاره‌ها درون محدوده مناطق بلوچستان را شـهرستان سراوان دراد.این سنگ نگاره ها درون «کوه مـهرگان»، «دره کندیک»، «دره شیر و پلنگان»، «دره درو»، «دره هلی»، «کوه تونان» درون سب و سوران و نقاشی‌های صخره‌ای «پیرگوران» و همچنین شامل روستای ناهوک، سنگ نگاره‌های «سر دشت ناهوک»، «دره نگاران» و «گشت» وجود دارند. بیشترین ومـهم ترین این سنگ نگاره‌ها کـه بر روی کوه‌های منطقه سردشت دردره‌ای بنام دره نگاران درون محدوده روستای ناهوک شـهرستان سراوان واقع شده‌است.محدوده ای از همـین سنگ نگاره های مشابه درون توابع شـهرستان سرباز ( مکران بلوچستان) و توابعی از خاش وزاهدان(سرحد بلوچستان) هم کشف شده است.

    اثار تاریخی زیـادی درون دروه های اسلامـی و پس از ان وجود دارد دراین منطقه کـه بیشتر بـه صورت قلعه های خشت وگلی مختلف باقی مانده از صفویـان، صفاریـان،افشاریـان، و.... درون روستاها وشـهرای بلوچستان خودنمایی مـیکند.

    تأثیرگذاری فرهنگ بلوچستان برکشورهای همسایـه

    به دلیل همجوار بودن بلوچستان با کشورهای پاکستان و هند و افغانستان و فرهنگ و آداب و رسوم بلوچستان تأثیر زیـادی بر این سه کشور و کشورهای دیگر گذاشته‌است. از همان زمان کـه اشرف افغان قصد گریختن بـه افغانستان داشت و بدست یکی از سردادان بلوچ درون کوه‌های تفتان کشته شد سپس نادر شاه حکومت را بدست گرفت و برای حمله بـه هند از مردم بلوچ کمک طلبید و سپاه عظیمـی تشکیل داد کـه منجر بـه فتح هند گشت و همـین موجب تأثیر فرهنگ بلوچستان بر هند شد . درون گویشـهای هندی و افغانی از واژگان بلوچی و ترکیبهای وصفی بلوچی استفاده مـی‌شود و فرهنگ هند و پاکستان و فرهنگ بلوچستان بـه هم نزدیک‌اند.

    لباس مردان بلوچ و لباس محلی مردان خراسان لباس پارتی بوده و شباهت زیـادی دارد. لباسی عموماً با شلوار گشاد و بسیـار پرچین و پیراهنی که تا بالای زانو و دستاری پیچیده بر سر کـه انتهایش دنباله دار اویزان است. بـه دلیل سیطره امپراطوری پارت کـه خاستگاه ان شرق ایران بود، گستره پوشش این لباس که تا بخش‌هایی از هند نیز کشیده شد.

    آنچه کـه پوشش امروزه درون مردان افغان و هند و... مشاهده مـیکنیم نفوذ وگسترش فرهنگ وپوشش ایران بعداز فتح هند هست درواقع همـین لباس پارتی ست کـه تا بـه الان پایدار مانده‌است. هرچند نمـی‌توان نادیده گرفت کشورهای افغانستان و پاکستان خود کشورهای مصنوعی هستند کـه بخش‌های زیـادی از ان جزو ایـالت‌های ایران بوده‌اند. استعمار بخش‌های از ایران را جدا و به کشورهای جدید مثل افغانستان پاکستان مرزبندی کرده‌است. شاید بتوان گفت دلیل تشایـه فرهنگ و آداب رسوم جز این نمـی‌تواند باشد.

    جستارهای وابسته

    • بلوچستان
    • زبان بلوچی
    • بلوچستان پاکستان
    • استان سیستان و بلوچستان
    • قطعه بلوچ یک اثر موسیقی

