پرش بـه ناوبری پرش بـه جستجو
ایرانیهای ارمنی یـا ارمنیـان ایران یـا ایرانیـان ارمنیتبار (به ارمنی: پسر ارمنی իրանահայ) گروه قومـی از شـهروندان ایران هستند کـه در تهران، پسر ارمنی تبریز، اصفهان و سایر شـهرها سدارند. پسر ارمنی جمعیت آنان درون ایران بین ۸۰ که تا ۱۲۰ هزار نفر است. پسر ارمنی ایرانیـان ارمنی بزرگترین گروه مسیحیـان ایران هستند.
تاریخ
بسیـاری از مناطق آذربایجان از دیرباز محل سارمنیها بودهاست[۱][۲][۳][۴] وجود یکصد و هشتاد و هفت کلیسا و کلیسای کوچک (دَیر) ارمنی درون نقاط مختلف آذربایجان، مانند قره کلیسا درون دشت چالدران (دوره صفوی)، کلیسای استفانوس مقدس درون جلفای ارس (سده نـهم مـیلادی)، کلیسای زور زور درون در چالدران (دوره صفوی)، کلیسای مریممقدس درهشام (سدهٔ شانزدهم مـیلادی) و کلیسای موجومبار نشانـههایی از حضور ارمنیـان درون این منطقه است.
سالها پیش از آنکه شاه عباس بزرگ، ارمنیـان را بـه داخل فلات ایران کوچ دهد، بازرگانان ارمنی از طریق شیراز و بندرعباس با هندوستان داد و ستد داشتند. «هایک عجمـیان»، محقق نام آشنای ارمنی، شش دهه پیش درون قبرستان ارمنیـان شیراز درون باباکوهی (کوه)، سنگ مزارهایی از ارمنیـان یـافت کـه تاریخ ۱۵۵۰ مـیلادی داشتند. این امر نشان مـیدهد کـه حداقل پنجاه سال پیش از مـهاجرت اجباری بزرگ ارمنیـان بازرگانان ارمنی درون شیراز مستقر بوده و کلیسا و خانـههایی داشتند.
در سال ۹۹۹ ه.ق بـه موجب پیمان منعقده مـیان نمایندگان شاه عباس یکم صفوی و سلطان مراد سوم خلیفه عثمانی، تبریز، باختر ایران و ارمنستان، شکی، شروان، گرجستان و قرهباغ تحت سیطره دولت عثمانی درآمد. درسال ۱۰۱۳ ه.ق شاه عباس بخش اعظمـی از آذربایجان، ارمنستان و قرهباغ را از عثمانیـان بازپس گرفت ولی بمحض اطلاع از حرکت سردار عثمانی از شروان بسوی قارص، ساحل جنوبی رودخانـه ارس عقبنشینی کرد و دستور داد ارمنیـانی کـه در مسیر حرکت سپاهیـان عثمانی اسکان داشتند، خانـه و کاشانـه خود را رها و به این منطقه کوچانده شوند. طبق فرمان شاه عباس ارمنیـان جلفای نخجوان بـه اصفهان کوچانده و ابتدا درون شمسآباد اصفهان سکنی گزیدند و به مرور زمان جلفای اصفهان را بنا نـهادند.
آراکل داوریژتسی توصیف کاملی از وقایع این دوران را بـه شرح ذیل بازگو کردهاست:
«پس از خروج از ایروان، شاه عباس دستور داد سپاهیـانش عقبنشینی کنند و تمامـی شـهرها و روستاهای سر راهشان را که تا مرزهای ایران ویران سازند که تا به این ترتیب مانع از تعقیب سریع سپاهیـان عثمانی شوند. آنها بـه هر شـهر و روستایی کـه مـیرسیدند خانـهها را ویران مـید، مزارع را آتش مـیزدند، دامها را هلاک مـیساختند و ساکنان آنجا را وادار بـه ترک خانـههایشان مـید و آنان را کوچ مـیدادند. هر درون مقابلشان ایستادگی مـیکرد و حاضر بـه رفتن نمـیشد یـا اینکه توان رفتن نداشت محکوم بـه مرگ بود. بدین ترتیب، سپاهیـان شاه عباس اکثر شـهرها و روستاهای ارمنینشین واقع درون دشت آرارات را ویران د و سکنـهٔ آن مناطق را بـه مقصد ایران با خود همراه ساختند.
هنگامـی کـه این جمـیعت بـه واغارشاپات رسیدند بـه شاه عباس خبر رسید کـه دستهای از سپاهیـان عثمانی درون حال نزدیک شدن بـه آنان هستند. شاه عباس کـه مـیدانست با این جمـیعت انبوه از مردم بی دفاع نخواهد توانست درون برابر این سپاهیـان بایستد و بجنگد بـه سرداران لشکرش دستور داد کـه دستههای مردم را با سرعت بیشتری حرکت دهند؛ بنابراین، آن تعداد از جمـیعت کـه قادر بـه حرکت نبودند، از جمله پیران و بیماران و کودکان، ناگزیر ماندند و پر واضح هست که بـه چه سرنوشتی گرفتار آمدند. بالأخره، شاه عباس بـه همراه جمعیت مـهاجر ارمنی بـه جلفا رسید. اکنون حتما از رودخانـهٔ ارس عبور مـید. دوباره بـه شاه عباس خبر دادند کـه سپاه عثمانی بـه نخجوان رسیدهاست. با شنیدن این خبر شاه عباس کـه مـیدانست فرصت زیـادی ندارد بـه سپاهیـان خود دستور داد که تا مردم را وادار بـه عبور هر چه سریع تر از رودخانـه کنند. رودخانـه خروشان بود و خطرناک و مردم یـا حتما عبور مـید یـا درون آنجا منتظر رسیدن قشون عثمانی مـیماندند کـه در آن صورت مرگشان حتمـی بود. بـه ناچار عبور از رودخانـه را انتخاب د.»[۵]
از حدود سیصد و پنجاه هزار تن از ارمنیـان بـه تعداد سیصد هزار تن از آنان درون رودخانـه غرق شدند. اگر چه شاه عباس بخش اعظمـی از ساکنان ارمنی شـهرها و روستاهای ارمنستان را بـه ایران کوچ داد، اما این بدان معنا نبود کـه این سرزمـینها خالی از سکنـه شدند. هنوز بسیـاری از ارمنیـان درون شـهرها و روستاهای این نواحی سداشتند کـه از آن بعد تا نیمـه اول سده نوزدهم زندگی آنها کم و بیش دستخوش حوادث و تهاجمهای ناگوار است.
به علت ناسازگاری اوضاع اقلیمـی گیلان با طبیعت ارمنیـان تعداد بسیـاری از ارمنیـان گیلان درگذشتند. ارمنیـان مازندران بیشتر درون فرحآباد سگزیدند.
ارمنیـان ساکن درون نواحی روستایی بـه کشاورزی، دامداری و باغداری و ارمنیـان جلفا بـه داد و ستد اشتغال یـافتند. بـه موجب اعتماد خاصی کـه شاه عباس بـه تجار ارمنی داشت آنان را جهت صدور ابریشم کـه دراختیـار خود شاه بود بـه خدمت گرفت. بعد از درگذشت شاه عباس اوضاع ارمنیـان دگرگون شد. جانشینان شاه عباس بـه آزار و اذیت تجار ارمنی پرداختند و مالیـاتهای بسیـار سنگینی بـه دارائیهای آنان بستند.
در دوران حکومت نادرشاه هم ارمنیـان از شرایط مساعدی بهرهمند نبودند، بـه عنوان مثال، ناچار بودند سالیـانـه ۶۰٬۵۰۰ نادری بـه حکومت غرامت بپردازند و بدین ترتیب بدنبال اعمال ناشایست عمال نادرشاه برخی از ارمنیـان بـه هندوستان، هندوچین و جاوه مـهاجرت د. درون برخی از نواحی ایران، ارمنیـان حق نداشتند سواره وارد شـهر شوند و فقط مـیتوانستند بـه مشاغلی چون زرگری، نجاری، تجارت و تهیـه اشتغال یـابند[۶].
در دوران قاجار تحول قابل ملاحظهای درون اوضاع ارمنیـان ایران حادث شد و به دنبال خدمات ارزنده آنان درون دوران مشروطیت، آنان سرانجام حقوق یک شـهروند ایرانی کـه سالها از آن محروم بودند را یـافتند.
استقرار ارمنیها
.
تهران
بنا بـه گزارشی، درون سال ۱۷۵۰ مـیلادی تعدادی از ارمنیها درون دروازه شاه عبدالعظیم تهران ساکن بودند، از این رو مـیتوان گفت کـه ارمنیها پیش از جلوس کریمخان زند بـه سلطنت درون سال ۱۱۶۳ ه.ق و در زمان نادرشاه افشار بـه تهران آمده بودند. این گروه حتما نخستین گروه از ارمنیهایی باشند کـه به قصد رهایی از رفتار بد نادرشاه و کارگزارانش از جلفا بـه تهران مـهاجرت کرده بودند. اندک اندک با مـهاجرت ارمنیها از سایر شـهرهای ایران مانند: تبریز و جلفای اصفهان و سلماس و حتی از قفقاز و ارمنیهای ترکیـه بر تعداد خانوادههای ارمنی ساکن تهران افزوده شد. درون سال ۱۷۶۸ مـیلادی درون زمان سلطنت کریمخان زند، ارمنیهای تهران اولین کلیسای خود را بـه نام کلیسای تادئوس و بارتوقیمئوس مقدس درون تهران، خیـابان مولوی، بازار حضرتی، کوچه ارامنـه بنا د. اکثر ارمنیها این محله صنعتگر بودند[۷].
در نخستین سالهای سلطنت قاجار، ارمنیهای تهران درون سه ناحیـه از شـهر مستقر شده بودند، یک گروه درون دروازه شاه عبدالعظیم و گروه دیگر درون محله دروازه قزوین (حوالی مـیدان وحدت اسلامـی کنونی) و محله توس کـه اکنون خیـابان مخصوص نامـیده مـیشود. ظاهراً آقامحمدخان قاجار هشت خانوار از ارمنیهایی را کـه در قرهباغ اسیر کرده بود بـه تهران آورده و در محله دروازه قزوین سداد. این چند خانواده با اجازه شاه، درون سال (۱۷۹۵–۱۷۹۰ مـیلادی) کلیسایی بـه نام کلیسای سورپ گئورگ درون آن محله به منظور خود ساختند.[۸]
قزوین
از زمان ورود ارمنیها بـه شـهر قزوین اطلاعات دقیقی درون دست نیست. بر پایـه پژوهشهای ایرانیها و علاقهمندان ارمنی، با بهرهگیری از پارهای تألیفات و اسناد و مدارک بایگانیهای مختلف، دستاوردهای اندکی فراهم شدهاست. نخستین اطلاعات از کوچ ارمنیها بـه قزوین را درون سال ۱۶۰۵ مـیلادی نوشتهاند.[۹]
در سفرنامـهٔ برادران شرلی نیز آمدهاست کـه در ۲۳ ژوئیـهٔ ۱۶۳۸ مـیلادی سفیر یـا فرستادهٔ دولت انگلیس بـه نام «سِر دِر مرکتن»[۱۰] درون قزوین فوت کرده و او را درون گورستان ارمنیهای شـهر بـه خاک سپردند و (ارمنیها با کشیش خود درون این امر هیئت انگلیسی را معاونت کردهاند)[۱۱].
شاردن فرانسوی درون سال ۱۶۷۴ مـیلادی درون دوره پادشاهی شاه سلیمان صفوی از قزوین دیدن کرده و ارمنیـان شـهر را چهل خانواده نوشتهاست.[۱۲] جهانگرد دیگر اروپایی بـه نام کرنی لوبروئن[۱۳] درون سفرنامـهٔ خود (۱۷۰۷ مـیلادی) آوردهاست:[۱۴]
ارمنیـان درون این شـهر زندگی مـیکنند و دارای یک نمازخانـه (شاپل) هستند کـه از دور شبیـه کبوتردان (کبوترخانـه) است.
بدین سان روشن هست که از سال ۱۶۰۵ مـیلادی از زمان کوچ ارمنیـان بـه قزوین که تا سال ۱۷۰۷ مـیلادی، شـهر قزوین یک سده پذیرای مـهاجران ارمنی بودهاست و این مـهاجران مسیحی درون شـهر شیعی ـ اسلامـی قزوین، بـه گونـهٔ یک اقلیت دینی دارای محله و اماکن زندگی و کلیسا و گورستان ویژه بوده و با داشتن مشاغل و حرفههایی چند، درون آرامش زندگی کرده و فرزندانشان نیز از آموزشهای قومـی، دینی و زبانی برخوردار شدهاند. مورخان ایرانی نیز بر این قول بودهاند کـه (ارمنیـان ظاهراً از زمان شاه عباس دوم بـه قزوین آمدهاند)[۹] و سال بنای کلیسای قزوین بـه نام کلیسای هریپسیمـه مقدس را سال ۱۶۷۶ مـیلادی تشخیص دادهاند.
نقش بازرگانی ارمنیـان قزوین بسیـار چشم گیر بوده، درون دورهٔ ناصری، «هارتون تومانیـانس» و برادرش درون قزوین تجارتخانـه و صرافی داشتند و با روسها و بانک استقراضی نیز درون ارتباط بودند. «آرامـیان» و «بدل آرزومانیـان» هم کـه از بازرگانان بنام بودند، درون قزوین دفتر و دستگاه داشتند[۱۵]. درون کتاب سیمای تاریخ و فرهنگ قزوین آوردهاست:
دههٔ آخر سده نوزدهم معرف دوران فعالیت قابل توجه ارمنیها درون قزوین است. درون این دهه تنی چند از بازرگانان ارمنی نقش مؤثری درداد و ستدهای بازرگانی، بـه ویژه با روسیـه، برعهده داشتهاند. تجارتخانـههای برادران تومانیـان [تومانیـانس] آرارات، برادران برخورداریـان (سیمون و مـیکائیل خان) و برادران آرزومـیان بـه کار صادرات خشکبار و وارد پارچه و ظرفهای چینی مـیپرداختند.
«آدریس خان» ملقب بـه (تاجر باشی)، «سهراب خان، هاکوپ خان و کاراپت خان» نیز از جمله بازرگانان مشـهور ارمنی ساکن قزوین بودند. نامـههای متعددی با مـهر برجسته از شرکت تجارتی برادران تومانیـان [تومانیـانس] درون آرشیو کلیسای وانک وجود دارد.»[۱۶]
شـهرکرد
نواحی شرقی استان چهار محال و بختیـاری، چهار محال خوانده مـیشود کـه شامل شـهرستانهای شـهرکرد و بروجن سگاه گروههایی از ارمنیها بودهاست. شمار ارمنیـان چهارمحال درون ۱۸۸۰ مـیلادی بـه سرشماری از خلیفه گری اصفهان، ۲۸۹۵ نفر بودهاست. این تعداد بنابر آمار خلیفه گری ارمنیهای تهران درون ۱۹۶۳ مـیلادی بـه ۴۳۰۰ نفر مـیرسید. ارمنیـان شـهرکرد درون اکتبر ۱۹۳۰ مـیلادی انجمن و دوستداران فرهنگ ارمنیـان چهارمحال را بـه نام آرور بنیـاد نـهادند. درون دهههای اخیر تعداد بسیـاری از ارمنیهای چهار محال و بختیـاری بـه اصفهان مـهاجرت د.
لباس سنتی زنان ارمنی درون جلفای نو
لباس سنتی زنان ارمنی درون چهار محال و بختیـاری
آبادان
اجتماع ارمنیـان آبادان درون ۱۹۰۹ مـیلادی، هنگامـی کـه تعدادی از ارمنیـان ساکن چهارمحال، جلفای اصفهان، تهران و تبریز درون شرکتهای نفتی ایران ـ انگلیس مشغول بـه کار شدند، شکل گرفت. بعدها، درون زمان جنگ جهانی اول، تعدادی از ارمنیـان ارمنستان غربی نیز بـه آبادان مـهاجرت د.
بوشـهر
از اوایل سده هجدهم مـیلادی تعدادی از ارمنیـان درون بندر بوشـهر ساکن بودند و تجارت مـید. درون ماه مـه سال ۱۷۱۱ مـیلادی هانری مارتین، کشیش و مترجم انجیل بـه زبان فارسی، درون بندر بوشـهر از کشتی پیـاده شد. او مـینویسد:
به خانـه یک خانواده ارمنی مقیم بوشـهر رفتم و روز یکشنبه درون کلیسای ارمنیـان درون مراسم مذهبی کـه به وسیله یک کشیش انجام پذیرفت شرکت کردم
ارمنیـان بوشـهر درون سال ۱۸۲۵ مـیلادی مدرسهای دایر د کـه دانش آموزان بوشـهر را ۲۰ خانواده ذکر کردهاست. خوجا هاروتیون، یکی از بازرگانان ارمنی ثروتمند بوشـهر، باغی وسیع داشت کـه انواع مرکبات و گلهای زیبا ایرانی و هندی درون آن کاشته بود. کلیسای بوشـهر درون سال ۱۷۷۳ مـیلادی بازسازی شد و در سال ۱۸۱۹ مـیلادی بـه جای کلیسای قبلی کلیسای دیگری ساختند کـه بسیـار شبیـه کلیسای شیراز بود. درون مدرسه ارمنیـان بوشـهر درون سال ۱۹۰۷ مـیلادی زبانهای فارسی، انگلیسی، ارمنی تدریس مـیشد.
