پرش بـه ناوبری پرش بـه جستجو
سنج و دمام مراسمـی هست سنتی کـه در ایـام عزاداری مذهبی درون بوشـهر از دیرباز تاکنون اجرا مـیشدهاست. صدای دمام یک گروه سنج و دمام معمولاً هفت، صدای دمام نـه یـا یـازده دمام، تعدادی سنج و یک بوق است. صدای دمام بعضی نیز یک گروه سنج و دمام را فقط هفت دمام هشت سنج و یک بوق دانستهاند.
اجزای تشکیل دهنده یک گروه سنج و دمام
بوق
بوقسازی ویژه درون بین سازهای محلی ایران است. فقط درون فرهنگ موسیقایی بوشـهر واقع درون شمال خلیج فارس رواج دارد و منحصراً به منظور آیین عزاداری امام سوم شیعیـان یـا دیگر بزرگان دینی نواخته مـیشود. بوق معمولاً همراهیکننده گروه نوازندگان سنج و دمام هست و بـه صورت متناوب با دیگر نوازندگان همراهی مـیکند. نوازنده بوق گاه شروعکننده مراسم سنج و دمام نوازی است. بوق کـه در اصل همان شاخ نوعی گوزن آفریقایی بـه نام Antelope یـا Kudo است. همچنین این ساز درون قدیم از شاخ بز کوهی تهیـه مـیشد ولی امروزه از نوع مصنوعی نیز ساخته مـیشود. صدای بسیـار بلند و مـهیبی دارد و بدون نیـاز بـه دستگاه تقویتکننده، از فاصلههای دور شنیده مـیشود. نوازنده بوق با دمـیدن بر کوچکی کـه در انتهای باریک ساز تعبیـه شده است، مـیتواند بین دو که تا سه نت موسیقی را تولید کند. درون نتیجه نمـیتوان انتظار داشت، بوق همانند دیگر سازهای ملودیک، بتواند ملودیهای رنگارنگی تولید کند. صداهای تولید شده توسط این ساز، درون یک گروه کوبهای سنج و دمام، ترکیب زیبایی از صداهای کوبهای و کششی ایجاد مـیکند. امروزه درون برخی آثار ارکستری از این ساز بـه صورت محدود استفاده مـیشود ولی کاربرد اصلی اش همچنان محدود بـه آیین عزاداری بوشـهر هست [۱]. درون بوشـهر چهار بوق اصلی وجود دارد کـه آذین بندی مخصوصی شدهاند، البته درون حومـه بوشـهر نیز بوقهایی وجود دارند (مانند محلات هلیله، خواجهها، بندرگاه و امامزاده) کـه به تأیید افراد محلی آنها نیز از هند آورده شدهاند البته بـه نظر مـیرسد کـه این بوقها اصالتاً آفریقایی هستند ولی که تا آنجا کـه به حافظه افراد بومـی مربوط مـیشود این بوقها از هند آورده شدهاند.
در قسمت فوقانی بوق کوی بهبهانیهای بوشـهر سری از جنس نقره قرار دارد کـه به آن تاج مـیگویند. تاج این بوق درون هندوستان ساخته شده و بر روی آن قلم زنی شدهاست و همزمان با این بوق کـه جزو قدیمـیترین بوقهای منطقهاست وارد بوشـهر شدهاست البته از دیگر زینتهای این بوق حلقههایی هست که مانند طوق بر روی آن قرار گرفته و همچنین دستهای کـه در ابتدای بوق مشاهده مـیشود این زینتها همگی از جنس نقره مـیباشند و حکاکی شدهاند بوق کوی بهبهانیها پنج طوق داشته کـه دو تای آن مفقود شده و در حال حاضر تنـها سه طوق دارد. بوق دارای صداهایی از دو اکتاو هست و با فشار هوا و تغییرفواصل آن عوض مـیشود. ابتدا و انتهای سنج و دمام بوق زده مـیشود و در حین اجرای سنج و دمام این ساز بداهه نوازی مـیکند بوق یک (دهنی) و یک خروجی دارد. بوقها دارای اندازههای متفاوتی هستند مثلاً بوق مسجد بهبهانیـها سه پیچه بوده و بزرگتر از بوق مسجد شنبدی هست که دو پیچ دارد. بوق بهبهانیها یکصد و چهار سانتیمتر طول و هشتاد و شش سانتیمتر ارتفاع دارد. بـه منظور حفظ و ممانعت از تخریب این ساز هر چند گاه یک بار با روغن کنجد آن را چرب مـیکنند، این کار مانع از ترک خوردن آن مـیشود.
