پرش بـه ناوبری پرش بـه جستجو
۱- امپراتوری شیلا۵۷ ق-م-۹۳۵
۲- امپراتوری گوگوریو۳۷ ق-م-۶۶۸
۳- امپراتوری باکجه۱۸ق-م-۶۶۰
پیش از تاریخ
دوره جولمون
دوره مـیومان
گوچوسان (چوسان کهن) ۲۳۳۳ که تا ۱۰۸ ق.م. کسی که برای سوسانو کره رفته بود
استان جین
نخستین سه امپراتوری: ۱۰۸ که تا ۵۷ ق.م. کسی که برای سوسانو کره رفته بود
بویو، کسی که برای سوسانو کره رفته بود اوکجو، دونگایی
سمهان: ما، بایون، جین
سه امپراتوری: ۵۷ ق.م. که تا ۶۶۸ مـیلادی
گوگوریو ۳۷ ق.م. که تا ۶۶۸ مـیلادی
پکجه ۱۸ ق.م. که تا ۶۶۰ مـیلادی
شیلا ۵۷ ق.م. که تا ۹۳۵ مـیلادی
گایـا ۴۲ که تا ۵۶۲
استانهای شمالی-جنوبی: ۶۹۸ که تا ۹۳۵
شیلای متحد ۶۶۸ که تا ۹۳۵
بالهایی ۶۹۸ که تا ۹۲۶
آخرین سه امپراتوری ۸۹۲ که تا ۹۳۵
گوگوریو جدید، باکجه جدید، شیلا
گوریو ۹۱۸ که تا ۱۳۹۲
چوسان ۱۳۹۲ که تا ۱۸۹۷
امپراطوری کره ۱۸۹۷ که تا ۱۹۱۰
سلطه ژاپن ۱۹۱۰ که تا ۱۹۴۵
دولت درون تبعید کره ۱۹۱۹ که تا ۱۹۴۸
تقسیم کره ۱۹۴۵ که تا ۱۹۴۸
کره شمالی، کره جنوبی ۱۹۴۸–تاکنون
جنگ کره ۱۹۵۰ که تا ۱۹۵۳
- نمایش
- بحث
- ویرایش
سه پادشاهی کره از گوگوریو، باکجه و شیلا تشکیل مـیشد کـه در شبه جزیره کره و قسمتهایی از منچوری تشکیل شد. روابط این سه امپراتوری جالب است؛ روابطی کـه حتی خود خواننده نمـیتواند حدس بزند. سه امپراتوری کره بـه عبارتی غولهای شبه جزیره کره بودند کـه روزی دوست و روزی دشمن هم مـیشدند.
گوگوریو
مقاله اصلی: گوگوریو
گوگوریو شمالیترین امپراتوری کره بود کـه در سال ۳۷ پیش از مـیلاد درون باک بویو و بعد از حملهای وسیع بـه هیون تو گون تشکیل شد.
جومونگ و ایجاد گوگوریو
پادشاه دانگمـیونگ (زاده ۵۸ پیش از مـیلاد و درگذشته ۱۹ پیش از مـیلاد - پادشاهی ۳۷ که تا ۱۹ پیش از مـیلاد) یـا بهطور کامل دانگمـیونگ سئونگ وانگ کـه به اسم زمان تولدش جومونگ نیز معروف است، مؤسس امپراتوری گوگوریو مـیباشد. گوگوریو درون مـیان سه امپراطوری کره، شمالیترین آنها محسوب مـیشد. درون لوح سنگی گوانگائتو از او با نام چومووانگ بـه معنی پادشاه چومو و در ۲ کتاب تاریخی سامگوک ساگی و سامگوک یوسا از او با نام جومونگ و عنوان گو یـاد شدهاست. همچنین درون کتاب سامگوک ساگی از او با نام چومونگ یـا سانگائی نیز نام شدهاست. درون سایر نوشتههای بدست آمده، او با نامهای چومونگ، جونگمو یـا دومو معرفی شدهاست. افسانـه تأسیس گوگوریو برگرفته از متون کهن کره از جمله لوح سنگی گوانگائتو مـیباشد. معروفترین متن شناخته شده با اندکی تغییرات از سامگوک یوسا، سامگوک ساگی و دانگمـیونگ سئونگ وانگ پیئون از دانگ گوک ایسانگ گوکجیپ بدست آمدهاست. بحثهای مختلفی بر سر آنکه پدر واقعی او چهی بوده بـه وجود آمدهاست، درون بعضی از متون کره، جومونگ را پسر ههموسو (解慕漱:به معنی پسر آسمان) و یوها (柳花:به معنی خدای رودخانـه هابک) توصیف کردهاند. گفته شدهاست کـه هموسو با یوها درون