ارسباران-قره داغ
قره داغ، کـه نام ارمنی آن درون نقشـهٔ ارمنستان (آرداوانیـان) یـا سرزمـین قدرتمند (مار) نامـیده مـیشد، از شـهرستانهای ارمنینشین حوزهٔ ارمنیـان آذربایجان بودهاست. درون طی سالها ارمنیـان قره داغ بـه ارمنستان، تبریز، تهران و شـهرهای دیگر نقل مکان کردهاند. درون سده بیستم درون بیش از بیست روستای قره داغ خانوادههای ارمنی سداشتند.
مشـهد
مـهاجران ارمنی از اواخر سده نوزدهم مـیلادی و در زمان حکومت قاجار از مرز باجگیران و درگز وارد این استان شدند و سپس درون شـهرهای مشـهد، قوچان، نیشابور، شیروان، سبزوار، بجنورد و درگز اقامت گزیدند. بعدها تجار ارمنی از مناطق دیگر ایران مانند آذربایجان و اصفهان نیز بـه این استان نقل مکان د و به کارهای تجاری و صنعتی مشغول شدند. اکثر کارخانجات ارمنیـان کارخانـههای تصفیـهٔ پنبه، تولید الکل صنعتی و پزشکی، قیرسازی و نخ ریسی بودند.
همدان
در ۱۶۷۶ مـیلادی، شماری از ارمنیـانی کـه به دستور شاه عباس بـه اصفهان منتقل شده بودند و همچنین مـهاجران و تجار ارمنی روسیـه، بـه درخواست والی همدان، درون این شـهر اقامت گزیدند. تعدادی از این ارمنیـان درون خود شـهر همدان و در محلهای بـه نام سرقلعه اجتماع و کلیسایی بـه نام استپانوس مقدس بنا د. تعداد دیگری نیز درون بخش شرقی همدان و در روستای شورین سداده شدند. این روستا درون ۱۹۴۰ مـیلادی از ارمنیـان خالی شد.
اراک
مطابق اسناد موجود درون سالنامـهٔ همگان اولین نشانـههای حضور ارمنیـان درون اراک بـه سالهای ۱۹۰۲–۱۹۰۳ مـیلادی بر مـیگردد کـه تعدادی از ارمنیـان ساکن جلفای اصفهان بـه عنوان و حسابدار درون کنسولگری انگلستان درون اراک ساکن شدند.
خراقان
بخش ارمنینشین خراقان (با گویش ارمنی قاراقان) درون شمال غربی استان مرکزی قرار گرفتهاست و یکی از بخشهای شـهرستان ساوه این استان محسوب مـیشود. اجتماع ارمنیـان درون این منطقه بین ۱۷۴۰–۱۷۵۰ مـیلادی و در نتیجهٔ نقل مکان ارمنیـان از بربرود، ف، همدان بـه این مکان شکل گرفت. درون ۱۸۵۶ مـیلادی، چهار روستای ارمنینشین درون این منطقه وجود داشت. بعدها تعداد این روستاها بـه هشت روستا رسید کـه شغل اصلی ارمنیـان آن دامداری و کشاورزی بود.
مـهاجرتهای گروهی ارمنیها
- مـهاجرتهای اجباری ارمنیـان بـه ایران و کشورهای همسایـه و برگشت بـه ارمنستان
اولین مـهاجرت ارمنیـان درون سده سوم مـیلادی درون زمان اردشیر بابکان انجام پذیرفتهاست. این روند درون طی دو سال یعنی از سال ۲۲۶ مـیلادی که تا ۲۲۸ مـیلادی ادامـه داشت.[۱۷] دومـین مـهاجرت گروهی ارمنیـان درون زمان حکومت شاپور دوم درون سده چهارم مـیلادی بـه وقوع پیوستهاست.[۱۸]
در سده سیزدهم ارمنیـان بـه خاطر تجارت بـه ایران مـهاجرت د و مقیم تبریز، مرند، رشت، خوی، سلماس، مراغه، سلطانیـه و ری شدند. درون سال ۱۵۱۴ مـیلادی بعد از جنگ چالدران ارتش سلطان سلیم اول بعد از اینکه بـه تبریز رسید، سه هزار نفر پیشـهور ارمنی را همراه با خانوادههای آنها اسیر کرد و در سال ۱۵۸۰ مـیلادی عثمانیها چند منطقه ایران را اشغال د و تقریباً شصت هزار نفر از ارمنیهای ایران بـه ترکیـه شد.[۱۸]
بدین ترتیب درون سال ۱۶۰۴ مـیلادی شاه عباس نزدیک بـه سیصد و پنجاه هزار تن از ارمنیـان را کوچاند ولی تنـها پنجاه هزار تن آنها بـه زاینده رود درون جلفا رسیدند. بعد از جنگهای ایران و روسیـه درون دوره قاجار درون سال ۱۸۲۸ مـیلادی و در نتیجه مذاکرات صلح و عهدنامـه ترکمانچای ارمنیهای ساکن ایران مجاز بودند طی فقط یک سال بـه ارمنستان و مناطق و روستاهای ارمنی قفقاز جنوبی مـهاجرت کنند. درون سالهای ۱۸۲۸ و ۱۸۲۹ مـیلادی حدود چهل و پنج هزار نفر بـه آن مناطق مـهاجرت د. درون سال ۱۹۱۵ مـیلادی درون طی مقاومت وان ۱۵۰۰۰ نفر از وان و ارمنستان غربی بـه سلماس و تبریز پناه بردند و بیشتر آنان بـه ارمنستان یعنی درون زمان کشتار مسیحیـان تبریز توسط عثمانی مـهاجرت د و تعدادی از آنان هم درون سال ۱۹۱۸ مـیلادی مـهاجرت د. طی سالهای ۱۹۴۶ و ۱۹۴۷ مـیلادی از ایران حدود ۲۶۰۰۰ نفر بـه ارمنستان مـهاجرت د[۱۹].
ارمنیها درون مجلس
جامعه ارمنی ایران درون پی انقلاب مشروطه از دورهٔ دوم مجلس از حق داشتن نماینده درون مجلس شورای ملی برخوردار شد؛ یوسف مـیرزایـانس نخستین نمایندهٔ منتخب ارمنیـان از (۲۴ آبان ۱۲۸۸ که تا ۳ دی ۱۲۹۰) بود او درون دورههای سوم و چهارم مجلس بین سالهای (۱۴ آذر ۱۲۹۳ که تا ۲۱ آبان ۱۲۹۴) و (۱ تیر ۱۳۰۰ که تا ۳۰ خرداد ۱۳۰۲) نمایندهٔ منتخب ارمنیـان باقی ماند و در دوره پنجم (۲۲ بهمن ۱۳۰۲ که تا ۲۲ بهمن ۱۳۰۴ خورشیدی) آلکساندر آقایـان، از سوی ارمنیـان جنوب و سهراب ساگینیـان، از سوی ارمنیـان شمال، بـه نمایندگی مجلس انتخاب شدند. بعد از استقرار جمـهوری اسلامـی ایران، همان حقوق بـه قدرت خود باقی ماند. بر اساس اصل ۶۴ قانون اساسی جمـهوری اسلامـی ایران، ارمنیـان دارای دو نماینده درون مجلس شورای اسلامـی هستند (از سوی ارمنیـان ساکن درون جنوب و شمال). آزادی مذهبی آنان نیز درون ماده ۱۳ همان قانون پیشبینی شدهاست.
دوره اسامـی نمایندگان و حوزهٔ انتخابی مجلس شورای ملی دوره اسامـی نمایندگان و حوزهٔ انتخابی مجلس شورای ملی ششم ۱۳۰۵–۱۳۰۷ هوهانس خان ماسحیـان (ارمنیـان جنوب) سهراب ساگینیـان (ارمنیـان شمال) شانزدهم ۱۳۲۸–۱۳۳۰ پطرس آبکار (ارمنیـان جنوب) آرام بوداغیـان (ارمنیـان شمال) هفتم ۱۳۰۷–۱۳۰۹ یوسف مـیرزایـانس (ارمنیـان جنوب) سهراب ساگینیـان (ارمنیـان شمال) هفدهم ۱۳۳۰–۱۳۳۲ ارمنیـان نماینده نداشتند هشتم ۱۳۰۹–۱۳۱۱ یوسف مـیرزایـانس (ارمنیـان جنوب) سهراب ساگینیـان (ارمنیـان شمال) هجدهم ۱۳۳۲–۱۳۳۵ بهرام سهرابیـان (ارمنیـان جنوب) آرام بوداغیـان (ارمنیـان شمال) نـهم ۱۳۱۱–۱۳۱۴ یوسف مـیرزایـانس (ارمنیـان جنوب) سهراب ساگینیـان (ارمنیـان شمال) نوزدهم ۱۳۳۵–۱۳۳۹ فلیآقایـان (ارمنیـان جنوب) سواک ساگینیـان (ارمنیـان شمال) دهم ۱۳۱۴–۱۳۱۶ یوسف مـیرزایـانس (ارمنیـان جنوب) سهراب ساگینیـان (ارمنیـان شمال) بیستم ۱۳۳۹–۱۳۴۲ سواک ساگینیـان (ارمنیـان جنوب) فلیآقایـان (ارمنیـان شمال) یـازدهم ۱۳۱۶–۱۳۱۸ جبرائیل بوداغیـان (ارمنیـان جنوب) سهراب ساگینیـان (ارمنیـان شمال) بیست و یکم ۱۳۴۲–۱۳۴۶ سواک ساگینیـان (ارمنیـان جنوب) فلیآقایـان (ارمنیـان شمال) دوازدهم ۱۳۱۸–۱۳۲۰ جبرائیل بوداغیـان (ارمنیـان جنوب) سهراب ساگینیـان (ارمنیـان شمال) بیست و دوم ۱۳۴۶–۱۳۵۰ سواک ساگینیـان (ارمنیـان جنوب) گاگیک هواکیمـیان (ارمنیـان شمال) سیزدهم ۱۳۲۰–۱۳۲۲ جبرائیل بوداغیـان (ارمنیـان جنوب) سهراب ساگینیـان (ارمنیـان شمال) بیست و سوم ۱۳۵۰–۱۳۵۴ سواک ساگینیـان (ارمنیـان جنوب) گاگیک هواکیمـیان (ارمنیـان شمال) چهاردهم ۱۳۲۲–۱۳۲۴ آلکساندر آقایـان (ارمنیـان جنوب) آرداشس آوانسیـان (ارمنیـان شمال) بیست و چهارم ۱۳۵۴–۱۳۵۷ سواک ساگینیـان (ارمنیـان جنوب) خانم اِما آقایـان (ارمنیـان شمال) پانزدهم ۱۳۲۶–۱۳۲۸ ارمنیـان جنوب نماینده نداشتند آرام بوداغیـان (ارمنیـان شمال) دوره اسامـی نمایندگان و حوزهٔ انتخابی مجلس شورای اسلامـی اول ۱۳۵۹–۱۳۶۳ هراچ خاچاطوریـان (ارمنیـان جنوب) هرایر خالاتیـان (ارمنیـان شمال) دوم ۱۳۶۳–۱۳۶۷ آرداوازد باغومـیان (ارمنیـان جنوب) وارطان وارطانیـان (ارمنیـان شمال) سوم ۱۳۶۷–۱۳۷۱ آرداوازد باغومـیان (ارمنیـان جنوب) وارطان وارطانیـان (ارمنیـان شمال) چهارم ۱۳۷۱–۱۳۷۵ آرداوازد باغومـیان (ارمنیـان جنوب) وارطان وارطانیـان (ارمنیـان شمال) پنجم ۱۳۷۵–۱۳۷۹ آرداوازد باغومـیان (ارمنیـان جنوب) وارطان وارطانیـان (ارمنیـان شمال) ششم ۱۳۷۹–۱۳۸۳ ژرژیک ابرامـیان (ارمنیـان جنوب) لون داویدیـان (ارمنیـان شمال) هفتم ۱۳۸۳–۱۳۸۷ روبرت بگلریـان (ارمنیـان جنوب) گئورک وارطان (ارمنیـان شمال) هشتم ۱۳۸۷–۱۳۹۱ روبرت بگلریـان (ارمنیـان جنوب) گئورک وارطان (ارمنیـان شمال) نـهم ۱۳۹۱–۱۳۹۵ روبرت بگلریـان (ارمنیـان جنوب) کارن خانلری (ارمنیـان شمال) دهم ۱۳۹۵–۱۳۹۹ ژرژیک ابرامـیان (ارمنیـان جنوب) کارن خانلری (ارمنیـان شمال)نقش سیـاسی ارمنیـان – برخی چهرههای سیـاسی – نظامـی و اجتماعی ارمنیـان
- مـیرزا ملکمخان ناظم الدوله
- هوهانس خان ماسحیـان (آوانس خان مساعد السلطنـه)
- یپرمخان (داوتیـان)
- گریشخان دانیلیـان معروف بـه سرهنگ گریشا
«متولد ۱۸۸۶م درون شـهر گنجه، دادستان نظامـی شـهر مشـهد و فرماندهی ژاندارمری خوزستان، از یـاران رزمنده یپرم درون مشروطه ایران و رئیس پلیس تهران، وفات ۱۹۳۳م درون شـهر اهواز.»
- آلکساندر آقایـان
«اولین حقوقدان ارمنی – ایرانی کـه به محض ورود بـه ایران بـه آزادیخواهان پیوست و جزو یـاران نزدیک یپرم درآمد. یپرم نیز او را بـه اداره امور مالی نظمـیه برگزید و او بـه بهترین نحو از عهده این مـهم برآمد. وی سالها خدمات مـهم دولتی داشت و مؤسس بیمـه درون ایران است.»
- سرتیپ داویدخان ساگینیـان
«فرمانده قوشون ایران درون استانهای شیراز و اصفهان درون زمان فتحعلیشاه قاجار بود.»
- مارکار خان داویدخانیـان
«ناظر فتحعلی شاه (۱۸۰۴ که تا ۱۸۴۸).»
- امـیرتومان ماردیروس خان (داوید خانیـان)
«رئیس ستاد بریگاد قزاق. او علاوه بر تدریس درون مدرسه دارالفنون درون وزارت اطلاعات و دارالترجمـه خاصه دولتی بـه عنوان مترجم زبانهای روسی و فرانسه آغاز بـه کار کرد.»
- گاسپار ایپگیـان
«مشاور سید ضیـاء الدین طباطبایی و شـهردار تهران بود. از اقدامات او تأمـین روشنایی خیـابانهای مـهم تهران با چراغ برق بود. درون پی این برنامـه دستور داد درون خیـابانهای امـیریـه (تهران)، خیـابان لالهزار، چهارراه اسلامبول و خیـابان فردوسی کنونی سیم هوایی کشیدند و در فواصل معین لامپ نصب د. او بـه صاحبان دکانهای خیـابانهای لاله زار و خیـابان فردوسی و خیـابان ناصرخسرو را موظف کرد درون و پنجره دکانهای خود را بـه رنگ سبز درآورند و تابلوهای لاتین سر درون مغازهها و پشت شیشـهها را پاک کرده، از نامهای فارسی استفاده کنند.»
- اسکندرخان ست خانیـان، (داویدخانیـان)
«فرزند زادورخان (زادورخان مترجم ناصرالدین شاه بـه زبانهای ارمنی، روسی، فرانسوی، انگلیسی، فارسی و ترکی) او درجه سرتیپی و در تهران معاونت فرماندهی قزاقها را برعهده داشت بـه پنج زبان مسلط بود.»
- مـیرزاجان داودخان/داویدخان/ژان داود هوهانس
«یکی از شخصیتهای برجسته ارمنی درون دوره سلطنت محمدشاه و ناصرالدینشاه قاجار، مـیرزا جان داودخان یـا جان داود ارمنی است. داودخان از کارمندان دربار و مترجم اول دربار محمد شاه و ناصرالدین شاه بود.»
- ستوان دوم مگردیچ خان داویدخانیـان
متولد ۱۹۰۲م درون جلفای اصفهان درون سن ۱۳ سالگی عضو واحد داوطلب ارمنی درون جنگهای ارمنیـان با عثمانی بود. بعد از پایـان جنگ بـه اصفهان بازگشت و وارد ارتش ایران شد و به فرمانداری دزفول منصوب شد. او از طرف سرلشکر فضلالله زاهدی بـه سمت ریـاست اسکورت مخصوص سردار سپه درون جنوب منصوب شد. او درون سال ۱۹۸۳م وفات یـافت.
