پرش بـه ناوبری پرش بـه جستجو
اسلام، روش بستن روسری کوردی دینی یکتاپرستانـه[۱][۲] و ابراهیمـی است.[۳][۴] به پیروان اسلام «مسلمان» مـیگویند.[۵] هماکنون اسلام از دید شمار رسمـی پیروان، درون جایگاه دومِ جهان جای دارد.[۶]
مسلمانان براین باورند کـه خداوند، قرآن را بـه محمد از طریق فرشتهای بـه نام جبرئیل فرو فرستاده است. روش بستن روسری کوردی بـه باور مسلمانان خدا بر بسیـاری از پیـامبران، وحی فرستاده و محمد آخرین آنان است. روش بستن روسری کوردی مسلمانان محمد را اعادهکننده ایمان توحیدی خالص ابراهیم، موسی، عیسی و دیگر پیـامبران مـیدانند و معتقدند کـه اسلام کاملترین و آخرین آیین الهی است.[۷][۸]
به نوشته پل فن، اسلام بـه معنی تسلیم درون برابر خداست. اسلام دین قانون و عمل است، نـه ریـاضت و رهبانیت. تشویق بـه کمک بـه فقیران مـیکند ولی تشویق بـه ترک دنیـا نمـیکند. اسلام از خواری و قمار منع مـیکند و مسلمانان موظف هستند از خوردن غذای حرام خودداری کند. مسلمانان مـیتواند مستقیماً با خدا راز و نیـاز کند و لزوماً نیـازی بـه واسطه فیض نیست. مسجد تنـها مکان تجمع هست و مانند کلیسا دارای قدرت مذهبی نیست. اسلام، برخلاف یـهودیت، بعد از ظهور بـه سرعت دینی جهانی مـیشود و مردم را بـه مسلمان شدن تشویق مـیکند، ولی اصرار زیـادی بر مسلمان ندارد.[۹]
اسلام نسبت بـه ادیـان اصلی و پرجمعیت دنیـا جدیدترین دین هست و حدود یک مـیلیـارد و هشتصد مـیلیون نفر پیرو دارد کـه دومـین دین پرجمعیت دنیـا بهشمار مـیآید.[۱۰] اسلام سریعترین دین از لحاظ گسترش و رشد درون مـیان ادیـان دنیـا است. گستره جغرافیـایی اسلام از غرب آفریقا که تا جنوب شرق آسیـا است، همچنین جوامع اقلیتهای مسلمان نیز درون سرتاسر جهان پراکنده هستند. اسلام دومـین یـا سومـین دین پرجمعیت درون اروپا و قاره آمریکا مـیباشد.[۱۱]
نشان
هلال ماه و ستاره (گاهی چندین ستاره) یک نشان باستانی هست که طی دهه ۱۹۵۰ که تا ۱۹۶۰ مجدد بـه عنوان نماد اسلام یـا جامعه اسلامـی شناخته شد. این نشان درون پرچم بسیـاری از کشورهایی کـه اکثریت مسلمان هستند همچون ترکیـه، آذربایجان، مالزی، الجزایر، لیبی، تونس، موریتانی، پاکستان، سلطنت اچیـه (en) درون اندونزی و پرچم عثمانی و نشان بسیـاری از گروهها و اتحادهای اسلامـی مانند اتحاد عربی مغرب (en) و امت اسلام وجود داشته یـا دارد و بر نوک منارهها و گنبدهای اسلامـی نیز نصب مـیشود. این نشان پیش از اسلام نیز وجود داشتهاست و ریشـه آن بـه قرن ششم پیش از مـیلاد مسیح و اطراف اسرائیل باستان و موأب برمـیگردد و در پیکرنگاری سومری رایج بودهاست. این نشان پیش از اسلام بر روی سکه بیزانتیوم (استانبول کنونی)، سکههای رومـی و ساسانی نیز ضرب مـیشده است. هفتم اکتبر ۱۹۵۱ زمانی کـه قانون اساسی لیبی این نشان را برمـیگزیند هلال ماه را یـادآور تقویم هجری قمری و ستاره را نشان راه روشن و پشت سر گذاشتن تاریکی اعلام کرد.[۱۲]
واژهشناسی
اسلام درون زبان عربی از ریشـه (س-ل-م) هست و معنی لغوی این ریشـه «سالم شدن» و «رهایی یـافتن از آفات» است.[۱۳][۱۴]واژه «سلام» نیز مشتق شده از همـین ریشـه است.[۱۵][۱۶] با توجه بـه معنی اسلام، «مسلم» (در فارسی: مسلمان) یعنیی کـه خدا را خالصانـه و بیریـا مـیپرستد و اختیـار خود را تسلیم امر و نـهی او مـیکند.[۱۷]
باورها
معارف اسلامـی بـه سه بخش کلی تقسیم مـیشوند:
- اصول عقاید: باورهای بنیـادین فکری (اصول دین یـا عقاید) کـه توحید، اساسیترین آنها است.
- اخلاق: توصیـههای اخلاقی کـه برخی از آنـها، عبارتند از:
- احکام فقهی: فرامـین عملی و عبادی کـه اساسیترین آنها (فروع دین یـا فقه اصغر) هستند. فرامـین عملی آداب، مناسک و عبادات را دربرمـیگیرد.
عقاید را درون علم کلام، احکام را درون علم فقه و اخلاق را درون علم اخلاق شرح و بسط مـیدهند.[۱۸]
اصول عقاید
از بنیـادیترین باورهای مسلمانان تحت عنوان اصول دین یـاد مـیشود. اصول دین نزد مسلمانان سه عدد هستند[۱۹] اعتقاد بـه هر کدام از این اصول، باورهایی را بـه عنوان زیر شاخه موجب مـیشود:
در مـیان این اصول آنچه ریشـه بقیـهاست، توحید مـیباشد، بهطوریکه دین شناسان مسلمان مـیکوشند که تا با اثبات آن بقیـه اصول و فروع را ثابت کنند[۲۰] شیعیـان علاوه بر این سه اصل، بـه عدل و امامت نیز بـه عنوان اصلهای چهارم و پنجم معتقدند.
