پرش بـه ناوبری پرش بـه جستجو
تاتی زبون زبان بومـی در: استانهای قزوین • البرز • تهران • اردبیل • گیلان • خراسان شمالی • مرکزی • زنجان • آذربایجان شرقیمنطقه نیمـه شمالی ایران
-
هندوایرانی
- ایرانی
- ایرانی غربی
- شمال غربی
- زبان آذری باستان[۲]
- تاتی
- زبان آذری باستان[۲]
- شمال غربی
- ایرانی غربی
- ایرانی
زبان تاتی ایران یـا تاتی جنوبی (به تاتی: تا ته تو تت Tâti Zobun, تاتی زبون) [۵] از دستهٔ زبانهای ایرانی شاخه شمال غربی است. تا ته تو تت گویشهای این زبان روزگاری از آذربایجان که تا شمال خراسان گسترده بود ولی امروزه با ترکزبان و فارسیزبان شدن بخشی از شمالباختری ایران تنـها جزیرههایی از گویشهای تاتی درون منطقه بـه جا ماندهاست. بزرگترین این شـهرها و روستاهای تاتزبان درون استان قزوین شامل شـهر تاکستان، تا ته تو تت اسفرورین، شال، دانسفهان، روستای تاریخی سگزآباد، خیـارج، خوزنین، و نیز درون سایر استانـها شامل مرکزی، البرز، تهران، اردبیل، گیلان، زنجان و خراسان شمالی درون شـهرستانها و مناطق روستای وفس، روستای چهرقان، زرندیـه، تاکستان و بوئینزهرا و الموت، اشتهارد و طالقان، دماوند، ایوانکی شاهرود خلخال، عمارلوی رودبار، طارم، جاجرم و اسفراین و همچنین درون آران و بیدگل و وزوان استان اصفهان، و در زنجان روستای خوئین دیده مـیشوند.[۶][۷]
همچنین زبان تاتی درون فهرست مـیراث ناملموس آثار ملی ایران از استان آذربایجان شرقی نیز ثبت شدهاست. این زبان درون روستای کرینگان ورزقان سخن گفته مـیشود.[۸]
زبان تاتی از آنجا کـه یکی از زبانهای ایرانی شمال غربی هست به فارسی نزدیکی دارد و به گیلکی و بخصوص بـه زبان لکی شبیـه هست و تالشی زبانی جداگانـه هست و بـه اشتباه شبیـه و نزدیک بـه آن تصور مـیشود. زبان تاتی همچنین بـه زبان کردی و اوستایی نزدیک است.[۹][۱۰] تاتی، بسیـاری از ویژگیهای آوایی، واژگانی و صرف و نحوی کهن همچون تمایز جنس دستوری، ساخت ارگتیو (کنایی)، مادهٔ مجهول، گردش مصوتها، حالت دوگانـهٔ فاعلی و غیرفاعلی درون اسم و … را حفظ کرده است.[۱۱]
ریشـه زبان تاتی
تاتی با توجه بـه اینکه یکی از زبانهای ایرانی شمال غربی هست بیشترین نزدیکی را بـه زبانهای فارسی، تالشی، کردی، گیلکی، مازنی و بلوچی دارد. نظرات بسیـاری درون مورد ریشـه تاتی داده شدهاست. برخی بـه شباهتهای تاتی با اوستایی اشاره داشتهاند. عدهای نیز کوشیدهاند بـه شباهتها و پیوندهای تاتی با پهلوی اشاره داشته باشند. برخی نیز تاتی را بـه همراه تالشی و مازندرانی و گیلکی و کردی، بازماندههای زبان مادی کهن دانستهاند. دیـاکونوف درون اینباره مـیگوید:[۱۲]
«در زمان حاضر هم تاتها و تالشان و گلیکها و مازندرانیها بـه زبانهایی سخن مـیگویند کـه خود بقایـای زبان هند و اروپائی مـیباشد کـه در آغاز زبان ماد شرقی بودهاست. امتیـاز ویژه این زبانها کهنگی و مـهجوری ترکیب اصوات مـیباشد کـه با زبان پارسی تفاوت داشته و با مادی و پارتی و اوستایی مناسبت دارد.»
مادی بودن ریشـه تاتی راان دیگری چون عباس طاهری، اسدالله رحمانی و ابراهیم جهانبخش درون مقالههای «بررسی گویش تاتی تاکستان»، «راهکارهای حفظ زبان تاتی» و «ساختار دستوری تاتی» و همچنین احسان یـارشاطر درون دانشنامـه اسلام و ایران بیـان داشتهاند.
