پرش بـه ناوبری پرش بـه جستجو
بخارا (پایتخت سامانیـان)، درون ازبکستان کنونیدرگذشت ۳۱ خرداد ۴۱۶[۱](در سن ۵۷ سالگی)
همدانآرامگاه آرامگاه بوعلیسینا
۳۴°۴۷′۲۹٫۵۵″ شمالی ۴۸°۳۰′۴۷٫۶۲″ شرقی / ۳۴٫۷۹۱۵۴۱۷°شمالی ۴۸٫۵۱۳۲۲۷۸°شرقی همدانمحل زندگی فرارود، خراسان، گرگان، ری، اصفهان و همدانملیت ایرانی[۲][۳][۴][۵]نامهای دیگر ابوعلی سینا، پور سیناپیشـه فیلسوف، دانشمند و حکیمسالهای فعالیت اواخر سدهٔ چهارم و اوایل سدهٔ پنجم قمرینقشهای برجسته بزرگترین فیلسوف مشایی و پزشک نامدار ایران درون جهان اسلام.[۶]لقب شیخالرئیس؛ شرف الملک، حجت الحق شاهزاده اطباءدوره اواخر سامانیـان و دوران آل بویـهمذهب مسلمان[۷][۸][۹]منصب وزارتمکتب فلسفه مشاییآثار کتاب شفا، قانون، دانشنامـهٔ علایی و رسالههای بسیـاری بـه عربی و فارسیـهمسر یـاسمـینوالدین عبدالله / ستاره
ابوعلی حسین بن عبدالله بن حسن بن علی بن سینا، مشـهور بـه ابوعلیِ سینا، ابن سینا و شیخ الرئیس (زادهٔ ۳۵۹ ه.ش درون بخارا – درگذشتهٔ ۲ تیر ۴۱۶ درون همدان، ۹۸۰–۱۰۳۷ مـیلادی[۱۰])،[۱۱][۱۲][۱۳]همـهچیزدان،[۱۴]پزشک، ریـاضیدان، منجم، فیزیکدان، شیمـیدان، روانشناس، جغرافیدان، زمـینشناس، شاعر، منطق دان و فیلسوف[۱۵]ایرانی[۲][۳][۴][۵][۱۶] و از مشـهورترین و تأثیرگذارترینِ فیلسوفان و دانشمندان ایرانزمـین هست که بـه ویژه بـه دلیل آثارش درون زمـینـه فلسفه ارسطویی و پزشکی اهمـیت دارد. یاسمین سینایی ویکی پدیا دانشنامه آزاد وی نویسنده کتاب شفا یک دانشنامـه علمـی و فلسفی جامع هست و القانون فی الطب یکی از معروفترین آثار تاریخ پزشکی است.[۱۷][۱۸]
وی ۴۵۰ کتاب درون زمـینـههای گوناگون نوشتهاست کـه شمار زیـادی از آنها درون مورد پزشکی و فلسفه است. جرج سارتن درون کتاب تاریخ علم وی را یکی از بزرگترین اندیشمندان و دانشمندان پزشکی مـیداند.[۱۹] همچنین وی او را مشـهورترین دانشمند دیـار ایران مـیداند کـه یکی از معروفترینها درون همـهٔ زمانها و مکانها و نژادها است.[۲۰] هم چنین وی درون زمره فیلسوفان بزرگ جهان قرار دارد.[۲۱] دانشنامـهٔ فلسفهٔ دانشگاه تنسی ابن سینا را تأثیرگذارترین فیلسوف جهان پیش از دوران مدرن معرفی مـیکند.[۱۳]
کتاب قانون ابن سینا درون پزشکی بـه سال ۱۹۷۳ درون شـهر نیویورک ایـالات متحده آمریکا تجدید چاپ گردیدهاست.[۲۲]
آرامگاه بوعلیسینا درون مـیدان بوعلی سینا درون مرکز شـهر همدان واقع شدهاست.
