پرش بـه ناوبری پرش بـه جستجو
۲۵–۳۰ مـیلیون نفر گویشها کرمانجی سورانی، لکی، هورامـی زازاکی کلهری
مردم کرد-
زبانهای هندوایرانی
- زبانهای ایرانی
- زبانهای ایرانی غربی
- زبانهای ایرانی شمال غربی
- کردی
- زبانهای ایرانی شمال غربی
- زبانهای ایرانی غربی
- زبانهای ایرانی
ایران: زبان محلی شناخته شده بر طبق قانون اساسی
ارمنستان: زبان اقلیت[۳]کدهای زبانایزو ۶۳۹-۱ kuایزو ۶۳۹-۲ kurایزو ۶۳۹-۳ در زمانهای گوناگون:
ckb – سورانی
kmr – کرمانجی
sdh – گویشـهای جنوبی کردیزبانشناسی 58-AAA-a (North Kurdish incl. Kurmanji & Kurmanjiki) + 58-AAA-b (Central Kurdish incl. Dimli/Zaza & Gurani) + 58-AAA-c (South Kurdish incl. Kurdi)
سورانی کردی جنوبی
زازاکی گورانی
بخشهای مختلطکردی یک زنجیره گویشی از زبانهای هندواروپایی درون شاخهٔ زبانهای ایرانی غربی هست که کردها هم اینک با آن سخن مـیگویند.[۴][۵] زبانـهای کردی از زبانـهای ایرانی شاخه شمال غربی[۶][۷][۸][۹][۱۰]هستند کـه با زبان فارسی و بلوچی خویشاوندی دارند. تعریف یک زبان بـه عنوان «کردی» همواره دستخوش عوامل غیر زبانشناختی بهویژه عوامل سیـاسی، و فرهنگی است.[۱۱] درون واقع زبان کردی زبان واحدی نیست و زبان واحدی بـه نام کردی وجود ندارد، «زبان کُردی» بـه معنای یک زبان با یک شکل استاندارد و مرز و تعریف مشخص نیست، آنچه هست زبانـهای مستقلی (سورانی، کرمانجی و …) هست که مجموعا کردی نامـیده مـیشوند[۱۱][۱۲] بلکه امروزه بـه طیفی از زبانهای ایرانی شمال غربی اطلاق مـیشود کـه گاه بـه هم نزدیک و گاه نسبت بـه هم از نظر زبانشناسی دور هستند. این زبانها عبارتند از: کردی شمالی (کرمانجی)، کردی جنوبی:ایلامـی، لکی، کلهری مـیباشند. (در این گویش درون ابتدای بیشتر افعال حرفی وجود ندارد و افعال بدون پیشوند هستنداما درون ابتدای فعلها درون گویش سورانی «ئه» و در گویش شکاکی «د» درون ابتدای فعل وجود دارد مثال:کرمانشاهی:چم (مـیروم) سورانی: ئهچم (مـیروم)، و شکاکی: دهچم (مـیروم)) و کردی مرکزی(سورانی). بـه لحاظ زبان شناختی، و قومـیتی زبان گورانی و زازا را نمـیتوان کردی شمرد. این زبانها جز شاخه زازا-گورانی از زبانهای ایرانی شمال غربی اند.[۱۳][۱۴][۱۵][۱۶][۱۷]
البته زبانهای کردی درون هر شـهر و حتی روستاهای نزدیک بـه هم الفاظ و تفاوتهایی هر چند جزیی نیز دار کـه این موضوع درون دو استان کردستان و ایلام شایع تر هست و درون استان کرمانشاه تفاوتها درون این حد نیست.
زبانـهای کردی شباهتهایی بـه زبانـهای بلوچی، گیلکی، و تالشی دارد، این زبانها نیز متعلق بـه زیرگروه شمال غربی زبانـهای ایرانی هستند. از دیگر زبانـهای مشابه بـه زبانهای کردی کـه زیرگروه جنوب غربی زبانـهای ایرانی بهشمار مـیایند، لری و فارسی هستند؛ کـه هرکدام درون مناطق وسیعی تکلم مـیشوند.
