پرش بـه ناوبری پرش بـه جستجو
مختصات: ۲۹°۲۹′۳۳″شمالی ۶۰°۵۲′۰۱″شرقی / ۲۹٫۴۹۲۴°شمالی ۶۰٫۸۶۶۹°شرقی
سیستان و بلوچستان مرکز زاهدانمساحت ۱۸۰٬۷۲۶[۱] کیلومترمربعجمعیت ۲۸۱۳۰۹۳ نفر[۲]پراکندگی ۱٫۲۰۶تعداد شـهرستانها ۱۹ شـهرستانمنطقه زمانی IRST (گرینویچ+۳:۳۰)-تابستان (دیاستی) IRDT (گرینویچ+۴:۳۰)استاندار دانیـال محبی [۳]استان سیستان و بلوچستان بعد از استان کرمان بعنوان دومـین استان پهناور کشور درون جنوب شرقی ایران واقع است. عقاب سرخ درچه شبکه هایی میدهد این استان با حدود ۱۸۰٬۷۲۶ کیلومتر مربع وسعت کمابیش اندازه کشور سوریـه بزرگی دارد و بیش از ۱۱ درصد وسعت ایران را دربرمـیگیرد. عقاب سرخ درچه شبکه هایی میدهد سیستان شامل زابل و هامون و هیرمند و نیمروز و زهک هست که البته بخش بزرگ سیستان قدیم درون افغانستان بوده کـه هم اکنون جزو خاک افغانستان مـیباشد و بلوچستان دربرگیرنده بقیـه شـهرها از خاش که تا چابهار مـیباشد،البته بخش بزرگی از بلوچستان بر اساس قرارداد گلدسمـید از ایران جدا شد و تا مدتها بـه نام بلوچستان انگلیس شناخته مـی شد،ولی درون حال حاضر تحت عنوان ایـالت بلوچستان بخشی از پاکستان است.
سیستان یک منطقه جدا با فرهنگ و تمدن کهن تر از مکران با بیشینـه 5200 ساله بـه مردم منطقه ای(سکاها) گفته مـی شد کـه در اطراف رود هیرمند ساکن بودند وبخش زیـادی از سیستان بزرگ با تمدن کهن درون افغانستان امروزی هست که قبلا جزو ایران بوده است(ادامـه رود هیرمند و بخش اعظم ان درون افغانستان است) و بخشی دیگر درون شـهرستان زابل و جنوب خراسان،.
بلوچ ها (مکاها)قومـی دیگر بودند با فرهنگ متفاوت از سکاها درون مکران (جنوب شرقی ایران که تا کل کرانـه نواحی دریـای عمان ) ساکن بودند. کـه بعدها بـه بلوچستان تغییر نام یـافت. بلوچستان شامل دوقسمت بلوچستان سرحد ( خاش مـیرجاوه و توابع ان که تا اطراف کرمان و نصرت اباد) و بلوچستان جنوبی یـا مکران (سراوان و ایرانشـهر و نیکشـهر و چابهار) مـیشد.
سیستان و بلوچستان ۱۱۰۰ کیلومتر مرز با کشورهای پاکستان و افغانستان و ۳۰۰ کیلومتر مرز آبی با دریـای عمان دارد و تنـها استان ایران هست که با پاکستان مرز مشترک دارد و همچنین بـه دلیل قرار گرفتن درون موقعیت راهبردی و ترانزیتی از اهمـیت فراوانی برخوردار هست به ویژه بندر چابهار کـه تنـها بندر اقیـانوسی ایران و آسانترین و بهترین راه دسترسی کشورهای آسیـای مـیانـه بـه آبهای آزاد است.[۴]
مردم استان سیستان و بلوچستان از قومـیتهای سیستانی و بلوچ مـیباشد کـه سیستانیـان بـه زبان زبان فارسی با گویش سیستانی حرف مـی زنند و پیرو دین اسلام با مذهبتشیع مـیباشند و بلوچها بـه زبان بلوچی صحبت مـیکنند و پیرو اسلام و مذهب تسنن مـی باشند. این استان بیشتر آب و هوای گرم و خشک دارد اما درون عین حال از تنوع آب و هوایی و اقلیمـی ویژهای برخوردار هست و مناطق کوهستانی، جنگلی و باتلاقی نیز درون این استان پهناور بـه چشم مـیخورد.[۵]
زاهدان مرکز این استان هست که از طریق راهآهن با مـیرجاوه پاکستان ارتباط دارد و از سوی کرمان هم بـه راهآهن سراسری ایران متصل است. بـه زودی قرار هست خط راهآهنی از سوی چابهار بـه مشـهد و از آنجا بـه کشورهای آسیـای مـیانـه کشیده شود کـه این خط آهن نقش مـهمـی را درون توسعهٔ این استان و خاور ایران ایفا خواهد کرد.[۶]
استان سیستان و بلوچستان با داشتن موقعیت راهبردی بازرگانی و ترانزیتی و دارا بودن کشاورزی و باغبانی (به ویژه مـیوههای استوایی و گرمسیری) و همچنین جاذبههای فراوان تاریخی و طبیعی و نیز صنعت درون حال رشد از توانایی و ظرفیت فوقالعادهای به منظور توسعه و آبادانی برخوردار است[۷]
در برخی نقاط استان افراد به منظور دستیـابی بـه آب حتما حدود ۴ کیلومتر راه طی کنند که تا بتوانند از آب شرب استفاده کنند.[۸]
پیشینـه
دلیل نامگذاری
سیستان کـه صورت تغییر یـافته سجستان یـا تان هست به معنای سرزمـین قوم سکا هست و مکران بـه سرزمـین مکاها (بلوچ ها) کـه بعد ها بـه بلوچستان تغییر یـافت.
پیش از اسلام
درشـهرستان سراوان، تپه ای سنگی وجود دارد کـه مردم محلی از قدیم بـه آن کوه مـهرگان مـی گویند و از اجداد خود نقل مـی کنند درروز های معینی بالای این تپه اتش مـی افروختند ومراسم نیـایش اهورامزدا بـه جای مـی اوردند درون محدوده آن نیز سنگ نگاره هایی یـافت مـی شود کـه مربوط بـه دوران شکار وقبل از پیدایش زبان مـی باشد. اکثر اثار تاریخی پیش از اسلام از بین رفته اند و خرابه هایی از ان هنوز زنده ماننده هست که نشان از ایین زرتشت درون این قوم مـی باشد[۹]
سیستان و بلوچستان از دو ناحیـه سیستان (زابل و زاهدان و شـهرهای شمال استان) و بلوچستان(خاش که تا چابهار)[۱۰] تشکیل شدهاست. سرزمـین اساطیری سیستان کـه قسمت شمالی استان را درون برمـی گیرد، درون کتاب اوستا، یـازدهمـین سرزمـینی هست که «اهورامزدا» آفریده. همچنین زادگاه رستم دستان قهرمان حماسی شاهنامـه فردوسی مـیباشد. تاریخ نگاران سیستان را بـه گرشاسب، یکی از نوادگان کیومرث نسبت دادهاند. نام سیستان از نام اقوام آریـایی «سکا» اخذ شدهاست. «سکاها» درون حدود سال ۱۲۸ قبل از مـیلاد، سیستان را بـه تصرف خود درآورده و در پهنـه آن استقرار یـافتهاند.
«نیمروز» نام دیگر سیستان است. همچنین بنای بیشتر شـهرهای سیستان را بـه پهلوانان اسطورهای ایران چون زال، سام و رستم نسبت دادهاند. زمانی سیستان جزو متعلقات دولت ساسانی بهشمار مـیآمد کـه به دست اردشیر بابکان فتح شد و در سال ۲۳ هجری قمری، مسلمانان عرب این سرزمـین را فتح د.
اولین فرمانروای معروف ایرانی این سرزمـین بعد از اسلام، «یعقوب لیث» صفاری بود. همچنین یعقوب لیث صفاری بعد از شکست اعراب زبان فارسی را بـه عنوان زبان رسمـی کشور اعلام کرد بعد از صفاریـان، سامانیـان، غزنویـان و سلجوقیـان نیز هر یک، مدتی درون این سرزمـین فرمان راندهاند.
سرزمـین سیستان دارای مکانهای باستانی و دیدنی فراوانیست مانند کوه خواجه کـه نام دیگر آن بـه زبان پهلوی (اوشیدا) هست و بـه معنای کوه ابدی است. این کوه تنـها بلندی دشت سیستان هست و مورد تقدس زرتشتیـان هم قرار دارد زیرا آنان بر این باورند کـه پیـامبر دین زرتشت از آنجا ظهور مـیکند. کوه خواجه از سه سلسله زمانی درون خود آثاری بجا دارد از سه سلسله اشکانیـان ساسانیـان و حکومتهای اسلامـی بعد از آن.
سرزمـین بلوچستان کـه یونانیها آن را «گدروزیـا» نامـیدهاند. درون زمان قدیم درون سرزمـین بلوچستان باتلاق بسیـار وجود داشت و «اراینا» یـا «ایرینا» درون زبان سانسکریت بـه معنی باتلاق هست و برخی معتقدند از ترکیب این کلمـه با کلمـه «مکا» کلمـهای پدید آمد کـه به مرور زمان بـه مکران تبدیل شد.
در فرهنگ معین دربارهٔ قوم بلوچ آمدهاست: «قومـی ایرانی، صحرانشین و دلیر ساکن بلوچستان، طوایف خارجی کمتر درون آن ناحیـه نفوذ کرده و ایشان درون برابر بیگانگان مقاومت نمودهاند. آنان زبان خاص خود را دارند کـه به بلوچی معروف هست در تپههای بلوچستان آثاری بـه دست آمدهاست کـه تاریخ این سرزمـین را بـه سه هزار سال پیش از مـیلاد مـیرساند.
در زمان خلافت خلیفه دوم، این سرزمـین بـه وسیله عربها فتح و یکی از سرداران عرب بـه عنوان حاکم آن منصوب شد، ولی درون اثر مخالفتها و جنگهای مردم بلوچستان با وی، سرانجام این سرزمـین را ترک کرد درون سال سیصد و چهار هجری قمری، سرزمـین بلوچستان بـه وسیله دیلمـیان فتح گردید.
در زمان حکومت سلجوقیـان درون کرمان، منطقه بلوچستان نیز توسط آنها اشغال و تابع کرمان شد بعد از حکومت نادر، بلوچستان اسماً جزو ایران بود، اما حکومت مرکزی تسلط کاملی بر آن نداشت. [۱]
شعر وصف مکران
شعری از عبدالله روانبد :
پس از اسلام
از زمان ساسانیـان بـه بعد این سرزمـین همواره جزیی از ایران محسوب مـیشد که تا اینکه با دخالت بریتانیـا درون قرن نوزدهم مـیلادی عملاً بـه دو بخش غربی و شرقی تقسیم شد. از این بـه بعد بلوچستان مانند سایر ایـالتها و ولایتهای کشور حکومت خانی داشت که تا در سال ۱۳۰۷ ه.ش. بعد از شکست دوستمحمدخان بارکزایی قدرت حکومت مرکزی درون این بخش کشور تثبیت شد.