    پانویس

  • Ethnic Groups (Pakistan), CIA World Factbook
  • Iran, Library of Congress, Country Profile. Retrieved December 5, 2009.
  • ↑ ۳٫۰۳٫۱۳٫۲ Afghanistan, CIA World Factbook. Retrieved December 5, 2009. خطای یـادکرد: برچسب <ref> نامعتبر؛ نام «CIA Afghanistan» چندین بار با محتوای متفاوت تعریف شده‌است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
  • Joshua Project (2006-10-28). "Baloch, Southern of Oman Ethnic People Profile". Joshuaproject.net. Retrieved 2012-08-01.
  • Languages of Oman, Ethnologue.com. Retrieved December 5, 2009.
  • Oman, CIA World Factbook. Retrieved December 5, 2009.
  • Languages of United Arab Emirates, Ethnologue.com (retrieved 5 December 2009)
  • http://www.joshuaproject.net/people-profile.php?peo3=11684&rog3=IN
  • KOKAISLOVÁ, Pavla, KOKAISL Petr. Ethnic Identity of The Baloch People. Central Asia and The Caucasus. Journal of Social and Political Studies. Volume 13, Issue 3, 2012, p. 45-55., ISSN 1404-6091
  • دانشنامـه جهان اسلام:بلوچ و بلوچستان- قوم‌شناسی (2)
  • فرهنگ لغت دهخدا، حرف ب، بلوچستان
  • Eastern Baloch, Ethnologue.com (retrieved 25 Oktober 2009)<ref>، 8 مـیلیون تن درون ایران،<ref name="ir">Languages of Iran, Ethnologue.com (retrieved 25 Oktober 2009)
  • جعفری، سخن ش. ۸ و۹ ص ۷۷۱
  • شاهنامـه. فردوسی ابوالقاسم. بـه کوشش جلال خالقی مطلق. تهران دائرالمعارف بزرگ اسلامـی چاپ دوم
  • تاریخ گزیده - حمدالله مستوفی قزوینی بـه اهتمام عبدالحسین نوایی تهران انتشارت امـیرکبیر چاپ سوم 1364
  • نخبه الدهرفی عجائب الدهر فی عجائب البر و البحر، شمس الدین محمد انصاری دمشقی ترجمـه سید حمـید طبیبیـان تهران انتشارات اساطیر 277:1382
  • سید سجادی، منصور باستان‌شناسی و تاریخ (مکران) 52:1374
  • ابن حوقل ابوالقاسم محمد بغدادی صوره الارض-ترجمـه: جعفر شعار. تهران انتشارات بنیـاد فرهنگ کتاب چاپ اول1345 - صفحه75
  • سید سجادی، منصور: بی که تا 107 تاریخ قوم کوچ- نشریـه ذخایر انقلاب. بـه نقل از این خلکان 1986)
  • (سید سجادی منصور: (بی تا). تاریخ قوم کوچ- نشریـه ذخایر انقلاب 110-109)
  • گیلان0خاستگاه قوم کوچ وبلوچ گذری برتاریخ بلوچستان، زاهدان دانشگاه سیستان وبلوچستان افشین پرتو، 107-1387)
  • بلوچستان و تمدن دیرینـه آن. ایرج افشار سیستانی
  • بلوچ‌ها از مازنداران که تا بلوچستان-نویسنده:محیی‌الدین مـهدی ص ۱۳۱
  • http://memari.online/24968/1396/07/04/24968/
  • حکایت بلوچ-نویسنده دکتر محمود زند مقدم.انتشارات دنیـای اقتصاد
  • http://parsianjoman.org/?p=2008
  • تمدن بلوچستان (مکران) ایرج افشار سیستانی ص 90
  • بلوچستان و تمدن دیرینـه آن ایرج افشار سیستانی ص
  • بلوچستان و تمدن دیرینـه آن ایرج افشار سیستانی
  • بلوچستان و تمدن دیرینـه آن ایرج افشار سیستانی
  • بلوچستان و تمدن دیرینـه آن ایرج افشار سیستانی
  • http://tn.ai/fa/news/1396/05/03/1474153/سوزندوزی-زنان-بلوچ-برای-لباس-خاندان-پهلوی-تصویر?ref=tnews
  • بلوچستان و تمدن دیرینـه آن صفحه ۲۳۳، نویسنده :ایرج افشار سیستانی. چاپ اول بهار ۷۱
  • http://siba.ivo.ir/portal/home/?generaltext/561355/562222/562421/مراکز-گردشگری-شـهرستان-سراوان
  • فرودوسی- شاهنامـه براساس چاپ مسکو. 1375 جلد 3صفحه 42)نویسنده فردوسی. ابولقاسم. بـه کوشش سعید حمـیدیـان. تهران نشر قطره. چاپ سوم
  • فرهنگ نامـه‌های شاهنامـه مجلد اول پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی چاپ دوم رستگاری فسایی منصور 1379و جلد 1 و صفحه98
  • شاهنامـه براساس چاپ مسکو. 1375 نویسنده فردوسی. ابولقاسم. بـه کوشش سعید حمـیدیـان. تهران نشر قطره. چاپ سومفردوسی 1375. جلد 5 صفحه 357
  • شاهنامـه براساس چاپ مسکو. نویسنده فردوسی. ابولقاسم. بـه کوشش سعید حمـیدیـان. تهران نشر قطره. چاپ سوم 1375و جلد 8 صفحه 74)
  • شاهنامـه بـه کوشش جلال خالقی مطلق. تهران دائرالمعارف بزرگ اسلامـی چاپ دوم
  • شاهنامـه براساس چاپ مسکو. نویسنده فردوسی. ابولقاسم. بـه کوشش سعید حمـیدیـان. تهران نشر قطره. چاپ سوم 1375و جلد 8 صفحه ۱۸۸)
  • دکتر هوشنگ محمدی افشار. بلوچ درون شاهنامـه فردوسی. مجله مطالعات ایرانی. سال دوازدهم شماره بیست وسوم بهاروتابستان 1392
  • http://rasekhoon.net/article/show/924516
  • مـهاجمان سرحد، رویـارویی نظامـیان انگلیسی با سرداران بلوچ ایرانی. نویسنده: ریجنالد ایر. ترجمـه حمـید احمدی.انتشارات نشرنی. ۱۳۷۸
  • ^ اِلفِنباین، یوزف، بلوچی درون راهنمای زبان‌های ایرانی، جلد دوم، زبان‌های ایرانی نو، ویراستار اشمـیت رودیگر، تهران: انتشارات ققنوس، ۱۳۸۲–۱۳۸۳، ص۵۷۷.