- ست خان آسدوادزادوریـان (صدقی بیگ)
«در اواخر سده هجدهم مـیلادی درون یک خانواده بازرگان درون بندر بوشـهر دیده بـه جهان گشود. ست خان درون کودکی نزد کشیش کلیسای بوشـهر بـه تحصیل پرداخت. درون سیزده سالگی خانواده اش او را به منظور ادامـه تحصیل و فراگرفتن زبان انگلیسی بـه بمبئی فرستادند. در تهران ست خان بـه استخدام دربار قاجار درآمد، سپس بـه تبریز نزد عباس مـیرزا نایب السلطنـه رفت و عباس مـیرزا بـه او لقب خان داد.»
- منوچهرخان معتمدالدوله
«یکی از معروفترین خانوادههای ارمنی شـهر تفلیس درون گذشته، «خانواده اناگولوپیـان» بود. بزرگ این خانواده بـه نام مـیرزا گورگن یـا گرگین، یکی از وزیران پادشاه گرجستان بود. چنگور یکی از پسران مـیرزا گورگن درون سپاه پاول سیسیـانوف فرمانده روس بود. او بـه اسارت سپاهیـان ایران درآمد. چنگور جوانی تنومند، بلند بالا و خوش صورت بود. او را مقطوع النسل د و آغامحمدخان قاجار او را منوچهر خواند و بعداً هم بـه او لقب خان داد. منوچهر خان درون دربار قاجار رشد و ترقی کرد. وی درون آغاز از خواجگان حرمسرا بود. بعد از چندی غلام خاصه شاه و خواجه باشی دربار شد، و سرانجام بـه مقام «ایشیک آقاسی باشی» رئیس یـا وزیر تشریفات نائل آمد. منوچهرخان از ندیمان نزدیک و مورد اطمـینان فتحعلی شاه بود. شاه درون بیشتر مواقع درون کارهای بسیـار مـهمـی با او شور و م مـیکرد. یحیی مـیرزا پسر فتحعلی شاه درون سن هشت سالگی حاکم گیلان شد و منوچهرخان درون سال ۱۸۲۳م بـه عنوان پیشکاری او تعیین شد و توانست یـاغیـان و راهزنان راهها را سرکوب نماید و راهها را امن کرد و به تجار، خصوصاً تجار ارمنی کمک مالی فراوان کرد و به ترویج و توسعه تجارت همت گماشت.»
- سلیمان خان سهام الدوله
«یکی دیگر از اعظای خانواده اناگولوپیـان، سوقومون (سلیمان) برادر منوچهر خان معتمدالدوله بود. سلیمان درون قتلعام تفلیس بـه دست سپاهیـان آقا محمد خان با فداکاری مادرش جان سالم بـه دربرد. بـه توصیـه برادرش منوچهرخان او با مادرش بـه ایران آمد. سلیمان ابتدا بـه خدمت عباس مـیرزا نایب السلطنـه درآمد و به کار سپاهی گری مشغول شد، وی درون جنگهای ایران و عثمانی نیز شرکت جست. سلیمان خان سهام الدوله کـه بسیـار مورد اعتماد و توجه امـیرکبیر بود بعد از چندی بـه حکومت لرستان و خوزستان منصوب شد. سلیمان دو پسر داشت بـه نامهای جهانگیر خان کـه او وزیر صنایع بود و منصب سرتیپی داشت و پسر دیگر او نریمانخان قوام السلطنـه بـه زبان فرانسوی مسلط بود و مترجم وزارت امور خارجه و دارای منصب نیـابت اول آجودان باشی داشت.»
- آقالربیگ آقالر
«یکی از اعضای خانواده اناگولوپیـان بود او از ارامنـه گرجستان بود کـه به ایران آمد از تهران بـه تبریز رفت و به سپاهیـان عباس مـیرزا پیوست و به عضویت فوج مخصوص وی درآمد. او یکی از اعضای هیئت نمایندگی ایران به منظور مذاکره با دولت عثمانی بود. آقالربیگ لقب خان را از عباس مـیرزا دریـافت کرد. او بـه زبانهای فارسی و روسی تسلط کامل داشت، بـه عضویت درون هیئت نمایندگی ایران درون مذاکرات عهدنامـه ترکمانچای درآمد.»
- جهانگیرخان، جهانگیرخان اناگولوپیـان
«برادرزاده منوچهرخان معتمدالدوله و فرزند سلیمان خان سهام الدوله بود. او درون سال ۱۸۳۳م درون شـهر تبریز بـه دنیـا آمد. او درجه سرتیپی را از ناصرالدین شاه دریـافت نمود و بعد هم ژنرال آجودان ناصرالدین شاه شد. او صنعتگر قابلی بود و در سال ۱۸۸۲م توانست به منظور تفنگهای سپاهیـان ایران فشنگ بسازد لذا شاه او را بـه وزیر صنایع منصوب کرد. درون همـین سال جهانگیرخان بـه درجه امـیرتومانی نائل آمد و او بانی زرادخانـه درون ایران بود. ساختن کوره ذوب فلزات به منظور ریختن توپ درون زرادخانـه و برپا کارخانـه باروت کوبی درون تهران از جمله کارهای سودمند او بود.»
- هوهانس خان آگچالیـان منیع السلطنـه هوهانس
«در ۱۸۳۳م زاده شد، از محل تولد و تحصیل او اطلاعی درون دسترس نیست. او بـه استخدام وزارت خارجه ایران درآمد. درون ابتدای خدمت چون بـه زبانهای فارسی، ترکی، ارمنی، یونانی و انگلیسی آشنایی داشت، بـه مترجم کارپردازی شـهر ازمـیر درون دوران دولت عثمانی منصوب شد. هوهانس درون سال ۱۸۷۵م بـه مقام (باش ترجمانی) و (ویس کنسول) ایران درون شـهر ازمـیر ارتقای مقام یـافت، سپس درون ۱۸۸۴م بـه کاردانی کنسولگری ایران درون شـهر ازمـیر گماشته شد. درون سال ۱۸۸۶م لقب خان بـه او عطا شد. او درون سال ۱۸۸۸م بـه نیـابت اول سفارت ایران درون استانبول منصوب گردید. در ۱۸۹۶م بـه درجه سرتیپی نایل شد و در سال ۱۸۹۷م بـه مصر اعزام گردید. او درون سال ۱۸۹۹م بـه لقب منیع السلطنـه مفتخر گردید و به عنوان سفیر فوقالعاده ایران به منظور اعلام جلوس مظفرالدین شاه بـه تخت شاهی بـه دربار بلگراد و دربار صوفیـه اعزام شد. هوهانس خان عضو کمـیسیون اصلاح امور پستی و تلگرافی مـیان دولت ایران و عثمانی و نیز عضو کمـیسیون تجدید عهدنامـه بازرگانی درون دربار بود.»
- ماطهوس خان (ماتئوس خان) ملیکیـانس
«در سال ۱۸۷۵م درون خانواده ملیکیـانس کـه از ارمنیـان همدان بود متولد شد و در تهران درون مدرسه هایگازیـان دیپلم گرفت و وارد کالج آمریکایی شد. بعد از فارغالتحصیلی درون همان کالج بـه مدت دو سال مشغول تدریس شد. او بـه استخدام وزارت مالیـه درآمد و در اداره خزانـه مشغول کار شد و ملقب بـه خان گردید. او درون سال ۱۹۰۴م کتابی تحت عنوان «مملکت شمس طالع یـا دولت ژاپن» بـه فارسی ترجمـه و تألیف کرد و برای نخستین بار مردم ایران را با کشور ژاپن آشنا ساخت. وزارت مالیـه درون سال ۱۹۱۰م اداره رسوم را تأسیس کرد و او بـه ریـاست آن برگزیده شد.
در سال ۱۹۳۶م بـه دستور رضاشاه مدارس ارمنیـان درون سراسر ایران بسته شد و در آن تاریخ ماطه وس خان مدیر مدارس ارمنیـان تهران بود، او را زندانی د. ماطه وس خان نامـهای بـه رضا شاه مـیفرستد و شاه او را از زندان آزاد مـیکند ولی مختاری رئیس شـهربانی با آزادی ماطه وس خان مخالفت ورزید و او را بـه زندان قصر فرستادند. او درون سال ۱۹۴۱م از زندان آزاد شد و هشت ماه بعد از آزادی فوت کرد.»
- مؤسس خان خاچادوریـان
«در سوم ژوئیـه سال ۱۸۷۸م درون شـهر همدان متولد شد. او فارغالتحصیل کالج آمریکایی بود. او بـه زبانهای فارسی و ارمنی و انگلیسی آشنایی کامل داشت. مؤسس خان بـه استخدام وزارت مالیـه درآمد و بعدها بـه سمت رئیس گمرک بندر لنگه درآمد و پس از مدتی رئیس گمرک بوشـهر شد. او رئیس مالیـه استان فارس و سپس رئیس مالیـه تبریز گردید. او درون سال ۱۹۲۱م رئیس مؤسسه انحصار دخانیـات ایران گردید. از سوی احمدشاه قاجار نشان شیر و خورشید درجه دوم بـه او اهدا شد. مؤسس خان درون کلیـه سازمانهای وابسته بـه کلیسا و انجمنهای خیریـه فعالیت پرثمر داشت. او به منظور بقا و دوام مدرسه هایگازیـان تلاش بسیـار کرد و تا آخر عمر خود رئیس انجمن کل خیریـه ارمنیـان تهران بود. مؤسس خان درون هفدهم ژانویـه سال ۱۹۳۳م درون تهران درون گذشت.»
ارمنیها درون دارالفنون
یک ماه بعد از آغاز بنای دارالفنون درون ۱۲۶۶ه.ق امـیرکبیر بـه (جان داودخان) ارمنی یـا داوید داویدیـان، مأموریت داد بـه کشور اتریش و پروس برود و معلمانی به منظور تدریس درون دارالفنون استخدام کند.
امـیرکبیر درون شوال ۱۲۶۶ه.ق اختیـارنامـهای بـه جان داودخان داد کـه در قسمتی از اختیـارنامـه چنین نوشتهاست:
«عالی جاه فطانت و ذکاوت همراه زیده المسیحین مسیوجان داود مترجم اول دولت علّیـه ایران را مرقوم مـیشود کـه چون به منظور مکتبخانـه پادشاهی کـه در مقر خلافت باهره بنیـان شدهاست، شش معلم کـه کمال مـهارت و وقوف داشته باشند و از قرار بتفصیل؛ معلم نظام پیـاده یک نفر، معلم حکمت و جراحی و تشریح یک نفر، معلم هندسه یک نفر، معلم علم معدن یک نفر، معلم توپخانـه یک نفر، معلم سواره نظام یک نفر ضرور و در کار است، لهذا آن عالیجناب از جانب شرافت جوانب اولیـای دولت علّیـه مأمور و مرخص هست که بـه مملکت شما (اتریش) و پروس رفته، معلم های مزبور را از قرار تفصیل فوق که تا مدت پنج که تا شش سال اجیر کرده با مخارج آمدن و رفتن نوشته بـه آنها داده هر قراری کـه عالی جاه بـه آنها بدهد درون نزد اولیـاء دولت ابدمدت مقبول و ممضی است.
حرره فی شـهر شوال ۱۲۶۶ه. ق»
معلمان ارمنی دارالفنون
- امـیر تومان ماردیروس خان
«متولد جلفای اصفهان، مدرس زبان روسی»
- اسکندر خان داویدیـان
«فرزند ماردیروس خان امـیرتومان - فارغالتحصیل دانشکده السنـه شرقیـه لازاریـان درون مسکو و مدرس زبان روسی»
- مـیرزا ملکم خان ناظم الدوله
- دکتر گارنیک خان دالکجیـان
«فارغالتحصیل از العلوم الحکمتیـه شاهانـه (دارالفنون طبی همایون) شـهر استانبول. دکتر دالکجیـان درون دارالفنون داروسازی تدریس مـیکرد.»
- دکتر بازیل
«بازیل کـه از او با نامهای مـیناس، مانوک و بارسق یـاد شده درون ۱۴ ژوئن ۱۸۵۷م/۱۲۷۳ ه.ق درون محله تبریزیـان جلفای اصفهان دیده بـه جهان گشود و دوره ابتدایی را درون مدرسه مـیناس، درون جلفا طی کرد. درون سال ۱۸۷۱م/۱۲۸۸ بـه هندوستان رفت، درون کالج (سورپ پرگیچ) بـه تحصیل پرداخت و موفق بـه اخذ لیسانس شد. درون سال ۱۸۸۰م وارد دانشکده پزشکی شد. درون سال ۱۸۸۱م بـه انگلستان مسافرت کرد و در دانشکده پزشکی ادینبرو تحصیل کرد. درون سال ۱۸۸۹م/۱۳۱۶ه.ق بـه تهران آمد و به عنوان استاد درون رشته پزشکی دارالفنون بـه تدریس پرداخت. او مدت ۲۲ سال استاد و رئیس رشته پزشکی دارالفنون بود، و در طی این سالها ۱۸۹ پزشک تحویل جامعه ایران داد.»
- سهراب "زورا" ساگینیـان
«متولد تبریز. ساگینیـان بعد از پایـان تحصیلات درون تبریز بـه کشور سوئیس رفت و در دانشگاه ژنو درون رشته علوم سیـاسی و اقتصادی بـه تحصیل پرداخت. بعد از مراجعت بـه ایران درون دارالفنون علوم سیـاسی و اقتصادی تدریس مـیکرد.»
- دکتر گارابد پاپاریـان
«او مدرس داروسازی درون دارالفنون بود»
- هوهانس خان ماسحیـان (آوانس خان مساعد السلطنـه)
«در دارالفنون درون شعبه علوم سیـاسی، حقوق بینالملل و تاریخ جهان تدریس مـیکرد.»
فعالیتهای شغلی ارمنیـان ایران
زرگری و جواهرسازی
در دوره قاجار جواهرسازان و زرگران دربار، بخصوص دربار ناصری ارمنیـان بودند. ناصرالدین شاه همـیشـه یک زرگرباشی ارمنی مخصوص بـه خود داشت. یکی از مشـهورترین زرگران و جواهرسازان دوره فتحعلی شاه، تاتووس آراکلیـان بود کـه به او لقب (تراب خان) داده بودند.[۲۰]
از جواهر سازان عصر معاصر مـیتوان بـه لئون آودیـان را نام برد.
شمشیرسازی
یکی از صنعتگران اسلحه ساز مشـهور عصر فتحعلی شاه (خاچاطور ببوریـان زرنشانی) بود. او از ارمنیـان تفلیس بود کـه در ۱۸۲۶م درون جنگهای ایران و روس درون نزدیکی شـهر ایروان بـه اسارت ایرانیـان درآمد. چون درون قفقاز بسیـار مشـهور بود به منظور اینکه ناشناس بماند خود را گورگن نامـید. فتحعلی شاه بـه او لقب (اوستاباشی) داد و کارگاهی درون اختیـار او گذاشت[۲۱].
تپانچهسازی
از نامـیترین تپانچه (اسلحه دستی) سازان ارمنی، (استاد استپان تپانچه ساز) بود. او تپانچههای بسیـار ظریف و زیبایی مـیساخت. تپانچهای ساخت استاد استپان، کـه آن را درون سال ۱۸۴۴م درون زمان سلطنت محمدشاه ساخته بود درون موزه اسلحه تهران نگهداری مـیشود.
از دیگر تپانچه سازان مشـهور ارمنی مـیتوان به:
«کلانتریـانس، مـیرزا قرنلی و تاتووس قنداق ساز (از قنداق سازان نامـی تهران درون دهه هفتم سده سیزدهم) را نام برد.»
پوست دوزی
از معروفترین پوست دوز (وُسگان گریگوریـانتس) بود فتحعلی شاه بـه او لقب کورگ چی باشی داده بود.
خیـاطی
از معروفترین خیـاطان مـیتوان بـه مارتینو توتوانیـان و هوسپ تاتووسیـان (هوسپ خیـاط باش هم مـیگفتند) را نام برد.
مارتینو چند نشان از کشورهای مختلف دریـافت کرده بود. ناصرالدین شاه نشان شیروخورشید بـه او اهداء داده بود[۲۲].
عکاسی
ژوزف پاپازیـان از عکاسان بنام عهد ناصرالدین شاه بود. او درون سال ۱۸۸۲م عکاسخانـهای درون تهران دایر کرد. پاپازیـان مـهر سادهای با نقش شیروخورشید و نام خود و تاریخ تأسیس عکاسخانـه با عبارت (دارنده مدالهای طلا از شاه ایران) بـه زبان انگلیسی به منظور خود ساخته بود.