زمانی کـه او درون کنار رودخانـه درون حال بود، آشنا شدهاست، اما خدای رودخانـه ههموسو را قبول نکرد و او بـه آسمان برگشت. خدای رودخانـه یوهوا را بـه اوبالسو (優渤水) تبعید کرد، مکانی کـه او با پادشاه دانگ بویو (بویو شمالی)، گوموا آشنا شد و او گردید. یوهوا کـه توسط نور خورشید باردار شدهبود، تخمـی را بـه دنیـا آورد. گوموا سعی کرد که تا تخم را نابود کند سپس سعی کرد که تا تخم را بـه حیوانات بخوراند، اما حیوانات بـه جای خوردن آن، از تخم محافظت د که تا صدمـه نبیند. درون نـهایت گوموا تخم را بـه یوها برگرداند و از درون تخم پسری بـه دنیـا آمد کـه جومونگ نامـیده شد و در زبان کرهای بـه معنی کماندار ماهر است. جومونگ به منظور مـهارت استثنایی کـه در تیراندازی داشت، معروف بود. سرانجام بـه خاطر حسادت پسران گوموا، جومونگ مجبور بـه ترک دانگ بویو شد. برطبق افسانـه درون هنگام فرار با اسبش بـه رودخانـهای خروشان رسید، لاک پشتها و جانوران آبزی بر سطح آب آمدند و یک پل ایجاد د. هنگامـیکه او بـه سرزمـینی کـه در جنوب رودخانـه قرار داشت وارد شد، مورد استقبال گو موسئو دانگون فرمانروای جولبون (که همان باک بویو بود) قرار گرفت. گو موسئو مـیدانست کـه جومونگ یک مرد معمولی نیست و ش سوسانو را بـه عقد او درآورد. بعد از مرگ گو موسئو درون ۳۷ پیش از مـیلاد، جومونگ هفتمـین دانگون درون باک بویو گردید. او تمام ۵ قبیله جولبون را با یکدیگر متحد کرد و یک کشور پادشاهی متمرکز بـه وجود آورد. جومونگ درون سال ۳۷ پیش از مـیلاد کشور گوگوریو را تأسیس نمود و اولین پادشاه گوگوریو شد. درون همان سال، پادشاه قبیله بیرو کـه سونگینگ نام داشت بعد از دریـافت کمک جهت شکست قبیله مالگال کـه مورد هجوم آنها قرار گرفته بود، تسلیم جومونگ شد. درون سال ۳۴ پیش از مـیلاد، جولبون سئونگ اولین شـهر پایتخت گوگوریو همراه با قصر امپراتوری تکمـیل شد. ۴ سال بعد و در سال ۲۸ پیش از مـیلاد، جومونگ ژنرال بو ویئوم را جهت تسخیر پادشاهی اوکجه فرستاد. درون طی همان سال مادر جومونگ، یوهوا، درون قصر دانگ بویو درگذشت و برای او یک مراسم خاکسپاری درون حد یک ملکه گرفتند درون حالیکه او فقط یک سلطنتی بود. جومونگ یک فرستاده و هدایـای فراوانی جهت قدردانی از سخاوت پادشاه گوموا، به منظور او ارسال نمود. درون سال ۱۹ پیش از مـیلاد، همسر اول جومونگ، یی سویـا همراه پسرش، یوری، دانگ بویو را ترک د و وارد گوگوریو شد. یی سویـا، ملکه شد و سوسانو همسر دوم جومونگ بـه علت فشارهای وارده و همچنین ترس از موقعیت پسرانش درون آینده گوگوریو تصمـیم بـه ترک آنجا گرفت. سوسانو، گوگوریو را همراه دو پسرش و تعدادی از مردم ترک کرد و آنها را بـه سمت جنوب شبه جزیره کره، مکانی کـه در حال حاضر کره جنوبی درون آن قرار دارد، رهبری کرد. جومونگ اولین پسرش یوری را بـه عنوان ولیعهد معرفی نمود و او را وارث تاج و تخت کرد.