اللهالله نام ویژهٔ خدای یکتا درون قرآن و نوشتارهای اسلامـی است. با این حال فارسیزبانان معمولاً از واژهٔ خدا استفاده مـیکنند. به باور مسلمانان خداوند درون اسلام بـه زبان اصلی کـه همان زبان عربی فصیح (زبان قرآن) هست ۱۰۰۱ نام دارد کـه یک نام خداوند، اسم اعظم است. بیشتر اسامـی خدا، درون اسلام، نشاندهندهٔ برتری مطلق است.[۲۱]
شناخت خداوند اصلیترین باور مسلمانان هست و همـین موضوع هست که این دین را درون مـیان سایر ادیـان ابراهیمـی متمایز ساخته. خلاصه باور مسلمانان بـه خدا را مـیتوان درون جملهای از قرآن دید[۲۲] کـه در آن گفته مـیشود:
ِ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَ هُوَ السَّمـیعُ الْبَصیر (ترجمـه: هیچ چیز همانند او نیست و او شنوا و بیناست)[۴۲–۱۱]
کـه در تفسیر آن از علی بن ابی طالب نقل شده کـه آن را توصیف قابل قبول خدا دانستهاست[۲۳] و مفسرین هم بـه تبعیت از وی گفتهاند: «این جمله درون حقیقت پایـه اصلی شناخت تمام صفات خدا هست که بدون توجه بـه آن بـه هیچیک از اوصاف پروردگار نمـیتوان پی برد»[۲۴]
شـهادتینپذیرش اسلام از سه روش امکان دارد: گفتن شـهادتین، با انجام کارهای ویژه مسلمانان، اسلام با پیروی از اعمال مسلمانان.[۲۵] شـهادتین: «اشـهد ان لا اله الا الله» و «اشـهد ان محمدرسول الله»
قرآنقرآن، کتاب مقدس مسلمان هست و بـه زبان عربی نوشته شدهاست، کـه طبق مندرجات آن و باور مسلمانان توسط وحی الهی بـه محمد فروفرستاده شد.
به اعتقاد مسلمانان «قرآن وحی نامـه اعجازآمـیز الهی است، کـه به زبان عربی واژه بـه واژه توسط فرشته وحی، جبرئیل امـین، از جانب خداوند و از لوح محفوظ بر قلب و زبان پیـامبر اسلام هم اجمالاً یکباره، و هم کمکم درون طول ۲۳ سال نازل شدهاست.»[۲۶]
این کتاب معتبرترین متن دینی نزد مسلمانان هست و مسلمانان آن را «معجزه» و «سند اثبات پیـامبری» محمد مـیدانند.[۲۷]
اغلب مذاهب اسلامـی بر درستی متن آن اتفاق نظر دارند و اختلافات درون نحوه خواندن متن، تفسیر و گاهی، ترتیب آن است. مـیزان این اتفاق نظر بـه اندازه ایست کـه شیعیـان دوازدهامامـی ایران و وهابیـان عربستان رسمالخط واحدی از قرآن را بهکار مـیبرند.[۲۸] مسلمانان روی بیخطابودن قرآن تأکید دارند.[۲۹] مفسرین اهل سنت بـه صورت تاریخی همواره معتقد بودند کـه آیـات قرآنی کـه در امروزه درون دست ما هست دقیقاً همان چیزی هست که محمد بیـان کردهاست و هیچگونـه تغییری اعم از حذف یـا اضافه درون آن صورت نگرفتهاست. مسلمانان قرآن را کتاب مقدس دین خود مـیدانند و از آن با القابی چون «کریم» و «مجید» یـاد مـیکنند. قرآن، خود را بـه عنوان «لوح حفاظت شده» ((به عربی: «اللَوح المحفوظ»)[۳۰]) مـیخواند.∗
خاتمـیت اسلاماز دیدگاه مسلمانان، اسلام خاتم ادیـان الهی است. خاتمـیت بـه این معناست کـه اسلام درون بر دارنده تمام آن مطالبی هست که حتما از طریق وحی به منظور انسان بیـان شود.[۳۱] {قرآن دین اسلام را بـه عنوان خاتم ادیـان الهی معرفی مـیکند:
- إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یـهْدِی لِلَّتِی هِی أَقْوَمُ.[۳۲]
یعنی اگر شریعت اسلام را درون یکسو و سایر شرایع آسمانی را کـه برای سراسر حیـات بشر درون دورانـهای گذشته مقدّر شدهاست درون طرف دیگری بگذاریم، شریعت اسلام از همـه آنها استوارتر هست که این خود معنی خاتمـیت و شریعت آخرین است.[۳۳]
- قُلْ إِنَّنِی هَدانِی رَبِّی إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ دِیناً قِیماً مِلَّةَ إِبْراهِیمَ حَنِیفاً وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکِین.[۳۴]
به جهانیـان بگو: پروردگار مرا بـه راهی راست رهبری فرموده و آن دینی هست قیم و زوالناپذیر کـه بنیـادش از همان سنت و رویـه ابراهیم است.[۳۵] در سوره بینـه بعد از آنکه مـیفرماید "مشرکین دست از عقیده باطل خود برنمـیدارند جز آنکه فرستاده خدا با آیـات و بینات فرا رسد و آیـات کتاب قیم را برایشان بخواند. اینان دستوری ندارند جز آنکه خدای را با نیت پاک پرستش کنند، نماز بخوانند و…، مـیفرماید: ذلِکَ دِینُ الْقَیمَة.[۳۶] این آیین –اسلام- دینی هست قیم و زوالناپذیر.[۳۷]
- در سوره آل عمران:
وَ مَنْ یبْتَغِ غَیرَ الْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِین.[۳۸] هر کـه جز آیین اسلام درون جستجوی آیین دگر آید، که تا اید و انقراض جهان از او پذیرفته نیست و بروز رستاخیز از زیـانکاران است.[۳۹]
- در سوره مائده:
الْیوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِیناً.[۴۰] امروز کـه پیـامبر اسلام عهدهدار هدایت بشر است، دین را به منظور شما تکمـیل و نعمت را به منظور شما تمام کردم، و خشنودم کـه برای همـیشـه بر دین اسلام باقی باشید.[۴۱] روشن هست که آیـات فوق آیین اسلام را پابرجاترین راه هدایت و دین قیم و زوالناپذیر و گرویدن بـه غیر آن را که تا انقراض جهان غیرقابلقبول دانسته و او را کمال و بلوغ دیـانت و تمام نعمت معرفی کردهاست.