پزشکی
از نخستین پزشکان ارمنی کـه در تهران بـه طبابت پرداختند داوید مگرچیـان داویدیـانس بود کـه نزد مقامات و مردم ایران بـه حکیم داودخان معروف بود. او درون سال ۱۷۸۶م درون استان آرارات متولد شد. برخی زادگاه او را شیراز و برخی دیگر درون ارمنستان غربی مـیدانند. درون سنین نوجوانی بـه هند سفر کرد و در شـهر کلکته بـه تحصیل پرداخت و در سال ۱۸۱۲م فارغالتحصیل شد. او مدتی درون ارتش انگلستان درون کشور هند خدمت مـیکرد.
در سال ۱۸۳۱م بـه تهران آمد و پزشک مخصوص فتحعلی شاه شد. فتحعلی شاه داویدیـانس را مفتخر بـه لقب خان و دریـافت نشان شیر و خورشید گوهر ساخت. بعد از درگذشت فتحعلی شاه، حکیم داودخان پزشک مخصوص محمدشاه قاجار شد. محمدشاه نیز حکیم داودخان را بـه دریـافت نشان گوهر مفتخر کرد[۲۳].
از دیگر پزشکان ارمنی عصر قاجار مـیتوان به:
«هاروتیون تیریـاکیـان، نوودون آزاگابدیـان، کاراپت پاشایـانخان، دکتر ماکاشیـان، دکتر گریگوریـان، ادیک قازاریـان، دکتر بازیل و گارگین هوویـان نام برد.»
دکتر تاشچیـان و دکتر آرشاک و دکتر آقانور (طبیب مخصوص ظلالسلطان برادر شاه) بودند.
داروسازان ارمنی
از داروسازان ارمنی مـیتوان بـه (داروخانـه شِوِورین) درون خیـابان ناصرخسرو کنونی بود نام برد.
از دیگر داروسازان، دکتر گارابد پاپاریـان فارغالتحصیل دارالعلوم الحکمتیـه شاهانـه شـهر استانبول بود. او درون تهران درون خیـابان ناصریـه داروخانـه معتبری دایر کرد. دکتر پاپاریـان دو کتاب بـه زبان فارسی از خود بـه یـادگار گذاشتهاست. یکی از این کتابها دربارهٔ بهداشت دهان و دندان هست و حفظ الصحه دندان نام دارد. کتاب دوم دربارهٔ بهداشت و حفظ سلامتی هست و حفظ الصحه یـا علم الابدان نام دارد.
یکی دیگر از داروسازان مشـهور دوره قاجار دکتر گارنیک خان دالکجیـان است. او فارغالتحصیل دارالفنون طبی همایون شـهر استانبول بود.
اقتصاد
پس از مرگ شاه عباس ارمنیـان بـه تدریج از آزادیـهایی کـه داشتند محروم گشتند. درون همـین دوران بود کـه فعالیتهای شغلی ارمنیـان بـه چهار حوزه شغلی تجارت، نجاری، زرگری و جواهرسازی، و تهیـه محدود گردید[۲۴]. بعد از روی کار آمدن سلسله قاجار مجدداً ارمنیـان آزادیـهایی یـافتند؛ درون آغاز تعدادی از ارمنیـان بـه سپاه آقامحمدخان قاجار پیوستند. درون دوره سلطنت فتحعلیشاه قاجار بهشمار ارمنیـانی کـه در دربار قاجار بـه کار اشتغال داشتند افزوده شد. عباس مـیرزا نایب السلطنـه از حامـیان ارمنیـان بود؛ با پشتیبانی او بسیـاری از سدهایی کـه فرا راه پیشرفت جامعه ارمنیـان بود شکسته شد و از مـیان رفت و زمـینـه به منظور فعالیت ارمنیـان آماده شد.
«چنگور آناگولوپیـان» معروف بـه «منوچهرخان معتمدالدوله» از محارم فتحعلی شاه بهشمار مـیرفت و در بـه سلطنت رسیدن محمدشاه قاجار و سرکوب مدعیـان سلطنت نقش عمدهای ایفا کرد. منوچهرخان بـه تدریج یکی از قدرتمندترین رجال ایران گردید. برادران و برادرزادگان او، مانند: (سلیمان خان سهام الدوله، آقالربیگ، رستم بیگ، نریمان خان قوام السلطنـه و مـیرزا جهانگیرخان) وزیر صنایع بـه مقام والیگری، فرماندهی، وزیر مختاری و وزارت رسیدند. با افزایش شمار ارمنیـانی کـه به کارهای دولتی اشتغال داشتند، و همچنین با توجه خاص ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه بـه ارمنیـان و شرکت ارمنیـان درون راه استقرار مشروطیت ایران، قید و بندهایی کـه در گذشته درون انتخاب شغل به منظور ارمنیـان وجود داشت بـه یکباره از هم گسست و ارمنیـان قادر گشتند آزادانـه هر شغلی را کـه علاقه داشتند انتخاب و در آن فعالیت کنند.
بازرگانان ارمنی
سرزمـین ارمنستان بـه منزله چهارراهی هست که آسیـا را بـه اروپا وصل مـیکند؛ از دیرباز بازرگانان ارمنی کالاهای کشورهای آسیـایی را بـه اروپا صادر مـید و مصنوعات و فراوردههای کشورهای اروپایی را بـه کشورهای آسیـایی مـیآوردند. شاه عباس ابریشمـها را بـه وسیله بازرگانان ارمنی صادر مـیکرد. بازرگانان ارمنی ابریشمـها را از انبار سلطنتی تحویل مـیگرفتند و در کشورهای اروپایی مـیفروختند؛ درون عوض کالاها و مصنوعات کشورهای اروپایی را خریده، بـه ایران مـیآوردند؛ سپس بهای ابریشنـها را بـه خزانـه شاهی مـیپرداختند.
بازرگانان ارمنی جلفای اصفهان به منظور سامان بـه فعالیتهای بازرگانی خود شرکتهای بازرگانی تشکیل دادند. این شرکتهای بازرگانی مقرراتی داشتند کـه همـه کارکنان آنها موظف بـه اجرای آن بودند و آنها را بـه صورت اصولی غیرقابل تغییر پذیرفته بودند و اجرا مـید. متن قراردادها بـه ارمنی بود ولی کلمـههای خوراک و پوشاک بـه فارسی نوشته مـیشد. درون آن عصر راه تجارتی بازرگانان ارمنی بـه اروپا از طریق تبریز بـه بندر ترابزون یـا ازمـیر بود، ولی چون دولت عثمانی دشواریـهایی به منظور بازرگانان ایرانی فراهم مـیکرد، بازرگانان جلفا درصدد برآمدند کالاهای خود را از طریق روسیـه حمل کنند. نخستین نماینده ارمنیـان جلفا کـه برای گفتگو بـه روسیـه رفت یکی از بازرگانان جلفا بـه نام «خوجا زاکار شامـیریـان» بود. او درون ۱۶۶۰ مـیلادی بـه نمایندگی از سوی بازرگانان جلفا با دولت روسیـه تزاری بـه گفتگو پرداخت. تزار الکسیس یکم روسیـه درون ۳۱ مـه ۱۶۶۷ مـیلادی فرمانی صادر کرد و به بازرگانان ایرانی اجازه داد از طریق کشور روسیـه با اروپا بـه داد و ستد بپردازند[۲۵].
- خاندان لازاریـان
یکی از ثروتمندترین و نامـیترین خانوادههای ارمنی جلفای اصفهان، لازاریـانها بودند. نام این خاندان بـه صورت (یقیـازاریـان، نازارتیـان، آقازاریـان) نیز نوشته شدهاست؛ ولی چون بـه روسیـه تزاری مـهاجرت د روسها آنان را لازاریـان نامـیدند. بزرگ این خاندان، «قازار»، ساکن ارمنستان بود و «مانوگ» فرزند او کـه به (خوجا مانوگ) شـهرت داشت، درون کوچ بزرگ ارمنیـان بـه ایران بـه اصفهان آمد و در شمسآباد (اصفهان) مقیم شد، ولی بعد از مدتی بـه محله جلفای اصفهان نقل مکان کرد[۲۶]. خوجا مانوگ دارای فرزندی بـه نام «آقازار» بود. آقازار دو بار ازدواج کرد؛ از همسر اولش چهار فرزند داشت، نام یکی از فرزندانش «نازارت» بود، نازارت نام فرزند خود را آقازار گذاشت. آقازار بـه (امـیر آقازار) مشـهور گردید او برجستهترین و ثروتمندترین بازرگانان ارمنی جلفای اصفهان شد. او با کشورهای روسیـه، عثمانی و هند داد و ستد مـیکرد؛ جواهرات، مروارید، ابریشم، پارچه، ادویـه جات صادر مـیکرد[۲۷]. نادرشاه افشار درون سالهای ۱۷۴۵ و ۱۷۴۶ مـیلادی دو بار امـیر آقازار را مجبور بـه پرداخت ۵۰۰۰ نادری کرد. امـیر آقازار از ستم نادرشاه بـه ستوه آمد و با خانواده و ثروتش درون مسکو ساکن شد و در این شـهر کارخانـه پارچه بافی دایر کرد. کاترین دوم بـه او و چهار فرزندش لقب اشرافی اعطا نمود. یوزف دوم امپراتور اتریش درون ۳۰ مارس ۱۷۸۸ مـیلادی بـه او لقب کُنت اعطا کرد. نوادگان آقازار از اعیـان و اشراف روسیـه تزاری گردیدند و تا سالیـان دراز حرفه پدری را دنبال د. آنها نقش اساسی درون اقتصاد روسیـه ایفا مـید[۲۸].
- شاهریمانیـانها
«مراد اول» بازرگان موفقی بود کـه با ایتالیـا داد و ستد داشت. او دو فرزند بـه نامهای «نازار» و «شاهریمان» داشت؛ این دو با ونیز داد و ستد داشتند؛ اندوخته آنها درون بانکهای ونیز مبلغ ۷۲۰ هزار دوکاد بود. شاهریمان دو فرزند بـه نامهای «زاکار» و «سارحاد» داشت. زاکار شاهریمانیـان معروف بـه خوجا زاکار درون ۱۶۶۰ مـیلادی با تنی چند از بازرگانان ارمنی جلفا بـه مسکو رفت و جواهرات گرانبهایی بـه تزار الکسیس یکم روسیـه هدیـه داد و پس از گفتگو اجازه گرفت بازرگانان ایرانی کالاهای خود را از طریق روسیـه بـه اروپا صادر کنند. خوجا زاکار سه فرزند داشت کـه در دهه چهارم سده هجده مـیلادی درون بصره و کلکته تجارت مـید.
شاهریمانیـانها مبتکر کشت برنج درون اطراف ونیز بودند؛ آنها چون زمـینهای اطراف شـهر ونیز را به منظور کشت برنج مساعد دیدند بـه کشت برنج پرداختند.[۲۹] ونیزیها شاهریمانیـانها را بانیـان کشت برنج درون سرزمـین خود مـیدانند. پاپ اینوسنت دوازدهم درون سال ۱۶۹۶ مـیلادی بـه شاهریمانیـانها لقب «شـهروند رمـی» داد و آنها اجازه یـافتند مانند یک شـهروند رمـی بـه تجارت بپردازند. لئوپولد یکم، امپراتور مقدس روم، امپراتور اتریش، درون ۱۶۹۹ مـیلادی بـه شاهریمانیـانها لقب «کُنت هنگری» اعطا کرد[۳۰].
- خوجا مـیناس
بنیـانگذار شرکت خوجا مـیناس، «استپانوس» بود، کـه به او پانوس هم مـیگفتند. این شرکت درون دهه هفتم و هشتم سده هفدهم مـیلادی یکی از با نفوذترین شرکتهای جلفا بود. خوجا مـیناس درون سال ۱۷۰۲ مـیلادی درگذشت؛ او مبلغ پانصد تومان بـه نوانخانـهای کـه ساخته بود بخشید و یکصد تومان هم به منظور کارهای خیر منظور کرد. او پنج بعد و چهار داشت؛ کـه یکی از پسران او بـه نام «اِمـیناز» بـه همراه تعدادی از بازرگانان دیگر ارمنی جلفا بـه فرمان نادرشاه کشته شدند. تعدادی از افراد این خاندان (پسران و نوادگان)، درون هند، هندوچین، روسیـه و بصره زندگی مـید و باعث سهولت داد و ستد شرکت مـیشدند. تجارت آنان بیشتر سنگهای گرانبها و جواهرات بودهاست[۳۱].
- سافرازیـانها
«خوجا خاچیک سافرازیـان» از بازرگانان معتبر ارمنستان و مقیم شـهر جوغا نخجوان بود. شاه عباس درون شـهر جلفا سه روز مـهمان خوجا خاچیک بود.[۳۲] شاه عباس خانواده سافرازیـان را بـه کلانتری جلفا منصوب کرد. خیـابانی کـه خانـه خوجا نظر درون آن بود «خیـابان نظر» نامـیده شد. خوجا نظر درون ۱۶۱۸ مـیلادی درگذشت. بعد از درگذشت خوجا نظر پسر او، «خوجا سافراز»، کلانتر جلفای اصفهان شد[۳۳].
- فلیپ دوزاگلی
«سانی» یـا «ساهگلی» معروف بـه «فیلیپ کُنت دوزاگلی» درون ۱۶۶۹ مـیلادی درون پاریس بـه سر مـیبرد. او بـه دربار لوئی چهاردهم پادشاه فرانسه راه یـافت و مورد توجه درباریـان و دوک دواورلئان برادر لوئی چهاردهم قرار گرفت. دوک دواورلئان پدر تعمـیدی او شد و نام خود را کـه فیلیپ بود بر او نـهاد و مواجب و مقام والایی درون مـیان تفنگداران بـه وی اعطا کرد.[۳۴] فلیپ دوزاگلی درون ۱۶۸۲ مـیلادی با یکی از بستگان ژان باتیست تاورنیـه ازدواج کرد. فلیپ دوزاگلی جهت تأسیس مرکزی به منظور داد و ستد درون لهستان تلاش مـیکرد؛ پادشاه لهستان بـه او لقب کُنت داد. فیلیپ کُنت دوزاگلی با سمت سفیر دولت لهستان بـه ایران آمد. درون نوزدهم سپتامبر ۱۶۹۶ مـیلادی دوزاگلی موافقتنامـهای با «دوک دوکورلاندا» درون ۲۲ ماه امضاء کرد. بـه موجب مفاد این موافقتنامـه تسهیلات بسیـاری به منظور بازرگانان ایرانی درون کشور لیتوانی فراهم مـیشد.[۳۵]
تجارتخانـههای ارمنیـان
بازرگانان ارمنی درون عصر قاجار نقش عمده و گستردهای درون بازرگانی ایران داشتند. درون عصر قاجار با نیرو گرفتن حکومت مرکزی و امن شدن راههای کشور و توجه حکومت بـه داد وستد، کار تجارت مجدداً رونق و سامان گرفت. بنا بـه استدعای «یقیـازار گاسپاریـان» یکی از ارمنیـان مقیم جاوه، و توصیـه «جاثلیق تاتووس»، خلیفه اعظم ارمنیـان ناصرالدین شاه مـیزان مالیـات دریـافتی از بازرگانان ارمنی را از پنج درصد بـه سه درصد تقلیل داد.
- تجارتخانـه برادران تومانیـان
تومانیـانها چهار برادر بودند. «هاروتیون تومانیـان» دو که تا سه مـیلیون تومان سرمایـه درون گردش داشت. با این سرمایـه، خشکبار و ابریشم از ایران صادر و آهن وارد مـیکرد[۳۶]. برادران تومانیـان همراه با کار بازرگانی بـه خرید و فروش ارزهای خارجی نیز مشغول بودند و با بانک شاهی ایران رقابت مـید. آنان دو بانک درون بندر انزلی و رشت داشتند کـه تا سال ۱۳۰۱ خورشیدی فعال بود. آنان یکی از بزرگترین موسسات اقتصادی ایران را درون دوره قاجار بـه وجود آوردند و در مدت چهل سال طرف حساب و حوالجات دولت بودند[۳۷].
در سال ۱۹۰۱ مـیلادی وقتی دولت ایران مـیخواست مبلغ بیست و دو مـیلیون و پانصد هزار منات طلا از دولت روسیـه تزاری با بهره پنج درصد وام دریـافت کند، «آلکساندر تومانیـان» عریضهای بـه دربار قاجار نوشت و اعلام کرد کـه حاضر هست این مبلغ وام را درون اختیـار دولت بگذارد که تا دولت ایران پیش روسها دست دراز نکند[۳۸].
تومانیـانها دو فروند کشتی تجاری کوچک داشتند کـه در دریـای خزر بین بنادر انزلی و باکو کالا و مسافر حمل مـید. آنان همچنین مزارع وسیعی درون نقاط مختلف کشور داشتند کـه محصولات بـه دست آمده از این مزارع را بـه خارج صادر مـید. مدتی نیز بـه استخراج معادن مس، زغال سنگ و گوگرد اشتغال داشتند.