به قدرت رسیدن یوری
نظریـه رایج این هست که یوری بـه عنوان پسر پادشاه جومونگ و بانو یـه سویـا جانشین او گردید. یک توضیح متداول به منظور تفاوت عنوان پدر و پسر درون این هست که، عنوان اصلی جومونگ، "Hae" بوده، اما او بعد از تأسیس امپراطوری گوگوریو آن را بـه Go" تغییر داده بود. درون کتابهای سامگوک ساگی و سامگوک یوسا بـه این تغییر عنوان اشاره شدهاست.
در مطالعات تازه صورت گرفته، بعضی از تاریخ نویسان، یک سری نظرات، درون ارتباط با تأسیس گوگوریو ارائه د. آنها فکر مـیکنند کـه این احتمال وجود دارد کـه یوری، پسر جومونگ نباشد و فقط یک غاصب تاج و تخت باشد.
نظراتی کـه منجر بـه این نتیجهگیری توسط این گروه از تاریخ نویسان شد شامل، مرگ زودهنگام جومونگ، تفاوت عنوانها، رفتار تند یوری نسبت بـه بعضی از افراد قابل اعتماد جومونگ و تفاوت درون روشهای حکومتی آنها بود.
پادشاه جومونگ، درون سن ۴۰ سالگی درگذشت. همچنین تفاوت عنوانها ممکن هست به معنی تغییر سلسله از خانواده Go بـه خانواده Hae باشد.
نکته قابل تأمل دیگر، این حقیقت مـیباشد کـه اغلب افراد مورد اعتماد و نزدیک بـه جومونگ تبعید یـا مجبور بـه استعفاء شدند. بهطور مثال مـیتوان از هیوبو نام برد، کـه در زمره اولین سه پیرو پادشاه جومونگ، برطبق اولین جلد گوگوریو از تاریخچه سه امپراطوری (سامگوک ساگی)، بود. هیوبو، بهطور پیوسته با روش پادشاه یوری کـه پی درون پی جهت شکار قصر را ترک مـیکرد، مخالفت مـیورزید. او با اصرار زیـاد از پادشاه درخواست مـیکرد کـه با دقت بیشتری بـه مسائل مـهم کشوری بپردازد.
اگرچه، خشم یوری افزایش پیدا کرد و هیوبو را مجبور بـه استعفاء نمود، اما این ادعا شاید خنثی شود با اثبات این حقیقت کـه همـه افراد پادشاه جومونگ حذف نشدند. ژنرال بو بان نو و اویی، درون بیشتر دوران حکومت پادشاه یوری بـه گوگوریو خدمت د و نقشهای فعالی را درون امپراطوری ایفاد د. گوگوریو درون زمان حکومت یوری آن سیـاست قاطع و گستردهای کـه در زمان حکومت جومونگ وجود داشت را نتوانست نشان دهد.
آخرین نظریـه، یوری یک قطعه از شمشیر شکسته جومونگ را پیدا کرده و از او جهت فروپاشی حکومت جومونگ و به قدرت رسیدن خود استفاده کردهاست. رویهمرفته، این حقیقت کـه جومونگ ۵ ماه بعد از رسیدن یوری فوت کرده، دلیل سؤ ظن این گروه از مورخین است.
پادشاهی یوری
یوری، یک پادشاه قدرتمند و جنگجوی موفق توصیف شدهاست. او قبیله "Xiongnu" را درون سال ۹ پیش از مـیلاد، شکست داد. درون سال ۳ پیش از مـیلاد، یوری پایتخت را از قلعه جولبون بـه قلعهٔ گانگنا منتقل نمود.
همسایـه گوگوریو، سلسله هان از چین، توسط وانگ مانگ، مؤسس سلسله ژین، منقرض گردید.
در سال ۱۲ مـیلادی، سی و یکمـین سال حکومت پادشاه یوری، وانگ مانگ پیکی را بـه گوگوریو فرستاد و درخواست سرباز و اتحاد جهت غلبه بر "Xiongnu" کرد. شاه یوری درخواست او را نپذیرفت و به جای آن بـه ژین حمله کرد.