- در روایـاتی از بزرگان اسلام: نیز بـه ابدیت آیین اسلام تصریح شدهاست از جمله علی بن ابیطالب گوید:
إِنَّ هَذَا الْإِسْلَامَ دِینُ اللَّهِ الَّذِی اصْطَفَاهُ لِنَفْسِهِ… ثُمَّ جَعَلَهُ لَا انْفِصَامَ لِعُرْوَتِهِ وَ لَا فَکَّ لِحَلْقَتِهِ وَ لَا انْهِدَامَ لِأَسَاسِهِ وَ لَا زَوَالَ لِدَعَائِمِهِ وَ لَا انْقِلَاعَ لِشَجَرَتِهِ وَ لَا انْقِطَاعَ لِمُدَّتِهِ[۴۲]}[۴۳] اسلام همان آیینی هست که پروردگار بزرگ آن را درون مـیان ادیـان برگزیده و قوانین آن را بـه اندازهای استوار فرموده کـه دستاویز آن پایـان ناپذیر و حلقهاش گسستنی نیست. اساس و بنیـادش انـهدام نمـیپذیرد و ارکانش زایل و نابود نمـیگردد. درختش هرگز از ریشـه بیرون نیـاید [این چنین] مدنش نیز هیچ وقت پایـان نمـیپذیرید.[۴۴]
فروع عملیـه
تقویم و اوقات شرعیاوقات شرعی، بـه زمانـهای مشخص و دقیقی از شبانـه روز، گفته مـیشود کـه شخص دیندار، درون آن زمانها، رفتار دینی زماندار خود را انجام مـیدهد. محاسبه دقیق زمانهای شرعی، از دیرباز، نزد منجمان، رایج بودهاست.
اذاناهل سنت، عقیده دارند کـه نخستین بار، اذان درون مدینـه خوانده شد و حمزه این پیشنـهاد را بـه محمّد داد. درون حالی کـه برخی دیگر، طبل، بوق یـا زنگ را به منظور دعوت مردم بـه نماز، پیشنـهاد کرده بودند. اهل سنت، همچنین بر این باور هستند کـه بعضی عبارات اذان، مانند «الصلوة خیر من النوم» را عمر بن خطاب افزودهاست.[۴۵] این درون حالی هست که شیعیـان اذان را عبادتی مـیدانند کـه از جانب خدا تعیین گردیده و تغییر درون جملات اذان را بدعت مـیدانند، شیعیـان همچنین از لفظ اشـهد ان علی ولیالله و اشـهد ان علی حجتالله درون اذان استفاده مـیکنند ولی هیچ دلیلی از پیـامبر مبنی بر کاربرد این الفاظ درون نماز ثابت نشده است[۴۶] همچنین عقیده شیعه این هست که محمّد پیش از هجرت، به منظور تمام نمازهای واجب خود، اذان مـیگفتهاست.[۴۷] درون ایران، اغلب اذان را درون آواز بیـات ترک درون گوشـه روحالارواح مـیخواندهاند. درون مراسم تعزیـه، اگر اذان گفته شود، بـه آواز کردی است.[۴۸] اولین اذان سال درون یکم هجری و در مدینـه بود. درون مسند ابوداود بـه اسناد صحیح از عبدالله پسر زید پسر عبد ربه انصاری آمده کـه او به منظور اولین بار پیشنـهاد اذان را بـه محمد داده و محمد از او پذیرفتهاست.[۴۹]
تاریخ اسلام
محمد
ابوالقاسم محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب بن هاشم (۵۷۰ - ۶۳۲)، بنیـانگذار و پیـامبر دین اسلام است.[۵۰][۵۱] دربارهٔ زندگی محمد گزارشهای فراوان و روشنی درون متون تاریخی آمدهاست، ولی مانند هر شخصیت مـهم تاریخی پیش از دنیـای مدرن، تمام جزئیـات زندگی او مشخص نیست. از اینروی کـه محمد، از تأثیرگذارترین شخصیتهای تاریخ بشری است؛ زندگانی، اعمال و افکار او درون طی قرنها، بین موافقان و مخالفانش محل اختلاف و منازعه بودهاست. درون دوران جوانیاش، او را امانتدار مـیدانستند و «محمد امـین» خطاب مـید.[۵۲]
در قرون وسطی، محمد درون تصور عمومـی غربیـان بت یـا خدایی پنداشته مـیشد کـه توسط مسلمانان پرستیده مـیشود. بعد از اصلاحات پروتستانی، تصور غرب از محمد تغییر کرد، و در نگاه عمومـی آنان بـه شخصی متقلب، مکار و خودخواه تبدیل شد.[۵۳]
پیش از پیـامبریدر جوانی همراه گروهی از جوانان قبایل دهگانـه مکه، درصدد برآمده بودند که تا با ایجاد گروهی از پاسبانهای داوطلب، اجازه ندهند که تا حق ستمدیدگان توسط ستمکاران پایمال شود. نام پیمان این نیروهای داوطلب حلفالفضول (پیمان جوانمردان)، و محمد از شمار مؤسسان آن بود. او بـه این موضوع، کـه در جوانی درون چنین نیرویی عضویت داشتهاست افتخار مـیکرد.[۵۲]
پیـامبری درون مکهخدیجه همسرش، نخستینی بود کـه به وی ایمان آورد و پس از وی علی بن ابیطالب پسر عمو، و زید بن حارث پسر خواندهاش. شیعیـان بر این باورند کـه طبق اسناد و مدارکی؛ محمد بارها درون معرض عموم علی را بـه عنوان جانشین خود انتخاب کرده کـه از مـهمترین این اسناد بـه «زمان دعوت از نزدیکان» (عشیره الاقربین)، و به آخرین سفر حج درون غدیر خم اشاره مـیکنند و مـیگویند کـه در آن زمان حتی عمر و ابوبکر و دیگر صحابه با علی بیعت کردهاند. سنیها این قضیـه را منکرند، ولی علی را نیز همچون دیگر صحابه محترم مـیشمارند.[۵۴][۵۵][۵۶][۵۷] و نیز گفته مـیشود کـه جعفر ابن ابوطالب، زید (تنـها مسلمانی کـه بجز محمد، نامش درون قرآن آمده)، ابوذر، ابوبکر و زبیر نیز از زمره دیگر نخست ایمان آورندگان بـه اسلام بودند.[۵۸]