    • ن
    • ب
    • و
    مناطق بلوچ زبان
     پاکستان (ایـالت بلوچستان) •  ایران (استان سیستان و بلوچستان) •  افغانستان (ولایت‌های قندهار و نیمروز)
    • ن
    • ب
    • و
    مردم بلوچ
    آسیـا
    • پاکستان
      • پنجاب
      • سِند
    • ایران
    • افغانستان
    بلوچ‌های دور از وطن
    • استرالیـا
    • بیـهار
    • گجرات
      • مکرانی
    • عُمان
    • ترکمنستان
    • امارات متحدهٔ عربی
    • ایـالات متحده آمریکا
    • اوتار پرادش
    • ن
    • ب
    • و
    مردمان ایرانی‌تبار
    در دوران باستان
    پارت • پارس • سغد • سکا (آپاسیـاک • تپور • سرمتی • یـازیگ) • کاسپی • ماد (آریزانت‌)
    در دوران کنونی
    آسی (یـاسی) • پامـیری (تاجیک چین) • تات ایران • تات قفقاز • تاجیک • تالش • تبری • فارس (باصری • اچمـی) • کرد (کرمانج • زازا) • گیلک • لر (بختیـاری • شول • لک) • یغناب
    • ن
    • ب
    • و
    قومـیت‌های ایران
    گروه‌های قومـی
    اقوام ایرانی‌زبان
    بلوچ • باصری • تالشی • کرد • گیلک • لر • خودمونى • مازندرانی • فارسی‌زبانان
    اقوام ترکی‌زبان
    آذربایجانی‌ها • افشار • ترکمن • شاهسون • قاجار • قشقایی • سایر ترک زبانان
    اقوام سامـی‌زبان
    عرب • یـهودیـان
    اقوام قفقازی
    گرجی‌ها
    سایر اقوام
    آشوریـان • ارمنیـان
    اقلیت‌های صرفاً دینی
    بهائیـان • زرتشتیـان • مندائیـان • سیک‌ها • یـارسانیـان
    • ن
    • ب
    • و
    موضوعات افغانستان
    • فهرست
    • نمای کلی
    تاریخ
    • خلاصه تاریخ
    • دوره پیشااسلامـی
    • خراسان بزرگ
    • حمله اعراب
    • تاریخ اعراب درون افغانستان
    • حمله مغول
    • دودمان هوتکی
    • امپراتوری درانی
    • نبرد سوم پانی‌پت
    • نبررد جمرود
    • جنگ اول افغان و انگلیس
    • جنگ دوم افغان و انگلیس
    • جنگ سوم افغان و انگلیس
    • تاثیرات اروپا
    • حکومت نادرشاه و ظاهرشاه
    • جمـهوری داوود
    • جمـهوری دموکراتیک
    • مجاهدین افغان
    • جنگ شوروی
    • از ۱۹۹۲ م.
    • حمله ۲۰۰۱ م. آمریکا
    سیـاست
    دولت
    • نظام جمـهوری اسلامـی افغانستان
    • قانون اساسی جمـهوری اسلامـی افغانستان
    • رئیس جمـهور افغانستان
    • معاون رئیس جمـهور افغانستان
    • قوه مجریـه جمـهوری اسلامـی افغانستان
    • وزرای کابینـه افغانستان
    • شورای ملی افغانستان
    • مشرانو جرگه
    • ولسی جرگه
    • لویـه جرگه
    • حامد کرزی
    • احمد ضیـا مسعود
    • کریم خلیلی
    • انتخابات درون افغانستان
    • فهرست حزب‌ها درون افغانستان
    • فهرست والیـان افغانستان
