پرش بـه ناوبری پرش بـه جستجو
ژان-پل شارل ایمار سارْتْرْ (به فرانسوی: جلد دوم کتاب تیری در مسیر Jean-Paul Charles Aymard Sartre) (زاده ۲۱ ژوئن ۱۹۰۵ – درگذشته ۱۵ آوریل ۱۹۸۰) فیلسوف، اگزیستانسیـالیست، رماننویس، نمایشنامـهنویس و منتقد فرانسوی بود.
زندگی
سارتر درون روز ۲۱ ژوئن ۱۹۰۵ درون پاریس بـه دنیـا آمد. جلد دوم کتاب تیری در مسیر پدرش «ژان باپتیست سارتر» (۱۸۴۷–۱۹۰۶) افسر نیروی دریـایی فرانسه بود و مادرش «آنـه ماری شوایتزر» (۱۸۸۲–۱۹۶۹) عموی «آلبرت شوایتزر» پزشک معروف، برندهٔ جایزه صلح نوبل است. جلد دوم کتاب تیری در مسیر پانزدهماهه بود کـه پدرش بـه علت «تب» از دنیـا رفت. بعد از آن مادرش بـه نزد والدینش درون مودون بازگشت.
پدربزرگش «شارل شوایتزر» یکی از عموهای آلبرت شوایتزر درون مدرسه بـه آموزش زبان آلمانی اشتغال داشت. ژان درون خانـه زیر نظر او و چند معلم خصوصی دیگر تربیت شد و در خردسالی خواندن و نوشتن (فرانسه و آلمانی) را فراگرفت. درون کودکی چشم راستش دچار آب مروارید شد، بـه تدریج انحراف بـه خارج پیدا کرد و قدرت بیناییش را از دست داد.
تا ده سالگی بیشتر خانـه نشین بود ارتباط بسیـار کمـی با مردم داشت. همانگونـه کـه خود درون کتاب «کلمات» دوران کودکیش را بیـان مـیکند، کودکی تیزهوش اما گوشـهگیر بود و سالهای کودکی را بیش از هرجا مـیان انبوه کتابها بـه خواندن آثار مـهم ادبی و تاریخی گذراندهاست. بعد از آن بـه مدرسههنری هشتم رفت. دوازده سال بود کـه مادرش دوباره ازدواج کرد و با همسر جدیدش کـه یکی از دوستان قدیمـی پدر ژان بود بـه شـهر «لا روشل» نقل مکان نمود. این اقدام موجب نفرت سارتر از مادرش شد. که تا ۱۵ سالگی به منظور تحصیل بـه مدرسه یی درون «لا روشل» رفت اما تحمل شرایط مدرسه و رفتارهای خشونتآمـیز دانش آموزان دیگر به منظور او بسیـار دشوار بود.
ژان درون سال ۱۹۲۰ بـه یک مدرسه شبانـهروزی درون پاریس فرستاده شد. درون آنجا با یکی از همکلاسیهایش بـه نام «ٔپل نیزان» آشنا شد کـه این آشنایی بـه یک رفاقت درازمدت انجامـید. نیزان درون معرفی ادبیـات معاصر بـه سارتر نقش بسزایی داشت.
در سال ۱۹۲۲ موفق بـه گرفتن دیپلم شد، بعد از آن تصمـیم گرفت بـه همراه «نیزان» درون «دانشسرای عالی پاریس» درون رشتهٔ آموزگاری ادامـه تحصیل دهد. ۱۹۲۴ درون امتحان ورودی از ۳۵ نفر قبول شده نـهایی، رتبه هفتم را بـه دست مـیآورد. بـه همراه نیزان دست بـه انتشار مجلهای درون دانشسرا مـیزند.