احمدروی معتقد هست که زبانی کـه تاتها بدان سخن مـیگویند درون زمانهای گذشته گسترش زیـادی داشته و به استناد شواهد عینی و پژوهشهای انجامشده، زمانی همـه مردم آذربایجان و قزوین را دربر گرفته ولی بعدها با اشاعه و استیلای زبان ترکی کمکم از بین رفتهاست.[۱۳]
در هر حال مـیتوان ریشـه اصلی زبان تاتی را مادی دانست کـه در طول قرون متمادی تحت تأثیر اوستایی کـه زبان مذهبی مردمان این سامان بوده، و فارسی باستان و پهلوی اشکانی و پهلوی ساسانی و فارسی دری، کـه به ترتیب زبان رسمـی حکومتهای هخا و اشکانی و ساسانی و حکومتهای بعد از اسلام بوده، قرار گرفته، و امروزه درون آخرین شکل خود تحت عنوان تاتی درآمدهاست.[۱۴]
برخی پژوهشگران معتقدند زبان تاتی، زبان قدیم مردم آذربایجان بوده و آذری نامـیده مـیشدهاست.[۱۵]
ریشـه و کاربرد واژهٔ تات
تات واژهای هست که ترکزبانان به منظور مردم ایرانیزبان و ایرانیتبار یکجانشین بهکاراند.[۱۶] به گفته هونی (۱۹۵۷) فارسیزبانان را تات مـینامـیدند.[۱۷]
قدیمـیترین سندی کـه کلمـهٔ تات درون آن استفاده شده، کتیبههای اورخون است. تات درون در این کتیبهها ظاهراً بـه معنای «اتباع» و «رعایـا» استفاده شدهاست. لفظ «تات» علاوه بر این کـه بر ایرانیـان و یکجانشینان اطلاق مـیشده، عنوانی بوده کـه قبل از حکومت ایلخانی بـه عناصر خارجی سرزمـینهای ترکان (احتمالاً خارجیهای یکجانشین ترکستان، بعضی قبایل متمدن ترک، اقوام مغلوب و ساکنان مناطق تحت تصرف ترکان) گفته مـیشدهاست.[۱۸]
در مثلها و افسانـههای مردم تبریز «تات» بـه معنی مرد دانا و باسواد و شـهرنشین است.[۱۹] استعمال کلمـهٔ «تات» درون بین ترکان ساکن ایران رواج داشته ولی انعکاس آن درون ادبیـات فارسی بسیـار کم است.[۱۸] همچنین درون دیوان لغات ترک کاشغری تات بـه شکل تَت نیز ضبط شده و به معنای ایرانی، فارسی، فارسی زبان و کافر اویغوری آمدهاست.[۲۰] تاتارهای کریمـه نیز مسیحیـان یونانی را کـه در سلطنت کاترین دوم (۱۷۶۲–۱۷۹۶) و در فاصلة ۱۱۸۹–۱۱۹۲/ ۱۷۷۵–۱۷۷۸ بـه ناحیة ماریوپول (ژدانوف امروزی) واقع درون کنار دریـای آزوف مـهاجرت کرده بودند، تات مـینامـیدند.[۲۱]
قوم تات
مردمـی کـه امروزه تات نامـیده مـیشوند، درون نواری منقطع از کوهستان قفقاز که تا کوههای خراسان پراکندهاند. سرنوشت تاریخی مردم تات هرچه بوده درون نـهایت بـه این انجامـید کـه تاتها درون نواحی دور افتاده و روستاهای صعبالعبور و حاشیـهای بقاء خود را بدست آورند. امروزه همانطور کـه گفته شد این مردم درون گستره وسیعی از ایران حضور دارند. با توجه بـه دادههای جمعیتشناختی موجود و صحبتهایی کـه با اهالی تاتنشین مناطق مختلف ایران شده، مـیتوان بـه تقریب گفت درون حدود بیش از ۴۰۰ هزار نفر تات درون ایران زندگی مـیکنند کـه در گذشته عمدتاً از حضور دیگران آگاهی خاصی نداشتند و عموماً بیشترشان بـه صورت جزایری مجزا از هم زندگی مـید. امروزه هم اطلاعاتی کلی از یکدیگر دارند کـه به عنوان مثال تاتنشینهای دشت قزوین بـه ندرت یکی از تاتنشینهای اطراف بجنورد را دیدهاند، چه برسد بـه اینکه ارتباطی با هم داشته باشند.[۲۲]
در مجموع مـیتوان تاتهای ایران را درون چند ویژگی مشترک خلاصه کرد: ۱- زبان تاتی، کـه در تمام مناطق تاتنشین، وجود دارد. ۲- منشأ و تبار مشترک کـه به مادها بر مـیگردد (هرچند خودآگاهی کمـی نسبت بـه این مسئله درون مـیان تاتها وجود دارد). ۳- تاریخ و سرنوشت تاریخی مشترک کـه سبب شده وضعیت تاریخی مشابهی را داشته باشند. ۴- سنت و مـیراث فرهنگی مشترک. حتما گفت از آنجا کـه زبان تاتی، یک زبان غیرمکتوب هست و فرهنگ آنها نیز یک فرهنگ شفاهی است، لذا مـهمترین و اصلیترین محمل فرهنگی آنـها، زبانشان بوده کـه سنت فرهنگیشان را درون طی سالها و قرون متمادی که تا به امروز انتقال داده است.[۲۲]
ادبیـات تاتی
حوزه ادبیـات تاتی با درون نظر گرفتن اشعار پراکنده، سده هشتم هجری قمری مـیباشد کـه بر جای ماندهاست و دارای سابقه طولانی است. اما تاریخ آغاز جدید آن درون ایران بـه پس از دوره مشروطه، و در قفقاز بـه پس از وقوع انقلاب ۱۹۱۷ روسیـه مـیرسد کـه اشعار و نمایشنامـههای م. بخشی اف (متولد ۱۹۱۰) و اشعار و داستانهای ده آنتی لوف (متولد ۱۹۱۳) گواه این موضوع است.
یکی از آثار ادبیـات تاتی، داستان عاشقانـهٔ عزیز و نگار هست که بـه زبان تاتی نوشتهشده و نسخههای متعددی از آن درون دست است. این داستان تاکنون بـه زبان تاتی منتشر نشده، اما یوسف علیخانی نسخهای از آن را بـه زبان فارسی بـه نثر تنظیم و چاپ کردهاست.
در دهههای اخیر حس هویتخواهی تاتهای ایران سبب خلق تعدادی آثار مکتوب بـه این زبان شدهاست. اشعار و داستانهایی بـه زبان تاتی سروده و نوشته شدهاند. دو نمونـه از این کتاب «آوای تات: سرودههایی بـه زبان تاتی تاکستان» اثر عباس پدرام و کتاب (زورق شکسته) اثر محمود زرندی است.