اولین مسلمانان
پس از شخص محمد امـین پیـامبر اسلام اولین زن، خدیجه همسر وی، و اولین مرد، علی امام اول شیعیـان، و سپس ابابکر، زید بن حارث، اباذر غفاری، سعد بن ابیوقاص، لبابه حارث، عبدالرحمن بن عوف، ابوعبیده جراح، عبدالله بن مسعود، عمار بن یـاسر و سمـیه مادر وی، درون منابع با اختلاف درون پسی و پیشی ذکر شدهاند.[۵۹]
محمد که تا سه سال بعد از بعثت دعوت خود را آشکار نکرد. اولین گروهی کـه محمد آنها را آشکارا بـه اسلام دعوت نمود، بستگان خودش بودند.[۶۰] بعد از آن بـه کوه صفا رفت، و تمام قریش را بـه پذیرش اسلام فراخواند.[۶۱]
پس از مدتی سران قریش تصمـیم بـه مقابله با وی گرفتند. اولین اقدام آنها گفتگو با ابوطالب بود.[۶۲][۶۳][۶۴] سران قریش بعد از آنکه کمک خواستن از ابوطالب را بیهوده دیدند، تصمـیم بـه یـاری جستن از یـهودیـان مدینـه گرفتند، ایشان، سه سؤال را به منظور پرسش از محمد، مطرح د و گفتند اگر وی پاسخ را بداند، درون پیـامبری او شکی نیست. محمد درست زمانی کـه سران قریش احساس پیروزی مـید، پاسخ آن پرسشـها را داد.[۶۵][۶۶]
پیـامبری درون یثرب گاهشمار زندگی محمد درون مدینـه رویدادهای زندگی محمد درون مدینـه ۶۲۲ (آغاز) مـهاجرت بـه مدینـه (هجرت محمد) ۶۲۳ آغاز حمله مسلمانان بـه کاروانها «سریـه»سریـه الکدر ۶۲۴ نبرد بدر: مسلمانان بـه مکهایها حمله د
نبرد السویق، غنیمت گرفتن مسلمانان از ابوسفیـان
شکست و تبعید بنیقینقاع توسط مسلمانان
حمله بـه ذی عمرو
ترور خالد بن سفیـان، ابو رافع بن ابی الحُقَیْق، کعب بن اشرف، ابو عفک و عصماء بنت مروان ۶۲۵ غزوه احد: مکیـهایها مسلمانان را شکست مـیدهند
تلفات سنگین گروهای بن عمرو و رجیع اعزامـی از طرف محمد
نبرد حمرا اسد، مسلمانان توانستند دشمنشان را بترسانند و از حمله منصرفشان کنند
تبعید بنی نظیر توسط مسلمانان بعد از نبرد بنی نظیر
نبردهای نجد، بدر و دومـه الجندل ۶۲۷ نبرد احزاب
غزوه بنیقریظه، محاصره موفق بنیقریظه ۶۲۸ صلح حدیبیـه، دسترسی بـه کعبه
موفقیت مسلمانان درون تصرف پناهگاه خیبر ۶۲۹ نخستین سفر حج
حمله بـه امپراتوری روم شرقی و شکست مسلمانان: غزوه مؤته ۶۳۰ تصرف مکه توسط مسلمانان
نبرد حنین، پیروزی مسلمانان
نبرد طائف، درون ماه شوال روی داد و مسلمانان پیروز شدند ۶۳۱ تسلط بر بیشتر شبهجزیره عربستان ۶۳۲ حمله بـه غسانیـان: نبرد تبوک
آخرین حج محمد
مرگ درون ۸ ژوئن
- ن
- ب
- و
بر پایـهٔ روایتهای اسلامـی، قریشیـان به منظور کشتن محمد نقشـهای را طرح د. محمد بـه کمک علی ایشان را گمراه کرد، و به همراه ابوبکر از مکه بیرون رفت.[۶۷] بـه این سان، درون سال ۶۲۲ مـیلادی (برابر با سال سیزدهم بعد از آغاز دعوت خود) وی بـه مدینـه کـه آبادی بزرگی بود هجرت کرد. همراهانی کـه با وی از مکه بـه مدینـه مـهاجرت د مـهاجران، و مردم یثرب کـه پیـامبر و مـهاجران را یـاری رسانده بودند انصار نامـیده شدند. این هجرت مبدأ تقویم اسلامـی شد.[۶۸]
به نوشته محمود طالقانی مسلمانان، معتقد بـه ذکر مشخصات پیـامبری محمد درون کتابهای مقدس پیش از او هستند، درون حالی کـه یـهودیـان و مسیحیـان چنین موضوعی را نپذیرفتند. او سبب هجرت اقوامـی از یـهودیـان را بـه سرزمـین حجاز، و سدر دهکدهٔ گمنام و بینام و نشان یثرب را ناشی از همـین پیشبینیها و پیشگوییها مـیداند.[۶۹]
مرگمحمد چند ماه بعد از حجة الوداع مریض شد، و چند روزی از سردرد و ضعف رنج برد.[۷۰] درون روزی دوشنبه کـه محمد سخت بیمار بود و نتوانست از خانـه بیرون رود، ابوبکر بـه پیشنمازی با مسلمانان نماز خواند.[۷۱] محمد سرانجام درون همان روز دوشنبه ۲۸ صفر[۷۲] برابر با ۸ ژوئن ۶۳۲، درون حالی کـه ۶۳ سال زیسته بود از دنیـا رفت.[۷۰] بعد از درگذشت محمد، ابوبکر وارد مسجد شد و آیـهای از قرآن را با این مضمون خواند: «محمد نیست مگر فرستادهای کـه پیش از او فرستادگان آمده و رفتهاند؛ بعد آیـا اگر او بمـیرد یـا کشته شود بـه سوی گذشتگانتان بازخواهید گشت؟ و هر بازگردد بـه خدا آسیبی نمـیزند، و خدا سپاسگزاران را پاداش مـیدهد. سپس گفت:
ای مردم، هر محمد را مـیپرستد، بعد بداند همانا محمد مرده هست و هر خدای محمّد را مـیپرستد، بداند کـه او زندهای هست که هرگز نمـیمـیرد.[۷۰][۷۳]
او را درون خانـه عایشـه همسرش دفن د. مسجدی کـه بعدها بـه محل دفنش افزوده شد، بـه زیـارتگاه مسلمانان تبدیل شد.[۷۴]»[آلعمران ۱۴۴]
خلفای راشدین
ابوبکر، از صحابه[۷۵] و دوستان محمد،[۷۶][۷۷][۷۸] به منظور نخستین بار، لقب «صدیق» را از او دریـافت کرد.[۷۷] او، هنگامـی کـه اسلام را پذیرفت، حدود ۴۰ سال سن داشت.[۷۹] پس از درگذشت محمد، اتحاد مـیان مـهاجران، بـه خصوص زمـینـهسازی عمر و ابوعبیده بن جراح، کار را به منظور تصدی مقام خلافت توسط ابوبکر، هموار کرد. هر چند منذر بن ارقم درون دفاع از علی بن ابیطالب سخن راند، ولی عدم حضور بنی هاشم باعث شد که تا سرانجام، درون حالی کـه علی بن ابیطالب، بـه تغسیل و تدفین ایشان مشغول بود[۸۰] اهل سقیفه کار را تمام کرده و از هر عملی کـه موجب سستی پایـههای بیعت با ابوبکر شود، جلوگیری کنند.[۸۱]
عمر بن خطاب (به عربی: ابو حفص عمر بن الخطاب بن نفیل بن عبد العزی)، از قدرتمندترین خلفای راشدین و فرمانروایـان مسلمان درون طول تاریخ اسلام مـیباشد[۸۲] کـه تحت فرمان او، سرزمـین بینالنـهرین و سوریـه را فتح شده و استیلای بر پارس و مصر آغاز شد.[۸۳][۸۴][۸۵] عمر بعد از ابوبکر درون سال ۶۳۴ مـیلادی، بـه خلافت رسید و نخستینی بود کـه لقب «امـیرالمؤمنین» را به منظور خود برگزید.[۸۶][۸۷] درون منابع اهل تسنن ادعا شدهاست، درون سال هفتم بعد از مرگ محمد، عمر با ام کلثوم علی ابن ابی طالب ازدواج کرد.[۸۸][۸۹] ولی شیعیـان ادعا مـیکنند کـه عمر قاتل فاطمـه زهرا هست و علی ش را هرگز بـه ازدواج قاتل همسرش درنیـاورد.[۹۰] عمر بن خطاب، درون طول ده سال خلافت خود، زندگی اقتصادی سادهای داشت و از تجمل گرایی سخت متنفر بود. از جمله خصوصیـات عمر بن خطاب سختگیری او دربارهٔ غیر عرب بود؛ بـه عنوان مثال چنانچه درون منابع اهل سنت ذکر شدهاست وی دستور داده بود کـه سهم بیت المال غیر عربها برابر سهم بردگانِ عرب باشد[۹۱] و نیز اگر مرد عرب از عجم زن گرفت و بچهای از این ازدواج بـه دنیـا آمد، چنانچه آن بچه درون بلاد عرب بـه دنیـا بیـاید از پدرش ارث مـیبرد و اگر درون سرزمـین غیر عرب بـه دنیـا بیـاید از پدرش ارث نمـیبرد[۹۲] ویـا از ورود غیر عربها بـه پایتخت حکومت اسلامـی کـه شعار برابری نژادها را داشت[۹۳][۹۴] منع کرد[۹۵] او توسط یک ایرانی بـه نام پیروز نـهاوندی کشته شود.[۸۴] عمر، درون آخرین روزهای عمر خود، شش تن از صحابه را مأمور نمود که تا در مدت سه روز خلیفه سوم را تعیین کنند. این شش تن، عبارت بودند از: علی بن ابیطالب، عثمان بن عفان، عبدالرحمن بن عوف، زبیر بن عوام، طلحة بن عبید اللّه و سعد بن ابیوقاص. عمر چنین دستور داد که: «اگر چهار نفر نظری دادند و دو نفر مخالف شدند، آن دو نفر را گردن بزن و اگر سه نفر توافق د و سه نفر مخالفت نمودند، سه نفری کـه عبد الرحمان درون مـیان ایشان نیست، گردن بزن، و اگر سه روز گذشت و بری توافق حاصل ند، همـه ایشان را گردن بزن».[۹۶] درون این سه روز مذاکرات زیـادی انجام شد و نتیجه بین علی و عثمان مردّد شد. سرانجام، عبدالرحمن، عثمان را انتخاب کرد و عثمان، بـه خلافت رسید.[۹۷]
بخشش فراوان عثمان از بیت المال بـه خویشاوندانش[۹۸] کـه پیشاپیش توسط خلیفهٔ دوم پیشبینی شده بود،[۹۹][۱۰۰] و مال اندوزی او،[۱۰۱][۱۰۲] از علل طغیـان مردم علیـه او بهشمار مـیرود. علاوه بر این دلایل، علی بن ابیطالب، بیتابی مردم درون برافکندن عثمان از خلافت را دلیل دیگری بر قتل عثمان مـیداند.[۱۰۳] پس از کشته شدن عثمان بـه دست شورشیـانی از مصر و کوفه و بصره، نظرها بر علی و طلحه بود. درون این مـیان اهالی مصر متمایل بـه طلحه بودند و انصار، بصریـان و کوفیـان تمایل بر خلافت علی داشتند.