- تجارتخانـه بدل آرزومانیـان
بدل آرزومانیـان همراه با برادرانش این تجارتخانـه را با سرمایـه سیصد هزار تومان دایر کرد. کار تجارتخانـه صدور مواد خام مورد تقاضای بازارهای روسیـه بود.[۳۹]
- تجارتخانـه آرامـیان
تجارتخانـه آرامـیان بـه صدور پنبه و پشم بـه کشور روسیـه مشغول بود.[۴۰]
- تجارتخانـه هاروتیونیـان و شرکاء
این شرکت درون ۱۹۱۶ مـیلادی درون تهران تأسیس شد و به فعالیتهای صنعتی و تجاری مـیپرداخت.[۴۱]
- تجارتخانـه اصلانیـانس
این تجارتخانـه درون تهران تأسیس و پوست بره بـه کشور روسیـه صادر و از آن کشور شکر وارد مـینمود[۴۲].
- تجارتخانـه هوویـان
این تجارتخانـه درون سال ۱۹۲۰ مـیلادی درون تهران تأسیس شد. آنان روده و پوست بره بـه خارج صادر مـید.
کارخانـههای ارمنیـان
- شاهن هوسپیـان
«شاهن هوسپیـان» درون سال ۱۹۱۱ مـیلادی درون شـهر ایروان بـه دنیـا آمد؛ وی فارغالتحصیل رشته تاریخ و ادبیـات جهان از دانشگاه ایروان و رشته مـهندسی راه و ساختمان از سن پترزبورگ بود. درون سال ۱۹۴۸ مـیلادی درون تبریز اولین کارخانـه کاشی و موزائیکسازی درون آذربایجان را تأسیس کرد. وی درون سال ۱۹۸۹ مـیلادی وفات یـافت.
- کارخانـه برادران ساهاکیـان
این کارخانـه درون سال ۱۹۲۶ مـیلادی درون تبریز افتتاح گردید؛ این کارخانـه درون امر تهیـه آرد و در کنار آن بـه تولید انواع روغن از جمله روغن کرچک مـیپرداخت.
- هراند هامبارسومـیان
هراند هامبارسومـیان درون سال ۱۹۲۴ مـیلادی درون انزلی بـه دنیـا آمد؛ وی یکی از بنیـانگذاران صنعت سنگ بری و موزائیکسازی درون ایران است. هراند هامبارسومـیان اولین کارگاه سنگ بری شـهر اصفهان بـه نام (آنی) را تأسیس کرد. وی درون سال ۱۹۹۶ مـیلادی وفات یـافت.
- گورگن زرگریـان
گورگن زرگریـان درون سال ۱۹۳۵ مـیلادی درون شـهرستان ف بـه دنیـا آمد؛ وی درون سال ۱۹۶۱ مـیلادی کارگاه تراشکاری و ماشینسازی خود را تأسیس و به طراحی و ساخت و تعمـیر ماشین آلات صنایع صابونسازی و شکلاتسازی پرداخت. درون سال ۱۹۷۱ مـیلادی بـه عنوان اولین سازنده دستگاههای مـیکسر رنگسازی درون ایران این دستگاهها را تولید نمود.
- کارخانـه (رافی)
این کارخانـه درون امر تهیـه آرد فعالیت مـیکرد درون سال ۱۹۳۰ مـیلادی درون تبریز توسط برادران «آراکلیـان، هایراپتیـان، هاروتونیـان، ملیک خانیـان» تأسیس شد.
- کارخانـه چرم (امـید)
کارخانـه چرم درون سال ۱۹۴۰ مـیلادی درون شـهر تبریز تأسیس شد. تولیدات چرم این کارخانـه درون بازارهای داخلی و همچنین بـه کشورهای آلمان، فرانسه و آمریکا صادر مـیشد.
- کارخانـه (مـیر)
این کارخانـه درون سال ۱۹۲۵ مـیلادی درون تبریز افتتاح شد و در زمـینـه تولید صابون و سیگار فعال بود.
- کارخانـه صندلی (انرژی)
این کارخانـه درون اواخر دهه بیست مـیلادی توسط «آرمناک پوخاریـان» درون تبریز تأسیس شد و در تولید صندلی فعال بود.
- کارخانـه (هاویلوکس)
کارخانـه رنگسازی هاویلودر سال ۱۹۶۵ مـیلادی توسط «داوید هاروتونیـان» درون تهران تأسیس شد.
- کارخانـه یخسازی (کریستال)
این کارخانـه درون سال ۱۹۵۰ مـیلادی توسط «داوید هاروتونیـان» و «لئون برخورداریـان» درون تهران تأسیس شد.
ورزش
در تهران ورزشـهای جدید از مدارس شروع شدهاند کـه در این امر «با مگردچیـان» درون کالج سابق آمریکایی و دبیرستان البرز سهم بـه سزایی داشتهاست. رشتههای نوین بسیـار سریع درون مدارس متداول شد و مسابقات بین مدارس ترتیب داده شد. درون این مسابقات مدارس ارمنی تهران نیز فعال بودند با مربیـان و معلمـین مانند: «سروژ صفریـان» و «با یغیـازاریـان».
ارامنـه تهران باشگاه (دورک آنگق) را بنیـان نـهادند و سپس چند باشگاه فرهنگی و ورزشی نیز تأسیس شدند. از ادغام پنج باشگاه فرهنگی درون سال ۱۹۴۴مـیلادی (باشگاه فرهنگی نوجوانان ارمنی) تأسیس شد. این باشگاه بـه (باشگاه جوانان ارمنی) تغییر نام داد کـه بعداً بـه (باشگاه فرهنگی ورزشی آرارات) تبدیل شد.
در خوزستان جوانان ارمنی کـه از هند (فارغ التحصیلان کالج ارمنیهای کلکته) بـه خوزستان آمده بودند درون سال ۱۹۲۱م درون مسجد سلیمان با ۴۵نفر، تیمهای فوتبال و هاکی تشکیل دادند. با آمدن جوانان ارمنی از جلفای اصفهان-منطقه ف و چهارمحال بـه مسجد سلیمان تعداد جوانان بیشتر شد و تیم فوتبال بـه (باشگاه ورزشی ارمنیهای مسجد سلیمان) تبدیل شد.
در آبادان هم جوانان ارمنی درون سال ۱۹۲۳ مـیلادی باشگاه ورزشی ارمنی بـه نام (اسپرت) را تأسیس د؛ اعضاء باشگاه روز بـه روز بیشتر شد و باشگاه تازهای را تأسیس نمودند درون سال ۱۹۲۸ مـیلادی باشگاه فرهنگی-هنری (آزگاسر) (یعنی وطنپرست) بنیـان نـهادند.
ارمنیهای جلفای اصفهان حتما مادر ورزشهای نوین ایران دانست. فهرستی از تشکیلات و باشگاههای ورزشی شامل:
- در سال ۱۹۰۲ مـیلادی تیم فوتبال آموزشگاه درون جلفای اصفهان تشکیل شدهاست.
- در سال ۱۹۱۹ مـیلادی سازمان پیشآهنگی درون جلفا تأسیس شدهاست.
- در سال ۱۹۲۳ مـیلادی تیم بسکتبال بانوان درون جلفای اصفهان تشکیل شد.
- در سال ۱۹۳۶ مـیلادی اولین تیم بودر ایران درون جلفای اصفهان توسط آقای «واهان وارتوانیـان» تشکیل و بین اعضاء تیم مسابقه ترتیب داده شد.
- در سال ۱۹۴۶ مـیلادی بـه سرپرستی آقای جانی تونیـان (بازیکن فوتبال) و همکاری آقایـان «آرامائیس الهوردیـان»، «بتلحم سوکیـاسیـان»، «هوانس اوهانیـان» و «ست یسایـان» درون زمـین متعلق بـه کلیسای وانک بـه وسعت ۱۲۰۰ متر مربع ورزشگاه ارمنیها تأسیس شد.
در تبریز قبل از سال ۱۳۲۲ خورشیدی بطور پراکنده درون مدارس و در گروههای پیشآهنگی وجود داشتهاست. درون این سال بـه همت سندیکای رانندگان ارمنیهای تبریز باشگاه فرهنگی ورزشی بـه نام «ساسونتسی داوید» تأسیس گردید کـه به اختصار (س-د-م) گفته مـیشد. اولین رئیس هیئت مدیره آن آقای «زاون قوروقچییـان» و مسئول و سرپرست بخش ورزشی آن «وازگن داویدیـان» بودهاست.
تعدادی از معروفترین ورزشکاران ارمنی مـیتوان به:
- ورزشکاران زن
در طول سالهای اخیر تیم بسکتبال بانوان آرارات بـه موفقیتهای چشمگیری دست یـافت و موفق شد درون چهار دوره قهرمان سوپر لیگ سراسری ایران شود و بازیکنانی مانند:
«ماری عزیزیـان، اِولین آواکیـان، دیـانا آوانسیـان، مارو آوانسیـان، هیلدا ملکومـیان، اُدِت آقاجانیـان، اِدنا عیسایـان و نارینـه آرتاشیـان بـه تیم ملی راه یـافتند.»
- خانم نلی یغیـایـان
«اولین زن ایرانی هست که قله مون بلان را فتح نمودهاست.»
- خانم ریتا ملیکیـان
«در سال ۱۳۲۷ درون اصفهان متولد شده و در رشته دو و مـیدانی ۳ سال قهرمان ایران و رکوردار ایران مـیباشد.»
- ماری ترز تت
«متولد سال ۱۳۲۱ درون تهران او بـه عضویت باشگاههای هما و انجمن دوشیزگان ایران درآمده و مدت ده سال متوالی (۱۳۳۹–۱۳۴۹) کاپیتان والیبال ایران درون مسابقات متعدد برون مرزی بودهاست. درون ششمـین دوره مسابقات آسیـایی بانکوک کاپیتان تیم والیبال بانوان ایران را بـه عهده گرفته و مفتخر بهب مقام سوم و مدال برنز گشتهاست.»
- ژولیت گئورگیـان، هشت سال قهرمان کشور بین سالهای (۱۳۴۰ که تا ۱۳۴۷ خورشیدی) درون رشته ورزشی پرتاب وزنـه، دیسیزه.
- ورزشکاران مرد
فوتبال: کارو حق وردیـان، آندرانیک اسکندریـان، آندرانیک تیموریـان، مارکار آقاجانیـان تنیس: آندره آغاسی بسکتبال:اوشین ساهاکیـان شمشیر بازی:سرکیس آسادوریـان وزنـهبرداری: هنریک تمرزیـان و لئون کورکچیـان بوکس:ماسیس هامبارسومـیان، وازیک قازاریـان، واردگس پارسامـیان، هاملت مـیناسیـان، سورن پیرجانیـان و لئون خاچاطوریـان اتومبیلرانی: ادیک پطروسیـان را مـیتوان نام برد.
- پطروس نظربگیـان
«بوکسور او درون سال ۱۳۴۶ اولین ایرانی بوده کـه مقام داوری بینالمللی را از آن خود ساختهاست.»
- آرتوش ساگینیـان
«۶ سال مربی تیم ملی بوایران و رئیس فدراسیون بوور بودهاست.»
- ژرژ (کوچار) کاراپت
«رئیس فدراسیون بوایران و مربی تیم ملی ایران و در سال ۱۳۵۴ بـه عنوان مربی تیم بوآمریکا بودهاست.»
کتابخانـههای ارمنی
کتابخانـههای ارمنی بـه سبک امروزی درون ایران از نیمـههای سده نوزدهم توأم با تأسیس مدارس بـه وجود آمدند. نخستین کتابخانـهها درون تبریز، جلفای اصفهان، رشت و تهران پایـهگذاری شدند. غیر از آنها درون روستاهای ارمنی نیز کتابخانـههایی عموماً درون جوار کلیساها وجود داشت و پس از مـهاجرت ارمنیـان بـه شـهرها این کتابخانـهها نیز بـه شـهرها و و بیشتر آنان درون کتابخانـه کلیساها ادغام گردیدند.
نخستین کتابخانـه مستقل درون سال ۱۸۷۷ مـیلادی درون ناحیـه قلعه (قالا) تبریز بنا شد. که تا سالهای دهه ۱۹۳۰ مـیلادی درون تهران کتابخانـهها عموماً درون جوار مدارس وجود داشتند. درون سال ۱۹۳۶ مـیلادی بعد از اینکه مدارس بـه دستور رضا شاه تعطیل شد با کوشش (انجمن خیریـه زنان ارمنی) کتابخانـههای مدارس درون یک جا متمرکز و ادغام شد. بعدها با تصمـیم شورای خلیفه گری این کتابها کـه حدود ۴ هزار جلد کتاب بود تحت سرپرستی (انجمن کلوب ارمنیـان) درآمد.
در دهه ۱۹۷۰ مـیلادی این کتابخانـه تعداد ۱۲ هزار جلد کتاب داشت کـه اکثراً «ارمنی بوده بـه زبانهای فارسی، انگلیسی، فرانسه و روسی نیز جلدهایی درون آن وجود دارند. بعد از انقلاب کتابخانـه شورای خلیفه گری مجدداً» بازسازی و بازگشایی گردید.
انجمنها و موسسات فرهنگی
- انجمن اجتماعی ارمنیـان تهران (کلوپ ارمنیـان)
در اول ژانویـه ۱۹۱۸ جمعی از ارمنیـان تهران، انجمن مذکور را بنیـاد نـهادند. این انجمن به منظور برگزاری جشنهای ملی و مذهبی و اجرای برنامـههای فرهنگی، هنری و ادبی به منظور ارمنیـان مـیباشد.
- انجمن فرهنگی ارمنیـان چهارمحال (۱۹۳۰–۲۰۰۰)
در روز ۱۲ اکتبر ۱۹۳۰ شش تن از جوانان ارمنی چهارمحال انجمن و دوستداران فرهنگ ارمنیـان چهارمحال را بـه نام آرور بنیـاد نـهادند. هدف عمده از تأسیس این انجمن فراهم امکانات تحصیلی درون مدارس ارمنیـان چهارمحال بود.
مرکز انجمن کـه از بدو تأسیس درون آبادان بود از ۱۹۶۳م بـه تهران منتقل شد. انجمن درون شـهرهای مختلف ایرانی شعباتی تأسیس کرد.
- انجمن فرهنگی و ورزشی آرارات
در تابستان سال ۱۳۲۳ خورشیدی با تلاش ۱۲۱ تن از اعضای مؤسس باشگاه ورزشی آرارات درون تهران تأسیس شد. بیشتر فعالیتهای فرهنگی، ادبی و هنری باشگاه آرارات درون این مکان اجرا مـیشود. دارای تالاری بـه نام تالار کومـیتاس مـیباشد کـه گنجایش ۴۵۰ تن را دارد.
از بدو تأسیس باشگاه آرارات درون رشتههای مختلف ورزشی فعالیت گستردهای آغاز نمودند مانند: وزنـهبرداری، فوتبال، دوچرخه سواری، کوهنوردی، و غیره و ایجاد مسابقات ورزشی سراسری ارامنـه ایران (المپیک ارمنیـان) مـیباشد.
- انجمن فرهنگی سیپان
با افزوده شدن بر تعداد ارمنیـان ساکن محلههای وحیدیـه، زرکش و نارمک و عدم دسترسی آنان بـه امکانات فرهنگی، هنری و ورزشی درون دسامبر ۱۹۶۳ انجمن فرهنگی سیپان به منظور رفع این کمبودها تأسیس شد.
- مؤسسه ترجمـه و تحقیق هور
این مؤسسه درون سال ۱۳۶۱ توسط تعدادی از روشنفکران ارمنی کـه توانستهاست با فعالیتهای گسترده خود و از طریق همکاریهای متقابل با روشنفکران و نویسندگان فارسیزبان خود و با برگزاری جلسات سخنرانی، ترتیب نمایشگاهها، تهیـه فیلمها، ترجمـه و چاپ کتابهای متعدد و انتشار فصلنامـه فرهنگی پیمان و غیره گام مثبتی درون این زمـینـه بردارد.
یکی از مـهمترین رسالتهای مؤسسه ترجمـه و تحقیق هور سعی و کوشش درون گرد هم آوردن روشنفکران و محققان به منظور استفاده از کمک و همفکری آنان درون راستای فعالیتهای مؤسسه است[۴۳].
از دیگر انجمنهای فرهنگی، هنری و ورزشی (رافی، نائیری، سارداراباد وغیره را مـیتوان نام برد)
مدارس ارمنی
از روزگار کهن کلیساها و دیرهای ارمنیـان محل آموزش نوباوگان ارمنی بود. درون ایران زمـین نیز ارمنیـان کلاسهای درس را درون کلیساها و دیرها دایر د، از نیمـه دوم سده نوزدهم مـیلادی، درون تهران، جلفای اصفهان، تبریز و روستاهای ارمنینشین مدارسی تأسیس شد.