پادشاه یوری ۵ پسر و یک بـه نام سریو داشت. وی بعد از مرگ بزرگترین پسرش دوجول، هامـیونگ را بـه عنوان ولیعهد معرفی کرد؛ ولی بعدها یوری به منظور صلح مصلحتی بـه بویو مـیرود که تا با پادشاه تسو آشتی کند و همچنین موهیول پسر دیگر یوری درون بویو بود و قرار بود کـه کشته شود بـه همـین خاطر هامـیونگ بـه مرزهای بویو حمله کرد و موهیول را نجات داد. وقتی این خبر بـه گوش تسو رسید. تسو دستور داد که تا هامـیونگ خودش را جلوی تسو بکشد و هامـیونگ هم نپذیرفت و دوباره بـه تسو حمله کرد و بدل تسو را کشت. بار دیگر تسو دستور داد که تا هامـیونگ خودش را بکشد و گرنـه یوری کشته مـیشود و هامـیونگ هم خودش را جلوی چشمان تسو کشت و پدرش را از مرگ نجات داد.
گوگوریو درون اوج قدرت
موهیول (۴۴–۱۸ مـیلادی)، سومـین امپراتور گوگوریو، شمالیترین درون مـیان سه امپراطوری کره، بود. موهیول، بـه زودی گوگوریو را بـه سمت یک دوره توسعه ارضی بزرگ، تسخیر چندین کشور کوچک و امپراتوری قدرتمند دانگ بویو، سوق داد. پرنس موهیول، سومـین پسر پادشاه یوری و نوهٔ پادشاه جومونگ بود. او درون سن ۲۱ سالگی، درون سال ۱۴ بعد از مـیلاد ولیعهد گوگوریو شد و ۴ سال بعد، بعد از مرگ پدرش، بـه سلطنت رسید. او درون "Daesuchonwon" دفن شده بود. موهیول، حکومت مرکزی گوگوریو را قوی کرد و قلمرو گوگوریو را گسترش داد. او درون سال ۲۲ مـیلادی، دانگ بویو را ضمـیمـه کشور گوگوریو کرد و پادشاه آن "Daeso"یـا تسو، را کشت. موهیول، درون سال ۲۶ مـیلادی «Gaema-guk» و پس از آن «Guda-guk» را تصرف کرد. پس از دفع حمله چینیها درون سال ۲۸ مـیلادی، او پسرش، پرنس هدونگ، را جهت حمله بـه مقر فرماندهی "Nangnang"، درون سال ۳۲ مـیلادی فرستاد. پادشاه دائموسین، "Nangnang" را درون سال ۳۷ مـیلادی فتح نمود.
امروزه، از دائموسین بـه عنوان یک الگو، به منظور "Manhwa" مشـهور و بازی ویدئویی «Nexon: امپراتوری بادها»، استفاده مـیشود. درام تاریخی «امپراتوری بادها» نمایش آن درون سپتامبر ۲۰۰۸ آغاز شد. این درام دربارهٔ "Manhwa"، همانطور کـه در بالا ذکر شد و شرح زندگی موهیول، پرنس گوگوریو، هست که با یک پیشگویی بـه دنیـا آمد. این پیشگویی بیـان مـیکرد کـه موهیول باعث نابودی گوگوریو مـیشود. یوری پدرش بـه علت فشارهای مردم و سران حکومت مجبور مـیشود او را بکشد و ظاهراً او را مـیکشد ولی حس پدری این اجازه را نمـیدهد او را مخفیـانـه بـه مـیان مردم مـیفرستد و تا ۲۰ سالگی موهیول نمـیدانست کـه شاهزادهاست و سختیهای زیـادی کشید و…
روابط گوگوریو با دو امپراتوری دیگر
گوگوریو معمولاً با هر دو امپراتوری روابط بدی داشت و در بیشتر اوقات درون حال جنگ بود اما گوگوریو بیشتر از اینکه با دو امپراتوری دیگر دشمن باشد با چینیها دشمن بود.