زندگی
ابن سینا درون روستای افشانـه نزدیک بخارا (در ازبکستان کنونی و ایران بزرگ درون سده پنجم هجری قمری) متولد شد. زبان مادری اش فارسی بود. پدرش کـه از صاحب منصبان درون حکومت سامانی بود وی را بـه مدرسه بخارا فرستاد که تا در آنجا بـه خوبی تحصیل کند. پدر و برادر ابن سینا مجذوب تبلیغات اسماعیلیـه شده بودند، اما ابن سینا از آن دو پیروی نکرد. وی حافظه و هوشی خارقالعاده داشت. بهطوریکه درون ۱۴ سالگی از آموزگار خود پیشی گرفت.[۲۳]
او علم منطق را از استادش ابو عبدالله ناتلی آموخت. اوی را نداشت کـه از وی علوم طبیعی یـا داروسازی را فرا بگیرد و پزشکان مشـهور از دستورکارهای او پیروی مـید. البته وی درون فراگیری علم متافیزیک ارسطو دچار مشکل شد کـه تنـها بـه کمک اغراض مابعدالطبیعه فارابی توانست آن را بفهمد. او امـیر خراسان را از یک بیماری سخت نجات داد. امـیر خراسان درون ازای این کار اجازه داد کـه ابن سینا از کتابخانـه باشکوه مخصوص شاهزادگان سامانی استفاده کند. درون سن ۱۸ سالگی، ابن سینا بر بسیـاری از علومـی کـه بعدها شناخته شدند، تسلط یـافت. پیشرفتهای بعدی وی، مرهون استدلالهای شخصی وی بود.[۲۳]
بخشی از زندگینامـه او بـه گفته خودش بـه گفته از شاگردش ابو عبید جوزجانی بدین شرح است:
پدرم عبدالله از مردم بلخ بود درون روزگار نوح پسر منصور سامانی بـه بخارا درآمد. بخارا درون آن عهد از شـهرهای بزرگ بود. پدرم کار دیوانی پیشـه کرد و در روستای خرمـیثن بـه کار گماشته شد. بـه نزدیکی آن روستا، روستای افشنـه بود. درون آنجا پدر من، مادرم را بـه همسری برگزید و وی را بـه عقد خویش درآورد. نام مادرم ستاره بود من درون ماه صفر سال ۳۷۰ از مادر زاده شدم. نام مرا حسین گذاشتند چندی بعد پدرم بـه بخارا نقل مکان کرد درون آنجا بود کـه مرا بـه آموزگاران سپرد که تا قرآن و ادب بیـاموزم. دهمـین سال عمر خود را بـه پایـان مـیبردم کـه در قرآن و ادب تبحر پیدا کردم آنچنان کـه آموزگارانم از دانستههای من شگفتی مـینمودند. در آن هنگام مردی بـه نام ابوعبدالله بـه بخارا آمد او از دانشهای روزگار خود چیزهایی مـیدانست پدرم او را بـه خانـه آورد که تا شاید بتوانم از وی دانش بیشتری بیـاموزم. زمانی کـه ناتلی بـه خانـهٔ ما آمد، من نزد آموزگاری بـه نام اسماعیل زاهد، (که از شاگردان حریربن عبدالله سجستانی بود) .فقه مـیآموختم و بهترین شاگرد او بودم و در بحث و جدل کـه شیوهٔ دانشمندانِ آن زمان بود، تخصصی داشتم.
ناتلی بـه من منطق و هندسه آموخت و چون مرا درون دانش اندوزی بسیـار توانا دید بـه پدرم سفارش کرد کـه مبادا مرا جز بهب علم بـه کاری دیگر وادار سازد و به من نیز تأکید کرد جز دانش آموزی شغل دیگر برنگزینم. من اندیشـهٔ خود را بدانچه ناتلی مـیگفت مـیگماشتم و در ذهنم بـه بررسیِ آن مـیپرداختم و آن را روشنتر و بهتر از آنچه استادم بود فرامـیگرفتم که تا اینکه منطق را نزد او بـه پایـان رسانیدم و در این فن بر استادِ خود برتری یـافتم. چون ناتلی از بخارا رفت من بـه پژوهش و مطالعه درون علم الهی و طبیعی پرداختم. اندکی بعد مـیلی درون فراگرفتن علم طب درون من پدیدار گشت. آنچه را پزشکان پیشی نوشته بودند همـه را بـه دقت خواندم، چون علم طب از علوم مشکل بهشمار نمـیرفت، درون کوتاهترین زمان درون این رشته موفقیتهای بزرگ بدست آوردم که تا آنجا کـه دانشمندان بزرگ علم طب بـه من روی آوردند و در نزد من بـه تحصیل اشتغال ورزیدند. من بیماران را درمان مـیکردم و در همان حال از علوم دیگر نیز غافل نبودم. منطق و فلسفه را دوباره بـه مطالعه گرفتم و به فلسفه بیشتر پرداختم و یک سال و نیم درون این کار زمان صرف کردم. درون این زمان کمتر شبی سپری شد کـه به بیداری نگذرانده باشم و کمتر روزی گذشت کـه جز بـه مطالعه بـه کار دیگری دست زده باشم.
پس از آن بـه الهیـات رو آوردم و به مطالعه کتاب مابعد الطبیعه ارسطو اشتغال ورزیدم ولی چیزی از آن نمـیفهمـیدم و غرضِ نویسنده را از آن سخنان درنمـییـافتم از این رو دوباره از سر خواندم و چهل بار تکرار کردم چنانکه مطالب آن را حفظ کرده بودم اما بـه حقیقتِ آن پی نبردهبودم. چهرهٔ مقصود درون حجابِ ابهام بود و من از خویشتن ناامـید مـیشدم و مـیگفتم مرا درون این دانش راهی نیست یک روز عصر از بازار کتابفروشان مـیگذشتم کتابفروشِ دورهگردی کتابی را درون دست داشت و به دنبال خریدار مـیگشت بـه من درخواست کرد کـه آن را بخرم من آن را خ، اغراض مابعدالطبیعه نوشته ابونصر فارابی، هنگامـی کـه به درون خانـه رسیدم بیدرنگ بـه خواندن آن پرداختم و به حقیقت مابعدالطبیعه کـه همـه آن را از برداشتم پی بردم و دشواریهای آن بر من آسان گشت. از توفیق بزرگی کـه نصیبم شده بود بسیـار شادمان شدم. فردای آن روز به منظور سپاسِ خداوند کـه در حل این مشکل مرا یـاری فرمود. صدقه فراوان بـه درماندگان دادم. درون این هنگام سال ۳۸۷ بود و تازه ۱۷ سالگی را پشت سر نـهاده بودم. زمانی من وارد سال ۱۸ زندگی خود مـیشدم نوح پسر منصور سخت بیمار شد، اطباء از درمان وی درماندند و چون من درون پزشکی آوازه و نام یـافته بودم مرا بـه درگاه بردند و از نوح خواستند که تا مرا بـه بالین خود فرا خواند. من نوح را درمان کردم و اجازه یـافتم که تا در کتابخانـه او بـه مطالعه پردازم. کتابهای بسیـاری درون آنجا دیدم کـه بیشتر مردم حتی نام آنها را نمـیدانستند و من هم که تا آن روز ندیده بودم. از مطالعه آنها بسیـار سود جستم. چندی بعد از این روزها پدرم درون گذشت و روزگار احوال مرا دگرگون ساخت من از بخارا بـه گرگانج خوارزم رفتم. چندی درون آن دیـار بـه عزت روزگار گذراندم نزد فرمانروای آنجا نزدیکی پیدا کردم و به تألیف چند کتاب درون آن شـهر توفیق یـافتم پیش از آن دربخارا نیز کتابهایی نوشته بودم.