پراکنش گویشوران زبان تاتی
در ایران پراکندگی تاتزبانان دامنـه قابل توجهی دارد. که تا قرن گذشته، مردمـی کـه در سرزمـینهای مـیان مانقوطای سراب و نیر اردبیل سداشتند، مخلوطی از تاتها و شاهسونها بودند و طول مسیر رودخانـههای بالق لو و قرهسو که تا رودخانـه ارس نیز درون دست تاتها بود. اینان درون همان زمان مدتها بود کـه زبان خود را فراموش کرده بودند و به ترکی سخن مـیگفتند. دره شاهرود خلخال، بزرگترین محل تجمع تاتزبانها درون آذربایجان و اردبیل است. حدود چهل روستا درون این دره و یکی دو ناحیـه دیگر خلخال، تاتزبان است. درون نیمـه قرن سیزدهم، مردم یکجانشین رحمتآباد و اهالی رودبار زیتون بـه زبان تاتی سخن مـیگفتند. درون قزوین نیز انبوهی از تاتزبانان سدارند. درون سال ۱۲۷۶ بـه دستور علیقلی مـیرزا اعتضادالسلطنـه، وزیر علوم و صنایع و تجارت، لغات رایج درون مـیان تاتهای بلوک رامند و دیگر روستاهای تاتنشین جنوب قزوین جمعآوری گردید و کتابی تألیف شد با عنوان رساله لغات فرس قدیم کـه اهل قزوین را از قبایل قدیم ایران و مردمـی پهلویزبان معرفی کردهاست. شمسالعلما محمدمـهدی عبدالرب آبادی، از مؤلفان نامـه دانشوران، از این طایفه بود. امروزه از جنوب غربی که تا جنوب شرقی قزوین، گروههای بزرگی از مردم بخشهای رامند شمالی، رامند جنوبی، بخشی از بوئین زهرا، دودانگه، افشاری، دشتابی و اشتهارد، تات نامـیده مـیشوند. حضور تاتها درون مازندران و استرآباد نیز سابقهای طولانی دارد؛ از قرن دهم بـه بعد، تاتها یکی از گروههای جمعیتی ولایت استرآباد بودهاند. سلطانعلی تات درون صفر ۱۰۰۵، استشـهادنامـه رعایـا و مالکان قریـه چوپلانی استرآباد را دربارهٔ حقابه آن روستا تأیید کرده بود. درون دوره نـهضت مشروطه، زبان تاتی درون ولایت استرآباد رایج بود و گروههایی از تاتها درون بلوک سدن رستاق استرآباد و شـهر اشرف (بهشـهر امروزی) سداشتند.
امروز اگر نقشـه شمال ایران را درون برابر خود قرار دهیم و خطی از آخرین نقطه ارتفاعات طالقان بـه طرف سیـاهکل و رستمآباد کشیده و آن را که تا تاکستان ادامـه بدهیم، مثلثی مشخص مـیگردد کـه در آن گویشوران تاتی درون مـیان سایر گروههای زبانی زندگی مـینمایند و البته عمده مرکز تجمع تاتها خود تاکستان مـیباشد. تاکستان درون گذشته بـه نام «سیـادهن» خوانده مـیشد و اکنون هم بومـیان آن را «سیـادن» مـینامند. تاکستان درون دوران ساسانیـان درون نـهایت آبادی بوده و موقعیت ممتازی داشتهاست.بهطور کلی زنجیره مناطق تاتنشین درون ایران از شـهر الموت که تا تاکستان شروع شده و به سمت جنوب و جنوب شرقی ادامـه مـییـابد و در نـهایت درون شـهرستان بوئین زهرا بـه روستای تاریخی سگزآباد پایـان مـییـابد. تاتهای خارج از ایران بیشتر درون کشور آذربایجان، روسیـه ، گرجستان ساکن هستند.
- جمـهوری آذربایجان (تاتی و تالشی)، ماسالی و قوبا و لاهیج و داغستان، دربند، آبشوران، باکو، نارداران، موشتاغی، بوزونا، امـیرخان، زیره، خیله، دوهچی، اسماعیللی، خیزین، قوناق کندی، قوتگاشن، کایتاکو، مخاچ قلعه، افروجه، گنداب، سیـاه زن، لنکران کـه به شدت تحت تأثیر ترکیزه شدن قرار گرفتهاند.
تاتهای ایرانکه بـه تاتهای جنوبی شـهرت یـافتهاند، درون استان ها، شـهرها و روستاهای زیر زندگی مـیکنند:
- استان اردبیل
شـهرستان خلخال بخش شاهرود روستاهای (کلور، درو، اتان، شال، دیز، گندمآباد، کرین، لرد، گیلوان، کرنق)، در شـهرستان نمين روستاهای طارم، عنبران، مـیناباد، مـیرزانق، کلش، سروآباد، پیلهرود، جید، طولش، عنبران علیـا، کجل تات زبان هستند.
- استان البرز
شـهرستان کرج شـهر آسارا و روستاهای جی ،آزادبر،ابهرک ،ادران، ارنگه ،اویزر ،ایگان،باغ پیر، پورکان،تکیـه سپهسالار، جور آب، چاران،حسنکدر،خوارس،خور،خوزنکلا ،درده، دروان، سرخهدره ،سر زیـارت سرک، سرودار ،سیـاه کلان ،سیجان، سیرا، شلنک، شـهرستانک، کلوان، کلها، کندر، کوشک بالا، کوشکک کهنـه ده، کیـاسر، کیـاسرلات، گرم آب، گسیل، گشنادر، لانیز، لیلستان، ملک فالیز، مورود ،مـیدانک، نسا، نشترود، نوجان، وارنگهرود، واریـان، ورزن، ولایترود، وله، وینـه در شـهرستان اشتهارد روستاهای بخش پلنگ آباد شامل صحت آباد، احمد آباد، جعفرآباد، مـهدیآباد ، فرد آباد، مختارآباد ، عبدالله آباد، کوشک آوا، پلنگ آباد، مروت اوا(پسوند اوا درون زبان تاتی همان آباد است) و روستاهای مرادتپه،قزل حصار، رحمانیـه، اوپشته، گنگ، جارو، نکوجار، قرقرک و بوجعفر تات زبان هستند. درون دامنـهٔ جنوبی رشته کوه البرز رودبار الموت و اکثر مردم شـهرستان طالقان تات زبان هستند.