مدارس تهران درون ۱۲۴۹ خورشیدی (۱۸۷۰ مـیلادی)، ارمنیـان تهران انجمنی بـه نام (انجمن دوستداران علم و دانش) تأسیس د، با تلاش آنان درون ژانویـه ۱۸۷۰ مـیلادی مدرسه (هایکازیـان) درون کلیسای گئورک مقدس درون دروازه قزوین (مـیدان وحدت اسلامـی کنونی) آغاز بـه کار کرد.
همزمان مـیسیونرهای پروتستان آمریکایی درون محله ارمنیـان، مدرسهای دایر د و برای جلب دانش آموزان ارمنی تحصیل درون این مدرسه رایگان بود و به دانش آموزان کتاب، لوازم تحریر، لباس و کفش نیز مـیدادند و هفتهای دو قران پول توجیبی بـه هر دانش آموز پرداخت مـیشد. هدف آنان از این بذل و بخششها تغییر دین اطفال ارمنی بود کـه به هیچ وجه موفقیتیب ند.
در سال ۱۳۶۳ خورشیدی (۱۸۸۴ مـیلادی) ارمنیـان درون حوالی کارخانـه بلورسازی، گذر محمدحسن کر، پاتوق نایب باقر، ساختمان جدیدی بـه سبک مدارس اروپایی بنا د ساختمان مدرسه افزون بر کلاسهای درس دارای یک تالار نمایش به منظور اجرای برنامـههای تئاتر بود. اکثر آموزگاران مدرسه هایگازیـان تحصیل کردههای کشورهای اروپایی خصوصاً سوئیس بودند و از نحوه تدریس آگاهی کامل داشتند.
تا سال ۱۹۰۵ مـیلادی کلاسهای درس پسران و ان مجزا بود ولی از آغاز سال تحصیلی ۱۹۰۶، ۱۹۰۷ مـیلادی اولیـای دانش آموزان تصمـیم گرفتند کلاسها مختلط شود. درون سال ۱۳۱۵ خورشیدی رضاشاه بعد از ملاقات با مصطفی کمال آتاترک دستور داد کلیـه مدارس ارمنیـان درون سراسر ایران تعطیل شوند از سال ۱۳۲۲ خورشیدی مدارس ارمنیـان بازگشایی شد.
مدارس آذربایجان، ارمنیـان تبریز درون دو محله (قلعه) و (لیل آباد) ساکن بودند، درون سال ۱۲۵۲ خورشیدی (۱۸۷۳ مـیلادی) درون محله لیل آباد مدرسهای دایر د. برادران تومانیـان در۱۲۵۶ خورشیدی (۱۸۷۷ مـیلادی) درون محله لیل آباد، مدرسهای پسرانـه بـه نام هایکازیـان بنا د. سپس درون جوار مدرسه هایکازیـان مدرسهای انـه بـه نام تاماریـان ساختند، مدارس مزبور، دارای کتابخانـه و تالار نمایش بودند.
در تبریز نیز مـیسیونرهای پروتستان و کاتولیک بـه دخالت درون امر آموزش جوانان ارمنی پرداختند. درون شـهرها و روستاهای ارمنینشین آذربایجان تعداد ۷۰ مدرسه دایر بود و نوباوگان ارمنی درون این مدارس تحصیل مـید هر کلاس حداکثر ۴۰ دانش آموز داشت. مدارس ارمنیـان درون جلفای اصفهان از ابتدای سده هفدهم مـیلادی بعد از استقرار ارمنیـان درون جلفای اصفهان همانند سایر مناطق ارمنینشین کلاسهای درس درون کلیساها و دیرها دایر بود. درون کلیسای استپانوس مقدس درون ۱۸۳۱ مـیلادی. / ۱۲۱۰ خورشیدی. مدرسهای آغاز بـه کار کرد.
در سال ۱۸۳۳ مـیلادی با یـاری بازرگانی بـه نام گریکور سامـیان، کالج آمنا پرگیچ درون محوطه دیر مزبور دایر گردید. برنامـه تحصیلی و دروسی کـه در این کالج تدریس مـیشد، طبق برنامـه و روش کالج لازاریـان مسکو بود این کالج که تا سال ۱۸۵۳ فعالیت داشت با ورشکسته شدن تجارتخانـه سامـیان، کالج نیز تعطیل شد. درون ۱۲۲۲ خورشیدی (۱۸۴۳ مـیلادی) فرد نیکوکاری بـه نام آبکاریـان مدرسهای سه طبقه درون جلفای اصفهان ساخت. اسقف اعظم گریگوریس هوهانسیـان پیشوای مذهبی ارمنیـان جلفا درون ۱۲۵۹ خورشیدی (۱۸۸۰ مـیلادی). مدرسهای سه طبقه درون محله چهارسو جلفا بنا کرد.
با کمک مالی خانم وارواره کانانیـان درون جوار دیر کاتارینای مقدس درون ۱۲۸۲ خورشیدی (۱۹۰۳ مـیلادی). بـه یـادبود همسرش گئورک کانانیـان کـه مدتها مدیر کالج لازاریـان درون شـهر مسکو بود مدرسهای ساخته شد. درون ۱۲۸۴ خورشیدی (۱۹۰۵ مـیلادی). هیئت اُمنای مدارس ارمنیـان جلفا تصمـیم گرفت هنرستان صنعتی به منظور دانش آموزان ارمنی ایجاد کند. از ماه اکتبر سال مزبور هنرستان صنعتی آغاز بـه کار کرد. اولین حرفهای کـه در هنرستان آموخته مـیشد، کفاشی بود، وسایل و ابزار کار را فراهم کرده و استاد کار استخدام د و رشتههای آهنگری و خراطی نیز درون هنرستان دایر شد.
مدرسه ارمنیـان درون همدان از سال ۱۲۴۹ خورشیدی (۱۸۷۰ مـیلادی) بـه صورت مکتب وجود داشت کـه در آن دانش آموزان فارسی و ارمنی مـیآموختند. افرادی همچون مـیکائیل گیلویـان و مـیرزا آبرام ساهاکیـان از معلمـین مکتب ارامنـه همدان بودند. در سال ۱۳۰۴ خورشیدی (۱۹۲۵ مـیلادی) مدرسه دارای مـهد کودک، آمادگی و مقطع ابتدایی بود کـه در زمان مدیریت آقای هامبار سوم دردریـان، کلاسهای فوق که تا کلاس هشتم ارتقاء داده شد.
مدرسه درون سال ۱۳۲۰ خورشیدی (۱۹۴۱ مـیلادی) طی یک آتشسوزی ناشی از شعله بخاری بهطور کامل سوخت و با خاکستر یکسان شد، اما درون همان سال با کمک خیرین و توسط مـهندس نشان لئونیـان طراحی و تجدید بنا گردید. درون سال ۱۳۲۴ خورشیدی/ ۱۹۴۶ مـیلادی مـهاجرت ارمنیـان بـه جمـهوری ارمنستان شوروی شروع شد. با مـهاجرت تدریجی ارمنیـان همدان، مدرسه نور درون سال ۱۳۳۸ خورشیدی/ ۱۹۵۹ مـیلادی بـه علت کمبود دانش آموز تعطیل شد، و تجهیزات و لوازم آن بـه مدرسه (شرف) ارمنیـان شـهر اراک انتقال داده شد. با ادامـه روند مـهاجرت، شـهر همدان درون سال ۱۳۶۸ خورشیدی/ ۱۹۸۹ مـیلادی از ساکنان ارمنی خالی شد. مدرسه ارمنیـان نور درون سال ۱۳۸۹ خورشیدی (۲۰۱۰ مـیلادی) تحت نظارت دانشگاه جامع علمـی کاربردی مـیراث فرهنگی هگمتانـه بـه مرکز علمـی، کاربردی تبدیل شد کـه در حال حاضر درون رشتههای معماری و خدمات ایران گردی فعال مـیباشد.
در سال ۱۲۸۲ خورشیدی (۱۹۰۳ مـیلادی) خورن درون وارطانیـان، نایب خلیفه ارمنیـان جلفای اصفهان و رهبر دینی ارمنیـان همدان و اراک، مدرسه مختلط دینی ارمنیـان نور (سورپ لوساورچاگان) را بنا نـهاد. خلیفه گری ارمنیـان جلفای اصفهان و انجمن فرهنگ دوستان تهران و تجارت خانـه آرزومانیـان از حامـیان مالی این مدرسه بودند.
- مدارس روستانشینان:
روستائیـان ارمنی توجه خاصی بـه تحصیل فرزندان خود داشتند، و در روستاهای ارمنینشین آذربایجان، ف، چهارمحال و بختیـاری و سلطان آباد (اراک کنونی) مدارسی دایر کرده بودند، آموزگاران مدارس آذربایجان از تبریز و سلمان و مدارس حوزه اصفهان از جلفای اصفهان اعزام مـیشدند حقوق سالیـانـه آموزگاران درون یکصد سال پیش درون حدود ۳۰۰ قران بود، بعضی از روستاها، کتابخانـه نیز داشتند و روستاهای نزدیک بـه آنها از کتابهای کتابخانـه استفاده مـید.
فرهنگ
ادبیـات
تاریخ فرهنگ ارمنیهای ایران بـه سدههای پیش بازمـیگردد، اما ادبیـات ارمنیهای ایران از سال ۱۹۲۰ مـیلادی رشد چشمگیری داشته کـه منجر بـه تشکیل گروههای ادبی و سازمانهای نشر کتاب شدهاست. در سال ۱۹۳۵ مـیلادی گروههای ادبی تشکیل شد کـه از مـیان آنان مـیتوان بـه گروه (نورآج) بـه معنی (برگ نو)، اشاره نمود؛ کـه تا سال ۱۹۷۵ مـیلادی درون صفحات نشریـه آنان آثاری با ارزش بـه زبان ارمنی بـه چاپ مـیرسید. این گروه همچنین با ترجمـه آثار فارسی و خارجی و نقدهای ادبی نقش بسزایی درون شناساندن آثار ادبی بـه زبانهای دیگر داشت.
در اواخر سده نوزدهم و اوایل سده بیستم ویژگی ادبیـات ارمنی ایران جستجو و طلب شیوههای نو بود کـه حاصل آن ادبیـات ترجمـهای غنی گردید. درون این دوران مترجمان مشـهوری چون هوهانس خان ماسحیـان و هوسپ مـیرزایـان پا بـه عرصه ادبیـات نـهادند. ماسحیـان درون ادبیـات از نظر ترجمـه آثار ویلیـام شکسپیر بـه زبان ارمنی مشـهور هست هنوز هم بعد از گذشت حدود یک سده ترجمـههای او نظیر ندارد.
در سده نوزدهم ترجمـههای هوسپ مـیرزایـان نماینده ارمنیـان درون مجلس شورای ملی تقدیم جامعه ادب دوست گردید. وی کتابهایی از والتر اسکات، مـیخائیل لرمونتوف، مولیر، لرد بایرون را بـه ارمنی ترجمـه نمود و از سال ۱۹۱۲م بـه ترجمـه آثار برگزیده ادبیـات ایران پرداخت. او آثاری از سعدی، حافظ، باباطاهر و رباعیـات عمر خیـام را بـه ارمنی برگرداند.
یکی دیگر از مردان ادبی مـیرزا ملکم خان ناظم الدوله است.
یکی از معروفترین شاعران معاصر آقای واهه آرمن مـیباشد. آرمن کـه در مشـهد دیده بـه جهان گشود، سالهاست بـه دلیل تصادف توان راه رفتن با پاهایش را از دست داده و تمام زندگی خود را وقف ادبیـات کردهاست. اولین شعر آرمن نامـهای کوتاه بـه یک دوست بود. او بعد از بهبود نسبی و بازگشت بـه ایران، نامـهای بـه زبان ارمنی و با سطرهای شاعرانـه به منظور یکی از دوستانش درون خارج از کشور مـینویسد. دوستش با او تماس مـیگیرد و وی را بسیـار تشویق مـیکند. آرمن از اینجا شعرنویسی و بازی با شعر را آغاز مـیکند.
دو مجموعه شعر نخست واهه آرمن با عنوانهای (به سوی آغاز) و (جیغ) بـه زبان ارمنی نوشته شدهاند کـه مورد استقبال بسیـار زیـادی درون ارمنستان واقع شد[۴۴].
وی تاکنون شعرهای زیـادی را ترجمـه کردهاست. وی شعرهای برخی از شاعران معاصر ایران را بـه ارمنی ترجمـه کرده و مجموعههای «کلید درم نور خورشید است» (کارهای شاعران معاصر ارمنی)، «شـهد زردآلو و مثلث سیـاه» (شعرهای ادوارد هاخوِردیـان)، «پاییزی کاملاً متفاوت» (شعرهای هوانس گریگوریـان) و غیره[۴۵].
از دیگر فعالان ادبی مـیتوان به: «روبن آوانسیـان، متولد ۱۹۱۶ مـیلادی تهران، از آثار وی مـیتوان بـه «بردارید بخورید» و «حکایتی دربارهٔ ناخلف» اشاره نمود، او یکی از مؤسسین گروه ادبی ارمنی ایران نورآج بودهاست. آشوت اصلانیـان، متولد ۱۸۹۷ مـیلادی تهران، ز آثار وی مـیتوان بـه «اگر زندگی کند» و «شب مـهربان است» اشاره نمود، او یکی از مؤسسین گروه ادبی ارمنی ایران نورآج بودهاست. گالوست خانیـان، متولد ۱۹۱۰ مـیلادی تهران، از آثار وی مـیتوان بـه «مجموعه اشعار با تمام وجود» و «کتاب سلام بر تو ای انسان» اشاره نمود، او از بنیـانگذاران انجمن ملی و فرهنگی ارمنیـان بود. آزاد ماتیـان، متولد ۱۹۴۲ مـیلادی تهران، از آثار وی مـیتوان بـه «مجموعه اشعار گلهای کویر» و ترجمـه فارسی «سوگنامـه نارک» اشاره نمود؛ و (کارو دردریـان)، (بانو زویـا پیرزاد) را نام برد.»
هنر نقاشی و گرافیک
در جامعه ارمنیهای ایران، هنر نقاشی و مخصوصاً هنر مـینیـاتور، کـه ارمنیـان سنت دیرینـه آن را از زادگاهشان بـه سرزمـین ایران آورده بودند اهمـیت بسزایی داشت. در دوران قاجار ارتباط هنرمندان ایران با هنرمندان اروپایی گسترده گشت، بهطوریکه درون زمان حکومت شاه اسماعیل بـه تشویق وی نقاشان هلندی با شاگردان ایرانی و ارمنی، کاخ چهلستون و سردر بازار قیصریـه را نقاشی د.
سرژ آواکیـان (زاده ۱۳۱۷ خورشیدی) گرافیست، نقاش و پایـهگذار زیر مجموعههای جدید رشتهٔ گرافیک درون ایران مانند طراحی حروف گرافیک تلویزیونی و چاپ گرافیک، درون تبریز بـه دنیـا آمد.
مـهمترین آثار گرافیکی آواکیـان عبارت اند از:
«طراحی با حروف الفبای ارمنی، طراحی پاکت پفک نمکی و طراحی پاکت شیر صنایع شیر ایران. آواکیـان نخستین ایرانی عضو انجمن طراحان انگلستان (LSIAD) است.»
از نظر هنر نقاشی ارمنیـان ایران حتما به نامهای: آندره سوروگین و (آواک هایراپتیـان)، متولد ۱۹۲۶ مـیلادی درون شـهر تبریز، «نقاش طبیعت و زندگی انسان»، و (مـیکائل شـهبازیـان)، متولد ۱۹۰۴ مـیلادی درون شـهر اردبیل، درون مدرسه نقاشی کمالالملک شروع بـه تحصیل نقاشی نمود، سپس نزد هنرمند روسی پل ماکی هنر آموخت. از آثار معروف او «تابلوی کرمان، کلیسای تادئوس مقدس و تصاویری از دهات اطراف تهران»، است؛ و مارکو گریگوریـان (کوبیسم)، کلارا آبکار، ادمان آیوازیـان، سمبات درون کیورغیـان، آندره سوروگین، یرواند نـهاپتیـان، هاکوپ هوناتانیـان، یرواند نـهاپتیـان را مـیتوان نام برد.
موسیقی
تاریخ موسیقی ارمنیـان ایران از سده هفدهم سرچشمـه مـیگیرد و تا سده بیستم بـه صورت آوازهای عاشقها تبلور مـییـابد. لیکن موسیقی بـه معنی امروزی از سده نوزدهم و در مرز سده بیستم پدید آمدهاست.
از جمله موسیقیدانان و رهبران برجسته ارکستر حتما لئون گریگوریـان را نام برد.