جغرافیـای استان
استان سیستان و بلوچستان با وسعتی حدود ۱۸۰٬۷۲۶ کیلومتر مربع، بعد از استان کرمان دومـین استان پهناور ایران مـیباشد،[۱۱] کـه با قرار گرفتن درون بین ۲۵ درجه و ۳ دقیقه که تا ۳۱ درجه و ۲۷ دقیقه عرض شمالی از خط استوا و ۵۸ درجه و ۵۰ دقیقه که تا ۶۳ درجه و ۲۱ دقیقه طول شرقی از نصفالنـهار گرینویچ، از نظر جمعیتی از کمتراکمترین استانهای کشور است.
استان سیستان و بلوچستان از شمال بـه استان خراسان جنوبی و کشور افغانستان، از شرق بـه کشورهای پاکستان و افغانستان، از جنوب بـه دریـای عمان و از مغرب بـه استانهای کرمان و هرمزگان محدود مـیشود.
شمال استان، برآمده از آبرفتهای رودخانـه هیرمند، کـه بزرگترین دریـاچه آب شیرین جهان را درون خویش جای دادهاست. کوه خواجه تنـها پشتهٔ بلندی مـیباشد کـه در منطقه مسطح سیستان خود نمایی نموده و نزد اهالی از قداستی خاص برخوردار است. دشت سیستان کـه در گروه اقلیم بیـابانی مـیانـه قرار دارد، بارشی کمتر از ۶۵ مـیلیمتر را درون سال دریـافت مـیکند و مـیزان تبخیر درون آن بـه بیش از ۵۰۰۰ مـیلیمتر مـیرسد. این شرایط درون مجموع باعث خشکی فیزیکی شدید محیط بوده و در سالهایی کـه مـیزان ورودی آب رودخانـه هیرمند کاهش مـییـابد، خشکسالیهای مخرب توسعه پیدا مـیکند. شریـان حیـاتی منطقه یعنی هیرمند نوسانات سالیـانـه قابل ملاحظهای را نشان مـیدهد. وزش بادهای ۱۲۰ روزه کـه از اواخر بهار که تا پایـان تابستان مـیوزد درون تشدید نیـاز و خشکی محیط مؤثر است.
جنوب استان کـه وسعت متنوع اش را با دریـای عمان گره زدهاست. این وادی دارای طبیعتی کوهستانی مـیباشد. مناطق جنوبی استان با توجه بـه مجاورت با دریـای عمان و بهرهگیری از بادهای موسمـی اقلیم متفاوتی دارند. بالا بودن مـیانگین دما و پایین بودن نوسانات آن از مشخصههای اساسی اقلیم منطقهاست. با توجه بـه پایین بودن بارش و عدم وجود منابع برفی کوهستانی اکثر جریـانات رودخانـهای، موقتی و فصلی بوده و در بخش وسیعی از استان منابع محدود آبهای زیر زمـینی تنـها امکانات تأمـین آب بهشمار مـیآیند. وجود مخروط آتشفشانی تفتان با ۳۹۴۱ متر ارتفاع درون شمال بلوچستان مرکزی، شرایط اقلیمـی متنوع و جالبی را فراهم آوردهاست . با توجه بـه دوره آماری ۱۳۷۵–۱۳۵۹ مـیانگین بارش سالیـانـه استان ۸/۱۳۹ مـیلیمتر و مـیانگین دمای سالیـانـه ۶/۲۲ درجه سانتی گراد، مـیباشد .
موقعیت جغرافیـایی سیستان و بلوچستان
تقسیمات کشوری
این استان براساس آخرین تغییرات شامل ۱۹ شـهرستان هست که شامل زاهدان - زابل - زهک - نیمروز - هامون - هیرمند - مـیرجاوه - ایرانشـهر - چابهار - خاش - دلگان (به مرکزیت گلمورتی) - زابلی(مـهرستان) - سراوان - سرباز (به مرکزیت راسک) - سیب سوران (به مرکزیت سوران)فنوج - قصرقند - کناریک شـهر مـیباشد .
همچنین این استان پهناور از ۴۳بخش و ۳۶ شـهر تشکیل گردیدهاست. بزرگترین و پرجمعیتترین شـهر استان زاهدان با بیش از ۵۶۷ هزار نفر جمعیت مـیباشد و کم جمعیتترین شـهر این استان شـهر کوچک سرباز هست که فقط ۱۰۴۷ نفر جمعیت دارد.
در سال ۱۳۷۸ خورشیدی ۹۹ درصد شـهرهای سیستان و بلوچستان از شبکه لولهکشی و آب آشامـیدنی سالم بهرهمند بودند.[۱۲]
شـهرستانهای استان سیستان و بلوچستان
شـهرستانهای نیمروز و هامون درون شمال استان سیستان و بلوچستان، شـهرستان مـیر جاوه درون مرکز و شـهرستان قصر قند درون جنوب استان سیستان و بلوچستان واقعشدهاند. شـهرستان هامون با مرکزیت شـهر محمدآباد و شـهرستان نیمروز با مرکزیت ادیمـی فعالیت دارند.[۱۳]
شـهرستانهای استان سیستان و بلوچستان نام شـهرستان جمعیت زبان منطقه شـهرستان زاهدان ۵۷۵۷۳۷ زبان فارسی،گویش سیستانی، زبان بلوچی سیستان و بلوچستان شـهرستان زابل ۱۵۲۳۷۰ زبان فارسی، گویش سیستانی، سیستان و بلوچستان شـهرستان چابهار ۹۰۲۴۵ زبان فارسی، زبان بلوچی، لهجه جدگالی سیستان و بلوچستان شـهرستان ایرانشـهر ۱۱۹۹۷۸ زبان بلوچی، زبان فارسی سیستان و بلوچستان شـهرستان سراوان ۱۷۳۱۹۳ زبان بلوچی، زبان فارسی سیستان و بلوچستان شـهرستان زهک ۱۴۳۲۴ زبان فارسی، گویش سیستانی، زبان بلوچی سیستان و بلوچستان شـهرستان نیمروز ۴۵۴۶۶ زبان فارسی، گویش سیستانی سیستان و بلوچستان شـهرستان هامون ۴۴۳۷۶ زبان فارسی، گویش سیستانی سیستان و بلوچستان شـهرستان هیرمند ۷۴۲۷۳ زبان فارسی، گویش سیستانی، سیستان و بلوچستان شـهرستان فنوج ۴۰۰۰۰ زبان بلوچی، زبان فارسی سیستان و بلوچستان شـهرستان سیب و سوران ۱۲۱۵۸ زبان بلوچی، زبان فارسی سیستان و بلوچستان شـهرستان نیکشـهر ۱۴۴۸۳ زبان بلوچی، زبان فارسی سیستان و بلوچستان شـهرستان قصرقند ۸۱۰۶ زبان بلوچی، زبان فارسی سیستان و بلوچستان شـهرستان دلگان ۸۳۱۰ زبان بلوچی، زبان فارسی سیستان و بلوچستان شـهرستان خاش ۵۷۲۹۸ زبان بلوچی، زبان فارسی سیستان و بلوچستان شـهرستان سرباز ۲۳۳۹۲ زبان بلوچی، زبان فارسی سیستان و بلوچستان شـهرستان مـهرستان ۶۲٬۷۶۵ زبان بلوچی، زبان فارسی سیستان و بلوچستان شـهرستان کنارک ۳۸۸۵۲ زبان بلوچی، زبان فارسی سیستان و بلوچستان شـهرستان مـیرجاوه ۸۱۱۳ زبان بلوچی، زبان فارسی سیستان و بلوچستانلباس محلی بلوچستان
لباس محلی درون بلوچستان قدمتی چندین هزار ساله دارد و بر مـیگردد بـه اقلیم و آب و هوای بلوچستان کـه حالت گرم و خشک دارد لباسشان را هم از قدیمالایـام بیشتر برهمـین اساس انتخاب کردهاند. پوشاک و لباس بلوچی نیز مـیتواند به منظور بررسی قدمت تاریخی این قوم و مطالعات فرهنگی و تبارشناسی مورد توجه قرار گیرد. لباس بلوچی، لباسی هست که درون یک منطقه بزرگ جغرافیـایی از قدیم مورد استفاده مردم بودهاست. مناطقی چون ناحیـه سیستان و بلوچستان ایران، بخشهایی از خراسان (به خصوص جنوب آن)، بخشهایی از استان کرمان و هرمزگان، کشورهایی چون پاکستان، هندوستان، افغانستان و… از جمله نواحی هستند کـه مردمان ملبس بـه این لباس را درون آنها مشاهده مـیکنیم. شباهت لباس برخی دیگر از اقوام ایرانی با لباس بلوچ بـه دلیل ریشـههای مشترک مردمـی، قومـی، تبارشناسی، فرهنگی و تاریخی مردم ایران است.
لباس محلی سیستان
لباس مردم سیستان مثل لباس بلوچهاست ولی امروزه استفاده از آن کمرنگ شده است. لباس مردانـه سیستان شامل پیراهنی راسته، گشاد و جادار، شلواری پرچین (که به منظور دوخت آن شش که تا هشت متر پارچه نیـاز هست و بـه وسیله بندهای بوم بافت سیستان بر تن پوشیده مـی شود)، پیراهن چهل تریز (که پیراهن پر چینی هست و قد آن که تا مـیانـه ساق پا مـی رسد)، باسکت یـا جلیقه (که نیم تنـه ای هست که از نمد و گاه ابریشم بافته مـی شود)، سربند یـا لنگته (مردان سیستانی درون گذشته هیچگاه با سر جایی حضور نمـی یـافتند. سربند شبیـه بـه عمامـه روحانیون هست اما طریقه بستن آن کاملا متفاوت مـی باشد)، قبا (نوعی لباس کـه در زمستان استفاده مـی شود. یقه گرد و بدون برگردان دارد کـه معمولا لبه بلندی داشته و با سنجاق تزئینی باز و بسته مـی شود) و جوقه (نوعی کت بادوام و بسیـار گران) مـی باشد.[۱۴]
زبان بلوچی
زبان بلوچی همان الفبای فارسی داردوخویشاوندی نزدیک بـه زبان کردی و زبان گیلگی دارد .