طبق کتاب تات نشینهای بلوک زهرا نوشته جلال آل احمد گویش تاتی اشتهارد خالصترین و دست نخورده ترین گویش زبان تاتی است، چون منطقه اشتهارد کـه در سر راه کرج بـه بویین زهرا درون ۸۰ کیلومتری کرج و ۲۵ کیلومتری بویین زهرا قرار دارد بـه علت خشکی و کمـی آب از دستبرد کوچ نشینهای ترک درون امان بوده و مردم آن همچنان زبان قدیم خود را حفظ کردهاند.[۲۳]
- استان گیلان
شـهرستان رودبار زیتون، شـهرهای جیرنده، رستم آباد ،منجیل ،لوشان ،برهسر و توتکابن تات زبان هستند.
- استان تهران
رودبار قصران، بومـیهای شمال تهران شامل اوشان، فشم، مـیگون بومـیهای قدیمـی تجریش و شمـیران و لواسان کوچک و بزرگ و روستاهای آن که تا اکثر شـهرها و روستاهای شـهرستان دماوندمانند کیلان و ایوانکی گرمسار تاتزبان هستند. (بعضی روستاهای شـهرستان دماوند مـهاجر نشین و کُرد یـا ترک زبانند، مانند روستای حصار) یـا سربندان کـه کُردزبانند.[۱](کیلان - کلون)
- استان قزوین
در شـهرستان تاکستان، شـهر تاکستان و در بخش اسفرورین، شـهر اسفرورین و روستای قرقسین، تات زباناند. درون شـهرستان بوئین زهرا، بخشهای بخش رامند ،شال شـهرهای دانسفهان و شال و روستاهای خیـارج، خوزنین، خروزان، ابراهیمآباد، سگزآباد، اَک، خروزان و…[۲۴][۲۵] تات زبان هستند. درشـهرستان قزوین بخش رودبار الموت غربی و بخش رودبار الموت شرقی شامل روستاهای فشگلدره قزوین، زیـاران، صمغ آباد، طیخور، توداران، آقچری، خوزنان، جزمـه، آتانک، قاضی کلایـه، ابراهیمآباد، کهوان، دارالسرور، مـیانکوه ،کذلک، [۲۶]رزجرد، رشتقون، شینقر، اردبیلک، اشنستان، مـیانبرو … درون کوهپایـه قزوین تاتزبان هستند. در شمال قزوین درون الموت، الولک، نیـاق، زرشک، وشته، تسکین، زرآباد و دستجرد نیز بـه تاتی و فارسی سخن مـیگویند.
- استان مرکزی
در شـهرستان کمـیجانو روستاهای وفس، چهرقان، فرک ، شـهرستان تفرشو شـهرستان فراهانروستای گورچان بـه زبان تاتی صحبت مـینمایند. این روستاها بـه فاصله ۱۰۰ که تا ۱۲۰ کیلومتری شـهر اراک و در شمالیترین نقطه استان مرکزی واقع شدهاند. مناطق کوهستانی و خوش آب و هوا و شغل مردم روستاها کشاورزی، باغداری و دامداری هست که بـه دلیل مواجه شدن با کمبود آب و عدم توجه مسئولین بـه نیـاز مردم و نیروهای انسانی جوان، بـه شدت روستاها خالی از سکنـه مـیشوند و در شـهرهای مانند تهران، قم، اراک، کرج و… سمـینمایند. همچنین درون لهجه اراکی قدیم واژههای تاتی مثل چنـه (چرا) برار (برادر) خوسبیدن (خوابیدن) ملوچ (گنجشک) گل (آویزان) بوویـه (پدر) و … بسیـار دیده مـیشود. در شـهرستان زرندیـه بخش خرقان روستاهای الویر و ویدر بـه زبان تاتی سخن مـیگویند.
- استان زنجان
شـهرستان طارم ٨ روستا بـه نامهای سیـاه رود ، باکلور، هزاررود ،بندرگاه، چرزه ، جمال آباد ، قوهیجان و نوکیـان تات زبان هستند کـه این روستاها درون دهستان درام واقع شدهاند. درون شـهرستان ایجرود بخش حلب روستای باستانی خوئین نیز بـه تاتی سخن مـیگویند.
- استان خراسان شمالی
در شـهرستان اسفراین روستای های ادکان، بیدواز و درون شـهرستان بجنورد بخش گرمخان روستای های قلعه محمدی، گیفان پایین، گیفان بالا، مـیانزو، رزقانـه و درون شـهرستان جاجرم بخش جلگه شوقان ، شـهر سنخواست و روستاهای دوبرجه ، طبر ، کرف ، خراشا ، غمـیطه، جربت اسلام آباد، ارک و اندقان، درون شـهرستان شیروان روستای های برزل آباد، گلیـان، برزلی بـه تاتی صحبت مـیکنند. درون این مناطق، لهجه تاتی، زبان اصلی مردم هست و درون برخی روستاها، تاتها همراه با سایر اقوام و به ویژه با کردها زندگی مـیکنند. تاتهای ساکن بجنورد شامل طوایف گیفانی، گلیـانی، گرمـهای، جاجرمـی، رازی، سنخواستی، خراشاهی، جربتی، کرفی، طبری، فیروزهای، آساکی (پارتی)، اردغانی، بیدوازی، روئینی، مشـهد طراقی و برخی طوایف خاوری است. برخی همچون ملک الشعرای بهار بر این عقیدهاند کـه اصطلاح تات درون شمال خراسان برگرفته و تغییر یـافته اصطلاح «تازیک» یـا «تاجیک» هست که بعد از حمله اعراب بـه شمال خراسان ابتدا از سوی ایرانیـان بـه اعراب و سپس از سوی اقوام ترک بـه فارس زبانان اطلاق شدهاست.