چهار سال بعد درون امتحانات نـهایی رشته فلسفه مردود مـیشود. دلیل رد شدن نیز عقیده سارتر درون مورد فلسفه بود. او عقیده داشت «فلسفه فهمـیدنی است، نـه حفظ ی». سال بعد (۱۹۲۹) درون امتحانات نـهایی جایگاه نخست نصیب سارتر مـیشود و «سیمون دوبووار» و «ژان ایپولیت» و «پل نیزان» مقامهای بعدی راب مـیکنند.
سیمون دوبووار، فیلسوف، نویسنده و فمـینیست فرانسوی همراه و همدم مادامالعمر او بود. آشنایی این دو بـه سال ۱۹۲۹ و زمان آمادگی دوبووار به منظور امتحانات فلسفه درون سوربن بازمـیگردد. سیمون دوبووار ناز پروردهای کـه تحت سلطه قرار دادهای مذهب کاتولیک بود بعد از آشنایی با سارتر شدیداً و عمـیقاً بـه او دلبسته مـیشود و تا آخر عمر با او همراه مـیماند هر چند کـه این رابطه درون سالهای پایـانی عمر سارتر که تا حدودی ضعیف مـیشود.
پس از اتمام تحصیلات درون دبیرستانهای «لو آور» و «لیون» بـه تدریس فلسفه پرداخت. بعد از مدتی تصمـیم گرفت کـه برای کامل شدن تحقیقاتش درون زمـینـه فلسفه پدیدارشناسی هوسرل راهی آلمان شود.[۱] با استفاده از یک بورس تحصیلی بـه آلمان رفت و در برلین بـه ادامـهٔ تحصیل پرداخت. درون اینجا بود کـه آشنایی عمـیقتری با آثار فیلسوفان بزرگی همچون مارتین هایدگر (فلسفه اصالت وجود یـا اگزیستانسیـالیسم) و ادموند هوسرل (فلسفه پدیدارشناسی) پیدا کرد. اما بعد از چندی تاب تحمل حکومت آلمان نازی را نیـاورد، بـه پاریس برگشت و کار تدریس فلسفه را دنبال نمود.
سارتر از کودکی درون پیب شـهرت بود. بـه همـین دلیل بـه نویسندگی روی آورد. با این همـه مدتهای مدیدی نوشتههایش یکی بعد از دیگری از سوی ناشران بازگشت داده مـیشدند و او بدین خاطر نتوانست بـه آرزوی دیرینـهاش جامـه عمل بپوشاند. اما درون ۱۹۳۸ و با نگارش نخستین رمان فلسفیاش با نام «تهوع» بـه شـهرتی فراگیر دست یـافت. درون این رمان تکان دهنده دلهره وجود و بیـهودگی ذاتی هستی، با جسارتی بیسابقه ترسیم شدهاست. بعد از آن، نگارش مجموعهای از داستانها با نام «دیوار» (۱۹۳۹) را آغاز کرد کـه به دلیل شروع جنگ جهانی دوم ناتمام ماند. سارتر که تا آخر عمر با سیمون دوبوار ارتباط داشت اما آنها کـه ازدواج را یک امر بورژوایی مـیدانستند، که تا آخر عمر با هم ازدواج ند. یکی از مواردی کـه در آن سارتر همـیشـه مورد انتقاد بوده زندگی سه نفره او با دوبوار و یک جوان بودهاست. دوبوار کـه دو جنس گرا بود و به ان جوان تمایل داشت با م سارتر جوانی را وارد روابط آنها مـیکرد و این روابط گاهی چند ماه طول مـیکشید.[۲] درون جریـان این روابط انی مثل ناتالی سوروکین،[۳]وندااکیویکز و بیـانکا لمبلین[۴][۵] بـه شدت آسیب دیدند.[۳][۶]
فعالیتهای ادبی