در این هنگام اوضاع جهان دگرگون شده بود ناچار من از گرگانج بیرون آمدم مدتی همچون آوارهای درون شـهرها مـیگشتم که تا به جرجان (شـهری درون محل گنبد کاووس کنونی) رسیدم و از آنجا بـه دهستان رفتم و دوباره بـه جرجان (شـهری درون محل گنبد کاووس کنونی) بازگشتم و مدتی درون آن شـهر ماندم و کتابهایی تصنیف کردم. ابوعبید جوزجانی درون جرجان (شـهری درون محل گنبد کاووس کنونی) بـه نزدم آمد.
ابو عبید جوزجانی گوید: یاسمین سینایی ویکی پدیا دانشنامه آزاد این بود آنچه استادم از سرگذشت خود برایم حکایت کرد. چون من بـه خدمت او پیوستم که تا پایـان زندگی با او بودم. بسیـار چیزها از او فرا گرفتم و بسیـاری از کتابهای او را تحریر کردم استادم بعد از مدتی بـه ری رفت و به خدمت مجدالدوله از فرمانروایـان دیلمـی درآمد و وی را کـه به بیماری سودا دچار شده بود درمان کرد و از آنجا بـه قزوین و از قزوین بـه همدان رفت و مدتی دراز درون این شـهر ماند و در همـین شـهر بود کـه استادم بـه وزارت شمسالدوله دیلمـی فرمانروای همدان رسید. درون همـین زمانها استادم کتاب قانون را نوشت و تألیف کتاب بزرگ شفا را بـه خواهشِ من آغاز کرد. چون شمس الدوله از جهان رفت و پسرش جانشین وی گردید؛ استاد وزارتِ او را نپذیرفت و چندی بعد بـه او اتهام بستند کـه با فرمانروای اصفهان مکاتبه دارد و به همـین دلیل بـه زندان گرفتار آمد. ۴ ماه درون زندان بسر برد و در زندان ۳ کتاب بـه رشته تحریر درآورد. بعد از رهایی از زندان مدتی درون همدان بود که تا با جامـه درویشان پنـهانی از همدان بیرون رفت و به سوی اصفهان رهسپار گردید. من و برادرش و دو تنِ دیگر با وی همراه بودیم. بعد از آنکه سختیـهای بسیـار کشیدیم بـه اصفهان درآمدیم. علاءالدوله فرمانروای اصفهان استادم را بـه گرمـی پذیرفت و مقدم او را بسیـار گرامـی داشت و در سَفَروحَضَر و به هنگام جنگ و صلح، استاد را همراه و هنِ خود ساخت. استاد درون این شـهر کتاب شفاءرا تکمـیل کرد و به سال ۴۲۸ درون سفری کـه به همراهی علاءالدوله بـه همدان مـیرفت، بیمار شد و در آن شـهر درون گذشت و به خاک سپرده شد. او با روشهای اندیشمندانـه بیماران را درمان مـیکرد.