گویشهای گروه زبانی تاتی
دونالد ال.استیلو (۱۹۸۱: ۱۳۸–۱۴۱) زبانـهای تاتی و تالشی را درون یک گروه قرار داده است؛ و، آن را گروه زبانی تاتی- تالشی (Tatic) نامـیده است. وی گونـه (گویش و لهجه)های گروه زبانی تاتی را بر اساس معیـارهای زبانی و قومـی و نزدیکی جغرافیـایی درون ۱۰ گروه جای داده است. هم آن گونـه کـه دیده مـیشود گروه ۲، گونـههای زبان تالشی است:[۲۷]
- گروه ۱: گونـههای گروه هرزنی-دیزماری
- گروه ۲: گونـههای گروه تالشی
- گروه ۳: گونـههای گروه منطقه خلخال درون استان اردبیل
- گروه ۴: گونـههای گروه طارمـی-کباته ای
- گروه ۵: گونـههای گروه منطقه خوئین استان زنجان
- گروه ۶: گونـههای گروه تاتی جنوبی (در آثار دکتر یـارشاطر)
- گروه ۷: گونـههای گروه شمال و شمال خاوری قزوین
- گروه ۸: گونـههای گروه الویر و ویدر درون نزدیکی ساوه درون استان مرکزی
- گروه ۹: گونـههای گروه وفس و اطراف آن درون منطقه اراک استان مرکزی
- گروه ۱۰: گونـههای گروه رودبار (زیتون، الموت، طالقان) درون دره شاهرود و سفیدرود کـه در حال تغییر بـه زبانـهای کرانـه کاسپین
مقایسه گویشهای مختلف تاتی[۲۸]
فارسی تاتی تاکستان تاتی سگزآباد تاتی ابراهیمآباد تاتی اردبیلک تاتی زیـاران تاتی طیخور بچه، کودک zārin/bālāبالا/زارین zāru
زارو zāru
زارو vača
وچه eyāl
عیـال vača
وچه پشت بام bon
بُن bun
بون bön
بون bom
بوم bum
بوم bum
بوم دست bāl
بال bāl
بال bāl
بال bāl
بال bāl
بال bāl
بال تیز tij
تیج tij
تیج tij
تیج tij
تیج tij
تیج tij
تیج xāke
خواکه xuača
خواچه xuāka
خوآکه xāxor
خاخور xoār
خُوآر xoār
خُوآر دسنماز dasnemāz
دسنماز dasta māz
دست ماز dasnemāz
دسنماز dasnemāz
دسنماز dastnemāz
دست نِماز dastnemāz
دست نِماز کدبانو keyvuniye/kalöntare zeyniye
کلُونتَره زینیـه/کیوونیـه čeybonua
چی بنوه keyvānu
کیوانو keyvānu
کیوانو kalentar/xojirezen
خوجیره زِن/کلنتر xojirezen
خوجیره زِن عدس marjömake
مرجومکه marjeva
مرجوه marjeva
مرجوه marju
مرجو marju
مرجو marju
مرجو آرام، دنج dinj
دینج dinj
دینج dinj
دینج dinj
دینج dinj
دینج dinj
دینج فریـاد harāy
هرای harāy/qia
قیـه/هرای harāy/qeya
قیـه/هرای harāy/qiyu
قیو/هرای qālmeqāl/harāy
هرای/قال مِقال hara
هَرَه فارسی پهلوی اوستایی تاتی تاکستان تاتی سگزآباد تاتی ابراهیمآباد تاتی اردبیلک تاتی زیـاران تاتی طیخور سگ sege span asbe/māččiye
ماچیـه/اَسبه asba
اَسبه asba
اَسبه sag
سگ sayg/māčča
ماچه/سَیگ sayg/māčča
ماچه/سَیگ استخوان ast/xastak ast esqonj
اسقُنج xasta
خسته xasta
خسته esdeqān
اسدقان hasta
هَستَه hasta
هَستَه دروغ drog/droo droj duru
دورو deru
درو doru
دُرو duru
دورو duru
دورو duru
دورو سوزن darzik/darzi dereza darzone
درزُنـه darzena
درزنـه darzena
درزنـه darzan
درزَن darzen
درزِن darzen
درزِن چهره čihr/čihrak dim
دیم dim
دیم dim
دیم dim
دیم dim
دیم dim
دیم داماد zāmāt zāmātar zomā
زُما zummā
زوما zeymā
زیما zāmā
زاما zāmā
زاما zāmā
زاما خانـه katak kata kiye
کیـه čia
چیـه kia
کیـه xāna
خانـه xāna
خانـه xāna
خانـه مرد mart mereta mardak
مردک miarda
مـیرده miarda
مـیرده merdi
مِردی mardek
مَردِک mardek
مَردِک بره varrak vare
وَره vara
وره vara
وره vara
وره vara
وره vara
وره عروس vazyok vaze veye
ویـه veya
ویـه veya
ویـه arus
عروس ayris/eris
عریس/عَی ریس ayris/eris
عریس/عَی ریس بینی vinik vaenā vinniye
وینیـه venia
ونیـه venia
ونیـه vini
وینی vini
وینی vini
وینی گرگ gurg vehraka varg
ورگ varg
ورگ varg
ورگ verg
وِرگ gurg
گورگ gurg
گورگ
در گویش اسفروینی
برخی از واژههای زبان تاتی بـه گویش اسفرورین (از توابع شـهرستان تاکستان درون استان قزوین)
- کجا: کوآ / kuặ/ کجا:اکو
- آنجا: بورَ /Bura/ آنجا:براء
- برف: وارَ /vara/ برف :ور
- پدر: پیـه /piya/ پدر: ببه
- مادر: مایَه /mặya/ مادر: ما. یـا (ننـه)
- برادر: برا /Bərặ/ برادر :برا
- : خاک (Khak) : خؤ
- پسر: پور (Pura) پسر: کوته
- : تیتی (Titi) :کیله
- من: اَز (Az)
- تو: ته (Ta)
- ما: آما (Ama)
- شما: شما (Shema)
- او (مؤنث): آیَه (Aya)
- او (مذکر): آندا (Anda)
- مرا: چمن (Chemen)
- تو را: اِشت (Eshte)
- پریروز: اَپِری (Aperi)