گویشهای مختلف عمدتاً درون بخشـهایی از ایران، عراق، سوریـه و ترکیـه مورد استفاده قرار مـیگیرد. جمعیتهای پراکنده کرد همچنین درون جمـهوری آذربایجان، ارمنستان، لبنان و اسرائیل نیز زندگی مـیکنند.[۱۸]
ارتباط زبان اوستایی، مادی و پهلوی با زبانهای کردی
در سالهای اخیر تصور نادرستی درون بین عوام از ارتباط زبان اوستایی و کردی ایجاد شدهاست. زبان اوستایی یک زبان ایرانی شرقی هست و زبانهای کردی جزو شاخه غربی زبانـهای ایرانی اند و به طبع نمـیتوانند بازمانده یک زبان ایرانی شرقی (اوستایی) باشند. همانندیهای فارسی، کردی، بلوچی و هر زبان ایرانی دیگر با اوستایی بدین دلیل هست که همـه این زبانها ایرانی اند و از یک نیـای مشترک زبان نیـا-ایرانی منشعب شدهاند.
از زبان مادی نیز تنـها واژگان انگشت شماری درون آثار دیگر زبانها بـه جای مانده و به طبع بر اساس چند واژه معدود نمـیتوان هیچ زبانی را بازمانده زبان مادی دانست. همچنین زبان اوستایی و مادی متعلق بـه دوره کهن یـا باستانی زبانـهای ایرانی اند و هیچ بازمانده شناخته شدهای درون دوره مـیانـه زبانـهای ایرانی ندارند. همـه زبانـهای کردی متعلق بـه دوره نوین زبانـهای ایرانی اند و نیـای مستقیمـی درون دوره مـیانـه ندارند.
زبان پهلوی ساسانی کـه نام درست آن پارسی مـیانـه هست و پارسیگ نامـیده مـیشده، نیـای مستقیم زبان فارسی هست و طبیعتاً همانند فارسی یک زبان ایرانی جنوب غربی هست و ارتباطی با زبانـهای کردی ندارد. زبان پهلوی اشکانی (زبان پارتی) یک زبان ایرانی شمالغربی هست و از این نظر با کردی، تالشی، گیلکی، زازایی، گورانی هم خانواده هست اما هیچکدام از این زبانها بازماندهٔ مستقیم این زبان نیستند![۱۵][۱۶][۱۹][۲۰][۲۱][۲۲]
ولادیمـیر مـینورسکی خاورشناس روسی معتقد هست اقوام کردها بازماندهٔ مادها هستند، ولی هیچ ادعا و اثبات زبانشناختی مبنی بر ارتباط زبانهای کردی امروز با زبان مادی ارائه ندادهاست و فقط از دید تاریخی بـه مسئله نگریستهاست. همانطور کـه گفته آمد، زبان مادی متعلق بـه دوره کهن یـا باستانی زبانـهای ایرانی اند و هیچ بازمانده شناخته شدهای درون دوره مـیانـه زبانـهای ایرانی ندارند. همـه زبانـهای کردی متعلق بـه دوره نوین زبانـهای ایرانی اند و نیـای مستقیمـی درون دوره مـیانـه ندارند و از زبان مادی نیز تنـها چند واژه درون نوشتههای دیگر زبانـهای باستانی بـه جای ماندهاست.