مـهاجرت از گرگانج بـه جرجان (۴۰۳–۴۰۲ هجری/ ۱۰۱۳–۱۰۱۲ مـیلادی)
ابن سینا درون ۴۰۲ هجری گرگانج را بـه مقصد جرجان(گنبد کاووس) ترک نمود که تا دوستش کاووس بن وشمگیر دیلمـی از آل زیـار را دیدار کند. درون این راه، ابن سینا بـه سوی خراسان رفت و از شـهرهای نسا، ابیورد، طوس، سمنگان، جاجرم گذشت و به جرجان(گنبد کاووس) رسید؛ ولی درون این مـیان (در زمستان ۴۰۳ هجری/ژانویـه و مارس ۱۰۱۳ مـیلادی) قابوس درگذشت. گرچه درون شرح حال ابن سینا بـه زبان خودش، دلیلی بر این موضوع نیـامده، ولی مـیتوان علت مرگ قابوس را مسائل سیـاسی دانست. ابن سینا درون طی این سفر بـه نظر نمـیرسد کـه در شـهری مانده باشد. ابن سینا مدت کوتاهی درون جرجان(گنبد کاووس) درون خانـه یکی از دوستان صمـیمـی اش اقامت نمود و در آنجا جوزجانی را دیدار نموده و در خدمت منوچهر بن کاووس بود.[۲۴]
در ری (۴۰۵–۴۰۴ هجری/ ۱۰۱۵–۱۰۱۴ مـیلادی)
ابن سینا از جرجان (شـهری درون محل گنبد کاووس کنونی) بـه ری مـهاجرت کرد و در دستگاه حکومتی حاکم آل بویـه مجدالدوله رستم وارد شد. مادر مجدالدوله سیده، دستی پشت پرده درون تصمـیم گیریـهای حکومتی بود. ابن سینا با مـهارتی کـه در پزشکی داشت، از نخبگانسیـاسی کـه به مجدالدوله مشاوره مـیدادند پیشی گرفت و به وی نزدیکتر شد. ابن سینا مجدالدوله را کـه مبتلا بـه مالیخولیـا شده بود، مداوا نمود.[۲۴]
در همدان (۴۱۵–۴۰۵ هجری/ ۱۰۲۴–۱۰۱۵ مـیلادی)
ابن سینا درون ری بود که تا شمسالدوله حاکم آل بویـه (برادر مجدالدوله) درون ذیقعدهٔ ۴۰۵ ه.ق /آوریل ۱۰۱۵ م. بـه آنجا حمله کرد. ابن سینا بـه دلایل نامعلوم بـه قزوین مـهاجرت کرده و سپس وارد همدان گردید. وی سپس به منظور درمان شمسالدوله احضار گردید و به اجبار وزیر وی شد و تا مرگ شمسالدوله درون ۴۱۲ ه.ق /۱۰۲۱ م. درون این سمت باقی ماند. یک بار درون این دوران ابن سینا با لشکریـان امـیر درگیر شد. بعد از مرگ شمسالدوله، سماءالدوله روی کار آمد و از ابن سینا خواست که تا در جایگاهش باقی بماند؛ ولی ابن سینا تمایلی بـه این موضوع نداشت و در انتظار فرصتی به منظور ترک آن دیـار بود. او پنـهانی با علاءالدوله حاکم آل کاکویـه نامـه نگاری کرد کـه دیوان آل بویـه درون همدان و مخصوصاً تاجالملک ابونصر ابراهیم بن بهرام کوهی وزیر کرد آل بویـه بـه وی ظنین گردیده، بـه اتهام خیـانت درون قلعهای درون فرجان ابن سینا را زندانی د. ابن سینا ۴ ماه زندانی بود که تا اینکه علاءالدوله بـه همدان تاخت و سلطنت سماءالدوله را پایـان داد و ابن سینا از زندان آزاد شد. علاءالدوله بـه ابن سینا پیشنـهاد منصبی درون همدان را داد کـه نپذیرفت. چندی بعد ابن سینا تصمـیم بـه مـهاجرت بـه اصفهان گرفت و در لباس صوفیـان بـه همراه برادرش، ابوعبید جوزجانی و دو بـه آنجا رفت.[۲۴]
در اصفهان (۴۲۸–۴۱۵ هجری/۱۰۳۷-۱۰۲۴ مـیلادی)
علاءالدوله، ابن سینا را با عزت و احترام پذیرفت و ابن سینا درون اصفهان سکنی گزید و سالهای پایـانی عمرش را درون خدمت وی گذراند و در بیشتر سفرها با وی همراه بود. درون یکی از این سفرها بـه همدان درون سال ۴۲۸ هجری، ابن سینا مبتلا بـه قولنج شد کـه دائماً بـه آن مبتلا مـیگشت و در اثر آن درگذشت و در همدان بـه خاک سپرده شد و آرامگاه بوعلیسینا هماکنون درون این شـهر قرار دارد.[۲۴]
ابن سینا و ازدواج
در منابع تاریخی هیچ گزارش جدی دربارهٔ ازدواج ابن سینا مطرح نشدهاست، جز اینکه برخی گفتهاند با ی بـه نام یـاسمـین کـه کنیز فراری خلیفه بغداد بود، ازدواج کرد، کـه آن هم دیری نپایید.[۲۵]
علت مرگ ابن سینا
مستندترین گزارش از مرگ ابن سینا از ابوعبید جوزجانی شاگرد اوست کـه تا پایـان عمر همراه او بود:
همـه نیروهای شیخ بـه کمال بود اما نیروی با زنان درون وجود وی از دیگر نیروهای افزون بود و در این کار زیـاده روی مـیکرد. روزی از سوی یـاران، زیـان زن دوستی و پرخوری و شب زنده داری کـه شیخ درون این هر سه افراط مـیکرد بـه وی گوشزد شد. شیخ پاسخ داد: خدای بزرگ از نیروهای جسمـی و روحی مرا بهرهٔ فراوان بخشیدهاست و من حتما از همـهٔ این نیروها نیک بهره برگیرم و به موقع برخوردار شوم. زیـادهروی درون شـهوات سرانجام جسم نیرومند شیخ را فرسوده کرد. هنگامـی کـه علاﺀالدوله با تاش فراش مـیجنگید و پورسینا همراه وی بود، بیماری قولنج گریبان شیخ را گرفت. شیخ از ترس آنکه مبادا درون هنگام کارزار و فرار امـیر زمـینگیر شود و از همگامـی با او بازماند، درون یک روز هشت بار دستور تنقیـه داد کـه در اثر زیـادهروی رودههایش زخم شد. چون درون کار درمان ورزیده بود، خویشتن را بـه داروهای مناسب اندکی بهبود بخشید اما علیل گشت زیرا از غذا پرهیز نمـیکرد و از هنی با زنان دستبردار نبود. درون نتیجه بیمای قولنج وی گاهی زورآور مـیشد و زمانی تسکین مـییـافت که تا آن هنگام کـه در رکاب علاﺀالدوله بـه سوی همدان رهسپار گردید. درون این سفر بیماری شیخ بـه شدت گرایید و چون بـه همدان رسید، دانست کـه نیروی جسمانی خود را چنان از دست داده کـه دیگر از غذا و دارو کاری ساخته نیست. از این رو از درمان خویش دست کشید و گفت: «مدبر تن من از تدبیر فرومانده و درمان بیفایده است.» چند روزی بر این حال بود که تا دیده از جهان فروبست. جسمش را درون همدان بـه خاک سپردند. درون آن هنگام پنجاه و هشت ساله بود.[۲۶]
اخلاق و صفات
با توجه بـه آثار بـه جا مانده از ابن سینا معلوم مـیشود کـه او فردی بسیـار باهوش و پرکار بودهاست.