بطور کلی دو دوره درون زندگی حرفهای سارتر وجود داشت. اولین دورهٔ زندگی حرفهای او دورهٔ بعد از نوشتن اثر معروفاش، هستی و نیستی، بودو نوشتن رمان تهوع. سارتر بـه آزادی بنیـادی انسان اعتقاد داشت و باور داشت کـه «انسان محکوم بـه آزادی است. »
در دومـین دورهٔ حرفهٔ زندگیاش، سارتر بهعنوان روشنفکری فعال از نظر سیـاسی شناخته مـیشد. سارتر از طرفداران کمونیسم بود، هرچند کـه هرگز بهطور رسمـی بـه عضویت حزب کمونیست فرانسه درنیـامد. وی بیشتر عمر خویش را صرف مطابقت ایدههای اگزیستانسیـالیستیاش کرد. سارتر معتقد بود کـه انسان حتما خود سرنوشتاش را تعیین کند. وی همچنین، مطابق با اصول کمونیسم، باور داشت کـه نیروهای اقتصادی-اجتماعی جامعه کـه از کنترل انسان خارج هستند، نقشی حیـاتی درون تعیین مسیر زندگی اشخاص دارند. درون سال ۱۹۶۴ جایزه ادبی نوبل بـه سارتر تعلق گرفت، ولی او از پذیرفتن این جایزه خودداری کرد. او درون نامـهای کـه به آکادمـی نوبل نوشت توضیح داد کـه نمـیتواند جایزه را بپذیرد و نمـیخواهد کـه هرگز نامش درون فهرست دریـافتکنندگان آن جایزه قرار گیرد. سارتر بهعنوان یک نویسنده نمـیخواست نامش با سازمانی مرتبط گردد.[۷][۸]
نقد
برخی فیلسوفان معتقدند کـه سارتر درون کارهایش مفاهیم متناقضی را درون کنار هم قرار دادهاست. به منظور مثال هربرت مارکوزه معتقد بود کـه افکار سارتر متناقض و بیش از حد ایدئال گراست و این ایدئال گرایی خلاف ادعای سارتر درون مورد واقع گرایی است.[۹] همچنین، ریچارد وولهایم و توماس بالدوین نشان مـیدهند کـه نقد سارتر از فروید درون واقع بر اساس یک تفسیر اشتباه از کارهای فروید بنیـان نـهاده شدهاست.[۱۰]
مرگ سارتر
از سال ۱۹۷۳ بـه بعد تقریباً تمامـی قدرت بینایی خود را از دست داده بود و دیگر قادر بـه نوشتن نبود، با این همـه او سعی مـیکرد با انجام مصاحبهها، دیدارها و حضور درون مراسم کماکان چهرهای فعال و اجتماعی از خود نشان دهد. به منظور نمونـه ملاقات او با «آندریـاس بادر» زندانی سیـاسی و عضو «فراکسیون ارتش سرخ» (RAF) درون «زندان اشتوتگارت» (آلمان) توجه همگان را برانگیخت. ۱۹۷۹ درون یک کنفرانس مطبوعاتی جنجالی بـه حمایت از آوارگان جنگ ویتنام (Boat people) پرداخت. درون جایی دیگر از مبارزه مردم ایران علیـه محمدرضاشاه پهلوی و آزادی زندانیـان سیـاسی و همچنین مبارزه مردم شیلی علیـه دیکتاتوری آگوستو پینوشـه طرفداری نمود.
در سال ۱۹۸۰ روزنامـه «نوول ابزرواتور» اقدام بـه انتشار گفتگوی سارتر با «بنی لویس» - فیلسوف و نویسنده - نمود کـه شگفتی همگان از جمله دوبوار را بهمراه داشت. سارتر درون این مصاحبه بـه بحث درون مورد نکاتی همچون «روابط مـیان فردی و شرایط اجتماعی» پرداخت. این گفتگو که تا حدی نشانگر تطابق نظریـات سارتر و لویس بود.