در مقابل، گارنیک آساتریـان نیز معتقد هست که تنـها بازمانده زبان مادی شاید تاتی درون آذربایجان و زبانـهای مرکزی کاشان باشد».[۲۳]
گویشها
در برخی دستهبندیها کردی بـه سه دسته اصلی شمالی، جنوبی و مـیانـه تقسیم شده کـه خود شامل بیست و دو نوع گویش مـیباشد و هر گویش نوع نگارش و تلفظ خاصی دارد.[۲۴] تلاش به منظور یک زبان استاندارد به منظور کردی نتوانسته بـه موفقیتهای چشمگیری برسد.[۲۴]
شاخههای اصلی زبانهای کردی عبارتند از:[۲۵][۲۶][۲۷][۲۸][۲۹]
- کردی شمال-غرب: کرمانجی، بادینی، بایزیدی، بوتانی، شکاکی و…
- کردی مرکزی: سورانی، جافی، مکریـانی و…
- گویشـهای جنوبی کردی: کلهری، لکی، ایلامـی.[۲۶][۲۷][۳۰]
زبان کردی مرکزی درون عراق زبان رسمـی است[۳۱] درون حالی کـه در کشور سوریـه ممنوع است. که تا اوت ۲۰۰۲ درون ترکیـه محدودیتهای شدیدی بر آن (کردی کرمانجی) اعمال مـیشد گرچه هنوز کاربرد آن درون ترکیـه محدود است.[۳۲] درون ایران نیز درون برخی رسانـهها امکان استفاده از آن وجود دارد درون حالی کـه استفاده از آن درون نظام آموزشی دولتی هنوز صورت نپذیرفتهاست.
زبان کردی اخص را کرمانجی مـینامند کـه خود لهجههای متعدد دارد مانند: مکری، سلیمانیـهای، اردلانی، کرمانشاهی، بایزیدی، عبدویی، ملکشاهی، زندی.[۳۳][۳۴] زبان کردی با دسته شمالی لهجههای ایرانی غربی بعض مشابهات دارد، و از زبانـهای مـهم دسته غربی بشمار مـیرود و صاحب اشعار و تصانیف، قصص و سنن ادبی است.[۳۳][۳۴]
کلهری، سورانی، لکی
گویش جنوبی:شامل لهجههای: کلهری، لکی، ایلامـی و… هست که جغرافیـایش درون کردستان ایران شامل استانـهای ایلام، کرمانشاه، کردستان، شمال و غرب لرستان درون حریم کردستان (جنوب کردستان) درون شـهرهای چون: خانقین، مندلی، زرباطیـه، بدره، جسان، جلولا و دیگر مناطق پیوسته بـه آن مـیباشد.
گویش سورانی:
شامل ته لهجههای: مکری، بابانی، گروسی، اردلانی و جافی است؛ و جغرافیـای آن درون حوزه حضور ایلات گویشور آن یعنی درون کردستان عراق درون استانـهای اربیل، سلیمانیـه، کرکوک و شـهرهای پیرامون آنها و در کردستان ایران درون استانـهای آذربایجان غربی و استان کردستان و شـهرهای شمالی استان کرمانشاه (روانسر، جوانرود، ثلاث باباجانی، پاوه) مـیباشد. لهجههای مکریـانی و بابانی از ته لهجههای کردی سورانی، شکل استاندارد گویش سورانی هستند کـه در منطقهٔ بوکان و سلیمانیـه رایج است.[۳۵]
گورانی زازاکی
گورانی زازایی[۳۶] اما از نظر زبانشناسی وقومـیتیگورانی زبانی هست مستقل و متمایز از کردی،[۱۳][۱۴][۱۵][۱۶][۳۷] اما درون طول سالها تأثیرات متقابلی بین این دو زبان وجود داشتهاست.[۳۸] دانشوران اروپایی معتقدند کـه گورانی از کردی جدا هست و کردی مترادف با گروه کرمانجیزبان (کرمانجی شمالی، مرکزی و جنوبی) است، درون حالی کـه کردها معتقدند کـه زبان کردی هر یک از زبانهای منحصربهفرد یـا گویشهایی کـه توسط کردها گویش مـیشود و توسط گروههای قومـی همسایـه گویش نمـیشود را درون برمـیگیرد کـه بحثی اجتماعی سیـاسی هست و چندان بـه زبانشناسی مرتبط نمـیباشد.[۳۹]
زبان گورانی (که شامل اورامـی مـیشود) اغلب بـه عنوان بخشی از شاخه زازا-گورانی زبانهای هندوایرانی و ایرانی طبقهبندی مـیشود.[۴۰][۴۱][۴۲][۴۳] اما زبان زازاکی کـه در قسمتهای شمالی کردستان گویش مـیشود، هم از نظر دستوری و هم از نظر واژگان متفاوت هست و بهطور کلی توسط گویشوران گورانی قابل فهم نیست اما مرتبط با گورانی درون نظر گرفته مـیشود. تقریباً همـه جوامع زازاکیزبان،[۴۴] و نیز گویشوران یک زبان از نزدیک مرتبط دیگر بـه نام شبکی کـه در بخشهایی از کشور عراق گویش مـیشود دارد[۴۵][۴۶][۴۷][۴۸][۴۹][۵۰]