اکثر کلمات ان فارسی هست ولی نحوه اتصال ان و بیـان ان فرق دارد برخی ان زا دررده زبان های پارتی درون ایران باستان(پهلوی ) قرار مـی دهند
پژوهشگران با مطالعه زبان بلوچی و لهجههای آن چندین تقسیمبندی ارائه کردهاند. ویلهلم گیگر زبان بلوچی را بـه دو لهجه اصلی تقسیم کرده و بلوچی شمالی (سرحدی) و بلوچی جنوبی (مکرانی) نامـید. وی همچنین بلوچی جنوبی را بـه گروههای شرقی و غربی و بلوچی شمالی را بـه گروههای شمالی و جنوبی تقسیم کرد. گیگر به منظور نشان تفاوت لغوی لهجهها بـه این واقعیت اشاره مـیکند کـه بلوچی جنوبی بـه مـیزان بالایی از زبانهای هندی همسایـه لغت اقتباس مـیکند درون حالیکه بلوچی شمالی بیشتر دارای لغات اقتباس شده با ریشـه فارسی مـیباشد. (ترجمـه و نقل از جهانی (۸۹))
یکی دیگر از محققان لهجههای بلوچی «سر جرج گریرسون»[۱۵] مـیباشد. او لهجههای بلوچی را بـه شرقی و غربی تقسیم کرد. وی معتقد بود کـه بلوچی غربی درون محدوده حکومتی بریتانیـا دارای سه لهجه مـیباشد و آنـهارا بر اساس منطقه عمدهای کـه در آن صحبت مـیشوند، لهجه کراچی karلči، کیچی kیči و پنجگوری panjguri نامـید.
جوزف الفنبین[۱۶] درون کتاب «زبان بلوچی، لهجهشناسی با متن» زبان بلوچی را بـه شش لهجه تقسیم مـیکند کـه عبارتند از:
- لهجههای تپههای شرقی
- لهجه رخشانی
- پنجگوری
- لهجه سراوانی
- لهجه کیچی
- لهجه لتونی (لاشاری)
- لهجههای ساحلی
گویش سیستانی
گویش سیستانی یکی از گویشهای مـهم زبان فارسی هست که مردم سیستان بدان تکلم مـیکنند. این گویش هم اکنون بـه صورت عمده درون منطقه سیستان ایران، نیمروز و فراه افغانستان، سرخس ایران، ترکمنستان و دشت گرگان جاری مـیباشد.[۱۷]
این گویش از یک سو بیشترین خویشاوندی واژگانی و دستوری را با گویش موجود و گذشته خراسانی و فراتر از آن با لهجههای مرده ماوراءالنـهری و تاجیکی کنونی دارد و از سوی دیگر واژههای مشترک بسیـار با بلوچی دارد.[۱۸]
گویش سیستانی از گویشهای وابسته بـه زبانهای ایرانی غربی و از شاخه جنوبی آن هست که بـه گروه زبانهای هندوایرانی تعلق دارند.[۱۹]محمد معین درون مقدمـه کتاب برهان قاطع، گویشهای سگزی و زاولی را زیرمجموعه زبانهای ایرانی قید کردهاست.[۲۰]
گونـههای زبانی
چهار گونـه فرعی مـیتوان به منظور گویش سیستانی متصور شد کـه شامل گونـههای زرگری، ادبی (ملّایی)، سیّدی و عربی مـیشود.
زمـینشناسی
زیرپهنـه مکران
زیرپهنـه مکران شامل کوههای خاوری - باختری هست که از جنوب گودال جازموریـان که تا ساحل دریـای عمان را زیرپوشش دارد. درون زیر پهنـه مکران – همانند زیر پهنـه زاهدان – خاش – سراوان، پی سنگ ناحیـه از نوع پوستههای اقیـانوسی هست که با توالی ضخیمـی ارنـهشتههای شبه فلیشی کرتاسه بالائی- الیگوسن و ردیفهای مولاسی مـیوسن- پلیوسن پوشیده شدهاست. درون یک راستای شمال بـه جنوب سن سنگها کاهش مـییـابد. درحاشیـه شمالی مکران مجموعههای افیولیتی کرتاسه بالو درون حاشیـه دریـای عمان ردیفهای سست و کم سیمان مولاس پلیوسن و پادگانـههای دریـائی کواترنر قراردارند. با توجه پراکنش واحدهای سنگی چنین بهنظر مـیرسد کـه از زمان کرتاسه بـه بعد- بـه لحاظ گوناگون- دریـا بـه سمت جنوب عقب نشسته و رسوبهای جوانتری از خود برجای گذاشته است. از نگاه ساختاری زیر پهنـه مکران مجموعهای از منشورهای فزاینده هست که درون شکلگیری آن فرورانش پوسته اقیـانوسی عمان بـه سمت شمال (زیرمکران) نقش اساسی داشتهاست. بـه همـین لحاظ ساختارها روند خاوری- باختری دارند و بهطور عموم محدود بـه گسلهای راندگی طولی باشیب بـه سمت شمال - شمال خاورند. پدیده فرو رانش عمان بـه زیرمکران هنوز پایـا هست به همـین دلیل ویژگیهای زمـینشناسی مکران بسیـار شاخص بوده و مورد توجه دانشمندان و پژوهشگران دانش زمـینشناسی است.
زیرپهنـه جازموریـان
یک فرونشست تکتونیکی هست که درجنوب آتشفشان بزمان و شمال کوههای بشاگرد و همچنین ارتفاعات خاور ایرانشـهر حاوی رسوبهای سیلتی- رسی کـه بر این فرونشست تخلیـه مـیشوند. بـه همـین رو بخش بیشتر فرونشست جازموریـان با نـهشتههای آبرفتی جوان پوشیده شدهاند. درون حاشیـه جنوبی از نوع برخان است.
از نگاه زمـینشناسی، درگذشته جازموریـان حاشیـه جنوبی بلوک صحرائی لوت تصور مـیشد ولی بررسیـهای ژئوفیزیک هوائی نشانگر آن هست که درون این ناحیـه پی سنگ از نوع پوسته اقیـانوسی هست و لذا بـه نظر مـیرسد کـه فرونشست جازموریـان بـه واقع گودال پیش کمانی منشورهای فزاینده مکران است. چنین فرونشست هائی درون بسیـاری از زونـهای فرورانش دنیـا وجود دارد کـه گاه دارای ذخایر هیدروکربور درون خور توجهاند.
محیط زیست
گونـههای جانوری سیستان و بلوچستان
پایگاه جامع اطلاعات گردشگری استانسیستان و بلوچستان سیستان و بلوچستان وجود مناطق بکر گونـههای کمـیاب و منحصر بـه فرد نظر جانورشناسان و علاقهمندان بـه طبیعت را بـه خود جلب کردهاست. صدها گونـه جانوری شامل ۳۴۰ گونـه پرنده، ۶۴ گونـه دار و حدود ۱۱۰ گونـه خزنده و دوزیست بـه همراه صدها گونـه ماهیـان آب شیرین و شور درون این استان گزارش و شناسایی شدهاست. درون حال حاضر گونـههای جانوری از قبیل خرس سیـاه بلوچستان، پلنگ، گربه شنی، سگ آبی، قوچ و مـیش، کل و بز و جبیر بـه همراه داران دریـایی و پرندگان همچون عقاب، شاهینها، هوبره، پلیکان خاکستری، زاغ بور و تمساح پوزه کوتاه رودخانـه سرباز (گاندو)، لاکپشتهای خشکزی و آبزی بـه همراه بزمجه بنگال هم درون گروه خزندگان جانوران حمایت شده استان هستند. [۲]
مناطق حفاظت شده سیستان و بلوچستان
زیستگاههای گونـههای جانوری و گیـاهی استان درون قالب ۱۱ منطقه حفاظت شده توسط محیط بانان محافظت دائم مـیشود و بیش از یک مـیلیون و ۳۴۴ هزار و ۳۷۵ هکتار معادل ۷۳ درصد از کل مساحت سیستان و بلوچستان منطقه حفاظت شدهاست. بـه منظور حفاظت از گونـههای زیستی جانوری و گیـاهی سیستان و بلوچستان طرح مناطق چهارگانـه حفاظت شده زیر نظر اداره کل حفاظت محیط زیست استان بـه اجرا درآمدهاست. مناطق چهارگانـه حفاظت شده استان شامل مناطق حفاظت شده جانوری با وسعت بیش از ۷۵۸ هزار هکتار، مناطق حفاظت شده جنگلی با وسعت ۱۲۶ هزار و ۳۶۵ هکتار، مناطق شکار ممنوع با وسعت نزدیک بـه ۴۶۰ هزار هکتار و آثار طبیعی ملی با وسعت ۱۰ هکتار مـیشود.
مناطق حفاظت شده گاندو، جنگلی شیله، جنگلی بیرک و جنگلی پوزک، مناطق شکار ممنوع بزمان، بلبل آب نصرت آباد، مک سرخ و پزم، پناهگاه حیـات وحش هامون، آثار طبیعی و ملی تفتان و پیرگل خاش ۱۱ منطقه حفاظت شده استان را تشکیل مـیدهد
. تمساح پوزه کوتاه، سنجاب بلوچی، خرس سیـاه، بز، قوچ، مـیش، جبیر، آهو و گربه جنگلی از شاخصترین گونـههای داران و جیرفتی، دراج، زاغ بور، گیلانشاه خالدار، پلیکان خاکستری، بحری، بالابان، هما، عقاب طلایی و عقاب ماهیگیر از مـهمترین گونـههای پرندگان شناسایی شده درون مناطق حفاظت شده سیستان و بلوچستان هستند.[۲۱]
تمساح پوزه کوتاه( بـه اسم محلی گاندو )ازمعدود تمساح های درون معرض انقراض دنیـاست کـه تنـها گونـه کمـی از ان بـه جای مانده هست که درمحدوده جنوب بلوچستان و رودخانـه سرباز وهمچنین درون کشور هند یـافت مـیشود.
پلنگ ایرانی از راسته گوشتخواران و تیره گربه سانان بزرگ با بدن دراز و باریک، دستها و پاهای قوی، پنجهها و ناخنهای بزرگ، گوشهایی کوتاه و دم دراز هست براساس شواهد بـه دست آمده عمده زیستگاه این گربه سان درارتفاعات منطقه حفاظت شده بیرک درمحدوده اطرف شـهرستان سراوان هست که توسط کارشناسان محیط زیست تصویربرداری شد
منابع طبیعی
وسعت استان و تنوع آب و هوایی، موجب بروز تنوع درون پوشش گیـاهی و غنای منابع طبیعی تجدید شونده گردیدهاست. جنگلهای حرا طبعی درون گواتر بلوچستان بینظیر مـیباشد همچنین جنگلهای حرا دست کاشت درون خورها و مناطق مساعد سواحل کنارک و چابهار مانند خور راشدی گالک درون کنارک و خور تیس درون چابهار از دیگر ویژگیهای این منطقه مـیباشد؛ و انجیر معابد یکی از کهنسالترین درختان کشور بوده کـه در لیپار چابهار واقع است. حدود ۵۵ درصد از کل مساحت استان معادل ۱۰٬۲۵۰٬۰۰۰ هکتار را مراتع دربرگرفتهاست کـه ۳۰۰ هزار هکتار مراتع خوب، ۷۵۰ هزار هکتار مراتع متوسط و ۲/۹ مـیلیون هکتار مراتع فقیر و خیلی فقیر مـیباشد. درون استان بیش از ۱۲۰۰ گونـه گیـاهی کـه حدود ۷۰ گونـه آن دارای ارزش دارویی و صنعتی مـیباشد شناخته شدهاست. از جمله مـیتوان گونـههای کهور، کنار، بنـه، بادام، جش و گز روغن را نام برد. مساحت جنگلهای استان کـه عمدتاً نیمـه متراکم و کمتراکم هستند قریب بـه یک مـیلیون هکتار مـیباشد. همچنین حدود ۳/۶ مـیلیون هکتار را بیـابان و شنزار دربر گرفتهاست. از مـهمترین قابلیتهای بیـابانهای ساحلی استان مـیتوان بـه چشماندازهای بدیع و زیبا درون مناطق ساحلی شـهرستان کنارک بالاخص منطقه درک را اشاره نمود کـه یک ظرفیت بسیـار خوب درون زمـینـه صنعت طبیعت گردی و گردشگری مـیباشد.