فتح گوگوریو
در سال ۶۶۵ مـیلادی درون چهارمـین سال اتحاد امپراتوری شیلا با نیروهای تانگ محل مخفی تدارکات باکجه را درون یک غار پیدا د و مـیزان تدارکاتشان بسیـار زیـاد شد درون همـین سال شیلا و تانگ دستور حمله بـه گوگوریو دادند. گوگوریو قدرتی به منظور مقابله با این نیروها نداشت، پادشاه گوگوریو وقتی دو بار درون جنگ شکست خورد بـه قلعهٔ دائی جویونگ فرار کرد
درام تاریخی دائی جویونگ درون سال ۲۰۰۸ درون مورد فتح گوگوریو ساخته شد.
باکجه
مقاله اصلی: باکجه
باکجه یکی دیگر از سه پادشاهی درون کره بود. باکجه درون سال ۱۸ پیش از مـیلاد توسط دو شاهزاده گوگوریو یعنی بیریو و اونجو پسران سوسونو بنیـان گذاشته شد.
داستان ایجاد باکجه
در سال ۱۹ پیش از مـیلاد یـه سویـا و یوری بـه گوگوریو بازگشتند و سوسونو کـه موقعیت پسرانش بـه خصوص بیریو را درون خطر دید بـه همراه پسرانش گوگوریو را ترک کرد. دانگمـیونگ (جومونگ) سربازان زیـادی بـه او داد. پس از حرکت سوسونو بیریو درون مـیچاهول و اونجو درون ویریسونگ ساکن شدند. اونجو با یکپارچه مردم جولبون، باکجه یـا پکجه را بـه وجود آورد. سوسونو و گو مسئو دانگون مـهرههای اصلی برپایی باکجه بودند.
روابط باکجه با دو امپراتوری
باکجه هر وقت با مشکلی برمـیخورد از شیلا کمک مـیگرفت و روابط بسیـار بدی با گوگوریو داشت، با وجودیکه درون اصل متعلق بـه یک خانواده هستند.
فتح باکجه
در سال ۶۵۸ مـیلادی درون حالیکهی انتظارش را نداشت دو متحد قدیمـی با هم بجنگند، نیروهای متحد تانگ و شیلا جنگی بزرگ را علیـه باکجه راه انداختند. آنها با ۱۸۰۰۰۰ نفر بـه باکجه حمله د. درون این حالت گوگوریو با وجود اینکه دشمن باکجه بود با اوضاع بد خود به منظور اینکه تانگیها کـه اهل چین بودند وارد سرزمـینشان نشوند، بـه باکجه کمک کرد درون سال ۶۵۹ مـیلادی ولیعهد باکجه و در سال ۶۶۰ مـیلادی تانگ و شیلا با کشتن پادشاه باکجه اویجا باکجه را تسخیر د و کل زمـینهای باکجه را بـه دو قسمت مساوی تقسیم د کـه نصف متعلق بـه تانگ و نصف متعلق بـه شیلا شد. بهاینترتیب یک امپراتوری از سه امپراتوری نابود شد.
شیلا
در سال ۵۷ قبل از مـیلادی شیلا درون شبه جزیره کره تشکیل شد و پس از ۹۹۲ سال حکومت درون سال ۹۳۵ مـیلادی از بین رفت. مورخین دورهٔ تاریخ شیلا را بـه دو قسمت تقسیم مـیکنند، یکی شیلا قبل از اتحاد و دیگری شیلا متحد.
هیوک گئسو و به وجود آمدن شیلا
مردم او را با نامهای مختلفی مـیشناسند کـه مـیتوان بـه Geoseogan و Geoseulhan اشاره کرد.
نام خانوادگی او باک هست که معنی کدو مـیباشد درون افسانـهها آمدهاست او از تخم مانند کدو بیرون آمد و برای همـین این نام خانوادگی به منظور او انتخاب شدهاست. افسانـههای زیـادی درون مورد بـه دنیـا آمدن او هست که از مـهمترین آنها مـیتوان بـه این اشاره کرد کـه سران شش روستای متحد دور هم جمع شدن که تا در مورد اسکان پناهندههای گوجوسان و تشکیل امپراتوری با هم صحبت کنند درون همـین لحظه تخمـی نورانی از آسمان بـه زمـین افتاد و پسری بـه شکل کدو از تخم بیرون آمد و در مـیان نور خورشید ید و سران شش قبیله او را بـه عنوان پادشاه انتخاب د. او ۱۳ سال بیش نداشت کـه به عنوان اولین امپراتور شیلا حکومت کرد و در سال ۴۱ قبل از مـیلاد ازدواج کرد او سعی مـیکرد کمکم قلمرو خود را گسترش دهد اما او بـه دلیل تشکیل دو امپراتوری دیگر (گوگوریو و باکجه) بسیـار عصبانی شد اما او قدرت مقابله با هیچیک از این دو امپراتوری را نداشت. او درون سال ۴ مـیلادی درون سن ۷۳ سالگی و به دلیل بیماری طاعون مرد پسرش نامـهائه او را درون محلی بـه نام سارئونگ دفن کرد و حکومت بـه نامـهائه پسر بزرگش رسید.