سرانجام، ابوالحسن علی ابن ابی طالب درون ۱۹ ذیحجه سال ۳۵ برابر ۱۸ ژوئن ۶۵۶، بـه خلافت برگزیده شد.[۱۰۴]
علی علاوه بر اینکه درون مسائل شرعی (بهخاطر وقوف بسیـار زیـاد او بر قرآن و سنت)[۱۰۵] و در فقه، تفسیر، سیـاست، محل رجوع مسلمـین (به خصوص خلیفه دوم) بود[۱۰۶][۱۰۷][۱۰۸][۱۰۹] درون سخنوری و ادبیـات نیز چیره بود. مرتضی مطهری بـه نقل از محمد عبده سخن او را شیواترین سخن بعد از قرآن مـیداند.[۱۱۰][۱۱۱] بهطوریکه وابستگان بنی امـیه، گفتارش را از حفظ مـید، که تا بیـانشان شیوا شود.∗ بخشی از گفتارها و نوشتارهای وی درون کتابی بـه نام نـهج البلاغه جمعآوری شد. بـه گفتهٔ اروینگ، علی، شخصی دلیر، سخنور و بخشنده بود.[۱۱۲]
خلفای اموی، عباسی و فاطمـی
پس از صلح حسن و معاویـه، حکومت بـه بنی امـیه و سپس بـه بنی عباس رسید. عبدالرحمان سوم و جانشینانش درون آندلس، فاطمـیان، حفصیـان و مرینیـان نیز خود را جانشین محمد مـیدانستند. سلاطین عثمانی هیچگاه رسماً خلیفه نبودند. تنـها عبدالمجید دوم از ۱۹۲۲ که تا ۱۹۴۴ خود را خلیفه تمامـی مسلمانان خواند.[۱۱۳]
مذاهب اسلامـی
مسلمانان بـه دو مذهب عمده شیعه و سنی بخش مـیشوند. هر یک از این دو فرقه انشعاباتی دارند. به منظور نمونـه صوفیگری درون مـیان شیعه و سنی وجود دارد.
شیعه
شیعیـان بر این باورند کـه امام و جانشین پیـامبر اسلام از راه نص شرعی تعیین مـیشود و امامت علی، نخستین امام شیعیـان و دیگر ا شیعه نیز از راه نص شرعی ثابت شدهاست.[۱۱۴]اصول دین درون تشیّع پنجگانـه هست و علاوه بر سه اصل دین توحید، نبوت و معاد، بـه دو اصل دیگر یعنی عدل و امامت نیز باور دارند:
- عدل:یعنی اعتقاد بـه عدالت خدا
- امامت:یعنی اعتقاد بـه ضرورت فرستادن ا از سوی خدا به منظور راهنمایی بشر.
مـهمترین مذاهب شیعه، عبارتند از دوازدهامامـی، اسماعیلیـه، زیدیـه، کیسانیـه، واقفیـه و فطحیـه.
اهل سنت
اهل سنت بر این باورند محمد، پیـامبر اسلام، بعد از خود جانشینی تعیین نکرد و پس از فوت محمد مسلمانان آن زمان بر اساس شورا یک تن را بـه عنوان خلیفه مسلمـین انتخاب کردهاند. درون آغاز درون سقیفهٔ بنی ساعده، ابوبکر را کـه از صحابه (یـاران) و نزدیکان محمد بود و در مـیان مسلمانان محبوبیت و اعتبار زیـادی داشت، به منظور خلافت بعد از محمد بر جامعه نوبنیـاد مسلمانان انتخاب د. سنیـان بـه چهار مکتب فقهی عمده کـه عبارتند از: حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی تقسیم مـیگردند.
دیگر فرقههای اسلامـی
اسلام درون جهان
برخی ادعا دارند که: پیـامبر اسلام زمانی کـه در مدینـه بود، به منظور سران امپراتوریهای جهان (زمامداران) نامـه نگاری کرد و آنها را بـه اسلام دعوت نمود. یکی از این نامـهها خطاب بـه خسرو پرویز شاه ایران بود. (هرچند مدرک مستند و سند تاریخی به منظور این نامـهنگاریها تاکنون بـه دست نیـامده است) پس از درگذشت محمد، مسلمانان درون زمان خلیفه دوم بـه فرمان عمر، بـه ایران حمله د؛ و طی تقریباً ۱۰ سال ایران جز نواحی گیلان و مازندران گشوده شد.
اسلام بـه سرزمـینهایی با زبان و فرهنگ متفاوت پا گذاشت. مردمان این سرزمـینها کـه ندای برابری و بالندگی اسلام آنان را جذب کرده بود، به منظور فهم بیشتر کلام خدا بـه فراگیری زبان عربی پرداختند. بـه این ترتیب، به منظور نخستینبار یک زبان بینالمللی درون گسترهٔ وسیعی از جهان رایج شد کـه به گسترش دانش کمک زیـادی کرد. زبان مشترک باعث شد کـه هیچ دانشمندی درون سرزمـینهای اسلامـی، احساس غربت نکند و برای دانشاندوزی بـه شـهرهای مختلف سفر کند. نگارش کتاب بـه زبان عربی باعث شد هر دانشمندی از دستاوردهای علمـی دانشمندان دیگر آگاه شود و ارتباط علمـی، کـه برای پیشرفت دانش اهمـیت زیـادی دارد، امکانپذیر شود. ترجمـهٔ آثار علمـی تمدنهای پیشین بـه عربی باعث شد کـه برای نخستین بار بخش عمدهای از دستاوردهای علمـی و فرهنگی بشر که تا آن زمان، کنار هم قرار گیرد.[۱۱۵]