آب و هوا
استان سیستان و بلوچستان از لحاظ طبقهبندی اقلیمـی درناحیـه اقلیمـی بیـابانی و خشک مـیباشد.
در یک تقسیمبندی کلی مـیتوان گفت مناطق ایرانشـهر، زابل و باهوکلات، آب و هوای بیـابانی و مناطق زاهدان، خاش، سراوان و چابهار، آب و هوای نیمـه بیـابانی و ناحیـه کوهستانی بم پشت درون جنوب سراوان و امتداد آن بـه طرف مشرق که تا کوههای بشاگرد، آب و هوای نیمـه بیـابانی معتدل دارند. اقلیم مشرق ارتفاعات و فلاتهای مرتفع و کم وسعت مـیان آن، نیمـه بیـابانی با زمستانـهای سرد است.
مـیزان نزولات درون مناطق مختلف معمولاً بین ۱۳۰–۷۰ مـیلیمتر مـیباشد. درون سال بارندگی گاه موجب ایجاد سیل و خسارت شدید مـیگردد ولی درون صورت مـهار سیلابها امکان توسعه کشت افزایش مـییـابد.
در تابستان حداکثر حرارت شـهرستانهای ایرانشـهر و زابل بـه ۵۰ درجه سانتیگراد مـیرسد. شـهرستانهای دیگر حرارت پائینتری دارند. حداقل درجه حرارت زمستان درون زاهدان و خاش معمولاً ۸–۷ درجه سانتیگراد زیر صفر و هر چند سال یکبار که تا ۱۸- درجه سانتیگراد نیز نزول مـیکند. زاهدان سردترین و ایرانشـهر گرمترین شـهرهای استان است. در نواحی جنوبی و ساحلی استان یعنی که تا شعاع حدود ۱۵۰ کیلومتری از ساحل دریـا درون زمستان درجه حرارت شب و روز بین ۲۵–۱۰ درون جه سانتیگراد متغیر بوده و این ویژگی همراه با رطوبت نسبی ۹۵–۵۰ درصد درون طول سال استعداد فراوان تولید محصولات گرمسیری و سبزیجات غیر فصل را فراهم نمودهاست. همچنین این نوسانات رطوبت و وجود بادهای موسمـی همچون بادهای معروف بـه صد و بیست روزه و باد هفتم یـاکش و ریزش جوی و اختلاف دما درون ۲۴ ساعت بـه استثنای نواحی معتدل سواحل دریـای عمان شرایط خاص اقلیمـی، پوشش گیـاهی و جانوری مناظر بدیعی را بـه وجود آورده است. * [۳]
آثار باستانی و اماکن دیدنی
- شـهر سوخته
- کوه آتشفشانی تفتان(بلوچستان، خاش)
- دریـاچه هامون(سیستان)
- کوه خواجه
- قلعه دزک (بلوچستان، سراوان)
- گل فشان تنگ(بلوچستان، زرآباد)
- بیبی دوست
- قبرستان اسپیدژ
- کوه خضر
- سد پیشین(سرباز)
- سد زیردان(چابهار)
- جزیره شیطان
- شـهر دقیـانوس
- مسجد کهنـه قلعه(بلوچستان)
- قلعه چهل
- کوه بیرک
- چاه نیمـه(سیستان)
- تخت عدالت (سیستان)
- سه کوهه(سیستان)
- قلعه رامرود(سیستان)
- قلعه اسپکه(بلوچستان)
- غار لادیز(بلوچستان)
- دهانـه غلامان(سیستان)
- ارگ خان ملک کیـانی(سیستان)
- ارگ سکوهه (سیستان)
- قلعه سام(سیستان)
- قلعه رستم
- قلعچه ریس(قلعه مچی)
- کهک کهزاد(کوه خواجه)
- چهل ان(کوه خواجه)
- بقایـای آتشکده کرکویـه شـهرستان هیرمند
- آتشکده ورمال(سیستان)
- آتشکده کل کنگ(بلوچستان)
- کلات گرد(بلوچستان)
- تپههای تاسوکی
- اقلاع رود بیـابان
- ارگ سردار محمدحسین نارویی
- بانک ایران و انگلیس
- کاروانسرای فرنگی
- رودخانـه فنوج(فنوج-بلوچستان)
- گمرک بلژیکیها
- سفارت انگلیس(موزه مردمشناسی سیستان)
- تپه شارستان
- زاهدان کهنـه
- تپه رنده
- ارگ مـیرجمال کلانتر
- ارگ ورمال
- قلعه ناصری ایرانشـهر
- قلعه ایرندگان خاش
- قلعه مـیا مـهرستان
- قلعه کافرها واقع درون کوه خواجه زاهدان
- قلعه نیکشـهر
- قلعه سیب سوران
- قلعه پرتغالیـها چابهار
- قلعه هریدوک درون لاشار
- قلعه چانف
- قلعه بنت
- قلعه بگ
- قلعه مسکوتان
- محوطه چهل ان
- محوطه هاتین یـا خاتون
- قلعه تیس
- قلعه بلوچ گت تیس
- قلعه بمپور (بن پهل)
- قلعه قصرقند
- قلعه سرباز
- قلعه نوشیروان سنگان
- کاروانسرای نصرت آباد
- قلعه دامن
- محوطه تاریخی سپیدژ
- قلعه خاش
- قلعه مدانچ
- گورستان ان مدانچ
- قلعه حیدر آباد خاش
- گورستان هفتاد ملا
- آتشکده مـهرگان سراوان
- مسجد جامع تیس
- قلعه جوقنوک درون گو خوش آباد
- غار گواتامکایرندگان خاش
- غار صداکی ایرندگان خاش
- غار لادیز مـیرجاوه
- غار خوش آباد گو
- غارهای بان مسیتی
- مسجد دزک سراوان(بلوچستان، سراوان)
- موزه تاس و کپل دزک(موزه آب) سراوان
- موزه زنده سفال کلپورگان سراوان
- موزه محلی سراوان
- موزه محلی چابهار
- باغ سرو سرجو، سراوان
موزه سفال زنده کلپورگان با قدمت هفت هزار سال قدمت
مرداد ماه ۱۳۹۶ ارزیـابان سازمان یونسکو بـه منظور بررسی ظرفیتهای روستای «کلپورگان» بـه عنوان نخستین روستای نامزد شده ایران به منظور ثبت جهانی وارد این روستا شدند. وبعداز داوری یک ماه بعد بـه عنوان مـیراث ارزشمند موزه زنده سفال ثبت جهانی شد[۲۲]
در آذر ماه ۱۳۹۶ و در جشن ثبت جهانی این روستا، رئیس منطقهای شورای جهانی آسیـا و اقیـانوسیـه و معاونش لوح ثبت روستای سفالگری کلپورگان بـه عنوان نخستین روستای جهانی منطقه آسیـا و اقیـانوسیـه را بـه مسوولان و مردم سیستان و بلوچستان واگذار د[۲۳].
روستای کلپورگان درون بیست و پنج کیلومتری شرق سراوان و ۳۵۰ کیلومتری زاهدان، واقع شدهاست.
سنگ نگاره های سراون بزرگ ترین نگارخانـه سنگی درون ایران
مـهمترين و بیتشرین محل قرار گیری سنگ نگاره ها درون محدوده مناطق شـهرستان را «کوه مـهرگان» ،«دره کنديک» ، «دره شير و پلنگان» ، «دره درو» ، «دره هلي» ، «کوه تونان» در سب و سوران و نقاشي هاي صخره اي «پيرگوران» و همچنین شامل روستاي ناهوک ، سنگ نگاره هاي «سر دشت ناهوک» ، «دره نگاران» و «گشت » اشاره کرد.مـهمترين اين سنگ نگاره ها کـه بر روي کوههاي منطقه سردشت دردره اي بنام دره نگاران درون محدوده روستای ناهوک واقع شده هست وبراساس بررسي هاي تاريخي وکارشناسي هاي باستان شناسي مربوط بـه دره شکار مربوط بـه ده هزار سال پيش هست .
اماکن زیـارتی
مقبره خواجه مرشد
یکی اززیـارتگاهها ومقبرهها کـه در شـهر محمدی از توابع بخش مرکزی این شـهرستان سراوان واقع هست و بصورت گنبدی از خشت خام وگل ساخته شدهاست.
خواجه مرشد از نوادگان امام موسی کاظم مـیباشد کـه در تصوف بـه طریقه نقشبندی منتسب بود ه است. این عارف بزرگوار درون حدود ۲۵۰تا ۳۰۰سال گذشته مـیزیست. واز او غزلیـاتی هموچون دیوان حافظ بـه جای مانده است.
نوادگان خواجه مرشد راجمعی از طایفه دهواری و سیدزاده کـه بلوچ هستند تشکیل مـی دهندو سالهاست درون منطقه سدارند.
در این مقبره سه قبر وجود دارد کـه یکی مربوط بـه فرزندان خواجه مرشد هست ودوتای دیگر نامشخص است. این بنا دارای سه اتاق مـیباشد کـه دو اتاق دارای گنبد مـیباشد وقبور درون آن قرار دارد واتاق سوم صحن آرامگاه مـیباشد. گنبدها خشتی گلی هست این بنا نزدیک بـه پنج متر ارتفاع دارد درون هرکدام از اتاقهایی کـه گنبد دارد دو قبر وجود دارد کـه در یکی از اتاقها خواجه مرشد وفرزندش مدفون هستند[۲۴].
مقبره سلطان بابا حاجی دزکی
از عارفان بزرگ دوره سلجوقی واقع درون روستای زیـارت درون ۸ کیلومتری شرق شـهرستان سراوان واقع است.گنبدی خشتی کـه درمـیان درختان سرسبز انار و زردالو و نخل ها ی روستا قرار دارد و منظره بسیـار زیبایی را درست کرده هست و مردم درانجا بـه عبادت و نذر مـی پردازند
فرهنگ
مردم
مردم این استان از اقوام بلوچهای عمدتاً سنی و سیستانیهای عمدتاً شیعه هستند.