تاریخچه زبان کردی
ردهبندی
- هندواروپایی
- هندوایرانی
- ایرانی
- ایرانی غربی
- ایرانی شمال غربی
- زبانهای کردیتبار [۱]:
- کرمانجی
- سورانی
- گویشهای جنوبی کردی، کلهری، کردی ایلامـی[۲۶][۲۷][۳۰]
- زبانهای کردیتبار [۱]:
- ایرانی شمال غربی
- ایرانی غربی
- ایرانی
- هندوایرانی
مقایسهٔ واژگان زبانهای کردی با دیگر زبانهای هندواروپایی
کردی آلمانی ایتالیـایی انگلیسی پرتغالی اسپانیـایی سوئدی فارسی فرانسوی هلندی کرمانجی سورانی فیلی لکی var êware êware îware abend sera evening tarde tarde afton ivār soir evond bra bra bra bira bruder fratello brother irmão hermano bror, broder barādar frère broer, broeder te, tu to, tu ti tû du voi you tu te, tú du to te, tu je hesin asin asin asin eisen ferro iron ferro hierro järn āhan fer ijzeren erd herd zoiw zemi erde terra earth terra tierra jorden Zamin terre aanaarden êre êre êre êre hier qui here aqui aquí här inja Ici hingiv hengwín hangewin hesell/engoiîn honig miele honey mel honung angabin angabin honing kurt kurt kull kull kurz corto short curto corto kort kutāh court kort lêv lêw lêw liç,liu lippe labbro lip lábio labio läpp lab lèvre lip meh mang mang mang mond mese moon - - mane māh - maan nav naw naw nûm name nome name nome nombre nämna nām nom naam na na ne ne nein non no não no nej na non neen nú, nuh nwê nú nûw neu nuovo new novo nuevo ny now nouveau nieuw neh no nû nôě neun nove nine nove nueve nio noh neuf negen pardêz perdê behesht behesht paradies paradise paradise paraíso paraíso paradis pardis paradis paradijs spenax espenax sfenaj ? spinat spinacio spinach espinafre espinaca spenat esfanāj épinard spinazie stêr estêre esare asare stern stella star estrela estrella stjärna setāre astre ster dot Kiç dot dit tochter - daughter - - dotter doxtar - dochter dlop dlop dlop tillp/tike tropfen - drop - - droppa - - druppelدبیره
در گذشته، زبان کردی تنـها با نویسه عربی نوشته مـیشد؛ اما بعد از جنگ جهانی اول و در پی جایگزینی نویسه عربی درون ترکیـه با نویسه لاتین، کردی نیز درون این کشور با نویسه لاتین نوشته شد. غیر از این، کردهای ساکن درون شوروی سابق نویسه سیریلیک بهکار مـیبردند. هماکنون درون ایران و عراق کردی با نویسه عربی نوشته مـیشود.[۵۱][۵۲]
واژگان کردی
بخش اصلی واژگان زبانهای کردی از ریشـههای کهن ایرانی است. بعد از هجوم اعراب علیرغم گسترش اسلام و به زعم آن فرهنگ و ادبیـات عربی درون بخش وسیعی از کردستان همچون دیگر مناطق خاورمـیانـه، بـه دلایل مختلف از جمله کوهستانی و منزوی بودن محیط زیست کردزبانان، زبان کردی توانست خود را از سیل وامواژههای زبانهای مجاور از جمله عربی بـه ویژه درون زمـینـه نوشتار حفظ بنماید. درون کردی نوشتاری کمترین درصد واژگان عربی درون مقایسه با دیگر زبانهای خاورمـیانـه کـه تحت تأثیر زبان عربی قرار گرفتهاند وجود دارد و البته بیشتر آن تعداد واژگان دخیل نیز لغات مذهبی است.