- دیروز: اَزیر (Azira)
- امروز: آرو (Aru)
- فردا: سابا (Saba)
- پسفردا: پسرا (Pesara)
- خانـه: کی یـه (Kiya)
- حیـاط: کِلاگا (Kelaga)
- باغ: رَز (Raz)
- بیرون: بَر (Bar)
- بالا: جُر (Jor)
- کفش: چُستُه (Chosto)
- قاشق: کَنچه (Kanche)
- گربه: مَرچین (Marchin)
- سگ: اَسبه (seba)
- مرغ: کرگ (Karg)
- تخممرغ: کرخا (Karkha)
- دارم: دیرم (direm)
در گویش سگز آبادی
برخی از واژههای زبان تاتی بـه گویش روستای سگزآباد (از توابع شـهرستان بوئینزهرا استان قزوین)
- خانواده
- خانـه: چیَ
- پدر: دَدَ (dada)
- مادر: مایَ (maya)
- پسر: فِر (fer)
- : تی تی (titi)
- : خاچَ (khcha)
- برادر: برا (bera)
- برادر زن: زن برا
- زن: زن خاجه
- مادر زن: زن مایَه
- پدر زن: زن پیـه
- مادر بزرگ: پیلَه مایَ
- عروس: وِیـه
- داماد: زوما
- مـیوه
- سیب: اَسواَ
- خربزه: چالیچَه
- گلابی: اَنبری
- هندوانـه: هَندونـهَ
- زردآلو: شِلونیکَ
- انگور: اَنجروَ
- زمان
- امروز: آرِو
- دیروز: اَزیرَ
- پری روز: پَریرَ
- فردا: صَبا
- پس فردا: سَرا
- پسین فردا: پَرچینی
- پسون فردا: بعد پَرچینی
- ظهر: نمِرو
- غروب: دَمِ شوم
- شب: شؤ
- جانور
- گربه: مَرچین
- سگ: اَسب
- : چاروا
- گاو: گُئوَ
- گرگ: وَرگ
- مرغ: کَرگَ
- خرگوش: خَروش
- گنجشک: گُئوش
- کیوتر: کُؤتر
- پوشاک
- شلوار: شالوار
- پیراهن: شوی
- کفش: پوجار
- کمربند: قیش
- آب و هوا
- برف: فرف
- باران: وارون
- تگرگ: تی اَرس
- صفت
- کوچک: قیجل (ghijel)
- بزرگ: پیل (pil)
- خوب: خار (khar)
- بد: پیس (pis)
- اشاره
- این: جِم (jem)
- کجا: چوآ (choa)
- اینجا: اِندیـا (endia)
- جهات
- بالا (زبر): جوئر
- پائین (زیر): جیرا
- جلو: پَرون
- عقب: پَسا
- وسط: مونینجا
- ضمایر
- من: اَ (a)
- تو: تَ (ta)
- او :آ (a)
- ما: اَما (ama)
- شما: اماهاین، شما (emahayn,shema)
- آنـها: آهاین (ahayn)
در گویش شالی
برخی از واژههای زبان تاتی بـه لهجهٔ شـهرشال (استان قزوین)
- خانواده
- پیَه = پدر
- مایَ = مادر
- برا = برادر
- خاکه =
- تتی =
- پورَ = پسر
- مـیوه
- رَز = باغ انگور
- چالج = شالی
- جانور
- جیلی = جوجه
- مرچینـه = گربه
- پاجار = کفش
- صفت
- خواریش = خوبی؟
- نمونـه جمله
- بی = بیـا
- بشـه = برو
- کاگو بیش = کجا بودی؟
- بی کیـه؟ بفرمایید منزل.
- چنـه = چرا، به منظور چه؟
نمونـه فعلهای تاتی تاکستان[۲۹]
رساندن arasendon
رسیدن arasesan
افتادن ikatan
انداختن ijayntan
نشستن neštan
خرد - ریز benjaton
ب berian
ریسیدن reštan
دیدن vintan
رفتن šian
اجازه - امکان aštan
آمدن omian
آوردن aydan
شیر خوردن از مادر (حیوانات) šet axardan
شیر بـه بچه حیوانات bočobāndon
نگه داشتن - متوقف nia daštan
خواباندن boxosondan
خوابیدن xotan
مردن mardan
دوشیدن došesan
دوختن dotan
گفتن vātan
زیر دندان خرد bukurujoston
کشتن - ذبح bukušton
ساییده شدن busunoston
شکستن beškeston
شکاندن šekastan
ریختن - بـه زمـین ریختن ikardan
با دست فشردن bošqāloston
شستن šurdan
قطع bosāndon
قطع شدن - جدا شدن bososton
ساییدن - آسیـاب bossovoston
جا انداختن - درون جای خود قرار der antay
واژگون agardenesan
خاموش ikoštan
پاشیدن opātan
گرفتن igatan
نـهادن (بر جایی نـهادن) nayan
گذاشتن بـه زمـین همراه با رها hārengaton
گم شدن (غیرقابل پیدا شدن)avir abian
پرتاب ijayntan
عقب افتادن peykaton
جلو افتادن piš ikatan
در جلوی خود نگهداشتن pišgatan
رها sarādāyan
از بین بردن - برانداختن varengatan
برگرداندن - بازگرداندن vegardāndon
برگشتن vegardoston
velišton
برداشتن vigiton
برگشتن agar desan
باد خرمن - افشاندن خرمن vošāndon
با دست زیر و رو voškaloston
د - پاره vozarāndon
وفسی
این گویش درون منتهیالیـه حدود مرزی استان مرکزی با استان همدان، درون شمال شـهرستان اراک استفاده مـیشود؛ درون روستای وفس و سه روستای همجوار، یعنی چهرقان درون غرب و فرک و گورچان درون شرق. این مناطق تقریباً درون یک خط فرضی واقعند کـه احتمالاً حدود ۲۵۰۰۰ نفر از مـهاجرین و ساکنین این روستاها بـه این لهجه سخن مـیگویند؛ البته درون گویش این روستاها بهطور جزئی تفاوتهایی مشاهده مـیشود ولی اصل و مبنای آنها یکی است. این روستاها جمعیت ساکن فعلی آنها حدود ده هزار نفر است.