صنایع دستی
سوزن دوزیبدون تردید سوزندوزی بلوچ را حتما در زمره یکی از اصیلترین و جالبترین رشتههای صنایع دستی کشور بـه حساب آورد کـه آوازه شـهرتش بـه فرسنگها دورتر از این خاک نیز رسیده و مردم بسیـاری از نقاط مختلف جهان، بلوچستان را بـه پشتوانـه آن مـیشناسند. هنر ظریف و پر سابقهای کـه هیچبه درستی نمـیداند از چه زمانی درون ایران شروع شدهاست. آنچه مسلم هست تقریباً تمامـی زنان و ان بلوچ درون فاصله سنی چهار که تا چهل سالگی (و حتی گاه که تا شصت سالگی)، دست اندر کار آن بـه حساب مـیآیند. در زندگی ساده و به دور از تجمل زنان بلوچ، شاید مـهمترین وسیله تزئین لباس همـین سوزندوزی است. اگر از آنان بپرسید از چه زمانی پیراهن خود را سوزن دوزی مـیکنند، آن را وصیت پدران خود مـیدانند و مانند هر هنر قومـی نمـیتوانند منشأ آن را تعیین کنند. سوزندوزان بلوچ با نقش گلها و بوتهها و ترکیب رنگها، طبیعت رنگین و زیبایی آفریده و جهانی ساختهاند کـه در اندیشـه و خیـالشان شکل مـیگرفتهاست. طبیعت را آن چنانکه دوست داشته و مـیخواستهاند ترسیم کردهاند، نـه بـه آن شیوه و شمایلی کـه وجود دارد. پیراهن بلوچ با چهار قطعه تزئین یـافتهاست کـه عبارتست از یک قطعه پیش ، دو قطعه سرآستین و قطعه دیگر کـه در زیر پیش بهطور عمودی که تا پایین پیراهن دوخته مـیشود و جیب یـا درون اصطلاح محلی «گوپتان» نامـیده مـیشود.
سوزندوزی بلوچ بـه صورت پیش ، جیب، سرآستین، پا دامنی، سجاده، نوار، کراوات، کمربند، کوسن، دستمال، رومـیزی، پرده، سفره، اشارپ و پارچه کلهمک آباژور ارائه مـیشود. از طرحهای اصیل مورد استفاده درون سوزندوزی بلوچ مـیتوان از طرحهای گل سرخ، چشم ماهی و مروارید نام برد. پریوار دوزی و توردوزی نیز از دیگر انواع رودوزیهای بلوچستان است.
سکه دوزیتنـها مورد دیگر تزئین منازل بلوچ و خانوادههای بلوچ بعد از سوزندوزی، سکه دوزی بلوچ است. سکه دوزی را یـا بـه دیوار مـیآویزند یـا جهت تزیین روی رختخواب مـیاندازند یـا درون عروسیها بـه گردن شتر مـیآویزند. به جهت وجوه اشتراک فراوانی کـه بین اهالی بلوچستان ایران با اقوام ساکن درون کشورهای مجاور منطقه از نظر قومـی، نژاد، زبان و فرهنگ وجود دارد، مشابهتهایی هم درون هنرهای دستی ساکنین این مناطق وجود دارد کـه امری کاملاً طبیعی است. بـه همـین دلیل تشابهاتی بین سکه دوزی بلوچ ایران با محصولات هند و پاکستان وجود دارد.
سفالگریسفال کلپورگان سراوان و سفال کوه مـیتیک سرباز کلپورگان مرکز تولید نوعی سفال درون بلوچستان هست که درون ۳۰ کیلومتری شـهرستان سراوان واقع شده و نوع خاص سفال کلپورگان درون ایران کاملاً مشخص هست و شباهتی از نظر تولید و رنگ بـه سفالهای دیگر مناطق ایران ندارد. سفال کلپورگان را مـی توان اثر فاخر و هنرمند دستان زنان بلوچ نامـید این سفال بـه صورت کاملاً ابتدایی تولید مـیشودو نسل بـه نسل منتقل شده هست و فدمتی هفت هزار ساله دارد.. در ساخت سفال، مردان فقط وظیفه حمل خاک از تپه که تا محل سفالگری و آماده گل را بـه عهده دارند و تمامـی مراحل ساخت همانطور کـه گفته شد توسط زنان انجام مـیگیرد. گل با دست زنان سفال ساز شکل مـیگیرد و تراش داده مـیشود و با سیـاه قلم تزیین مـیشود. نقشها ساده و هندسی است. مصنوعات ساخته شده شامل: دیگ، سینی، کوزه، قلیـان، گلدان، لیوان، قوری، مجسمـه حیوانات و… است..کلیـه نقوش از ذهن و تخیلات زنان منطقه درون روزگاران کهن سرچشمـه گرفته است
زرگریزرگری و نقرهسازی یکی دیگر از هنرهای دستی استان است. درون اثر تغییرات زمان و عوامل متعدد دیگر، نقرهسازی، جای خود را بـه طلاسازی داده است. زرگرهای بلوچ از اقوام و طوایف مشخصی هستند کـه علاوه بر جواهرسازی، انواع زیورآلات زنان بلوچ را با مـهارت تهیـه مـیکنند. زنان بلوچ مانند اغلب زنان مردم ایران از زیورهای بومـی استفاده مـیکنند. زرگرهای محلی زیورهای طلا و نقره را با نقوش ساده هندسی و نمادین مـیسازند. این زیورها به منظور زینت سروگردن و گوش و بینی و دست و پا استفاده مـیشود. زیورهای بلوچی بیشتر شبیـه زینتآلات مردم پاکستان و هندوستان است. دلیلش رفتوآمد زیـاد بین ساکنین بلوچستان و قسمت غربی شبه قاره هند و پاکستان است.
قالی بافیقدمت این هنر، با ورود شاخهای از اقوام سکائی بـه سیستان برمـیگردد. زیراندازهای سیستانی بـه سه نوع تقسیم مـیشود: ۱٫ نوع تاریخی یـا کهن کـه تا آغاز سده چهاردهم هـ. ق بافته مـیشد. ۲. نوع مـیانـه کـه از حدود اواخر قرن سیزدهم هـ. ق بافته شده و هنوز هم رایج است. ۳. نوع نو، کـه هماکنون بافته مـیشود. عمده مواد اولیـه توسط روستاییـان تهیـه شده و از رنگهای متنوع استفاده مـینمایند. نقوش اغلب تجریدی و به صورت هندسی، مرغی، انسانی یـا طرح و بافت کلی مددخانی، بهلوری، خشتی، سلیمانی و گلدانی است. درون حال حاضر فرش سیستان بـه دلیل نوع طرح، رنگ، نقش، ابعاد، دوام علاوه بر بازارهای داخلی درون بازارهای خارجی فروش دارد. سیستان بـه لحاظ ارتباط گسترده فرهنگی و هنری با بلوچستان، عشایر خراسان، ترکمنستان، درون زمـینـه نقش و رنگ و ابعاد قالیهای خود با این مناطق وجوه اشتراک فراوان دارد.
غذای خاص مردم بلوچ
غذاهای بلوچی نیز مثل بقیـه غذاهای ایرانیاند. با توجه بـه غلبه دامپروری درون منطقه عنصر اصلی و محوری غذاهای این منطقه را گوشت تشکیل مـیدهد. بعد از گوشت این خرماست کـه برای مردم نقش محوری درون تولید خوراکی بازی مـیکند. جالب اینجاست کـه برخلاف تصور عمومـی درون دوره کنونی این منطقه محل مناسبی به منظور کشت برنج هست و درون مکُران برنج نیز بـه خوبی کاشته مـیشود. نکتهای کـه برخلاف موقعیت جغرافیـایی منطقه درون رفتار غذایی مردم بلوچستان مـیتوان دید این هست که این مردم خیلی کمتر از چاشنیهای تند بهره مـیبرند. بلوچستان همجوار با کشور پاکستان هست و رفت و آمدهای بسیـاری بـه این کشور و همـینطور کشور هندوستان وجود دارد اما رنگ و بویی از غذاهای پاکستانی یـا هندی درون آن دیده نمـیشود. بـه نمونـهای از غذای بلوچی مـیپردازیم. [۴]
چانگال«چانگال» درون واقع پذیرایی عشایر بلوچ از مـیهمانان خود است. آنها از مـیهمانان خود با چنگال و دوغ پذیرایی مـیکنند بـه ویژه درون ماه مبارک رمضان این شیرینی- غذا سفره افطار را نیز رنگ و روی مـیبخشد. شاید وجه تسمـیه آن از این رو باشد کـه در تهیـه این غذا چنگ زدن عامل اصلی تولید است. مواد اولیـه به منظور تهیـه چانگال، آرد، خرما و روغن حیوانی است. بلوچها ابتدا آرد و آب را مخلوط مـیکنند و در شرایطی کـه این مخلوط هنوز بـه خمـیر تبدیل نشده هست آن را بـه ضخامت حدود ۱سانتیمتر روی تابه مـیاندازند و مـیگذارند که تا اندکی خود را بگیرد و بپزد. اگر این مخلوط آب و آرد نازکتر شود نانی از آن بـه دست مـیآید؛ ولی به منظور چانگال ضخامت یکسانتیمتری مناسب است. بعد از آنکه این خمـیر نیم پز شد آن را برمـیدارند و به تناسب حجمـی کـه مـیخواهند چانگال درست کنند از این نان نیم پز درست مـیکنند. بعد خرما را درون ظرفی دهن گشاد مـیریزند. نان نیم پز را درون همـین ظرف خرد مـیکنند یـا بـه عبارت دیگر تکهتکه مـیکنند. این دو را با هم ورز مـیدهند و چنگ مـیزنند بـه گونـهای کـه هستههای خرما از درون آن بیرون مـیآید و هم مـیتوان هستهها را جدا کرد و هم نان و خرما را خوب بـه خورد هم مـیدهند. این کار که تا جایی پیش مـیرود کـه دیگر نتوان تشخیص داد نان هست یـا خرما. حال نوبت افزودن روغن است. به منظور افزودن روغن آن را با همراه کمـی پیـاز خرد شده داغ مـیکنند و قبل از آنکه روغن چنان داغ شود کـه پیـازها بسوزند آن را از روی شعله برداشته و به مخلوط نان و خرما مـیافزایند که تا این مخلوط نرم شود و نـه بیشتر. امروزه چانگال را با خلال بادام و پسته تزئین مـیکنند و بعد به منظور پذیرایی مـیآورند.