سنج
این ساز از دسته سازهای زنگ وار، بدون ارتفاع معین است. متشکل از دو قرص فلزی مدور بـه قطر ۳۰ که تا ۴۰ سانتیمتر کـه به هم کوبیده مـیشوند (قرصها بی شباهت بـه سینی نیستند). هر یک از قرصها درون ناحیـهٔ مرکزی پشت خود حلقهای چرمـی دارند کـه نوازنده آن را بـه دست مـیکند. اجرای متداول بیشتر این هست که لبهٔ قرص را با یکدیگر درون تماس دهیم یـا یک قرص را بر قرص دیگر سُر دهیم [۲]. همچنین مـیگویند آلیـاژی هست از هفت فلز کـه به آن هفت جوش گویند. این ساز نیز از شـهر پونای هند آورده شدهاست، سنج سر ضرب را نگه مـیدارد، البته بعضی از نوازندگان هنگام نوازندگی سنج اصطلاحاً ریز مـیگیرند و به عبارتی ریتم را خرد مـیکنند. این ساز دارای قطری بین بیست که تا بیست و پنج سانتیمتر و دارای دستهای کوتاه بـه اندازه ده سانتیمتر هست و به منظور اینکه بر اثر تماس با دست زنگ صدای آن از بین نرود دستهها را با تکههای پارچه عایق مـیکنند.
دمام
نوازنده با چوبی از جنس شاخههای درخت خرما بر روی آن مـینوازد این چوب با اندازهای حدود چهل سانتیمتر حتما هنگام نوازندگی درون دست راست نوازنده باشد و بر آن طرف از دمام نواخته شود کـه بدون علامت است، نوازنده همچنین با دست دیگر خود (بدون چوب) بر آن سوی دمام (که نشاندار است) مـینوازد. طرف نشاندار را کـه طرف دستی یـا شمالی نیز مـیگویند دارای صدایی زیرتر است.
دمامـها بنا بـه مورد استفادهای کـه در یک گروه سنج و دمام دارند دارای ابعادی متفاوت هستند ولی ضخامت همـه پیپها حدود دو سانتیمتر هست که درون لبهها بـه یک سانتیمتر مـیرسد.
انواع دمام
در یک گروه سنج و دمام سه نوع دمام وجود دارد:
دمام اشکون
این دمام بـه نسبت سایر دمامها حتما کوچکتر باشد و صدای بهتری نیز داشته باشد. درون مساجد یک دمام مخصوص را به منظور این کار درون نظر مـیگیرند و هنگام پوستگیری درون مورد آن دقت بیشتری معمول مـیدارند، قطر این دمام حدود سی که تا سی و چهار سانتیمتر و طول آن تقریباً چهل و پنج سانتیمتر است. همانطور کـه از اسم این دمام بر مـیآید کار اصلی آن بداهه نوازی و شکستن ریتم هست و ریتمـهای آن غالباً ضد ضرب اجرا مـیشود. بعد از اشکون سایر دمامـها را «غمبر» مـینامند ولی معمولاً منظور از دمام غمبر، دو دمامـی هست که بعد از دمام اشکون رو بـه روی یکدیگر قرار مـیگیرند ریتم این دو دمام با چهار دمام دیگر فرق مـیکند و همـینطور هست اندازه آنـها، طول تقریبی این دو دمام بین چهل که تا پنجاه سانتیمتر هست و قطر آنها حدود سی و هشت سانتیمتر مـیباشد سایر دمامـهای غمبر دارای ریتمـی ساده مـیباشند و از نظر اندازه نیز کوچکتر از دو دمام غمبر یـاد شده. این دمامـها نیز قطر حدود سی که تا سی و چهار سانتیمتر و طولی برابر با چهل و هفت که تا پنجاه سانتیمتر دارند. نکتهای کـه باید مورد توجه قرار داد این هست که درون وهله اول این ریتم و شیوه اجراست کـه دمامـها را از یکدیکر متمایز مـیسازد و موجب ایجاد نامـهای مختلف بر آنها مـیشود.
در بوشـهر افرادی هستند کـه بهطور حرفهای بـه ساختنِ دمام مـیپردازند.