لهجه وفسی کـه به «وُوسی» موسوم هست بنا بـه آنچه پژوهشگران گفتهاند، لهجهای از تاتی است. ابراهیم دهگان درون کتاب فقه اللغه درون ضمن معرفی وفس و واقعه کشتار جمعی آن، گویش وفس را ‹‹ یکی از لهجههای قدیم پارسی باستان و شاخهای از تاتی ›› مـینامند.[۳۰] دکتر معین درون جلد چهارم فرهنگ خود تحت عنوان ‹‹ وفسی ››(Vafsi) منسوب بـه وفس، لهجه اهالی وفس نام مـیبرند.[۳۱] آقای افتخار زاده درون کتاب گزیدهای بر دیوان همافر عراقی وفسی از قول نامبرده مـینویسد: «نامبرده زبان خویش را تاتی خوانده است.»[۳۲] و همچنین درون مجله «ایران کوده» م. مغدم کـه دربارهٔ گویش دلیجان، آشتیـان و وفس بحث کرده، لهجه وفس را تاتی خوانده است.
در فهلویـات باباطاهر همدانی کلمات مشابه زیـادی با گویش وفسی وجود دارد کـه به نمونـههایی اشاره مـیشود:
- «دیرم» (دارم): تن محنت کشی دیرم خدایـا، دل حسرت کشی دیرم خدایـا
- «ته» (تو): بی ته یـارب بـه بستان گل مرویـا
- «وینم» (ببینم): گرم دسترس نبی آیم ته وینم
- «بَسُم» (بشوم، بروم): بسم آنان بوینم کـه ته وینند
- «بوره» (بیـا): دمـی بوره بوین حالم ته دلبر
- «سوته» (سوخته): بوره سوته دلان با ما بنالیم
- «واتنی» (گفتنی): بـه درد دل مو واتنی نـه
عمارلویی
گویشوران تاتی عمارلو درون روستاهای کوهستانی کرانـه شاهرود و سفیدرود زندگی مـیکنند. روستاهایی از عمارلو کـه به گویش تاتی صحبت مـیکنند:
برهسر * لیـاول علیـا * پاکده * پارودبار * سنگرود * داماش * گوورد * یکنم * آیینـه دیـه * بیورزن * اسکابن * انبوه * خرمکوه * کلیشم * لایـه * ناوه نواخان لایـه * نواخان ناوه * نودیـه * ویـه * جیرنده
گویش تاتی عمارلو، یکسانی زیـادی با زبان پهلوی نشان مـیدهد:
- تاتی: خوجچیر = پهلوی: حوچیر، حوژیر = پارسی: خوش چهره، خوش گل، زیبا. نمونـه: چه خوجچیرَ بی؟! = چه خوشگل شده؟!
- تاتی: پیلّه = پهلوی: پیل = پارسی: بزرگ. نمونـه: آشآن پیلّه بیبین. = اونا بزرگ شدن.
- تاتی: بیشیَن = پهلوی: بشدن = پارسی: رفتن. نمونـه: اَما بیشیم. = ما بریم.
- تاتی: زوؤان = پهلوی: زوؤان = پارسی: زبان، زبون. نمونـه: مُنی زوؤان دِ بوگوتی. = از زبون من گفته.
- تاتی: زیندَگی = پهلوی: زیندَگی = پارسی: زِندِگی. نمونـه: اَما زیندَگی نُکُدیم. = ما زندگی نکردیم.
- تاتی: نآم = پهلوی: نآم = پارسی: نام. نمونـه: آنی نام اسفندیـار بِه. = اسمش اسفندیـار بود.
- تاتی: دیـه = پهلوی: دیـه = پارسی: دِه. نمونـه: جیریندیـه دِ بِیمـین. = از جیرنده اومدن.
- تاتی: سرشب = پهلوی: سرشب = پارسی: عصر. نمونـه: سرشب بازار دِبَست. = عصر بازار تعطیل کرد.
خطری کـه این گویشها را تهدید مـیکند، مـهاجرت ساکنان این روستاها بـه شـهر و تغییر زبان نسل نو کـه در شـهرها زاده و بزرگ مـیشوند است.