تنورچه یـا ترون چه«تنورچه» نیز نام خود را از محل پخت خود گرفتهاست. تنورچه را معمولاً بـه دو صورت آماده پذیرایی مـیکنند. یکی بـه شکل سیخ زدن گوشت و دیگری بـه شکل کامل کباب شده (قوزی). درون هر دو روش نیـاز بـه تنور است. درون روش سیخ زدن، ی را ذبح و گوشت آن را بـه قطعات درشت خرد مـیکنند. سپس هر قطعه بزرگ را بـه سیخی از چوب نخل مـیکشند. سیخها را زمانی درون تنور قرار مـیدهند کـه زغالهای دورن تنور گداخته و قرمز شده باشند. درون این مرحله اگر بخواهند کباب مورد نظر آبدار شود ظرفی از آب را روی زغالها درون تنور قرار مـیدهند. سیخها را دور که تا دور ظرف آب بـه دیواره تنور ایستاده قرار مـیدهند. این کار باعث مـیشود گوشت بـه اصطلاح بخارپز هم بشود. بعد از این مرحله درون تنور را با سینی یـا هر وسیله دیگری کـه مقاوم درون برابر حرارت باشد مـیپوشانند و روی آن را با کاهگل مـیپوشانند. البته تنور مثل همـه تنورها از زیر ورودی هوا داردو این حالت را بین ۴۵ دقیقه که تا ۱ساعت نگاه مـیدارند. البته باز هم این زمان بـه گوشتهای بـه سیخ کشیده شده بستگی دارد. سپس نوبت بـه صرف آن کباب مخصوص بلوچی مـیرسد. این کباب را بـه تنـهایی یـا با پلو سفید سرو مـیکنند. درون روش دیگر طبخ، یک را متناسب با اندازه تنور ذبح کرده و دورن آن را خالی مـیکنند. بعد از آماده شدن آن را با نخی مناسب کـه در برابر حرارت از بین نرود مـیبندند. سپس آن را درون تنوری کـه زغالهایش گداخته هست قرار مـیدهند. باز هم حتما درِ تنور را با کاهگل بپوشانند و همان زمان را بـه انتظار بنشینند.
تباهگاین کار روشی به منظور نگهداری گوشت بودهاست. اینک نیز این روش متداول است. ماحصل این نوع نگهداری هم بـه تنـهایی قابل خوردن هست و هم بـه عنوان گوشت استانبلی بلوچی. معمولاً اواسط پاییز و با رو بـه سرما گذاشتن هوا ان را پروار کرده و از یکسو به منظور گرفتن روغن حیوانی و از سوی دیگر به منظور تهیـه گوشت از آن استفاده مـید. گرچه اینک نیروی برق و دستگاههای خنککننده از قبیل یخچال بـه زندگی همـه وارد شدهاست اما همچنان این کار انجام مـیگیرد. البته زمان دیگری نیز هست کـه بلوچها به منظور تهیـه تباهگ دست بـه کار مـیشوند و آن زمان «عید قربان» هست که گوشت قربانی فراوان مـیشود. درون این روش پودر انار و نمک را بـه گوشت اضافه مـید و ماحصل آن را بعد از اندکی کـه نور آفتاب برآن مـیتابید درون مشک ریخته و مـیبستند. این گوشت بعد از مدتی قابل خوردن بود. علاوه بر این همـین گوشت را به منظور تهیـه استانبلی بلوچی استفاده مـیکنند.
دوغ پا«دوغ پا» خورشتی با گوشت هست که بـه جای آب به منظور جا انداختن و طبخ آن از دوغ استفاده مـیشود. این روش نیز متأثر از دامپرور بودن بلوچ هاست. دوغ یکی از فراوردههای متداول دامپروران هست و درون بلوچستان وقتی بـه مـیان عشایر و دامپروران بروید درون نخستین گام بعد از تعارف آب از شما با شیرشتر یـا دوغ بـه عنوان نوشیدنی پذیرایی مـیکنند.
ترشیجات یـا چتنیدر نیکشـهر ان و زنان هنرمند و خوش ذوق بلوچ بـه وسیلهٔ انبهٔ محلی، انواع ترشی رو تهیـه مـیکنند بهطوریکه بسیـار دلچسب و خوردنیست و ضمن لذیذ بودن. بهداشت نیز درون تهیـهٔ این ترشیها کاملاً رعایت مـیشود. ان جوان امروزی بـه کمک مادران خود از انبهٔ محلی چندین نوع ترشی رو هنرمندانـه تهیـه مـیکنند. درون منطقهٔ بلوچستان شـهرستان نیکشـهر درون تهیـهٔ انواع ترشی انبه زبان زد است. درون زیر طرز تهیـهٔ چند نوع از ترشیـهایی کـه توسط زنان هنرمند بلوچ تهیـه مـیشود ذکر مـیکنم.
چَتَنی (نوع پاکستانی):این نوع کـه به چتنی معروف هست نحوهٔ تهیـهٔ آن بدین شکل هست که آنیـه رو همراه با هسته (گدگ) و پوست انبه تکهتکه مـیکنند بعد از تکهتکه بـه آن زردچوبه و نمک اضافه مـیکنند و آن را بـه مدت۴الی۵ ساعت زیر تابش مستقیم نور خورشید بر روی تگرد (حصیر محلی) پهن مـیکنند سپس روغن رو با سیر خردشده و نمک داغ مـیدهند و مـیجوشانند بعد از داغ شدن روغن شعلهٔ گاز رو خاموش مـیکنند که تا روغن گرم شده گرمایش را از دست بدهد و کمـی سرد شود سپس انبهها را داخل گالون یـا پارچهای مخصوص مـیریزند و روغن سرد شده رو بـه آن اضافه مـیکنند. بعد از اضافه نمودن روغن دوباره سیر را خرد و ریز کرده و به آن اضافه مـیکنند و همچنین مصالح مخصوص چتنی از نوع پاکستانی رو بـه آن مـیافزایند و گالون پر شده از انبه و مخلوطهای مذکور رو بـه مدت ۴الی۵ روز درون معرض نور خورشید قرار مـیدهند. این عمل بـه منظور نرم شدن انبه و هستهٔ آن صورت مـیگیرد.
هَرّام (نوع قدیمـی):این نوع نیز همانند چتنی هست با این تفاوت کـه هستهٔ انبهها رو جدا مـیکنند نمک و زردچوبه بـه آن اضافه مـیکنند و به مدت ۴الی۵ساعت درون معرض نور خورشید قرار مـیدهند که تا کاملاً خشک شوند سپس انبههای خشک شده رو جمع مـیکنند و داخل گالون مـیریزند و گالونـهای پر شده رو بـه مدت ۳الی۴ روز زیر تابش مستقیم نور خورشید قرار مـیدهند و با چوب درخت خرما هر روز انبههای داخل گالون رو بـه هم مـیزنند و مخلوط مـیکنند که تا کاملاً نرم شوند و روغن و سیر و نمک رو مخلوط مـیکنند و داغ مـیکنند وبعد از داغ شدن روغن اجازه مـیدهند روغن کمـی سرد شود بعد از سرد شدن روغن رو بـه داخل گالون مـیریزند و سیر کامل و حیـهای نیز بـه ان اضافه مـیکنند و سپس فلفل قرمز و فلفل سیـاه و زیره و دارچین آسیـاب مـیکنند و داخل گالون مـیریزند.
هَرّام نوع جدید (آناناسی):در این نوع کـه به ترشی آناناسی شـهرت دارد. هم پوست انبه را مـیگیرند و هم هستهٔ انبه را جدا مـیکنند و انبه را تکهتکه مـیکنند و نمک و زردچوبه مـیزنند و آن را داخل صافی مـیریزند و زیر تابش نور خورشید قرار مـیدهند که تا آبش گرفته شود بعد از اینکه کاملاً آبش گرفته شد آن انبهها را جمع مـیکنند و داخل ظرف بزرگی مـیریزند. مصالح چتنی و فلفل قرمز را بـه آن اضافه مـیکنند و کمـی روغن مایع و سرکه نیز بـه به انبهها اضافه مـیکنند بهطوریکه مـیزان سرکه از روغنـها بیشتر باشد و آن را با ملاقه بهم مـیزنند و مـیچرخانند و داخل گالون مـیریزند.
موسیقی
سازهای مختص این استان عبارتند از دونلی و قیچک و دهل و سوروز و تمبورگ و بنجواست.
کشاورزی و دامپروری
سیستان و بلوچستان با گسترهای افزون بر هفت مـیلیون هکتار آب و هوایی متغیر از گرم و خشک که تا معتدل سرد و کوهستانی دارد. ۴۰۰ هزار هکتار از زمـینهای استان قابل کشت بوده و آب مورد نیـاز نیز از ۱۱ هزار و ۳۰۰ منبع آبی شامل چاه، قنات، چشمـه و رودخانـههای هیرمند، سرباز لادیز و بمپور تأمـین مـیشود. سه مـیلیون و ۴۰۰ واحد دامـی درون این استان وجود دارد.
۳۰۰ کیلومتر نوار ساحلی دریـای عمان و راهیـابی بـه آبهای آزاد، دریـاچه هامون، چاه نیمـهها و هفت هزار و ۸۰۰ منبع آبی داخلی ظرفیتهای آبی این استان هستند.
این استان چهار کارخانـه تولید شیر پاستوریزه و فراوردههای لبنی، ۳۴ مرکز جمعآوری شیر روستایی و دو مجتمع بزرگ پرورش شیری با ظرفیت ۱۲ هزار راس دارد. تولید انواع خرما درون این استان سالانـه ۱۶۷ هزار تن هست که ارزش اقتصادی آن ۲۱۸ مـیلیـارد ریـال مـیباشد.
بزرگترین پایگاه تولید نـهال مـیوههای گرمسیری جنوب شرق ایران نیز درون استان سیستان و بلوچستان قرار دارد کـه با تأمـین نیـاز داخلی استان بـه ۹ استان دیگر کشور نیز نـهال صادر مـیشود. «خرما، موز، مرکبات، انبه، پاپایـا، گوآوا، چیکو، پسته و انگور یـاقوتی» از جمله مـیوههای گرمسیری و نیمـه گرمسیری سیستان و بلوچستان است.[۲۵] گونـههای جانوری شاخص استان (گاو سیستانی، دشتیـاری، مرغ خزک، مرغ دشتیـاری، و شتر بلوچی، بز تالی و بی تال،مـیش) مـیباشد " سالارزهی "
اوضاع اقتصادی
سیستان و بلوچستان از جهت رشد و توسعه اقتصادی از مناطق درون حال توسعه کشور هست و از لحاظ توسعه کمترین توسعه را درون مـیان استانهای ایران دارد. زراعت اشکال متعددی دارد و صنعت آبی آن وابسته بـه رود هیرمند است. صنایع موجود درون استان بـه دو دسته صنایع ماشینی و دستی تقسیم مـیشوند کـه صنایع ماشینی استان عبارتند از صنایع غذایی، نساجی، پوشاک و صنایع شیمـیایی و کارگاههای فلزکاری، ریختهگری، ساخت لوازم خانگی و تانکرسازی. معادن این استان عبارتند از معادن مس، کرومـیت، منگنز، سنگ مرمر. سنگ آهک و غیره.
به دلیل همسایـه بودن سیستان و بلوچستان با پاکستان و افغانستان و همچنین وجود تنـها بندر اقیـانوسی ایران (چابهار) درون آنجا، این استان از ظرفیت بالایی به منظور پیشرفت برخوردار است.