«در سال ۱۲۶۵ خورشیدی (۱۸۸۶ مـیلادی) درون تبریز چشم بـه جهان گشود. تحصیلات ابتدائی را درون زادگاهش (مدرسه هایکازیـان – تاماریـان) بـه پایـان رسانید. پس از اتمام تحصیلات درون سال ۱۲۸۳ خورشیدی (۱۹۰۴ مـیلادی) درون شـهرهای رشت و تبریز اقدام بـه تدریس موسیقی و تشکیل گروه سرایندگان از دانش آموزان و اجرای کنسرتهای مختلف کرد. وی درون سال ۱۲۸۶ خورشیدی (۱۹۰۷ مـیلادی) بـه تفلیس رفت و نزد واسیلوف، ویولنیست مشـهور روسی بـه تکمـیل آموزش ساز تخصصی خود پرداخت. درون سال ۱۲۸۹ خورشیدی (۱۹۱۰ مـیلادی) بـه بروکسل عزیمت کرد و پس از دو سال فراگیری پیگیر موسیقی بـه تبریز بازگشت و تدریس موسیقی درون مدارس ارمنیـان را از سر گرفت.
لئون گریگوریـان درون سال ۱۲۹۶ خورشیدی (۱۹۱۷ مـیلادی) درون مدرسه مرکزی خلیفهگری ارامنـه تبریز یک گروه کر چهارصدایی تشکیل داد و همچنین گروه موسیقی مجلسی را تأسیس کرد کـه مدت ۳۰ سال رهبری آن را بـه عهده داشت. لئون گریگوریـان تنظیمکننده سرودهای بسیـاری بـه زبانهای فارسی و ارمنی است. از جمله سرودهای فارسی وی مـیتوان از: ایران، خیز، دلپسند، جلوه گل، سرود توانائی و سرود کارناوال را نام برد. او درون سال ۱۳۱۹ خورشیدی (۱۹۴۰ مـیلادی) درون تهران اقامت گزید و گروه کر گوسان را تشکیل داد و همچنین بـه تعلیم ویولن درون مدرسه عالی موسیقی پرداخت؛ و در طول زندگی هنری خود، ۹۴ ویولنیست را تعلیم داد. لئون گریگوریـان درون سال ۱۳۳۶ خورشیدی. (۱۹۵۷ مـیلادی) درون تهران بدرود حیـات گفت.»[۴۶]
یکی دیگر از چهرهای سرشناس موسیقی ارمنی ایران (نیکول گالاندریـان) مـیباشد.
«نیکول درون ۷ سپتامبر ۱۸۸۱ مـیلادی درون آکن (شـهری تاریخی واقع درون ارمنستان غربی، درون ترکیـهٔ امروزی) بـه دنیـا آمد. لیکن بعد از تحصیل درون زادگاه و انتقال بـه وارنا (۱۸۹۷ مـیلادی) و تفلیس درون سال ۱۹۱۱ مـیلادی بـه دعوت مدرسه هایکازیـان درون تهران مقیم مـیگردد و تا سال مرگش (۱۹۴۴ مـیلادی) درون همـینجا مـیماند. از نمونـه کارهای او شامل:
اپرای منظومـه (پروانـه) اثر هوانس تومانیـان، اپرای (چوپان) و بسیـاری از آثار گالاندریـان (کلاً حدود ۱۰۰۰ اثر) درون مجموعههای مختلف بـه چاپ رسیدهاند. از جمله درون جلدهای ۵ و ۶ آوازنامـه (گانزاران) گنجنامـه. نور هاسکر (خوشـههای نو) درون نشریـات ارمنی ایران و در روزنامـه فارسی (راهنمای زندگی) بـه چاپ رسیدند.[۴۷]»
هامبارسوم گریگوریـان از دیگر موسیقیدان معروف ارمنی هست که دانشآموخته فرانسه هست و او درون تهران اقدام بـه تشکیل گروه آواز (کومـیتاس) مـیکند. او بیش از یکصد اثر (آوازهای گروهی و سولو، تنظیم آوازهای مردمـی و عاشقها، رمانسها) و نیز بر روی اشعار آوتیک ایساهاکیـان و هوانس شیراز شعرای نامدار ارمنستان آهنگ تصنیف نمودهاست.
در زمـینـه موسیقی نامهای برجستهای چون:
امانوئل ملیک اصلانیـان، لوریس چکناوریـان، روبن گریگوریـان، واروژ هاخباندیـان، ساتنیک آقابابیـان، رافائل مـیناسکانیـان و غیره قابل ذکرند.
هنر تئاتر و سینما
تئاتر ارمنی ایران درون اواخر سده نوزدهم تولد یـافت. درون دهههای ۷۰ و ۸۰ همـین سده درون تبریز، تهران و جلفای نو نخستین نمایشهای مدرسهای ارائه گردید. بعد از چندی تئاتر از حیطه مدارس بیرون آمده درون انجمنها و گروههای نمایشی تبلور یـافت. درون سال ۱۸۸۱ مـیلادی (انجمن دوستداران تئاتر ارمنی) درون تهران تشکیل شد و آثاری از گابریل سوندوکیـان نمایشنامـهنویس بزرگ و آلکساندر شیروانزاده نویسنده توانای ارمنی و دیگران توسط آن بـه نمایش درآمد.
در عین حال آثار اروپایی بـه ویژه نمایشهای مولیر اجرا گردید. گروه تئاتر حرفهای متشکل از:
«مگردیچ تاشجیـان، مانوئل ماروتیـان، زوجهایتانیـان درون تاریخ تئاتر ارمنی ایران نقش بـه سزایی ایفا نمودند.»
در زمـینـه هنر تئاتر و سینما نامهای برجستهای چون: «شاهین سرکیسیـان، آربی اوانسیـان، ساموئل خاچیکیـان، لرتا، مادام سیرانوش، آرامائیس آقامالیـان، لوریک مـیناسیـان، گریگور یقیکیـان» را مـیتوان نام برد.
علوم و پزشکی
در زمـینـه علوم مـیتوان بـه آلکساندر باغدیـانس را نام برد.
«باغدیـانس عضو هیئت علمـی شورای دانشکده علوم پایـه پزشکی دانشگاه تهران و جزو ۹ دانشمند ممتاز ایران کـه جایزه البرز گرفته درون رشته زیستشیمـی و فیزیولوژی موفق بـه کشف هورمون جدید از غده تیروئید گردید.»
در زمـینـه علوم بـه نامهای دیگر برمـیخوریم مانند:
گاگیک هواکیمـیان، (متولد ۱۹۱۱ مـیلادی درون مازندران) استاد دانشگاه تهران و عضو آکادمـی علوم فرانسه کـه از جانب پاپ پل ششم یک قطعه نشان عالی (کماندور پاپ) درون سال ۱۹۷۵ مـیلادی بـه او اعطاء گردید.
از دیگر نامـها مـیتوان بـه الکساندر آبیـان نام برد و مارکار گریگوریـان، متولد ۱۹۴۰ مـیلادی درون تهران) سرپرست سابق دانشکده مـهندسی سازه دانشگاه صنعتی شریف مدتها رئیس کنفرانس بینالمللی سازههای فضاکار و یکی از بنیـانگذاران تحقیقات درون این رشتهاست.
در زمـینـه زمـینشناسی، زلزلهشناسی و آتشفشانشناسی مانوئل بربریـان، (متولد ۱۹۴۵ مـیلادی درون تهران) از چهرههای سرشناس ایران بود. وی صاحب تألیفات متعدد درون رشتههای مربوط مـیباشد. وی بنیـانگذار بخش پژوهشی زمـین ساخت و زمـین لرزه سازمان زمـینشناسی درون سال ۱۹۷۱ مـیلادی، بود. همچنین تهیـه نخستین نقشـه لرزه خیزی ایران و تهیـه نخستین نقشـه لرزه زمـین ساختی ایران و نخستین نقشـه گسلهای ایران و نخستین نقشـه کانون مـهلرزه زمـین لرزههای بزرگ ایران از کارهای او مـیباشد.
در زمـینـه پزشکی (آنیک استپانیـان) اولین زن دندانپزشک ایرانی هست که او درون سال درون سال ۱۹۱۲ مـیلادی درون تهران بـه دنیـا آمد. وی آرتین استپانیـان، از بنیـانگذاران دندان پزشکی نوین ایران بود. وی بعد ازب تحصیلات ابتدایی درون مدارس هایکازیـان ارامنـه تهران و مدرسه ژاندارک، تحصیلات عالی خویش رادر رشته دندانپزشکی پی گرفت و در سال ۱۹۴۱ مـیلادی بـه عنوان اولین زن دندانپزشک درون این رشته فارغالتحصیل شد[۴۸].
معماری
از مـهندسان معماری مشـهور ارمنی مـیتوان بـه آودیس اوهانجانیـان، مارکار گالستیـانس، گابریل گورکیـان، وارطان هوانسیـان، اوژن آفتاندلیـانس و رستم وسکانیـان را نام برد.
مـهندس گورگن پیچیکیـان یکی دیگر از مـهندس معمار معروف ارمنی هست که اثر او را مـیتوان به:
«شعبه مرکزی بانک ملی، مصلای (مسجد) شـهر و پایـانـه اتوبوسها و دانشکده پزشکی درون شـهر قم مـیباشد.»
نشریـات ارمنی
از اواخر قرن نوزدهم مـیلادی نیـاز بـه وجود نشریـات ارمنی زبان درون جامعه کم جمعیت ارمنیـان آن روز تهران احساس مـیشد. بر این اساس، نخستین نشریـه ارمنی زبان چاپ ایران، یعنی هفتهنامـه «شاویق» (معنی کوره راه)، بـه مدت سه سال از ۱۸۹۴ مـیلادی–۱۸۹۷ مـیلادی / ۱۲۷۳–۱۲۷۶ خورشیدی، درون تهران بـه چاپ رسید.
ناشر و صاحب امتیـاز این هفتهنامـه درون دوره اول آندریـاس بیگ نظریـان بود و سردبیری آن را نیز درون دوره اول هوهانس خان ماسحیـان و سپس وِرتانِس پاپازیـان،[پانویس ۱] بر عهده داشتند.
دومـین نشریـه ارمنی زبان ایران، هفتهنامـه آستق آرِوِلیـان[پانویس ۲] (به معنی ستارهٔ شرقی)، از ۱۸۹۶ مـیلادی درون تهران شروع بـه کار کرد و ۲۶ شماره از آن بـه چاپ رسید. مؤسس، صاحب امتیـاز و سردبیر اسمـی این هفتهنامـه مارکار مارکاریـان بود اما درون اصل سردبیری آن را سقراط خان گلوفیـان برعهده داشت.
زیـاده روی این دو هفتهنامـه درون طرح مسائل و مشکلات درونی جامعه ارمنیـان تهران زمـینـه ایجاد تنش و برخوردهای مداوم بین آنها را فراهم ساخت و مشکلات مالی چاپ و نشر نیز مزید بر علت و سرانجام منجر بـه تعطیلی تقریباً همزمان هر دو نشریـه شد.
پس از تعطیلی هفته نامـههای شاویق و آستق آرِوِلیـان وقفهای حدوداً پانزده ساله درون انتشار مطبوعات ارمنی زبان تهران پیشآمد.
از ۱۹۱۲ مـیلادی بار دیگر چاپ نشریـات ارمنی زبان درون تهران شروع شد کـه به ترتیب سال انتشار عبارت اند از:
- هفته نامـه آرشالویس[پانویس ۳](۱۹۱۲ مـیلادی). مدت انتشار: شش ماه (ارگان حزب فدراسیون انقلابی ارمنی)، صاحب امتیـاز: آرسن (خان) مـیکائیلیـان، سردبیران: هووسپ هُوانسیـان (ه. اِلمار) و زورا ساگینیـان.
- هفته نامـه آراوود[پانویس ۴](به معنی صبح)-(۱۹۱۹–۱۹۲۰ مـیلادی)، تعداد: هفتاد شماره (دومـین ارگان حزب داشناکسوتیون)، سردبیر: هووسپ هُوانسیـان.
- هفتهنامـه فکاهی ـ انتقادی بوبوخ[پانویس ۵] (به معنی لولو)-(۱۹۲۰–۱۹۳۳ مـیلادی)، وابسته بـه جریـان فکری چپ، سردبیر: هایک گاراگاش. این نشریـه بعدها بـه صورت هفتگی منتشر شد.
- هوریزون[پانویس ۶](به معنی افق)-(۱۹۲۰ مـیلادی)، گاهنامـه وابسته بـه نـهضت چپ، مدت انتشار: یک سال، صاحب امتیـاز: هاروتیون پطروسیـان (ه. جرماک)، سردبیر: سیمون سیمونیـان.
- ایرانی آشخاتاوور[پانویس ۷] (به معنی رنجبران ایران)-(۱۹۲۰–۱۹۲۱ مـیلادی)، وابسته بـه جریـان فکری چپ، صاحب امتیـاز: هاروتیون پطروسیـان. این نشریـه ابتدا بـه صورت هفتهنامـه و بعدها یک روز درون مـیان بـه چاپ مـیرسید. از ۱۹۲۱–۱۹۲۳ مـیلادی نیز با عنوان رنجبران ایران بـه زبان فارسی منتشر شد.
- هفته نامـه نورگیـانک[پانویس ۸] (به معنی حیـات نو)-(۱۹۲۲–۱۹۲۷ مـیلادی)، صاحب امتیـاز: استپان خانبابیـان و سپس وارطان هُوانسیـان، سردبیر: اونیک مخیتاریـان. نورگیـانک بعد از مدتی یک روز درون مـیان بـه چاپ مـیرسید.
- گاقاپار[پانویس ۹](به معنی عقیده)-(۱۹۲۵–۱۹۲۷ مـیلادی)، نشریـهٔ اجتماعی، سیـاسی و ادبی، صاحب امتیـاز: آ. بِگیـان، سردبیر: آ. قازاریـان، هدف این نشریـه، کـه یک روز درون مـیان بـه چاپ مـیرسید، عبارت بود از ترغیب ارمنیـان پراکنده درون جهان (در این مورد ارمنیـان ایران) بـه تبعیت از مرام فکری حاکم درون ارمنستان شوروی نوپا.
طی سالهای ۱۹۲۷–۱۹۳۱ مـیلادی نشریـه ای بـه زبان ارمنی درون تهران منتشر نشد درون ۱۹۳۱ مـیلادی/۱۳۱۰ خورشیدی هفتهنامـه آلیک آغاز بـه کار کرد.
- فصلنامـه فرهنگی پیمان
- آلیک (روزنامـه)
- رافی، سالنامـه، تقویم (۱۹۴۱ مـیلادی)
- نائیری، سالنامـه، تقویم (۱۹۵۳ مـیلادی)
- آرارات (۱۹۶۰/۱۹۵۹ مـیلادی) ماهنامـه ورزشی آرارات صاحب امتیـاز و مدیر مسئول و سردبیر آن سواک ساگینیـان مدیر باشگاه آرارات بود.
«تعدادی از نشریـات ارمنیـان درون جلفای اصفهان»
- نور جوقایی لِرابر (پیـامآور جلفای نو)- (۱۹۰۴ که تا ۱۹۰۸ مـیلادی) ماهنامـه دینی و خبری، صاحب امتیـاز و سردبیر اسقف باگراد وارتازاریـان
- نور جوقایی آودابار (۱۹۰۸ که تا ۱۹۱۱ مـیلادی) هفتهنامـه دینی و خبری درون چاپخانـه وانک چاپ مـیشد.
«تعدادی از نشریـات ارمنیـان درون تبریز»
- گوردز (کار)- (۱۹۰۳ مـیلادی) هفتهنامـه دینی و خبری سردبیر خلیفه یقیشـه مرادیـان، خلیفه ارمنیـان آذربایجان
- آراوُد (بامداد) هفته نامـه، سپس نشریـه سه روزانـه سیـاسی، اجتماعی، ادبی و اقتصادی ارگان حزب داشناکسوتیون ارمنیـان تبریز بود.
- آقاقان (۱۹۱۲ که تا ۱۹۱۳ مـیلادی) فصلنامـه ارگان انجمن روستاییـان آقاقان
- گغاسر (هنر دوست)-(۱۹۱۹ مـیلادی) ماهنامـه ادبی و هنری دانش آموزان مدارس ارمنیـان تبریز سردبیر موشق هوهانسیـان
- آیگ (۱۹۱۲ که تا ۱۹۲۲ مـیلادی) نشریـه سه روزانـه سیـاسی، اجتماعی
- وِرِلک (ترقی)-(۱۹۵۲ مـیلادی) هفتهنامـه سیـاسی، اجتماعی و ادبی
نظام کلیسایی ارمنیهای ایران و نقش آن
کلیسا درون زندگی ارمنیـان نقش بسیـار مـهمـی دارد. همـه مراسم مذهبی ارمنیـان، از روز تولد که تا مرگ، درون کلیسا برگزار مـیشود. درون همـه ادوار بعد از اینکه ارمنیـان درون محلی استقرار مـییـافتند، نخست کلیسایی مـیساختند و به دنبال آن به منظور آموزش دانش آموزان کلاس درس دایر مـید.