آواها
زبان کردی دارای ۸ حرف صدادار است:
کردی a e ê i î o u û فارسی آ (مثل آرام) ا مثل اشک ا مثل امروز ای کوتاه (در فارسی معادل ندارد) ای (مثل ایلام) أ (مثل أردک) او کوتاه (در فارسی معادل ندارد) او (مثل دوست)و نیز دارای ۲۳ حرف بیصدا است:
کردی b c ç d f g h j k l m n p q r s ş t v w x y z فارسی ب ج چ د ف گ ه ژ ک ل م ن پ ق ر س ش ت و «ڤ درون نگارش جدیدعربی (توجه: ف با سه نقطه روی آن» ، [مثل very یـا violin]) و (به گونـهای کـه در عربی تلفظ مـیشود) (مثل window) خ ی (مثل یـاور) زساختار
ضمـیر
ضمـیرهای شخصی آلمانی کرمانجی سورانی کلهری فارسی زازایی تالشی حالتهای rectus ich ez min mi man ez ez du tu to ti to tı te er, sie, es ew ew ewe u o, a av wir em ême îme mā ma ama ihr hûn êwe îwe şoma şıma şema sie pl. ew ewan ewane ioin îşān ê avonضمـیرهای اشاره
آلمانی کرمانجی سورانی کلهری پارسی زازاییدر سورانی و کلهری ضمـیرهای پسوندی مانند فارسی هستند. آنها درون انتهای کلمـه قرار گرفته و دو کلمـه را بـه هم پیوند مـیدهند. مثلاً:
فارسی سورانی کلهری لکی Xane Mal Mal Mal Xaneam Malem Malem Malem}ضمـیرهای پسوندی:
فارسی سورانی و کلهری پسآوا سورانی و کلهرینمونـههایی به منظور حالت مفرد ("Kur" درون کردی یعنی پسر):
فارسی سورانی و کلهرینمونـههایی به منظور حالت جمع:
فارسی سورانی و کلهریاضافه
در کردی هم مانند دیگر زبانهای ایرانی «اضافه» وجود دارد.
آلمانی کرمانجی سورانی کلهری فارسی Haus Mal Mal hin hên Mal Mal Mein Haus Mala min Malî min hin miشکل اضافه درون کردی بسیـار شبیـه فارسی است؛ تنـها درون گویش کرمانجی هنگامـی کـه اضافه مفرد باشد، بسته بـه اینکه اضافه مذکر باشد یـا مؤنث بـه ترتیب بعد از آن «ê» یـا "a" مـیآید.
شکلهای «اضافه» درون زبان کردی:
کرمانجی سورانی کلهری حالتها مفرد مذکر مفرد مؤنث جمع مفرد مذکر مفرد مؤنث جمع مفرد مذکر مفرد مؤنث جمع پسوند اضافه -ê -a -ên -î -î -anî -î -î -anîدر مثالهای زیر پسوند اضافه پررنگ آورده شدهاست. درون زبان کردی خواندگار بـه معنی شاگرد و مامُستِه بـه معنی آموزگار است.
کرمانجی سورانی کلهری معنیهمانطور کـه مشاهده شد درون همـهٔ گویشها کلمـه آموزگار بیت بود و تنـها درون گویش کرمانجی هنگامـی کـه شاگرد مفرد بود، ت آن تعیینکنندهٔ پسوند بعد از آن بود.