ابن سینا فیلسوف
ابن سینا بسیـار پیرو فلسفه ارسطو بود و از این نظر بـه استادش فارابی شباهت دارد. مبحث منطق و نفس درون آثار او درون واقع همان مبحث منطق و نفسارسطو و شارحان او نظیر اسکندر افرودیسی و ثامـیسطیوس است. اما ابن سینا هرچه بـه پایـان عمر نزدیک مـیشد، بیشتر از ارسطو فاصله مـیگرفت و به افلاطون و فلوطین و عرفان نزدیک مـیشد. داستانهای تمثیلی او و نیز کتاب پرحجم منطق المشرقین کـه پایـان عمر تحریر کرده بود، شاهد این مدعاست. متأسفانـه امروزه از این کتاب تنـها پیش گفتارش درون دست است؛ ولی حتی درون همـین پیش گفتار نیز ابن سینا بـه انکار آثار دوران ارسطویی خویش مانند شفا و نجات مـیپردازد.[۲۷]
آثار ابن سینا
به دلیل آنکه درون آن دوره، عربی زبان رایج آثار علمـی بود، ابن سینا و سایر دانشمندان ایرانزمـین کـه در آن روزگار مـیزیستند کتابهای خود را بـه زبان عربی نوشتند. بعدها برخی از این آثار بـه زبانهای دیگر از جمله فارسی ترجمـه شد. از جمله اثر قانون درون طب کـه توسط عبدالرحمن شرفکندی بـه زبان فارسی ترجمـه شدهاست.
برابریـابی به منظور واژههای عربی و واژهسازی از سویِ ابنِ سینا
افزون بر این، ابن سینا درون ادبیـات فارسی نیز دستی توانمند داشتهاست. بیش از ۲۰ اثر فارسی بـه او منسوب هست که از مـیان آنها، بیگمان «دانشنامـه علائی» و «رگشناسی» (رساله نبض) از نوشتههای او است. آثار فارسی ابن سینا، مانند سایر نثرهای علمـی زمان وی، با رعایت ایجاز و اختصارکامل نوشته شدهاست.[۲۸] ابن سینا به منظور بیـان مفاهیم نو بـه فارسی درون آثار خود دست بـه واژهسازی زدهاست.
برپایـهٔ پژوهشـهای دکتر محمد معین و سیدمحمد مشکات، شمار واژگان آفریدهٔ ابن سینا درون دانشنامـهٔ علایی و رگشناسی ۱۰۳۹ واژه است. برخی واژههای آفریدهٔ ابن سینا درون این دو اثر سترگ چنین هستند:
بُرینش بهجای قطع (که درون ریـاضی و انداهه بهکار مـیرفت)، پذیرا بهجای قابل (در فلسفه)، روان بهجای نفس، سربهسر بهجای مساوی، کرده بهجای مفعول، کُنا بهجای فاعل، گداخته بهجای مایع، مایگی بهجای مادیّت، نـهاد بهجای وضع، یکیای بهجای وحدت، افکندنِ گمان بهجای تولیدِ شک، ایستادگی بهخودیخود بهجای قائمِبالذاتبودن، بالش (نمو، از بن واژهٔ بالیدن)، بَستَناکی بهجای انجماد، بهره پذیر بهجای قابل قسمت، بیگسستگی بهجای لاینقطع، پیداگر، پیوندپذیر، جانِ سخن گویـا بهجای نفسِ ناطقه، جُنبایی بهجای حرکت، دار، ِ راست بهجای حرکتِ مستقیم، گِرد بهجای حرکتِ مستدیر، چه چیزی بهجای ماهیت، دیرجنب، رایش بهجای علمِ ریـاضی، روشنسرشتی، زایشدِه بهجای مولّد، زِفر زبرین بهجای فکِ اعلی، زِفر زیرین بهجای فکِ اسفل، شایدبود بهجای امکان، گوهر روینده بهجای جوهر نامـی، نادیداری بهجای باطنی، هرآینگیبودن بهجای وجوب، حدِّ کِهین، حدِّ مِهین، حدِّ مـیانگین، علمِ ترازو بهجای علمِ منطق، علمِ سپسطبیعت بهجای علم مابعدالطبیعه، نبض درنگی، نبض دمادم، نبض ستبر، نبض لرزنده.[۲۹]
ابوعلی سینا و ادبیـات
ابوعلی سینا بـه عربی و فارسی شعر مـیسرودهاست. حدود هفتاد و دو بیت شعر فارسی درون کتابهای مختلف و تذکرهها بدو منسوب شدهاست درون مـیان ابیـات بوعلی سینا طنزهای تکان دهندهای بـه چشم مـیخورد کـه نشان از بیارزشیِ جهان هستی و ضعف و ناتوانیِ آدمـیان از دیدگاهِ اوست.