کلیسای حواری ارمنی: اکثریت مطلق ارمنیـان عضو این کلیسا هستند کـه قدیمـیترین کلیسای ارمنی است.
«البته شایـان ذکر هست که دلایل نامگذاری کلیسای ارمنی بـه نام کلیسای حواری و ملی ارمنی این هست که این کلیسا توسط دو تن از دوازده حواریون عیسی مسیح (ع) بنیـانگذاری شدهاست؛ و دلیل این کـه کلیسای ارمنی نامـیده مـیشود این هست که تنـها ارمنیـان مـیتوانند عضو این کلیسا شوند. به همـین دلیل کلیسای ارمنی خارج از جامعه خود و به زبان غیر ارمنی تبلیغ دینی ندارد و تدریس علوم دینی نیز درون مدارس و کلیساها بـه زبان غیر ارمنی متداول نیستند.
برخی بـه اشتباه کلیسای ارمنیـان را کلیسای گریگوری مـینامند، این اشتباه از آنجا ناشی مـیشود کـه گریگور لوساوریچ (گریگور روشنگر) باعث شد که تا در قرن چهارم مـیلادی دین مسیحیت درون ارمنستان بـه عنوان دین رسمـی کشور پذیرفته و متداول گردد، درون حالی کـه ارمنیـان مبنای تأسیس کلیسای ارمنی را از قرن اول مـیلادی و توسط حواریون عیسی مسیح محسوب مـیکنند، از اینرو نیز کلیسای خود را کلیسای حواریونی ارمنی مـینامند.
از سال ۱۹۶۱ مـیلادی که تا ۱۹۹۹ مـیلادی اسقف اعظم آرداک مانوکیـان رهبر حوزه تهران بود اکنون اسقف سبوه سرکیسیـان جانشین وی مـیباشد.
در ایران سه حوزه اسقفی وجود دارد:
حوزه اسقفی خلیفهگری ارامنـه آذربایجان، خلیفهگری ارامنـه تهران، خلیفهگری ارامنـه اصفهان. کلیساهای ارمنی کاتولیک، پروتستان، جمعیت برادری، ادونتیست و کلیسای جماعت ربانی کـه پس از انقلاب فعال شد درون ایران وجود دارند و کار مـیکنند.
کلیساهای ارمنی
از کلیساهای تهران را مـیتوان بـه کلیسای سورپ گئورگ و کلیسای مریم مقدس (تهران) و کلیسای سرکیس مقدس نام برد.
کلیساهای قدیمـی تهران مـیتوان به:
کلیسای تادئوس و بارتوقیمئوس مقدس
«ارمنیهای تهران اولین کلیسای خود را درون سال ۱۷۶۸ مـیلادی درون کوچهای بـه نام ارامنـه درون ضلع غربی بازارچه دروازه حضرت عبدالعظیم پیش از توسعه تهران درون عصر ناصری بنا د.»
کلیسای سورپ گئورگ، (گئورگ مقدس) تهران
«این کلیسا دومـین کلیسای ارمنیهای تهران درون اواخر سده هجدهم درون خیـابان حنیف نژاد، مـیدان وحدت اسلامـی (مـیدان دروازه قزوین سابق)، بازارچه قوام الدوله، کوچه کلیسا واقع است. بنای اولیـه این کلیسا طبق روایـات توسط دو تن از ارمنیهای ساکن آن محله بـه نامـهای (هوسپیـان) و (استپانیـان) بـه صورت محراب کوچکی جهت انجام فرایض دینی ارمنیـان ساخته شدهاست. ارمنیهای ساکن محله مذکور بـه دنبال لشکرکشیـهای آقا محمدخان قاجار بـه قفقاز درون سال ۱۷۹۵ مـیلادی بـه اسارت درآمده و از منطقه قرهباغ بـه شـهر تهران کوچ داده شدهاند. بعد از بـه سلطنت رسیدن فتحعلی شاه قاجار درون سال ۱۷۹۸ مـیلادی عدهای از صنعتگران ارمنی ساکن جلفای اصفهان و تبریز بـه تهران آمده و بعضاً درون محله دروازه قزوین ساکن شدند و در نتیجه بـه تعداد ساکنین ارمنی آن محله افزوده شد. چون محراب کوچک مزبور دیگر نمـیتوانست جوابگوی احتیـاجات دینی ارمنیهای ساکن محله باشد لذا درون سال ۱۸۸۴ مـیلادی کلیسای فعلی درون محل آن محراب بنا شد.»
از دیگر کلیساهای تهران حتما از:
کلیسای مریم مقدس درون خیـابان مـیرزا کوچک خان، کلیسای سورپ کلیسای تارگمانچاتس درون وحیدیـه، سورپ وارتان حشمتیـه، کلیسای گریگور لوساووریچ مقدس مجیدیـه و مـیناس مقدس درون ده ونک نام برد.
ارمنیـان کاتولیک نیز کلیسایی بـه نام گریگور لوساوریچ مقدس دارند کـه در سالهای ۱۹۵۰–۵۴ مـیلادی بنا شدهاست. کلیسای ارمنیـان پروتستان نیز درون سال ۱۹۴۶ مـیلادی بنا شده هوانس مقدس نام دارد.
از دیگر کلیساهای معروف و قدیمـی ارمنیـان درون سایر شـهرهای ایران مـیتوان:
«کلیسای وانک، کلیسای سن استپانوس، قره کلیسا، کلیسای ارامنـهآبادان، کلیسای ارامنـه معموره» را نام برد.
ترکیب جمعیتی
شمار ارمنیـان تهران درون دوره قاجار (بنابر آمار جانی هانانیـان)[۴۹]
شمار ارمنیـان روستاهای اطراف تهران درون سال ۱۸۸۰ مـیلادی (بنابر آمار ارنست هولتسر)[۵۰]
دهکده خانواده مرد زن جمع دهکده ونک ۲۴ ۵۷ ۴۹ ۱۰۶ نفر دهکده دروس ۱۸ ۳۸ ۴۰ ۷۸ نفر دهکده خوردین ۷ ۲۲ ۱۱ ۳۳ نفر دهکده بومـهن ۷ ۲۹ ۳۳ ۶۲ نفر مجموع ۵۶ ۱۴۶ ۱۳۳ ۲۷۹ نفرشمار ارمنیـان جلفای اصفهان درون دوره قاجار (بنابر آمار آلمار هوسپیـان)[۵۱]
سال شمار ارمنیـان ۱۸۵۱ مـیلادی ۲۵۸۶ نفر ۱۸۸۰ مـیلادی ۲۶۹۲ نفر ۱۹۰۳ مـیلادی ۳۴۵۰ نفر ۱۹۱۶ مـیلادی ۳۷۴۸ نفر ۱۹۲۰ مـیلادی ۳۱۰۹ نفرشمار ارمنیـان سه منطقه درون ۱۸۸۰ مـیلادی بـه سرشماری از خلیفه گری اصفهان، بـه شرح زیر بودهاست: (سرخس ۵۶۵۵ نفر، چهارمحال ۲۸۹۵ نفر، منطقه ف ۶۵۸۹ نفر)
شمار ارمنیـان ساکن تبریز (بنابر آمار آلمار هوسپیـان) درسال ۱۸۳۲ مـیلادی ۵۰۰ خانواده درون تبریز زندگی مـید کـه در سال ۱۸۳۸ مـیلادی بـه ۵۸۰ خانواده، شامل ۲۵۸۰ نفر رسید. درون سال ۱۹۱۲ مـیلادی شمار ارمنیـان تبریز بـه ۴۰۰۰ نفر رسید.
شمار ارمنیـان ساکن شـهرها و روستاهای آذربایجان بجز شـهر تبریز (بنابر آمار نازار گورویـانس)[۵۲]
شـهر شمار ارمنیـان سال ۱۸۷۲ مـیلادی شمار ارمنیـان سال ۱۹۱۲ مـیلادی دره شام با روستاهای ارمنینشین اطراف آن ۲۵ خانواده - خوی با روستاهای ارمنینشین اطراف شـهر ۷۴ خانواده ۱۵۰۰ نفر ماکو با روستاهای ارمنینشین اطراف شـهر ۳۳۰ خانواده ۷۵۰ نفر سلماس با ۲۵ روستای ارمنینشین اطراف شـهر ۹۷۳ خانواده ۱۲۰۰۰ نفر ارومـیه با ۱۶ روستای ارمنینشین اطراف شـهر ۴۶۴ خانواده ۵۵۰۰ نفر باراندوز با ۸ روستای ارمنینشین اطراف شـهر ۱۵۹ خانواده - شـهرستان نقده با ۷ روستای ارمنینشین اطراف شـهر ۴۲۳ خانواده ۸۰۰ نفر ساوجبلاغ (اردبیل) با ۳ روستای ارمنینشین اطراف شـهر ۴۵ خانواده - مراغه با ۴ روستای ارمنینشین اطراف شـهر ۳۵ خانواده ۱۲۵۰ نفر اردبیل ۲۰ خانواده - مـیاندوآب با ۳ روستای ارمنینشین اطراف شـهر ۹۰ خانواده ۸۵۰ نفر ارسباران - ۶۰۰۰ نفر مجموع ۲۶۳۸ خانواده ۲۸۶۵۰ نفرشمار ارمنیـان ساکن سایر شـهرها و روستاها درون سال ۱۸۵۶ مـیلادی (بنابر آمار آلمار هوسپیـان)
شـهر شمار ارمنیـان رشت ۶۰ خانواده بندرانزلی ۱۰ خانواده بابل ۵۰ خانواده گرگان ۵۰ خانواده شاهرود ۱۰ نفر زنجان ۲۰ نفر شیراز ۷۰ نفر بندر بوشـهر ۱۵۰ نفر خرقان با ۴ روستای ارمنینشین آن ۱۲۰۰ نفر ملایر با ۳ روستای ارمنینشین آن ۵۰۱ نفر کزاز با ۱۰ روستای ارمنینشین آن ۹۸۰ نفر بخش کمره با ۱۵ روستای ارمنینشین آن ۲۳۹۰ نفر بوروار، باختر گلپایگان با ۹ روستای ارمنینشین آن ۲۰۶۳ نفر ف با ۲۱ روستای ارمنینشین آن ۶۵۱۷ نفرشمار ارمنیـان ساکن سایر شـهرها بنابر آمار خلیفه گری ارامنـه تهران: <<ارومـیه، درون ۱۹۴۸ مـیلادی، ۳۰۰۰ نفر. ارسباران، درون ۱۹۳۰ مـیلادی ۵۱۰ خانواده. سلماس، درون ۱۹۱۷ مـیلادی ۵۹۱ خانواده. مشـهد، درون ۱۹۶۶ مـیلادی ۳۲۰ نفر. همدان، درون ۱۸۵۶ مـیلادی ۴۰ خانواده، اراک، درون ۱۹۵۰ مـیلادی ۸۰۱ نفر. بربرود با ۲۲ روستای ارمنینشین درون ۱۹۳۳ مـیلادی، ۹۳۷ خانواده. کمره، درون ۱۹۵۲ مـیلادی درون هفت روستای این منطقه ۲۱۸۵ نفر. کزاز، درون ۱۹۳۲ مـیلادی این منطقه دارای ۱۵ روستای ارمنینشین با ۴۱۵۶ نفر جمعیت. خراقان (قاراقان)، با چهار روستای ارمنینشین درون ۱۹۴۰ مـیلادی دو هزار نفر. رشت، درون ۱۹۳۴ مـیلادی ۵۱۵ و در ۱۹۸۹ مـیلادی ۴۳ خانواده. اهواز، درون ۲۰۰۳ مـیلادی، ۶۰ خانواده. چهارمحال و بختیـاری، درون ۱۹۶۳ مـیلادی جمعیت ارمنیـان منطقه بـه ۴۳۰۰ نفر مـیرسید.>>
جستارهای وابسته
- تاریخ ارمنستان
- ارمنیها درون مشروطه ایران
- ارمنیها درون جنگ ایران و عراق
- ارمنیها درون فوتبال ایران
- جماعت ارمنیـان پراکنده
- مسابقات ورزشی سراسری ارامنـه ایران (المپیک ارمنیـان)
- پیشینـه صنعت چاپ درون ایران
- فهرست ارمنیهای ایران
- فهرست معماران ارمنی
- فهرست کارگردانان ارمنی
پانویس ۱
پانویس ۲
منابع
- آدمـیت، فریدون. امـیرکبیر و ایران. ج. اول. تهران، ۱۳۵۴. ۳۵۷.
- اقبال آشتیـانی، عباس. مـیرزا تقی خان امـیرکبیر. چاپ سوم. تهران، ۱۳۶۳. ۱۵۸.
- اوانسیـان، آرا. «از مدرسهٔ هایکازیـان که تا دبیرستانهای پسرانـهٔ کوشش ـ داویدیـان و انـهٔ کوشش ـ مریم». فصلنامـه فرهنگی پیمان سال هفدهم، ش. ۶۶ (زمستان ۱۳۹۲).
- باغداساریـان، ادیک. نگاهی بـه تاریخ ارمنیـان تهران. تهران، ۱۳۸۰.
- بامداد، مـهدی. شرح حال رجال ایران درون قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری. ج. اول. تهران، ۱۳۵۷. ۴۹۲.
- تکمـیل همایون، دکتر ناصر. «درآمدی بر چگونگی حیـات اجتماعی و فرهنگی ارمنیـان قزوین». فصلنامـه فرهنگی پیمان سال هشتم، ش. ۲۸ (تابستان ۱۳۸۳).
- جواهر کلام، عبدالعزیز. تاریخ تهران. تهران، ۱۳۵۷.
- خرازی، علی رضا، سید احمد فرهنگ، حسین بایبوردی، وارطان داودیـان و دیگران. «نامـهها و اظهار نظرها». خاطرات وحید، ش. ۱۷ (اسفند ۱۳۵۱).
- رائین، اسماعیل. ایرانیـان ارمنی. تهران، ۱۳۵۶.
- شـهری، جعفر. تهران قدیم. تهران، ۱۳۵۷.
- صالحی، عباسعلی. هم مـیهنان نقش آفرین مسیحی. تهران، بی تا.
- صدر هاشمـی، محمد. تاریخ جراید و مجلات ایران. اصفهان، ۱۳۶۳–۶۴.
- قوکاسیـان، هراند. «ارامنـه درون ایران». مجله ارمغان دوره سی و هفتم، ش. ۵ و ۶ (مرداد و شـهریور ۱۳۴۷).
- گروه تحقیق و پژوهش سینما. ارامنـه و سینمای ایران. تهران: انتشارات روزنـه کار، ۱۳۸۳. شابک ۹۶۴-۶۷۲۸-۴۴-۸.
- گورویـانس، نازار. ارمنیـان ایران. تهران، ۱۹۶۸.
- لازاریـان، ژانت د.. دانشنامـه ایرانیـان ارمنی. چاپ دوم. انتشارات هیرمند، ۱۳۸۸. شابک ۰-۵۰-۶۹۷۴-۹۶۴-۹۷۸.
- ملکی، آنوشیک. «نگاهی اجمالی بر حوزههای انتخاباتی ارمنیـان درون مجلس شورای اسلامـی». فصلنامـه فرهنگی پیمان سال چهاردهم، ش. ۵۴ (زمستان ۱۳۸۹).
- هاوان، آلفرد. ورزشکاران نامـی ارمنی ایرانی. انتشارات نائیری، ۱۳۹۰. شابک ۷-۱۷-۵۳۰۷-۶۰۰-۹۷۸.
- هویـان، آندرانیک. کتاب ارمنیـان ایران. انتشارات مرکز بینالمللی گفتگوی تمدنـها با همکاری انتشارات هرمس، ۱۳۸۰. شابک ۲-۰۰۷-۳۶۳-۹۶۴.
- رستمالتواریخ، محمد هاشم. رستمالتواریخ. بـه کوشش محمد مشیری. تهران، ۱۳۴۸.
- «ارمنیـان ایران». فصلنامـه فرهنگی پیمان سال هفدهم، ش. ۶۴ (تابستان ۱۳۹۲).
- «ارمنیـان و مجلس». فصلنامـه فرهنگی پیمان سال سیزدهم، ش. ۴۸ (تابستان ۱۳۸۸).
- «نقش جامعه ایرانیـان ارمنی درون ظهور معماری مدرن شـهر تهران».
- «تصویری از موج دوم بازگشت ارامنـه بـه ارمنستان شوروی».
- http://www.iranicaonline.org/articles/armenians-of-modern-iran
- http://www.iranicaonline.org/articles/armenia-vi
پیوند بـه بیرون
- «مستندی دربارهٔ ارمنیهای ایران». بازبینیشده درون ۳ مارس ۲۰۱۷.
[ارمنیهای ایران - ویکیپدیـا، دانشنامـهٔ آزاد پسر ارمنی]
نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Fri, 02 Nov 2018 18:29:00 +0000