مثالهایی دیگر:
کرمانجی سورانی کلهری معنی Xwendekarê mamoste baş e Xwendekarî mamoste baş e Xwendekarî mamoste xas e Shagerde amuzgar xub ast Ew xwendekarê mamoste dibîne Ew xwendekarî mamoste debîne Ewe xwendekarî mamoste wînûd U shagerde amuzgar (ra) binad Bide Xwendekarê mamoste Bide Xwendekarî mamoste Bide Xwendekarî mamoste Bede shagerde amuzgar Xwendekarê mamoste bide Xwendekarî mamoste bide Xwendekarî mamoste bide shagerde amuzgar bedeگذشته
در کرمانجی بر خلاف دیگر زبانـهای هندواروپایی، شکل گذشته فعل بستگی بـه این دارد کـه فعل لازم هست یـا متعدی. درون این نمونـه با توجه بـه اینکه «دیدن» متعدی هست و «رفتن» لازم شکل گذشتهٔ آنها درون گویش کرمانجی با هم تفاوت دارد.
آلمانی کرمانجی سورانی کلهری فارسی Min tu dîtî Min to dîtim Mi ti dîtim Mi tûnim dî Man to (ra) dîdam آلمانی کرمانجی سورانی کلهری فارسی Ich ging Ez çûm Min çûm Mi çûm Man raftamحال
در کردی زمان حال با پیشوند «د» ساخته مـیشود؛ مانند فارسی بعد از «د» ریشـه فعل و پس از آن پسوند شخصی مـیآید (مثلاً مانند فارس به منظور اول شخص پسوند «م» مـیآید). درون گویش جنوبی -همچنین درون چندین لهجه از گویشهای مرکزی و شمالی- پیشوند «د» نادیده انگاشته تواند شد.
برای نمونـه فعل رفتن کـه ریشـه آن درون زبانهای کردیتبار «ç» است، چنین صرف مـیشود:
آلمانی کرمانجی سوران گورانی فارسی Ich gehe Ez diçim Min deçim Mi çim Man ravam Du gehst Tu diçî To deçî Ti çîd To ravi Er/Sie/Es geht Ew diçe Ew deçe Ewe çûd U ravad Wir gehen Em diçin Ême deçin Îme çîm Ma ravim Ihr geht Hûn diçin Ewe deçin Îwe çin Shoma ravid Sie gehen Ew diçin Ewan deçin Ewane çin Ishan ravandنمونـههای دیگری از اول شخص مفرد درون پی مـیآید. زیر ریشـه فعلها خط کشیده شدهاست.
آلمانی کرمانجی سورانی کلهری فارسی Ich mache Ez dikim Min dekim Man konam Ich esse Ez dixwm Min dexwm Mi mexwm Man xoram Ich nehme Ez digirim Min degirim Mi girim Man guyam Ich weiß Ez dizanim Min dezanim Mi zanim Man danam Ich komme Ez têm Min têm Min têm Man ayam Ich töte Ez dikujim Min dekujim Mi kujim Man kusham Ich sterbe Ez dimirim Min demirim Mi mirim Man miram Ich lebe Ez dijîm Min dejîm Mi jîm Man ziyam Ich weine Ez digrîm Min degrîm Mi grîm Man geryamاستثنائاً از آنجا کـه تلفظ «de-ê-im» دشوار است، «têm» تلفظ مـیشود.
فرمان دادن
در زبان کردی مانند پارسی با پیشوند «ب» دستور داده مـیشود. درون آغاز پیشوند ب مـیآید و سپس ریشـه فعل:
آلمانی کرمانجی سورانی کلهُری فارسی Mache! Bike! Bike! Bike! bekon Iss! Bixw! Bixw! Bixw! bexor Nimm! Bigire! Bigire! Bigire! Begu Gehe! Biçe! Biçe! Biçe! bero Wisse! Bizane! Bizane! Bizane! bedan Komme! Bê! Bê! Bê! bia Töte! Bikuje! Bikuje! Bikuje! beh Stirb! Bimire! Bimire! Bimire! bemir Lebe! Bijî! Bijî! Bijî! bezî Weine! Bigrî! Bigrî! Bigrî! begeryمقایسه زمانها درون گویشهای مختلف کردی
Erkewazî Kelhurî Soranî Kurmancî Hewramî English me hatim mi hatim min hatim ez hatim - I came me xwem/xwerim mi xwem/dixwem min exwem/dexom ez dixwim min meweru I eat mi nan xwardim min nanim xward min nan xward - I ate the meal mi nan xwem min nan dexwim ez nanê dixwim - I am eating the meal me nan xwardisim mi na xwardêam min nanim dexward min nan dixward - I was eating the meal me hatimow mi hatime min hatûme ez hatime - I have come me hatüm mi hatüm min hatibûm ez hatibûm - I had comeکد زبانی
- کد ISO-۶۳۹/۱ زبان کردی KU،
- کد ISO-۶۳۹/۲ آن KUR
- کد DIN ۲۳۳۵ آن KU است.
