پرش بـه ناوبری پرش بـه جستجو

سید جعفر
خاکشیر اصفهانی
درگذشت اصفهانپیشـه شاعر، نمونه اشعار خاکشیر اصفهانی هزل‌سرا

سید جعفر ملقب بـه خاکشیر اصفهانی (زاده ۱۳۰۰ ق برابر با ۱۲۵۸ خورشیدی اصفهان- درگذشته ۱۳۳۵ خورشیدی اصفهان) از شاعران اهل ایران درون عهد قاجار و پهلوی است.

تولد

خاکشیر اصفهانی یـا سید جعفر ، فرزند سیداسماعیل، شاعر هزل سرای معاصر است. نمونه اشعار خاکشیر اصفهانی وی درون ابتدای کار شاعری، صراحی تخلص مـی‌نمود. نمونه اشعار خاکشیر اصفهانی دیوان وی شامل حدود ۱۵۰۰ بیت غزل و رباعی و دیگر قالبهای شعر است.[۱]

وی درون جلفا بـه کلاهدوزی و جولاهی مشغول بود. وی با شعرای عهد خود دوستی داشت. خاکشیر بسیـار خوش‌اخلاق و محجوب بود و بر خلاف محتوای اشعارش کـه هزل بود خودش انسانی بسیـار باحیـا بود. باوجود روحیـه شوخ‌طبع و این کـه هزل دستمایـه آثار وی بوده‌است، او هیچگاه شعری درون هجوی نسرود. دیوان او درون سال ۱۳۳۵ جمع‌آوری و چاپ شد. صغیراصفهانی و فصیح از دوستان وی بودند. خاکشیر، وی مجرد بود و به‌طور مشترک با سید یوسف ، برادر کوچک‌تر خود درون محله چوب‌بست شیش بیدآباد واقع درون خیـابان مسجد سید درون یک خانـه زندگی مـی‌د.[۲]
خاکشیر درون ۲۶ ذی قعده ۱۳۷۵ ق برابر با ۱۴ تیر ۱۳۳۵ خورشیدی درگذشت و جسدش را درون تکیـه گلزار تخت فولاد اصفهان دفن د.

سبک شعری

خاکشیر بیش از هر چیز درون تضمـین اشعار بزرگانی چون حافظ، سعدی، فردوسی، باباطاهر و دیگران و گنجاندن ضرب‌المثل‌ها درون اشعارش توانا بود. اغلب اشعار وی هزل و شوخی است. وی از خواندن اشعار خود چه اشعار هزل و چه اشعار جد اجتناب داشت.

توبه از هزل سرایی

خاکشیر بـه مانند انوری ابیوردی و شفایی اصفهانی درون انتهای زندگی از هزل سرایی توبه مـی‌کند. چنان‌که مـی‌گوید:

اینـها چه فضیلت هست من مـی‌گویم؟کاندر بعد و پیش مرد و زن مـی‌گویمنـه دنیوی هست و اخروی خاصیتشزشت هست چنین سخن کـه من مـی‌گویم

وی همچنین مـی‌گوید:

یک چند ازین خلق جدا خواهم بودبی گفت و شنید و بی‌صدا خواهم بودبگذشت تمام عمر با خلق خدایاین آخر عمر با خدا خواهم بود

نمونـه اشعار

یـا رب من اگر گناه کردم تو ببخش ور نامـه خود سیـاه کردم توببخش گفتند بـه من که: نمونه اشعار خاکشیر اصفهانی از ره راست برو چپ رفتم و اشتباه کردم تو ببخش{{{2}}}

روزی درون یک انجمن شعری یکی از غزلیـات سعدی کـه مـی‌گوید: «نـه طریق دوستان هست و نـه شرط مـهربانی/ کـه به دوستان یک دل سر و دست برفشانی» طرح شد و مرحوم خاکشیر درون استقبال آن شعری سرود کـه دو بیتش این است:

سحر آمدم بـه کویت کـه ببینمت نـهانیارنی نگفته گفتی دو هزار لن ترانیهمـه بر درون تو آیند و روند بهر حاجتبخودت قسم روا نیست مرا ز درون برانی

پانویس

  • «سیدجعفر خاکشیر اصفهانی». وبگاه آفتاب. بازبینی‌شده درون ۲۳ آذر ۱۳۹۰. 
  • «شاعری کـه گله‌هایش را با زبان سروده‌هایش ظاهر مـی‌کرد»۔ فارس. بازبینی‌شده درون ۲۰۱۶-۱۰-۱۵۔ 
  • منابع

    • تذکره شعرای تخت فولاد اسفهان، علیرضا لطفی، چ اصفهان، ۱۳۹۰، ص۲۱۷ که تا ۲۲۱ و ص۷۴۴.
    • دانشنامـه تخت فولاد اصفهان، ج۲، مقاله خاکشیر. سید حسن سید
    • نامـه سخنوران سپاهان، ص۹۷
    • تذکره شعرای معاصر اصفهان، مصلح الدین مـهدوی، ص۱۷۱
    • گلزار مقدس، رحیم قاسمـی، اصفهان، ۱۳۸۹، ص۲۵۵تا۲۶۵.
    • اصفهان زادگاه جمال و کمال، ص۵۶۰.
    • تذکرهٔ شعرای معاصر اصفهان
    • مقدمـه دیوان شاعر
    برگرفته از «https://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=خاکشیر_اصفهانی&oldid=23584894»




    [خاکشیر اصفهانی - ویکی‌پدیـا، دانشنامـهٔ آزاد نمونه اشعار خاکشیر اصفهانی]

    نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sun, 30 Sep 2018 14:58:00 +0000