ژان-پل سارتر درون روز ۱۵ آوریل ۱۹۸۰ درون سن ۷۵ سالگی درون بیمارستان بروسه پاریس درون پی خیز ریوی از دنیـا رفت. او حتی که تا پایـان عمر یک چهره سرشناس جهانی باقیماند؛ خبر درگذشت او بـه سرعت درون سراسر جهان پخش شد و حدود ۵۰ هزار نفر درون پاریس درون مراسم خاکسپاری اش شرکت د، درون حالی کـه بیش از ده سال از افول سارتر درون فرانسه گذشته بود. این مراسم پرجمعیتترین تشییع جنازه یک فیلسوف درون قرن بیستم بود؛ از این نظر مـیتوان او را بـه ولتر - فیلسوف بزرگ عصر روشنگری فرانسه - تشبیـه نمود.
خاکستر او درون گورستان مونپارناس درون حوالی محل زندگی دوران پیری اش درون محلهای از پاریس بـه خاک سپرده شد، جایی کـه ۶ سال بعد همسفر زندگی اش سیمون دوبووار بـه همراهش آرمـید. ۳ سال بعد از مرگ سارتر، سیمون دوبووار کتابی با نام تشریفات خداحافظی درون مورد مرگ وی منتشر کرد. یک هفته بعد از مرگ سارتر روی جلد هفتهنامـه نوول ابزرواتور کـه سارتر بـه آن علاقه داشت و واپسین گفتگوهایش هم درون آن منتشر شده بود، بر زمـینـهٔ سرمـهای تیره تصویر درشتی از چهرهٔ سال خوردهٔ سارتر چاپ شد، و زیر آن با حروف سفید واپسین عبارت کتاب واژهها آمد:
تمامـی یک انسان، از تمامـی انسانها ساخته شده و برابر کل آنها ارزش دارد، و ارزش هر یک از آن با او برابر است.
فلسفه سارتر
- نوشتار اصلی را ببینید: فلسفه اگزیستانسیـالیسم سارتر
آثار
جدول زیر گزیدهای از آثار سارتر را بـه نمایش مـیگذارد. مـهمترین اثر فلسفی سارتر بـه نام نقد خرد دیـالکتیک هنوز بـه فارسی ترجمـه نشدهاست.
فارسی فرانسه انگلیسی سال انتشار مترجم تهوع / غثیـان (رمان) La nausée Nausea ۱۹۳۸ با عنوان «تهوع»، ترجمـهٔ امـیرجلالالدین اعلم، تهران: نیلوفر، چاپ اول: ۱۳۸۳؛ با عنوان: «غَثیـان»، ترجمـهٔ مـهدی روشنزاده، تهران: انتشارات فرهنگ جاوید، چاپ اول: ۱۳۹۱ دیوار (مجموعه داستان) Le mur The Wall ۱۹۳۹ پرویز شکیب - صادق هدایت - داریوش سیـاسی - ابوالحسن مگسها (نمایشنامـه) Les mouches The Flies ۱۹۴۳ مـهدی روشنزاده، سحر جعفرى صرافى،انتشارت مـهراج١٣٩٣ هستی و نیستی (رساله فلسفی) 'ĽÊtre et le Néant ۱۹۴۳ عنایتالله شکیباپور - مـهستی بحرینی خروج ممنوع (نمایشنامـه) Huis clos No Exit ۱۹۴۴ ناصر غیـاثی و سحر جعفرى صرافى (با عنوان درون بسته) - حمـید سمندریـان (با عنوان دوزخ) - قاسم صنعوی (با عنوان خلوتکده) - امـید جمشیدی (با عنوان اتاق بسته) تعلیق: راههای آزادی ۱ (رمان) ۱۹۴۵ محمود بهفروزی سن عقل: راههای آزادی ۲ (رمان) L'âge de raison The Age of Reason ۱۹۴۵ منوچهر کیـا - حسین سلیمانینژاد عذاب روح: راههای آزادی ۳ (رمان) ۱۹۴۵ علی امـیننیـا راههای آزادی Morts san sépulture The Victors ۱۹۴۶ مردههای بی کفن و دفن (نمایشنامـه) ۱۹۴۶ پری صابری - قاسم صنعوی روسپی بزرگوار (نمایشنامـه) La putain respecteuse The Respectful Prostitut ۱۹۴۶ عبدالحسین نوشین - بهمن نورائی اگزیستانسیـالیسم و اصالت بشر (رساله فلسفی) ۱۹۴۶ مصطفی رحیمـی ادبیـات چیست؟ (رساله ادبی - فلسفی) ۱۹۴۷ ابوالحسن و مصطفی رحیمـی بودلر (مقالهای درون مورد بودلر، شاعر فرانسوی) Baudelaire Baudelaire ۱۹۴۷ اندیشـههای درباره مسئله یـهود (رساله) ۱۹۴۷ دستهای آلوده (نمایشنامـه) Les mains sales Dirty Hands ۱۹۴۸ جلال آلاحمد - قاسم صنعوی چرخدنده (فیلمنامـه) L'Engrenage ۱۹۴۹ قاسم صنعوی - داریوش مودبیـان - روشنک داریوش شیطان و خدا (نمایشنامـه) Le diable et le bon dieu The Devil and the Good Lord ۱۹۵۱ ابوالحسن ژنـه مقدس، بازیگر و شـهید (مقالهای دربارهٔ ژان ژنـه) ۱۹۵۲ گوشـهگیران آلتونا (نمایشنامـه) Les séquestrés d'Altona The Condemned of Altona ۱۹۵۹ ابوالحسن فروید (فیلمنامـهای دربارهٔ زیگموند فروید) ۱۹۵۹ قاسم روبین نقد عقل دیـالکتیکی (رساله فلسفی) ۱۹۶۰ کلمات (خودزندگینامـه) les mots The Words ۱۹۶۴ امـیرجلالالدین اعلم - ناهید فروغان زنان تروا (نمایشنامـه) Les Troyennes The Trojan Women ۱۹۶۵ قاسم صنعوی جنگ شکر درون کوبا (سفرنامـه) Ouragan sur le sucre Sartre on Cuba درباره نمایش ابوالحسن کار از کار گذشت مرگ درون جان ابله خانواده (مقاله انتقادی) L'idiot de la famille The Family Idiot ۱۹۷۱–۷۲ در دفاع از روشنفکران رضا سیدحسینیکتابی با نام فاجعه بزرگ[۱۱] کـه بعد از انقلاب با نام خانواده خوشبخت[۱۲][۱۳] چاپ شدهاست اثر سارتر نمـیباشد و مربوط بـه خود مترجم هست که نمونـهای از سرقت ادبی است.
جستارهای وابسته
- تهوع (رمان)
- اگزیستانسیـالیسم و اصالت بشر
منابع
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ ژان-پل سارتر موجود است. مجموعهای از گفتاوردهای مربوط بـه ژان پل سارتر درون ویکیگفتاورد موجود است.- philosophypages
- تهوع- ژان-پل سارتر- ترجمـه امـیر جلال الدین اعلم- انتشارات نیلوفر- چاپ هفتم- ۱۳۸۳- تهران
- غَثیـان (تهوع)- ژان-پل سارتر- ترجمـه مـهدی روشن زاده- انتشارات فرهنگ جاوید- چاپ اول- ۱۳۹۱- تهران
- چرخدنده- ژان-پل سارتر- ترجمـه داریوش مؤدبیـان- نشر قاب- چاپ اول- ۱۳۸۱- تهران
- شیطان و خدا -ژان-پل سارتر- ترجمـه ابراهیم گلستان -
- ژان-پل سارتر؛ فیلسوف همـیشـه معترض - دویچه وله - ۱۴٫۰۴٫۲۰۱۰
پیوند بـه بیرون
[ژان-پل سارتر - ویکیپدیـا، دانشنامـهٔ آزاد جلد دوم کتاب تیری در مسیر]
نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sun, 27 Jan 2019 23:21:00 +0000