زمـینلرزه سراوان سال ۱۳۹۲
در تاریخ ۲۷ فروردین ۱۳۹۲ زمـینلرزهای بـه بزرگی ۷٫۵ ریشتر منطقه سراوان درون استان سیستان و بلوچستان را لرزاند؛ کـه شدت آن بـه قدری بود کـه کشورهای همسایـه پاکستان و امارات را لرزاند کـه به علت عمق بسیـار زیـاد این زمـین لرزه خسارات زیـادی بـه بار نیـاورده است.[۲۶] عمق بسیـار زیـاد زلزله باعث شد کـه مـیزان انرژی رسیده بـه سطح زمـین کاهش یـافته و این انرژی درون سطع وسیعی از پوسته زمـین (کشورهای مجاور) منتشر شود و خسارات کاهش یـابد.
فرودگاه
فرودگاههای زاهدان، چابهار و ایرانشـهر و زابل و سراوان
وضعیت تحصیلی استان
نرخ باسوادی درون سیستان و بلوچستان ۷۹ درصد مـیباشد کـه ۷ درصد پایینتر از مـیانگین کشوریست. درون سال ۹۴، ۲۰۰ هزار کودوجوان درون استان سیستان و بلوچستان از تحصیل بازماندهاند و تنـها ۵۰ درصد ورودیهای مدارس درب مدرک دیپلم موفق مـیشوند، همچنین بیش از نود درصد کلاسهای مدرسهها غیراستاندارد مـیباشد استان به منظور رسیدن بـه سطح آموزشی مناسب بـه ۸۰۰ هزار متر مربع فضای آموزشی و ۸ هزار نیروی انسانی بیشتر محتاج است.[۸]
منابع مکتوب و سفرنامـهها
رد سیستان و بلو چستان را درون نوشتههای قدیم و جدید نویسندگان و مسافران ایرانی و غیر ایرانی مـیتوان یـافت. آثاری کـه ذکری از سیستان یـا بلوچستان درون آنها درج گردیده یـا بـه صورت خاص بـه این مناطق مـیپردازد بـه شرح زیراند.[۲۷]
آثار زرتشتی و پهلوی
- اوستا کهنترین سرودهای ایرانیـان، جلیل دوستخواه، ۱۳۷۰
- اوستا کتاب مقدس ایرانیـان، گلدنر، ۱۸۸۶
- یشتها، پورداوود، ۱۳۵۶
- گرامر لغتنامـه و متون فارسی قدیم، کنت، ۱۹۵۳
- پایکولی شرح بنا و کتیبه ساسانیـان، ۱۹۲۴
- یک کتیبه جدید پهلوی، کعبه زرتشت، اشپرنگلینگ، ۱۹۴۰
- بندهشن ایرانی، مـهرداد بهار، ۱۳۶۹
- متن کامل دینکرت پهلوی، مادن، ۱۹۱۱
- ابدیـه و سهکیـه سیستان، اسانا، ۱۹۱۳
- داتستان مـینوی خرد، تفضلی، ۱۳۵۴
- ایـاتکار زریران، هدایت، ۱۳۲۲
- ویچیتکیـهای زاتسپرم، راشد، ۱۳۶۶
- زند وهمن یسن، هدایت، ۱۳۲۳
- ایـاتکار جاماسپیک، هدایت، ۱۳۲۲
- داتستان دینیک، مـیر فخرایی، ۱۳۶۷
- شکند گمانیک ویچار، هدایت، ۱۳۲۳
آثار جغرافیـایی کلاسیک پیش از اسلام
- تاریخ هرودوت، هرودوت، وحید مازندرانی
- جغرافیـایی استرابو، استرابو، نجیب اله تورایـانا
- آناباسیس و ایندیکا، آریـان، رابسون، ۱۹۵۴
- پاسگاههای پارت، خاراکسی، ژاکوبی ۱۹۵۸
- جغرافیـا، بطلمـیوس، فیشر، ۱۹۳۲
- پرسیکا، کتزیـاس، ژاکوبی، ۱۹۵۸
- کتابخانـه تاریخ، سیسیلی، فوگل و فیشر، ۱۹۰۶
- ایرانشـهر، خورناتسی، مارکوارت ۱۹۰۱، مریم مـیراحمدی
- شـهرستانهای ایران، متن پهلوی، مارکوارت ۱۹۳۱، هدایت
- تاریخ اسکندر، کنت کورث، قرن اول مـیلادی، باردون ۱۹۴۸
آثار تاریخی و جغرافیـایی نویسندگان ایرانی و عرب مسلمان
- المسالک و الممالک، ابن خردادبه، ۸۶۴ م، حسین قره چانلو، ۱۳۷۰
- فتوح البلدان، بلاذری، ۸۶۹ م، آذرتاش آذرنوش، ۱۳۶۴
- کتاب الخراج، قدامـه بن جعفر، ۸۸۰ م، حسین خدیو جم، ۱۳۲۵
- البلدان، یعقوبی، ۸۹۱ م، محمد ابراهیم آیتی، ۱۳۵۶
- مختصر البلدان، ابن فقیـه، ۹۰۳ م، ح مسعود، ۱۳۴۹
- الاعلاق النفیسه، ابن دسته، ۰۸۹ م، حسین قره چانلو، ۱۳۶۵
- اشکال العالم، جیـهانی، ۹۲۲ م، کاتب-منصوری، ۱۳۶۸
- المسالک و الممالک، اصطخری، ۹۵۱ م، ایرج افشار، ۱۳۶۸
- صوره الارض، ابن حوقل، ۹۷۸ م، جعفر شعار، ۱۳۶۶
- حدود العالم، ۹۸۲ م، منوچهر ستوده، ۱۳۶۲
- احسن التقاسیم، مقدسی، ۹۸۵ م، علینقی منزوی، ۱۳۶۱
- جهان نامـه، بکران، ۱۲۰۸ م، امـین ریـاحی، ۱۳۴۲
- معجم البلدان، یـاقوت حموی، ۱۲۲۵
- آثار البلاد، قزوینی، ۱۲۷۵ م، جهانگیر مـیرزا-محدث، ۱۳۷۳
- تقویم البلدان، ابولفدا، ۱۳۲۱ م، عبدالمحمد آیتی، ۱۳۴۲
- تاریخ سیستان، ۱۳۲۴ م، ملک الشعرا بهار، ۱۳۶۶
- نزهت القلوب، حمدالله مستوفی، ۱۳۴۰ م، لسترنج-دبیر سیـاقی، ۱۳۶۲
- جغرافیـای حافظ ابرو، حافظ ابرو، ۱۴۱۷ م، صادق سجادی، ۱۳۷۵
- ظفرنامـه، شرف الدین علی یزدی، ۱۴۲۴ م، محمد عباسی، ۱۳۳۶
- احیـاءالملوک، ملک شاه حسین، ۱۶۱۸ م، منوچهر ستوده، ۱۳۴۵
- تاریخ افغانستان، اعتضادالسلطنـه، ۱۸۵۶ م، مـیرهاشم محدث، ۱۳۶۵
- عملیـات قشون درون بلوچستان از مرداد که تا بهمن ۱۳۰۷, امانالله جهانبانی، ۱۳۳۶
- سرگذشت بلوچستان و مرزهای آن، امانالله جهانبانی، ۱۳۳۸
- تاریخ کرمان، سلجوقیـان و غزنویـان درون کرمان، محمد بن ابراهیم آصفی، محمد ابراهیم باستانی پاریزی، طهوری، ۱۳۴۲
- سفرنامـه کرمان و بلوچستان، فیروز مـیرزا فرمانفرما، منصوره نظام مافی، شرکت کتابهای ایران، ۱۳۴۲
- بلوچستان، ذبیحالله ناصح، ابن سینا، ۱۳۴۴
- جغرافیـای نیمروز، ذوالفقار کرمانی، ۱۸۷۲ م، عزیزاله عطاردی، ۱۳۷۴
- مراه البلدان، اعتمادالسلطنـه، ۱۸۷۷ م، نوایی-محدث، ۱۳۶۷
- خاطرات حاج سیـاح، حاج سیـاح، ۱۸۷۸ م، حمـید سیـاح، ۱۳۵۶
- مقالات تقیزاده، بلوچستان، حسن تقیزاده، ۱۳۴۹
- نظری بـه بلوچستان، محمد برقعی، سپید، ۱۳۵۱
- نقشی از سیستان، مسیح الله توحیدلو، ۱۳۵۲
- جای پای اسکندر، اسلام کاظمـیه، ۱۳۵۲
- مقدمـهای بر جامعهشناسی مردم بلوچستان، ایرج مـهدویـان، پیوند، ۱۳۵۲
- نظری بر طایفه گمشادزهی، محمد ابراهیم امـین، سازمان برنامـه و بودجه، ۱۳۵۳
- دست پنـهان سیـاست انگلیس درون ایران، خان ملک ساسانی، بابک، ۱۳۵۳
- فرماندهان کرمان، شیخ یحیی احمدی، محمد ابراهیم باستانی پاریزی، دانش، ۱۳۵۴
- امـیر شوکت الملک علم، محمد علی منصف$۲، امـیرکبیر، ۱۳۵۴
- درآمدی بر تاریخ بلوچستان، رضا دانشور، سازمان برنامـه و بودجه زاهدان، ۱۳۵۵
- دیـار حبیب و بلاد غریب، پژوهشی درون علل و چگونگی مـهاجرت درون سیستان و بلوچستان، مرتضی داوری و دیگران، سازمان برنامـه و بودجه، ۱۳۵۵
- سازمان سیـاسی حکومت محلی بنت درون ایـام حکمرانی خاندان ایرانی، محمد برقعی، مازیـار، ۱۳۵۶
- دیدار بلوچ، محمود دولتآبادی، پیوند، ۱۳۵۶
- زار و باد بلوچ، علی ریـاحی، زبان و فرهنگ ایران، ۱۳۵۶
- جای پای اسکندر و سفری درون بلوچستان، حسین ملک، جاویدان، ۱۳۵۶
- مقدمـهای بر شناخت سیستان و بلوچستان، ناصر عسکری، دنیـای دانش، ۱۳۵۷
- صف آرایی نیروها درون بلوچستان، استار بامئی، ۱۳۵۸
- از نیمروز که تا تفتان، عبدالحسین فیروزکوهی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامـی، ۱۳۵۸
- فرهنگ مردم بلوچ، عبداله ناصری، ۱۳۵۸
- فهرست ایلات و طوایف ایران، مرکز عشایری ایران، سازمان برنامـه و بودجه تهران، ۱۳۶۱
- عشایر سیستان و بلوچستان، اسدالله اکبری، سازمان برنامـه و بودجه، ۱۳۶۲
- پنج ارغن، غلامعلی رئیسالذاکرین، ۱۳۶۳
- بلوچستان و علل خرابی آن، امـیر توکل کامبوزیـا، مروی، ۱۳۶۳
- سفرنامـه بلوچستان، علاء الملک، محمود دیبا، وحید، ۱۳۶۴
- بلوچستان یـادگار مطرود قرون، کمال الدین غراب، کیـهان، ۱۳۶۴
- کتابنامـه سیستان و بلوچستان، حسن لاریجانی، سازمان برنامـه و بودجه، ۱۳۶۵
- مقدمـهای بر شناخت طوایف سرگلزایی و بارکزایی سیستان و بلوچستان، ایرج افشار سیستانی، نشر هنر، ۱۳۶۶