بوعلی درون قطعهای با اینکه بـه نحوی ترکِ ادبِ شرع مـینماید، جهل و حماقت را زشت مـیشمارد؛ اما این قطعه دارای طنز دلپذیری هست که بر ترکِ ادب شرع غلبه دارد. جهل و حماقتی کـه باعثِ حکم شرع بر تحریم مـیشود و عقلا و علما را بـه زحمت و رنج انداخت:
شاگردان ابن سینا
ابن سینا علاوه بر آثار خود شاگردان دانشمند و کارآمدی بـه مانند ابوعبید جوزجانی، ابوالحسن بهمنیـار، ابو منصور طاهر اصفهانی و ابوعبدالله محمد بن احمد المعصومـی را کـه هر یک از ناموران روزگار گشتند تربیت نمود،[۳۱] کـه هر کدام دانشمند بزرگی درون زمان خود شدند. از مـیان شاگردان او این چند تن سرشناسترند:
- ابوالحسن بهمنیـار بن مرزبان شاگرد بسیـار معروف ابن سینا هست که برخی از آثار او درون دست است. وی از زرتشتیـان آذربایجان بود.[۳۲] ولی بعدها مسلمان شد و کنیـهٔ ابوالحسن را برگزید. چنانکه بسیـاری از ارباب تواریخ بـه این مطلب تصریح کردهاند و از نوشتههای خود ابوالحسن بهمنیـار از جمله التحصیل چنین مطلبی تأیید مـیشود. یکی از کتابهای ابن سینا بـه نام المباحث بیشتر شامل جواب سؤالات اوست.
- ابوعبیدالله عبدالواحد بن محمد جوزجانی از سال ۴۰۳ هجری که تا هنگام مرگ ابن سینا پیوسته درون خدمت او بودهاست و پس از مرگ او بـه گردآوری و تألیفِ آثار او پرداخت. تبحر او درون ریـاضیـات بود. کتاب سه جلدی دانشنامـه علایی بعد مرگ ابن سینا، توسط او تکمـیل شد.
- ابوعبدالله محمد بن احمد المعصومـی یکی دیگر از شاگردان مشـهور ابن سینا هست که رسالةالعشق را ابن سینا بـه نام او نوشت. وقتی نزاع علمـی بوعلی سینا و ابوریحان بیرونی بر اثر برخی گفتارهای ابوریحان منقطع شد معصومـی ادامـهٔ بحث با ابوریحان را بـه عهده گرفت. مطالب معصومـی بـه همراه اجوبه ابن سینا و سوالات و ردود ابی ریحان درون کتاب اسئله و اجوبه درون ایران و لبنان چاپ شدهاست.
- شیخ علی نسائی خراسانی یکی دیگر از شاگردان ابن سینا کـه ناصر خسرو هم درون سفرنامـه اش از وی نام مـیبرد.
- ابومنصور حسین بن طاهر بن زیله اصفهانی از دانشمندان ایرانی قرن چهارم و پنجم هجری و از شاگردان ابن سینا بود. وی درون دانشهای زمان خود بیشتر درون ریـاضیـات مـهارت داشت. او درون سال ۴۴۰ هجری درگذشت.
تأثیر و جایگاه امروزی
تأثیر بر اروپا
انتقال علوم یونانی توسط مسلمانان و ترجمـه آثار عربی بـه لاتین، نخستین رنسانس یعنی تجدید حیـات علمـی را درون جنوب اروپا سبب شد. این رنسانس درون قرن دهم درون سیسیل آغاز شد و در قرن دوازدهم درون طُلَیطُلَه (تولدو) درخشید، سپس از آن بزودی بـه فرانسه رسید. دو اثر اصلی ابن سینا (شفا و قانون) وی را درون اروپا بـه صورت استاد بیبدیل طب و علوم طبیعی و فلسفه درآورد.[۲۳]
از قرن دوازدهم که تا شانزدهم پایـههای علمـی و عملی پزشکی، تعلیمات ابن سینا بود. با آثار ابوبکر محمد بن زکریـای رازی نیز آشنا بودند و او را طبیب معالجی بهتر از ابن سینا مـیشمردند، ولی قانون مجموعه تعلیمـی بینظیری بهشمار مـیرفت و کتاب «کلیـات فی الطب» ابن رشد تنـها با قسمت اول کتاب قانون مطابقت داشت. قانون توسط ژرارد کرمونائی مـیان سالهای ۱۱۵۰ و ۱۱۸۷ بـه تمامـی ترجمـه شد و روی هم رفته هشتاد و هفت ترجمـه از آن بـه عمل آمد کـه البته بعضی، از آنها فقط شامل قسمتی از این کتاب بود. بیشتر ترجمـهها بـه لاتینی بود، ولی چندین ترجمـه بـه عبری درون اسپانیـا و ایتالیـا و جنوب فرانسه نیز انجام شد. ترجمـه کتابهای طبی بـه خوبی ترجمـه کتابهای فلسفی او نیست و بعضی کلمات یونانی کـه تحریف شده و به صورت عربی درآمده، درون ترجمـهها بـه صورت نامفهوم و ناشناخته آمدهاست، و نیز بعضی اصطلاحات فنی عربی کمابیش بـه حروف لاتینی نقل شده و کاملاً نامفهوم است. قانون اساس تعلیم طب درون همـه دانشگاهها بود. درون قدیمـیترین برنامـه تعلیمـی کـه تاکنون بدست آمده و مربوط بـه مدرسه طب منوپلیـه هست و درون منشوری از پاپ کلمنت پنجم مورخ ۱۳۰۹مسیحی و نیز درون تمام منشورهای بعد از آن که تا سال ۱۵۵۷ نام قانون آمدهاست. ده سال بعد جالینوس را بر ابن سینا برگزیدند، ولی کتاب قانون که تا قرن هفدهم هنوز تدریس مـیشد. چاپ متن عربی آن درون رم نشانـه آن هست که چه اندازه ارزش به منظور این کتاب قائل بودهاند. چاسر درون مقدمـه کتاب «داستانهای کنتربری» نوشتهاست کـه هیچ طبیبی نباید از قانون غفلت کند. تقریباً هرقسمتهایی از قانون و مخصوصاً فصول مربوط بهتبها یـا بیماریهای چشم را، یـا نوشتههای کوتاهتری چون«مقالة فی النبض» یـا «رساله درون بیماریهای قلبی» را درون اختیـار داشت. همـه مؤلفان عرب از قرن هفتم که تا قرن دهم ه.ق /سیزدهم که تا شانزدهم م. از خوان نعمت ابن سینا برخوردار بودهاند - حتی اگر مانند پدر ابن زهر نسبت بـه او تردید نشان داده یـا مانند ابن نفیس بـه تکمـیل قانون پرداخته باشند.[۲۳]
روز پزشک
- ۱ شـهریور، همزمان با زادروز او درون ایران روز پزشک است.