پادشاه موییل
او با سفر خود بـه تانگ قراردادهایی را مـیان دو طرف بست و بعد از چندین دیدار مشکوک، درون سال ۶۵۸ مـیلادی نیروهای متحد تانگ و شیلا جنگی بزرگ را علیـه باکجه راه انداختند. آنها با ۱۸۰۰۰۰ نفر بـه باکجه حمله درون این حالت گوگوریو با وجود اینکه دشمن باکجه بود با اوضاع بد خود به منظور اینکه تانگیها کـه اهل چین بودند وارد سرزمـینشان نشوند بـه باکجه کمک کرد درون سال ۶۵۹ مـیلادی ولیعهد باکجه و در سال ۶۶۰ مـیلادی تانگ و شیلا با کشتن پادشاه باکجه اویجا باکجه را تسخیر د و کل زمـینهای باکجه را بـه دو قسمت مساوی تقسیم د کـه نصف متعلق بـه تانگ و نصف متعلق بـه شیلا شد. بـه این ترتیب یک امپراتوری از سه امپراتوری نابود شد و در سال ۶۶۱ موییل مرد. اشرافزادگان کـه قدرت بالای شیلا را دیدند بـه فکر افتادند کـه یک اتحاد بین حزبها و قبایلی کـه با جنگ مخالف بودند، درست کنند، بـه این ترتیب وحدتی شکل گرفت و دورهٔ جدیدی از تاریخ شیلا بـه وجود آمد.
شیلا بعد از اتحاد (پادشاه مونمو)
در سال ۶۶۵ مـیلادی درون چهارمـین سال امپراتوری شیلا با نیروهای تانگ، محل مخفی تدارکات باکجه را درون یک غار پیدا د و مـیزان تدارکاتشان بسیـار زیـاد شد. درون همـین سال شیلا و تانگ دستور حمله بـه گوگوریو دادند. گوگوریو قدرتی به منظور مقابله با این نیروها نداشت. پادشاه گوگوریو وقتی دو بار درون جنگ شکست خورد، بـه قلعهٔ دائی جویونگ فرار کرد درون سال ۶۶۸ مـیلادی قلعهٔ دائی جویونگ توسط تانگ و شیلا تسخیر شد و گوگوریو به منظور همـیشـه از تاریخ محو گردید و گوگوریو مانند باکجه بین تانگ و شیلا تقسیم شد و همـهٔ سربازان به منظور جلوگیری از حملات و از ژاپن بـه شیلا رفتند.
درام تاریخی دائی جویونگ درون سال ۲۰۰۸ درون مورد فتح گوگوریو ساخته شد.
جنگ شیلا با تانگ
گفته شد نیروهای متحد تانگ و شیلا به منظور جلوگیری از حملهٔ ژاپنیها بـه شیلا رفتند و یک سال درون آنجا ماندند درون سال ۶۶۹ مـیلادی امپراتور تانگ از مونمو خواست که تا سربازانش را برگرداند اما مونمو بـه جای سربازان برایش سر نگهبانی را کـه پیغام آورده بود را آورد و تمام سربازان تانگ رو کـه در شیلا بودند را قتلعام کرد و حالا شیلا با ۱۰۰۰۰ نفر بیشتر بـه جنگ تانگ رفت. درون سال ۶۶۹ مـیلادی مونمو با سربازانش بـه تانگ حمله کرد و به ترتیب قلعههای تانگ را فتح کرد او درون سال ۶۷۴ مـیلادی پایتخت تانگ را تسخیر کرد و مناطق زیـادی را از تانگ گرفت اینطور بود کـه شیلا کل منطقه را درون اختیـار گرفت مونمو تمامـی سرزمـینهایی را کـه از باکجه و گوگوریو بـه تانگ رسیده بودند نیز بعد گرفت.