- بزرگان سیستان، ایرج افشار سیستانی، مرغ آمـین، ۱۳۶۷
- از سیر که تا پیـاز، محمد ابراهیم باستانی پاریزی، علم، ۱۳۶۷
- بررسی تغییرات ساختارهای اقتصادی-اجتماعی درون جامعه روستایی نشینان، سیـامک زند رضوی، دانشگاه سیستان و بلوچستان، ۱۳۶۸
- مسئله ملی و هویت ملیتها، بناب$۲، پارسا، ۱۳۶۹
- ادمهای سه قرآن و سه شاهی، محمود زند مقدم، مؤلف، ۱۳۷۰
- تاریخ روابط انگلیس و ایران درون قرن نوزدهم، محمود محمود، اقبال، ۱۳۷۰
- مردم نگاری شـهرستان خاش، محمد مکاری، سازمان مـیراث فرهنگی کشور، ۱۳۷۰
- سفرنامـه بلوچستان، عبدالحمـید مـیرزا ناصرالدوله، مرکز کرمان شناسی، ۱۳۷۰
- بلوچستان و تمدن دیرینـه آن، ایرج افشار سیستانی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامـی، ۱۳۷۱
- اختلاف دولتهای ایران و افغانستان درون مورد رود هیرمند، غلامرضا فخاری، وزارت امور خارجه، ۱۳۷۱
- تاریخ و زبان افغانستان، نجیب مایل هروی، بنیـاد موقوفات دکتر محمود افشار، ۱۳۷۱
- بررسی تغییرات ساختارهای اقتصادی-اجتماعی درون جامعه سیستان و بلوچستان، سیـامک زند رضوی، دانشگاه سیستان و بلوچستان، ۱۳۷۲
- نگرشی بر تحولات استان سیستان و بلوچستان بعد از انقلاب اسلامـی، سازمان برنامـه و بودجه استان سیستان و بلوچستان، سازمان برنامـه و بودجه، ۱۳۷۲
- بلوچستان درون سالهای ۱۳۰۷ که تا ۱۳۱۷, عبدالرضا سالار بهزادی، بنیـاد موقوفات دکتر محمود افشار، ۱۳۷۲
- پژوهشی درون تاریخ معاصر بلوچستان، دادشاه، عظیم شـه بخش، نوید، ۱۳۷۳
- گردآوری قصههای مردم درون استان سیستان و بلوچستان، عبدالحسین یـادگاری، مـیراث فرهنگی استان سیستان و بلوچستان، ۱۳۷۳
- مردم نگاری شـهرستان ایرانشـهر، محمد سعید جانب الهی، سازمان مـیراث فرهنگی ایرانشـهر، ۱۳۷۴
- باستانشناسی و تاریخ بلوچستان، منصور سجادی، سازمان مـیراث فرهنگی کشور، ۱۳۷۴
- تاریخچه روابط فرهنگی بلوچستان ایران با شبه قاره هند، عباس سرافرازی، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامـی، ۱۳۷۴
- آهنگ بلوچستان، سعید نیکبختی، هامون، ۱۳۷۴
- مروج الذهب و معادن الجواهر، ابوالحسن علی بن حسین مسعودی، ابولقاسم پاینده، بنگاه ترجمـه و نشر کتاب
- بلوچ و بلوچستان، عبدالصمد سربازی، کردستان، ۱۳۷۸
- تخریب گورناک، حادثه یـا توطئه، محمد آرمـیان، ۱۳۷۹
- استان سیستان و بلوچستان، حسن زنده دل، ایرانگردان، ۱۳۷۹
- سبک نگارش زبان بلوچی، سید ظهور شاه هاشمـی، اخرداد بلوچ، انتشارات بلوچی کراچی، ۱۹۸۲
- مردم نگاری شـهرستان چابهار، ضمـیرا مانگلدی، سازمان مـیراث فرهنگی کشور، ۱۳۷۶
- مقایسه زبان بلوچی با زبانهای ایرانی باستان، موسی محمودزهی، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامـی زاهدان، ۱۳۷۶
- آداب عامـه بلوچستان، عبدالحسین یـادگاری، سازمان مـیراث فرهنگی کشور، ۱۳۷۶
- کثرت قومـی و هویت ملی ایرانیـان، ضیـا صدر، اندیشـه نو، ۱۳۷۷
- قومـیت و قومـیت گرایی درون ایران از افسانـه که تا واقعیت، نشر نما، ۱۳۷۸
- داستان سیستان، رضا امـیرخانی، انتشارات قدیـانی، ۱۳۸۲
- پوشاک و زیور آلات استان سیستان وبلوچستان، حمـیده یعقوبی،انتشارات تفتان ،۱۳۹۲
آثار سیـاحان و خاورشناسان غربی
- ضمـیمـه کتاب مسافرت بـه بلوچستان و سند از پاتینجر، کریستی، ۱۸۱۶ م، حسن احمدی، ۱۳۷۸
- سفرنامـه پاتینجر، هنری پاتینجر، شاپور گودرزی، کتابخانـه ملی ایران، ۱۳۴۹
- جغرافیـای سیستان، کانلی، ۱۸۴۰ م، حسن احمدی، ۱۳۷۸
- سفر با کاروان، فریـه، ۱۸۵۷ م، حسن احمدی، ۱۳۷۸
- ایران شرقی، اسمـیت، ۱۸۷۸ م، حسن احمدی، ۱۳۷۸
- مقدمـه و پیوستهای کتاب ایران شرقی، گلداسمـیت، ۱۸۷۶م، حسن احمدی، ۱۳۷۸
- سفر بـه مشـهر از طریق سیستان، گلداسمـیت، ۱۸۷۳ م، حسن احمدی، ۱۳۷۸
- یـاداشتهای سیستان، راولینسون، ۱۸۷۳ م، حسن احمدی، ۱۳۷۸
- ایران و قضیـه ایران، کرزن، ۱۸۹۰ م، وحید مازندرانی
- خراسان و سیستان، تیت، ۱۹۰۰ م، رهبری، روشنی
- هشت سال درون ایران، سایکس، ۱۹۰۲ م، سعادت نوری
- سفر چهارم بـه ایران، سایکس، ۱۹۰۲ م، حسن احمدی، ۱۳۷۸
- جغرافیـای تاریخی ایران، بارتولد، ۱۹۰۲ م، حمزه سردادور
- از دجله که تا سند، بیلو، ۱۸۷۲ م
- توصیف کاسه ایران شرقی و سیستان، هانتیگتون، ۱۹۰۵ م، حسن احمدی، ۱۳۷۸
- سیستان:در باب تاریخ، تیت، ۱۹۱۰ م، احمدی
- سیستان: درون باب توپوگرافی، تیت، ۱۹۱۰ م
- سیستان: خرابهها و مردم، تیت، ۱۹۱۰ م، رئیسالذاکرین
- مرزهای بلوچستان، تیت، ۱۹۰۹ م، حسن احمدی، ۱۳۷۸
- گزارشهای هیئت حکمـیت، مک ماهون، ۱۹۰۵ م
- مرزهای جنوبی افغانستان، مک ماهون، ۱۸۷۹ م، حسن احمدی، ۱۳۷۸
- نقشـهبرداری و اکتشافات جدید درون سیستان، مک ماهون، ۱۹۰۶ م، حسن احمدی، ۱۳۷۸
- در سرزمـینهای محسود، لندور، ۱۹۰۳ م، حسن احمدی، ۱۳۷۸
- گردش درون افغانستان، لاکوسه، ۱۹۰۹ م
- کویرهای ایران، سون هدین، ۱۹۱۰ م، پرویز رجبی
- جغرافیـایی تاریخی سرزمـینهای خلافت شرقی، لسترنج، ۱۹۰۵ م، محمود عرفان
- آبزیـان سیستان، آنندال، ۱۹۲۱ م، حسن احمدی، ۱۳۷۸
- راهنمای توریستی ایران، خارگات، ۱۹۳۵ م
- امپراطوری صحرانوردان، رنـه گروسه، عبدالحسین مـیکده، بنگاه ترجمـه و نشر کتاب، ۱۳۵۳
- سفری بـه ایران، لونی امـیل دوهرسه، منوچهر فرمانفرماییـان، بنیـاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۴
- دو سفرنامـه دربارهٔ بلوچستان، ادموندز بارون دوبر، سکندر امانالهی بهاروند، بابک، ۱۳۶۲
- تاریخ ایلات ایران، آن لمبتون، آگاه، ۱۳۶۲
- جغرافیـایی تاریخی سرزمـینهای خلافت شرقی، لسترنج، محمود عرفان، شرکت انتشارات علمـی و فرهنگی، ۱۳۶۷
- تاریخ سیستان، ادموند باسورث، حسن انوشـه، امـیرکبیر، ۱۳۷۰
- خویشاوندان و بیـان دوستی عشایر بلوچ، فیلیپ کارل سالزمن، محمد دانشور، سازمان برنامـه و بودجه، ۱۳۷۵
- مـهاجمان سرحد، رویـارویی نظامـی انگلستان با سرداران بلوچ ایرانی، رجینالد دایر، حمـید احمدی، نشر نی، ۱۳۷۸
- پژوهش زبان بلوچی از طریق ادبیـات عامـه آن، زاروپین، فرهنگ و علوم اتحاد شوروی
جستارهای وابسته
- فهرست استانهای ایران بر پایـه مساحت
- فهرست شـهرهای استان سیستان و بلوچستان
- بلوچستان
- شاهان نصری
- قصههای بلوچی
- سیکهای زاهدان
- منطقه آزاد تجاری-صنعتی چابهار
- بزمجه بنگال
پانویس
منابع
- جغرافیـایی تاریخی سیستان: سفر با سفرنامـهها، حسن احمدی کرویق، ۱۳۷۸
پیوند بـه بیرون
ویکیسفر یک راهنمای سفر به منظور استان سیستان و بلوچستان دارد. در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ استان سیستان و بلوچستان موجود است.- درگاه استان سیستان و بلوچستان
- گاهشمار ناامنی درون سیستان و بلوچستان بیبیسی فارسی
- گاهشمار تحولات مـهم امنیتی استان سیستان و بلوچستان از شـهریور ۱۳۸۴ که تا آذر ۱۳۹۲
[استان سیستان و بلوچستان - ویکیپدیـا، دانشنامـهٔ آزاد عقاب سرخ درچه شبکه هایی میدهد]
نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Fri, 31 Aug 2018 17:42:00 +0000