بعضی نویسندگان غربی دربارهٔ سهم اسلام درون تمدن جهان نوشتهاند. از جمله دکتر ناصرالدین صاحب زمانی درون کتاب خداوند دو کعبه، صص:۲۲۹–۲۲۶ دربارهٔ کتابی با عنوان «سهم اسلام درون تمدن جهان»، تألیف استانوود کاب مـینویسد: «۵ ماه پیش از سفرم بـه بُستُن، درون فروردین ۱۳۴۶ درون کتابخانـهٔ مسجد زیبای واشینگتن، بـه کتاب کوچکی از یک نویسندهٔ آمریکایی برخوردم کـه از جهاتی چند دارای گیرایی خاص بود. کتاب نوشتهٔ استن وود کاب سهم اسلام درون تمدن جهان نام دارد (Islamic contribution to civilization) و یکی از کم نظیرترین کتابهایی بهشمار مـیرود کـه در کمال اختصار، لیکن با رسایی و دیدی وسیع و جامع، دربارهٔ اهمـیت تمدن اسلامـی به منظور تاریخ و فرهنگ انسانی، بـه یک زبان زندهٔ غربی، که تا آنجا کـه نویسنده آگاهی دارد، تاکنون تدوین یـافتهاست.»[۱۱۶]
جدول کشورهای اسلامـی بر اساس جمعیت[۱۱۷]
رتبه کشور جمعیت نسبت جمعیت مسلمانها مذهب فرقه ۱ اندونزی ۲۲۸٬۵۸۲٬۰۰۰ ۸۶٫۱٪[۱۱۸] سنی شافعی ۲ پاکستان ۱۷۲٬۸۰۰٬۰۰۰[۱۱۹] ۹۷٪[۱۲۰] سنی/شیعه حنفی/جعفری ۳ بنگلادش ۱۶۲٬۲۲۱٬۰۰۰[۱۲۱] ۸۹٪[۱۲۲] سنی حنفی ۴ نیجریـه ۱۵۴٬۲۷۹٬۰۰۰[۱۲۳] ۵۰٪[۱۲۴] سنی مالکی ۵ مصر ۷۷٬۱۰۰٬۰۰۰[۱۲۵] ۹۰٪[۱۲۶] سنی شافعی ۶ ترکیـه ۷۱٬۵۱۷٬۱۰۰[۱۲۷] ۹۹٫۸٪[۱۲۸] سنی علوی/حنفی ۷ ایران ۸۱٬۰۰۰٬۰۰۰[۱۲۹][۱۳۰] ۹۸٪[۱۳۱] شیعه/سنی جعفری/حنفی ۸ سودان ۳۹٬۳۷۹٬۳۵۸ ۷۰٪[۱۳۲] سنی مالکی ۹ الجزایر ۳۳٬۷۶۹٬۶۶۹[۱۳۳] ۹۹٪[۱۳۴] سنی مالکی ۱۰ افغانستان ۳۲٬۷۳۸٬۳۷۶[۱۳۵] ۹۹٪[۱۳۶] شیعه/سنی جعفری/حنفی ۱۱ مراکش ۳۳٬۷۲۳٬۴۱۸ ۹۹٪[۱۳۷] سنی مالکی ۱۲ عراق ۳۱٬۲۳۴٬۰۰۰[۱۳۸] ۹۷٪[۱۳۹] شیعه/سنی جعفری/حنفی ۱۳ مالزی ۲۷٬۷۳۰٬۰۰۰[۱۴۰] ۶۰٫۴٪[۱۴۱] سنی شافعی ۱۴ عربستان سعودی ۲۷٬۶۰۱٬۰۳۸[۱۴۲] ۱۰۰٪[۱][۱۴۳] سنی جعفری/حنبلی ۱۵ ازبکستان ۲۷٬۳۷۲٬۰۰۰ ۸۸٪[۱۴۴] سنی الحنفیاسلام و دیگر اندیشـهها
مسلمانان بر این باورند کـه خدا پیـام خود را از راه وحی بر محمد و پیـامبران دیگر از جمله آدم، نوح، ابراهیم، موسی و عیسی فروفرستاد.
در واقع مسلمانان معتقدند کـه دین خدا درون اصل از آدم که تا محمد یکی هست و این اصول درون قرآن گردآمدهاند. متون اسلامـی اینگونـه بیـان مـیکنند کـه یـهودیت و مسیحیت مشتقاتی از تعالیم ابراهیم بوده و در نتیجه از دینهای ابراهیمـی بهشمار مـیآیند.
قرآن، از یـهودیـان و مسیحیـان (و دیگر معتقدان بـه ادیـان با منشأ الهی) بـه صورت «اهل کتاب» یـاد مـیکند.[۱۴۵]
منتقدان
علی دشتی درون کتاب «۲۳ سال» عقاید پایـه مسلمانان را مورد انتقاد قرار داد کـه قرآن از سوی خدا فرستاده نشده و تنـها سخنان محمد و از روی وجدان پاک او بودهاست و قرآن چیز تازهای به منظور ارائه نداشته بلکه تنـها افکار و عقاید دیگر را بـه شکل خودش گردآوری کرده و با سخنان شخصی محمد خود را مدعی کلام خدا بودن دانستهاست.[۱۴۶] است. از زمان انتشار کتاب بیست و سه سال نقدهایی هم بر آن نوشته شدهاست کـه از جملهٔ آنها مـیتوان بـه کتابهای «خیـانت درون روایت تاریخ» و «راز بزرگ رسالت» اشاره کرد.
شجاعالدین شفا هم درون کتابهای «تولدی دیگر» و «پس از ۱۴۰۰ سال» ادیـان سامـی و دین اسلام را نقد کردهاست. احمدروی هم از منتقدان اسلام است.[۱۴۷]
نگارخانـه
نگاهی بـه اسلام
کعبه درون مکه بـه سال ۱۹۱۰ مـیلادی
غار حرا درون حجاز
سوره حمد از قرآن
دیوارنوشته الله درون ادیرنـه
مسجد ابراهیمـی (الخلیل)
مسجد امام (اصفهان)
مسجد بنی سلمـه
قبرستان بقیع (شـهر مدینـه)
بارگاه علی بن ابیطالب
مزار شریف-افغانستان
مـیثاق امنیتی منسوب بـه محمد
مشـهد (خراسان رضوی)
شـهر قونیـه-ترکیـه
مسجد تاج محل-آگرا-هند
مسجد آبی استانبول
مسجد و آرامگاه ابو حنیفه مدفن امام ابی حنیفه درون اعظمـیه بغداد.
جستارهای وابسته
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط بـه اسلام درون ویکیگفتاورد موجود است.- فهرست کشورها بر پایـه جمعیت مسلمان
- هنر اسلامـی
- آمار اسلام
- تاریخ اسلام
- اسلامهراسی
- اسلام درون منابع اسلامـی
- نقد اسلام
- نقد قرآن
- نقد محمد
پانویس
«Philosophe, orateur, apôtre, législateur, guerrier, conquérant d'idées, restaurateur de dogmes, d'un culte sans images, fondateur de vingt empires terrestres et d'un empire spirituel, voilà Mahomet!»