طبقهبندی
زبان کردی عضوی از شاخه شمالغربی زبانهای ایرانی هست که خود شاخهای از زبانهای هندوایرانی هست و آن نیز بـه نوبه خود شاخهای از زبانهای هندواروپایی است.
روز زبان کردی
روز ۱۵ مـه برابر با ۲۵ اردیبهشت بـه عنوان روز زبان کردی تعیین شدهاست. درون این روز نخستین شماره از مجلهٔ کردی زبان هاوار توسط جلادت بدرخان درون شـهر دمشق منتشر شد. هاوار نخستین نشریـهٔ کردی زبان که تا زمان خود بهشمار مـیآمد.[۵۳]
جستارهای وابسته
- کردها و تقسیمبندی زبانی
- زبان کردی سورانی
- زبان کردی کرمانجی
- گروسی
- روزنامـههای کردی
- سرزمـین کردستان
- ماههای کردی
- مردم کرد
- موسیقی کردی
- فهرست نامهای کردی
پانویس
منابع
- کردها نوادگان مادها - و. مـینورسکی - ۱۳۸۲ نشر: ژیـار
- مکالمات روزمره زبان کردی. مصطفی خرم دل. سال چاپ: ۱۹۸۱ نشر: انتشارات کردستان
- (برگرفته از کتاب «قاموس زبان کردی»، تألیف عبدالرحیم ذبیحی، چاپ ۱۹۸۸)
- وبسایت کردستان بـه آدرس: www.sorankurdistani.com
- فرهنگ کردی-کردی-فارسی (هه نبانـه بورینـه۹-عبدالرحمان شرفکندی (هه ژار)-انتشارات سروش
- Nikitine, Basil: Les Kurdes, Paris, 1956
- Ahmad, J. R. : Dirasat Kurdiyah fi bilad Subartu ('Kurdish Studies in the Country of Subartu') -- in Arabic - Baghdad, 1984
- Ahmad, Jemal Rashid: Tarikh el-Kurd el-Qadim (`The Ancient History of the Kurds') -- in Arabic - publication of the Saladin University, Hawler, 1990
- Driver, G.K. : The Name Kurd and its Philological Connections; JRAS, 1923
- Driver, G.K. : The Dispersion of the Kurds in Ancient Times, Journal of the Royal Asiatic Society of Great Britain and Ireland (JRAS) 1921,Part Four, pp. 563–572
پیوند بـه بیرون
- نمودار درختی زبانهای ایرانی
- مجمع علمـی زبان کردی - ایران
- مادها
- کتاب: زبانشناسی عملی: راهنمای بررسی گویشها
- نقش انگلیسها درون ایجاد زبان مکاتبهای کردی
- واجشناسی کردی جنوبی
- زبانهای ایرانی (به انگلیسی)
فرهنگهای کردی–فارسی
- مؤسسهها:
- فرهنگستان زبان کردی
- Kurdish Academy of Language
خودآموزی زبان کردی:
- خودآموز کردی
فرهنگها:
- فرهنگ انگلیسی-کردی به منظور رایـانـهها
- فرهنگ انگلیسی-کردی
الگو:کد زبانهای معرفیشده درون ایزو ۶۳۹–۳ کـه حرف اول عنوان بینالمللی آنـها حرف K است
[زبانهای کردی - ویکیپدیـا، دانشنامـهٔ آزاد لباس کوردی سورانی]
نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sun, 18 Nov 2018 12:41:00 +0000