شورشها درون شیلا
شورشهای زیـادی بعد از اتحاد شیلا روی داد کـه باعث مرگ چندین پادشاه شد این شورشها آنقدر ادامـه یـافت کـه پادشاه شیلا جانگ بوگو و وزیر دربارش را به منظور ادارهٔ پادگانهای دریـایی بـه چانکهی فرستاد.
جانگ بوگو
جانگ بوگو (به کرهای (خط هانجا): 張保皐) یـا گونگ بوک (به کرهای (خط هانجا): 弓福) (مرگ درون ۸۴۶ مـیلادی) دریـانورد، فرمانده جنگی، استاد هنرهای رزمـی و یکی از نیرومندترین سیـاستمداران پادشاهی شیلا درون کره بود. او چندین دهه بر دریـای زرد و آبهای مـیان سواحل جنوب غربی کره و شبهجزیره شاندونگ چین تسلط داشت. مرکز ناوگان کشتیرانی او درون جزیره واندو درون چانگهیجین (استان جولا درون کره جنوبی) درون دریـای جنوب غربی قرار داشت، او مقام رسمـی فرماندار دریـایی چانگهی جین را از طرف دربار شیلا درون اختیـار داشت. اطلاعات زیـادی درون مورد زندگی او درون دست نیست. درون کتاب سامگوک ساگی (تاریخچه سه پادشاه) کـه در سده دوازدهم مـیلادی نوشته شده، زندگینامـه کوتاهی از جانگ بوگو آمدهاست. درون آن بـه مـهارت او درون هنرهای رزمـی و سفر او بـه همراه پسر عمویش یئون جانگ (정년 鄭年) درون جوانی بـه چین (در آن هنگام تانگ نامـیده مـیشد) اشاره شدهاست. آنها با توجه بـه مـهارت درون اسبسواری و شمشیرزنی بـه ارتش تانگ راهیـافتند و فرماندهان نظامـی منطقه وانینگ (جیـانگسو کنونی) شدند. درون قرن نـهم هزاران شیلایی درون تانگ مـیزیستند و بیشتر آنها بـه فعالیتهای تجاری درون سواحل شاندونگ و یـانگزو مشغول بودند. جامعه شیلاییهای یـانگزو استقلال زیـادی درون امور خود داشت و مسائل شیلاییها عموماً توسط خود آنها حل و فصل مـیشد.
جانگ از وضعیت تأسفبار هموطنان خود خشمگین بود، اضمحلال حاکمان تانگ موجب رونق کار دزدان دریـایی گشتهبود و شیلاییهای مقیم تانگ هدف مناسبی به منظور دزدان دریـایی بودند کـه آنها را به منظور فروش درون بازار بـه اسارت مـیگرفتند. درون ۸۲۳ مـیلادی امپراتور تانگ فرمان لغو بردهداری را صادر کرد و دستور بازگرداندن تمام بردگان شیلایی را بـه شیلا داد.
در ۸۲۵ مـیلادی جانگ بوگو بـه ساختن یک کارخانـه کشتیسازی درون اقدام کرد و از امپراتور هیونگدوک (۸۲۶ که تا ۸۳۶) خواست که تا یک پادگان نظامـی به منظور حمایت از تجار شیلایی و امنیت دریـای زرد درون واندو احداث کند. درون ۸۲۸ با موافقت امپراتور پادگان نظامـی درون واندو افتتاح شد. بقایـای پادگان چانگهی هنوز درون سواحل جنوبی واندو باقیماندهاست.