    • دیوان عالی افغانستان
    • قاضی‌القضات افغانستان
    • حقوق بشر درون افغانستان
    • مسائل دگرباشان
    • سیـاست خارجی افغانستان
    جمعیت
    • دین
    • مردم پشتون
    • تاجیک‌ها
    • پارسیوان
    • قزلباش
    • مردمان هزاره
    • ازبک‌ها
    • ترکمن‌ها
    • مردم بلوچ
    • مردمان نورستانی
    • عربان
    • فارسی افغانستان
    • زبان‌های افغانستان
    جغرافیـای طبیعی
    • ولایت‌ها
    • ولسوالی‌ها
    • شـهرها
    • فهرست آتشفشان‌های افغانستان
    اقتصاد
    • افغانی
    • انرژی
    • معدن‌کاری
    • مالیـات
    • گردشگری
    • هروئین
    • رتبه‌بندی‌های بین‌المللی
    فرهنگ
    • موسیقی
    • ادبیـات
    • پشتونوالی
    • آشپزی
    • آموزش‌وپرورش
    • فرش‌های جنگ
    • عیدهای اسلامـی
    • پیشینـهٔ پست
    • پرچم
    • المپیک
    زیرساخت‌ها
    • ترابری درون افغانستان
    • آزادراه کابل-قندهار
    • آزادراه قندهار-هرات
    • خط‌لولهٔ عبوری از افغانستان
    • فهرست فرودگاه‌های افغانستان
    • هواپیمایی آریـانا
    • پیشنـهٔ راه‌آهن
    • ارتباطات
    • رده
    • درگاه
    • ویکی‌پروژه
    • ن
    • ب
    • و
    روابط ایران و پاکستان
    روابط دوجانبه
    • سفیران ایران درون پاکستان
    • سفیران پاکستان درون ایران
    • خط لوله صلح
    تاریخ
    • هخاان
    • پارتیـان هند
    • ساسانیـان هند
    • غزنویـان
    • سلسله غوریـان
    • تیموریـان
    • افشاریـان
    حوادث و کشمکشـها
    • بمب‌گذاری‌های ۱۳۸۵ زاهدان
    • بمب‌گذاری ۱۳۸۸ درون زاهدان
    • بمب‌گذاری انتحاری درون پیشین
    • بمب‌گذاری ۱۳۸۹ درون چابهار
    • ارتش آزادی‌بخش بلوچستان
    • جندالله
    پیوندهای جغرافیـایی
    • بلوچستان کبیر
    • دریـای مکران (بلوچ)
    • ایران بزرگ
    پیوندهای فرهنگی
    • مردم بلوچ
    • زبان بلوچی
    • فرهنگ هندو ایرانی
    • ایرانیـان پاکستان
    • پاکستانی‌های ایران
    • ایرانی (هند)
    • پارسیـان هند
    • فارسی و اردو
    • شیعیـان پاکستان
    موارد وابسته
    • فارسی شدن درون شبه قاره هند
    • وحدت بین شیعه و سنی
    رده:روابط ایران و پاکستان
    داده‌های کتابخانـه‌ای
    • LCCN: sh85011393
    • BNF: cb11974515p (داده‌ها)
    برگرفته از «https://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=مردم_بلوچ&oldid=25379175»




    [مردم بلوچ - ویکی‌پدیـا، دانشنامـهٔ آزاد انشا از زبان یک چوب لباسی]

    نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Wed, 30 Jan 2019 09:05:00 +0000