- السنن الکبری، البیـهقی، دارالفکر، جلد ۶، صفحه ۲۰۷؛
- مجمع الزوائد، الهیثمـی، دارالکتب العلمـیة، بیروت، جلد ۹، صفحه ۱۱۹؛
- المصنف، عبد الرزاق الصنعانی، منشورات المجلس العلمـی، جلد ۱۱، صفحه ۲۲۷؛
- کتاب الأوائل، ابن أبی عاصم شیبانی، صفحه ۷۹؛
- کتاب الأوائل، الطبرانی، دارالخلفاء للکتاب الإسلامـی، کویت، صفحه ۷۸؛
- المعجم الکبیر، الطبرانی، دار إحیـاء التراث العربی، جلد۱۱، صفحه ۲۱؛
- الاستیعاب، ابن عبد البر، دارالجیل، بیروت، جلد ۳، صفحه ۱۰۹۲: أول من أسلم علی أو أبو بکر؟ قال: سبحان الله! علی أولهما إسلاما، و إنما شبّه علی الناس لأن علیـا أخفی إسلامـه من أبی طالب، و أسلم أبو بکر فأظهر إسلامـه، و لا شک أنّ علیـا أولهما إسلاما؛
- شرح نـهج البلاغة، ابن أبی الحدید، دار إحیـاء الکتب العربیـه، عیسی البابی الحلبی و شرکاه، جلد ۴، صفحه ۱۱۸؛
- نظم درر السمطین، الزرندی الحنفی، صفحه ۸۲؛
- الفصول المختارة، شیخ مفید، محمد بن محمد، دارالمفید، صفحه ۲۷۴: هَذَا اِبْنُ أَخِی مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ وَ هَذَا عَلِی بْنُ أَبِی طَالِبٍ وَ هَذِهِ اَلْمَرْأَةُ خَدِیجَةُ بِنْتُ خُوَیلِدٍ وَ اَللَّهِ مَا عَلَی وَجْهِ اَلْأَرْضِ أَحَدٌ یعْبُدُ اَللَّهَ بِهَذَا اَلدِّینِ إِلاَّ هَؤُلاَءِ اَلثَّلاَثَةُ؛ این پسر برادرم محمد بن عبدالله و این علی بن ابی طالب و این زن هم خدیجه بنت خویلد است. بـه خدا قسم کـه بر روی زمـینی خدا را عبادت نمـیکند مگر این سه نفر؛
- مناقب الإمام أمـیر المؤمنین علیـه السلام، محمد بن سلیمان الکوفی، مجمع إحیـاء الثقافة الإسلامـیة، جلد ۱، صفحه ۲۸۲ و ۲۹۵: أنّ علیـا علیـه السّلام أول من آمن باللّه و رسوله؛
- Esposito 2004, p.15: L. Esposito, John (2004). The Oxford dictionary of Islam, Oxford Paperback Reference. Oxford University Press. ISBN: 0-19-512559-2, ۹۷۸۰۱۹۵۱۲۵۵۹۷. ؛
- العثمانیة، الجاحظ، دارالکتب العربی، مصر، ص۲۸۶و۲۸۷:أن جمـهور المحدثین لم یذکروا أن أبا بکر أسلم الا بعد عدة من الرجال، منـهم علی ابن أبی طالب، و جعفر أخوه، وزید بن حارثة، و أبو ذر الغفاری، و عمرو بن عنبسة السلمـی، و خالد بن سعید بن العاص، و خباب بن الأرت، و إذا تأملنا الروایـات الصحیحة، و الأسانید القویة و الوثیقة، وجدناها کلها ناطقة بان علیـا علیـه السلام أول من أسلم؛ سیره نبویـه، ابن هشام، ج۲، ص
- Wilferd Madelung (1998), pp. 24–27
- Ṭabarī, Ismail K. Poonawala, (1990), p. 179
- شیخ مفید، ارشاد، ج ۱، ص ۱۸۹
- إربلی، کشف الغمّة، ص ۱۴
- تاریخ طبری، ج ۳، ص ۲۰۰.
- مسند احمد بن حنبل، ج۵/۵۰۱، حدیث شماره ۱۸۸۳۸، چاپ دار احیـاء التّراث العربی، بیروت ـ ۱۴۱۴ هـ.ق.
- فضائل الصّحابة، ص۱۵، حدیث شماره ۴۵ ـ چاپ دارالکتب العلمـیّة ـ بیروت، خصائص امـیرالمؤمنین علیـه السّلام، ص۹۶، حدیث ۷۹ ـ چاپ مکتبة المعلاّ، کویت ـ ۱۴۰۶ هـ. ق
فهرست گزیدهٔ منابع
- قرآن کریم، ترجمـه، توضیحات و واژهنامـه از بهاءالدین خرمشاهی. ناشر جامـی و نیلوفر.
- مرتضی مطهری، آشنایی با علوم اسلامـی، انتشارات صدرا ۱۳۷۳
- هادی، سبزواری معروف بـه ملا هادی سبزواری. شرح الاسماء الحسنی (شرح دعای جوشن کبیر).
- امام مالک. الموطّا
- تاریخ خلفا، سیوطی، بـه نقل از العسکری
- شرح نـهج البلاغه، ابن ابی الحدید.
- منـهاج البراعه فی شرح نـهج البلاغه، خویی.
- جامعة علوم القرآن پایگاه تخصصی علوم قرآنی
- ایلیـا پتروشفسکی: اسلام درون ایران - ترجمـه کریم کشاورز، تهران، ۱۳۵۳، انتشارات پیـام.
- طباطبایی، سید محمدحسین (معروف بـه علامـه طباطبایی). بـه کوشش: خسرو شاهی، سید هادی. تعالیم اسلام. قم: مؤسسه بوستان کتاب ۱۳۸۷.
- نشریـه مکتب اسلام- شماره ۱۹۶
- قرآن کریم، ترجمـه - ترجمان وحی - محمد صادقی تهرانی، انتشارات شکرانـه، چاپ اول ۱۳۸۵
- Peters, Francis E.. The Monotheists: Jews, Christians, and Muslims in Conflict and Competition. Princeton University Press, 2003, ISBN: 0-691-12373-X،
- Ahmed, Nazeer. Islam in Global History: From the Death of Prophet Muhammad to the First World War. American Institute of Islamic History and Cul, ۲۰۰۱،
- Wilferd Madelung. The Succession to Muhammad: A Study of the Early Caliphate. Cambridge University Press، ۱۹۹۷.
- Washington Irving. Mahomet and His Successors. READ BOOKS, 2007, ISBN: 978-1-4086-2646-7، Donzel (1994)
- Islamic contributions to civilization, Stanwood Cobb, Avalon Press, 1963, http://www.amazon.com/Islamic-contributions-civilization-Stanwood-Cobb/dp/B0007DNBG0
[اسلام - ویکیپدیـا، دانشنامـهٔ آزاد روش بستن روسری کوردی]
نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Tue, 25 Sep 2018 14:06:00 +0000