نام گذاریها بـه نام ابن سینا
در سمت پنـهان ماه دهانـهای بـه افتخار ابن سینا بـه نام وی دهانـه ابن سینا نامگذاری شدهاست. در تهران، شیراز، مشـهد و اصفهان، و همچنین؛ استانبول، هراره، بوبینی فرانسه بیمارستانهایی بـه افتخار وی نامگذاری شدهاند. یک مرکز جراحی درون نیویورک بـه افتخار وی نامگذاری شدهاست. در سا شرقی انگلستان یک کالج طب چینی بـه نام وی نامگذاری شدهاست. در پاکستان یک کالج پزشکی بـه نام ابن سینا وجود دارد. در مجارستان یک کالج بینالمللی با نام ابن سینا وجود دارد. ژورنال بینالمللی بیوتکنولوژی بـه نام ابن سینا درون تهران فعالیت مـیکند. پژوهشگاه ابن سینا درون تهران بـه افتخار وی نامگذاری شدهاست. چندین مدرسه و مرکز آموزشی درون ایران نیز بـه نام وی نامگذاری شدهاند.
جایزه ابن سینا یونسکو
سازمان یونسکو هر دو سال یک بار جایزهای بـه نام ابن سینا را از مـیان افرادی کـه در فلسفه اخلاق و علم پیشرو هستند اهدا مـیکند.
جایزه ابن سینا آلمان
در سال ۲۰۰۵ مـیلادی دکتر «یـاشار بیلگین»ترک تبار (عضو حزب راستگرای اتحادیـه دموکرات مسیحی آلمان) با همکاری چند فرد دیگر، کانونی عامالمنفعه بـه نام "آویسنا پرایز" (Avicenna-Preis e.V) درون شـهر فرانکفورت آلمان بنیـان نـهاد که تا سالانـه بـه انتخاب هیئت داوران «جایزه ابن سینا»را بـه افراد یـا سازمانـهایی کـه در راه تفاهم فرهنگی ملتها کوشا بودهاند اعطاء کند. مبلغ سقفی این جایزه که تا یکصد هزار یورو تعیین شده کـه از طرف شخصیتهای حقوقی و حقیقی مختلف مـهیـا مـیگردد.
هدیـهٔ ایران بـه سازمان ملل
دولت جمـهوری اسلامـی ایران درون ژوئن ۲۰۰۹ بـه عنوان نشانی از پیشرفت علمـی صلحآمـیز ساختمان-مجسمـهای بـه شکل چهارتاقی کـه ترکیبی از سبکهای معماری و تزئینات هخا و اسلامـی درون آن دیده مـیشود را بـه دفتر سازمان ملل متحد درون وین هدیـه داد کـه در محوطهٔ آن درون سمت راست ورودی اصلی قرار داده شدهاست. درون این چهارتاقی مجسمـههایی از چهار فیلسوف ایرانی خیـام، ابوریحان بیرونی، زکریـا رازی و ابوعلی سینا قرار دارد.[۳۳]
ده ریـالی - پشت اسکناس عنوان: آرامگاه ابن سینا
پانویس
- A.J. Arberry, "Avicenna on Theology", KAZI PUBN INC, 1995. excerpt: "Avicenna was the greatest of all Persian thinkers; as physician and metaphysician"&fp=dcce4d829681fc6c&biw=1824&bih=966
- Henry Corbin, "The Voyage and the messenger: Iran and Philosophy", North Atlantic Books, 1998. pg 74:"Whereas the name of Avicenna (Ibn sinda, died 1037) is generally listed as chronologically first among noteworthy Iranian philosophers, recent evidence has revealed previous existence of Ismaili philosophical systems with a structure no less complete than of Avicenna".[۱]
B) D. Gutas, "Avicenna", in دانشنامـه ایرانیکا، Online Version 2006, (LINK); excerpt: "That he should have written poems in Persian, his native and everyday language, is probable"
C) Ibn Sina ("Avicenna") Encyclopedia of Islam. 2nd edition. Edited by P. Berman, Th. Bianquis, C.E. Bosworth, E. van Donzel and W.P. Henrichs. Brill 2009. Accessed through Brill online: www.encislam.brill.nl (2009) Quote: "He was born in 370/980 in Afshana, his mother's home, near Bukhara. His native language was Persian."