ویژگیهای دستوری
هجا
هجا درون گویش تاتی همانند زبان فارسی یک رشته آوایی پیوسته هست که از یک واکه و یک که تا سه همخوان تشکیل مـیشود. واکه هسته هجا را تشکیل مـیدهد و همخوان اطراف و حواشی آن را. از آنجا کـه در این گویش همزه آغازی یک واقعیت آوایی است، هجاهایی درون این گویش یـافت مـیشوند کـه بدون صامتاند، یعنی مصوتها، درون موقعیتهای آغازی، مـیانی و پایـانی یـافت مـیشوند.[۳۳]
ارتباط با زبانهای شمالی
تاتی از زبانهای ایرانی شمال غربی هست و با زبان تالشی بسیـار نزدیک است. تاتی و تالشی از هم متاثرند، اما مقدار این تأثیر درون مناطق مختلف متفاوت است. شدت نزدیکی این دو گویش با یکدیگر عاملی به منظور مخفی ماندن حدود و ثغور جغرافیـای زبانی این دو شدهاست، چنانکه گاه گونـههای تاتی درون دل تالشی، و گونـههایی تالشی درون دل تاتی یـافت مـیشوند. ویژگیها و مؤلفههای مـهم زبانی خاص تاتی و تالشی، سابقه ارتباط این دو منطقه با هم، ارائه شواهد و مثالهایی درون چند بخش آوایی، ساختواژی، و واژگانی، و بررسی ملاحظات جغرافیـایی منطقه مؤید این مدعاست.[۳۴]
مقایسه تالشی با گویشهای مختلف تاتی
فارسی تالشی آستارا تاتی تاکستان تاتی سگزآباد تاتی ابراهیمآباد تاتی اردبیلک تاتی زیـاران مازندرانی ساری پایین jinaجینـه jir
جیر jirā
جیرا jirā
جیرا jir
جیر jir/jirā
جیرا/جیر jir
جیر پدر dādā
دادا dādā
دادا dada
دده dada
دده dādā/piyar
پییر/دادا dada/piyar
پییر/دده piyar
پییر تلخ tel
تِل tal
تل tal
تل tal
تل tal
تل tal
تل tal
تل kela
کِلَه titiye
تیتیـه titia
تی تیـه titia
تی تیـه detari
دتری detar
دتری deter
دتر دیوانـه tur
تور tur
تور tur
تور tur
تور tur
تور tur
تور tur
تور زن žen
ژِن zeyniye
زینیـه zania
زنیـه zania
زنیـه zen
زِن zenek
زنک zena
زِنا سفید ispi
ایسپی isbi
ایسبی esbi
اسبی sebi
سبی sivid
سوید isbi
ایسبی isbe
اِسبه مرغ kāg
کاگ karke
کرکه čarga
چرگه karga
کرگه kerg
کرگ kerg
کرگ kerg
کرگ نردبان serd
سِرد aselte
اَسلته sorda
سورده sorda
سورده palkān/palkāna
پلکانـه/پلکان kati
کاتی چهره dim
دیم dim
دیم dim
دیم dim
دیم dim
دیم dim
دیم dim
دیم
نقش زبان تاتی درون جنگ ایران و عراق
در جنگ هشت ساله ایران و عراق زبان تاتی نقش تعیینکننده ایی درون پیروزی اطلاعاتی ایران ایفا نمود؛ ضداطلاعات ارتش عراق با شنود مکالمات بیسیم چیهای ایرانی متوجه تحرکات و برنامـههای عملیـاتی ارتش و سپاه ایران مـیشدند و نیروهای ایرانی از هر کدام از گویشـها و زبانـهای ایرانی به منظور مکالمات بیسیم چیها استفاده مـینمودند، توسط استخبارات و ضد اطلاعات ارتش بعث عراق شنود و ترجمـه مـیشد؛ که تا اینکه از گویشوران زبان تاتی درون دو سوی بیسیمهای نیروهای ایرانی استفاده شد و ارتش بعث عراق و هیچیک از همپیمانانش که تا پایـان جنگ نتوانستند هیچکدام از مکالمات اطلاعاتی عملیـاتی ایران را رمزگشایی نمایند این بیسیم چیها از دو روستای وفس و چهرقان استان مرکزی انتخاب شده بودند؛ درون سال ۱۳۷۰ و سه سال بعد از پایـان جنگ، سپهبد امـیر صیـاد شیرازی فرمانده وقت نیروی زمـینی ارتش ایران با حضور درون این دو روستا و افشای این موضوع، از مردم و شـهدای این دو روستا قدردانی کرد[۳۵]
نمونـههایی از نسخههای خطی بـه زبان تاتی
نسخهای خطی بـه زبان تاتی
نسخهای خطی بـه زبان تاتی
نسخهای خطی بـه زبان تاتی
نسخهای خطی بـه زبان تاتی
معرفی چند کتاب کـه در مورد زبان کهن تاتی بحث کردهاند
- Donald L.Stilo (Vasfi and Tati & Taleshi book).jpg
کتابی با عنوان « گرامر وفسی - تاتی»؛ تز دکترای پروفسور دونالد ال. استیلو درون سال ۱۹۷۱. کـه منبع تمامـی کتابهای تازه چاپ درمورد زبان تاتی، درون ایران و جهان است.
جستارهای وابسته
- تاتهای ایران
- زبان تاتی قفقاز
- زبانهای کاسپین
- زبان تالشی
پیوند بـه بیرون
- مسئله تات و تاتی درون ایران
- زبانهای تاتی
- روستای کجل، وارث زبان تاتی
- تاتی و تالشی، بازماندهٔ زبان ماد
پانویس
منابع
- زبانشناسی - دکتر فره وشی - انتشارات دانشگاه تهران
- تاتی و هرزنی - عبدالعلی کارنگ - ۱۳۳۳ - تبریز - ناشر واعظ پور
- جستاری درون زبان تاتی، نوشته: علی محمدآقاعلیخانی
- نوشتار: پراکندگیِ «تات»ها درون تاکستان و بوئین زهرا، نوشته: عباس رحمانی
- علیجانزاده، حسین. زبان کویر (کتاب اول). حسین علیجانزاده، ۱۳۷۲. شابک ۹۷۸-۶۰۰-۶۴۴۰-۶۱-۳.
- یکسال درون مـیان ایرانیـان (سفرنامـه) ادوارد براون
[زبان تاتی ایران - ویکیپدیـا، دانشنامـهٔ آزاد تا ته تو تت]