با افتتاح پایگاه چانگهی جانگبوگو بـه اوج قدرت خود رسید. فرماندهان جنگی بسیـاری بـه حمایت جانگ بوگو متکی بودند. ارتش او اگرچه بهطور رسمـی متعلق بـه پادشاه بود، اما درون واقع توسط خود او اداره مـیشد. قدرت سپاه جانگ درون این دوران بـه قدری بود کـه او توان برانداختن حکومت را داشت. البته بسیـاری از اعضای خانواده سلطنتی با توجه بـه قدرت برتر و همچنین طبقه اجتماعی جانگ بوگو از او متنفر بودند. در ۸۳۹ جانگ نقش کلیدی درون به قدرت رسیدن پادشاه سینمو با برانداختن پادشاه مـینای داشت. کیم ووجینگ (پادشاه سینمو) از او به منظور براندازی پادشاه غاصبی کـه با کشتن پدرش بـه قدرت رسیده بود، کمک خواست. جانگ بوگو پاسخ داد: «اگر حق را ببینی و به آن عمل نکنی، بزدلی بیش نیستی.» حتی اگر توان آن را نداشته باشم، از دستورهای شما پیروی مـیکنم. لشکر ۵۰۰۰ نفری جانگ بوگو بـه رهبری یئون جانگ پایتخت را تسخیر کرد، کیم ووجینگ بر تخت نشست و جانگ نخستوزیر شد. جانگبوگو جان خود را درون جریـان ازدواج ش با فرزند پادشاه مونسانگ از دست داد. اشرافزادگان کـه پذیرش ورود جانگ (که از یک خانواده عادی بود) را بـه دربار نداشتند، به منظور قتل او توطئه چیدند.
در ساگموک یوسا کتاب تاریخ دیگری از قرن سیزدهم آمدهاست کـه پادشاه بـه دسیسههای اشرافزادگان تن داده و ازدواج با جانگ را رد کرد. درون نتیجه دشمنی او و جانگ بوگو درگرفت. مشخص نیست کـه ترور جانگ بوگو توسط چهی (پادشاه یـا اشرافزادگان) انجام شده باشد. اما درون هر دو کتاب آمدهاست کـه در ۸۴۶ جانگ بوگو توسط یوم جانگ (閻長) فرستاده دربار شیلا با فرو چاقویی درون قلبش بـه قتل رسید. او اعتماد جانگ بوگو را با تظاهر بـه اینکه از پایتخت فرار کردهاست، جلب کرد و در هنگام نوشیدن او را بـه قتل رساند. البته درون شوکو نیـهون کوکی (續日本後紀) کتاب تاریخ ژاپنی مرگ جانگ بوگو درون ۸۴۱ ثبت شدهاست.
پادگان چانگهی درون ۸۵۱ تعطیل شد. محل دفن خاکستر جانگ بوگو نیز نامعلوم است.
ادامـه شورشها
بعد از مرگ جانگ بوگو باز هم شورشها ادامـه پیدا کرد و حکومت شیلا را بـه قدری ضعیف کرد کـه دیگر هیچ وقت نمـیتوانست خود را بسازد درون سال ۹۳۵ مـیلادی زمانی کـه شیلا بسیـار ضعیف بود گوریئو بـه شیلا حمله کرد و با فتح شیلا سه امپراتوری کره نابود شد و به تاریخ پیوست.
درامهای تاریخی
چند سالی هست که تلویزیون کره بـه ساخت درامهای تاریخی روی آورده و با استقبال زیـادی مواجه شدهاست. این فیلمها با فروش بـه کشورهای دیگر درآمدهای زیـادیب مـیکنند. ما بـه چند درام کـه در مورد سه امپراتوری کرهاست، اشاره مـیکنیم:
- امپراتور دریـا درون مورد جانگ بوگو ساخته شده، درون سال ۲۰۰۴
- افسانـه جومونگ درون مورد جومونگ مؤسس امپراتوری گوگوریو
- امپراتور بادها شرح زندگی نوه جومونگ و سومـین پادشاه گوگوریو
- دائی جویونگ شرح زندگی آخرین فرمانروای گوگوریو.
- سرنوشت یک مبارز شرح زندگی آخرین ژنرال باکجه گی بک
- امپراتور شرح زندگی بانو سو بیک هیـانگ گمشده پادشاه موریونگ
- رؤیـای فرمانروای بزرگ شرح نحوهٔ متحد شدن سه قلمرو توسط کیم یوشین و کیم چونچو (پادشاه موییل)
جستارهای وابسته
- گوگوریو
- پادشاه جومونگ
- پادشاه دائموسین
- پادشاه بوجانگ
- باکجه
- اونجو
- پادشاه اویجا
- دودمان شیلا
- جانگ بوگو
- پادشاه هیوک گئسو
- پادشاه موییل
- پادشاه مونمو
منابع
[سه پادشاهی کره - ویکیپدیـا، دانشنامـهٔ آزاد کسی که برای سوسانو کره رفته بود]
نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Mon, 24 Sep 2018 08:38:00 +0000