D) Charles Lindholm,"The Islamic Middle East: Tradition and Change", Wiley-Blackwell, 2002. (2nd edition) " excerpt from pg 277: "Iranian Platonic philosopher".
E) Fayz, M. Getz. "Avicenna" in Sandra Clayton-Emmerson (2005), Key Figures in Medieval Europe: An Encyclopedia (Routledge Encyclopedias of the Middle Ages). Routledge. pg 54: "The Persian philosopher, poet, and physician Ibn Sina (Abu Ali al-Husayn ibn Abdullah ibn Sina) is known in the west as Avicenna. He was born in Bukhara and died in Hamada, Persia".
F) Joyce Moss, " Middle Eastern literatures and their times", Volume 6 of World Literature and Its Times: Profiles of Notable Literary Works and the Historical Events that Influenced Them. Thomas Gale, 2004. Excerp
ابن سینا یـا ابن سینا حسین پسر عبدالله زادهٔ ۳۵۹ ه.ش درون بخارا -درگذشتهٔ ۲ تیر ۴۱۶ درون همدان، ۹۸۰–۱۰۳۷ مـیلادی، دانشمند و پزشک و فیلسوف بود. نام او را ابن سینا، ابوعلی سینا، و ابن سینا گفتهاند. درون برخی منابع نام کامل او با ذکر القاب چنین آمده: حجةالحق شرفالملک شیخ الرئیس ابو علی حسین بن عبدالله بن حسن ابن علی بن سینا البخاری. وی صاحب تألیفات بسیـاری هست و مـهمترین کتابهای او عبارتاند از شفا درون فلسفه و منطق، و قانون درون طب درون پزشکی.
بوعلی سینا را حتما جانشین بزرگ فارابی و شاید بزرگترین نماینده حکمت برشمرد. اهمـیت وی درون تاریخِ فلسفه بسیـار هست زیرا که تا عهد او هیچیک از حکمای ایران نتوانسته بودند تمامـی اجزای فلسفه را کـه در آن روزگار حکم دانشنامـهای از همـهٔ علوم معقول داشت درون کتب متعدد و با سبکی روشن مورد بحث و تحقیق قرار دهند: "One of the key figures whose views came under attack was the Persian philosopher and scientist Ibn Sina(also known as Avicenna; 980-1037)""
G) David Edward Cooper, Jitendranath Mohanty, Ernest Sosa, "Epistemology: the classic readings", Wiley-Blackwell, 1999. pg 98:"by the Persian philosopher Ibn Sina (Avicenna) in the eleventh century."
(Dr. A. Zahoor and Dr. Z. Haq (1997).Quotations From Famous Historians of Science, Cyberistan.)
جستارهای وابسته
- ابن سینا و دانش موسیقی
- دانش درون ایران
- متافیزیک
- قانون برهم چینی
- دوران طلایی اسلام
- دانم کـه ندانم
- جشن هزاره ابن سینا
- هزارمـین سالگرد زادروز ابن سینا (تمبر)
منابع
- انوشـه، حسن (به سرپرستی). دانشنامـه ادب فارسی: ادب فارسی درون آسیـای مـیانـه. چاپ اول (ویراست دوم). تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامـی، ۱۳۸۰. شابک ۹۶۴-۴۲۲-۴۱۷-۵ (جلد اول).
- بیـهقی، پورفندق، (به عربی: تتمـه صوان الحکمـه)، بخش زندگینامـه خودنوشت و اضافات ابوعبید جوزجانیعربی
- ستایشگر، مـهدی. نام نامـهٔ موسیقی ایران زمـین جلد سوّم. چاپ اوّل. تهران: اطلاعات، ۱۳۷۶. شابک ۹۶۴-۴۲۳-۳۷۷-۸(جلد ۳).
- مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران
- آموزش و دانش درون ایران
- ابن سینا، بیژن آرقند
- GOICHON, A. -M (۱۹۸۶). "IBN SĪNĀ". Encyclopaedia of Islam. ۳ (2nd ed.). Leiden: E. J. Brill. pp. ۹۴۱. ISBN ۹۰ ۰۴ ۰۸۱۱۸ ۶ Check |isbn= value: invalid character (help). Check date values in: |date= (help)
- Van Riet, S. and U. Weisser. “Avicenna”. In Encyclopædia Iranica. vol. 3, ĀTAŠ – BEYHAQI. first ed. Bibliotheca Persica Press, 1987. 67–70. ISBN 1568590504. Retrieved 04 June 2012.
- کتاب الشفاء مشعلی فروزان درون قرون وسطی
پیوند بـه بیرون
- دانشنامـه ایرانیکا
- دانشنامـه فلسفه
- چهره معروفی کـه از ابن سینا مـیشناسیم - ایسنا
[ابن سینا - ویکیپدیـا، دانشنامـهٔ آزاد یاسمین سینایی ویکی پدیا دانشنامه آزاد]
نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sat, 15 Sep 2018 06:26:00 +0000