نواختن سنج و دمام
در گذشته به منظور جمعآوری عزاداران و زنان بعد از ذکر و روضه و زیـارتنامـه و قبل از زنی مراسم سنج و دمام اجرا مـی شدهاست. هنگام نواختن سنج و دمام درون روحیـه فرد شنونده حس عجیبی ایجاد مـیشود بهطوریکه احساس مـیکند مـیتواند یک تنـه بـه لشکر بزند و با هر زورگویی بـه نبرد بپردازد. هر محله تعدادی دمام داشته کـه در مراسم عزاداری بـه کار بسته مـیشده است.
هر گروه یـا بر دمام (BOR) شامل هفت عدد دمام، هشت عدد سنج و بک عدد بوق بودهاست. سنج و دمام درون چهار محل (محله بهبهانی، شنبدی، کوتی و دهدشتی) اجرا مـیشده و گاهی بـه منظور رقابت با یکدیگر که تا یک ساعت ادامـه مـییـافته. لازم بـه ذکر هست که مراسم سنج و دمام درون زمان رضا شاه ممنوع بوده هر چند دوباره آزاد شد. ریتم دمام درون هنگام راه رفتن و هنگام ایستادن متفاوت بوده، مثلاً هنگام ایستادن اشکون زن تک چوب مـیزده و هنگام حرکت بـه اصطلاح سه چوب. نکته قابل ذکر اینکه دمام “غمبر“ دارای ریتمهای متفاوتی هست و این ریتمها متناسب با اشکون تغییر مـیکند. گرگ علی خسررمرد کوی شنبدی مـیگفت: من درون جوانی بیست نمونـه غمبر مـیزدم و با اینکه کار اصلی غمبر با دست چپ مـیباشد تمامـی شنوندگان را جذب خود مـیکردم. واقعیت این هست که اشکون زن با نگاه بـه دست غمبر زن و شنیدن ریتم قادر بـه شکستن، متناسب با ریتم بودهاست. ماشاالله فرجی نوازنده صاحب سبک اشکون مـیگفت: من مجموع دمامها و خصوصاً غمبر را زمان اشکون زدن از نظر مـیگذراندم و متناسب با ریتم و حال و هوای آن اشکون مـیزدم اما غمبر همانطور کـه گفته شد ریتمهای متفاوتی دارد. از آن جمله تک چوب کـه پس از نواختن هر چوب بر روی پوست عیناً دست چپ پاسخ دست راست را مـیدهد (شایـان ذکر هست که اصطلاح تک چوب درون خصوص غمبر با آنچه درون مورد اشکون با همـین نام ذکر کردیم دارای معنای متفاوتی است). درون شب بیست و هشتم ماه صفر“ دو بر “به معنای دو گروه دمام بـه راه مـیافتادند. البته حتما گفت کـه مواردی بیش از دو بر نیز بودهاست ولی آنچه بیشتر مورد تأکید هست وجود دو بر دمام است. این عمل کـه در پایـان ماه صفر و پس از دو ماه عزاداری و از طرفی بـه علت احترام بیشتر بـه محمد بن عبدالله انجام مـیشود با دو بر کامل و مجزا از دو سو یعنی درون کل چهارده دمام، شانزده سنج و یک بوق کـه نقش رهبری را ما بین دو بر ایفا مـیکند همراهی مـیشود. درون محله بهبهانی یک بر دمام بـه سیـاه پوستان مقیم اختصاص مـییـافت، درون این شب بخصوص سیـاهان که تا یک ساعت دمام مـیزدند و در تمام این مدت دمام را بـه دیگری نمـیدادند. (در بوشـهر رسم هست که نوازندگان بعد از مدتی نوازندگی جای خود را با افراد جدیدی کـه تمایل بـه نوازندگی دارند مـیدهند) حال آنکه درون سایر روزها دمام بـه دست سایر افراد محل نیز مـیافتاد درون این بین گاهی بـه سر دسته دمامـیها شال (که اهمـیت آن بـه باور مردم باز مـیگردد) مـیدادند مردم باور داشتند کـه شال خلعتی هست که از طرف حسین بن علی به منظور آن عزادار فرستاده شده البته مردم نیز درون هنگام شال پول هدیـه مـید. مـیگویند مرحوم آمبومون (عمو بمان -بمان جان باباحاجی) کـه سیـاهپوست بوده (و سردسته دمامـیهای محله بهبهانی) زمانی کـه گرم نواختن اشکون مـیشد چیزی را نیز زمزمـه مـیکرد. جعفر بردک نیـا اعتقاد داشت کـه او وردی را با لهجه سومالیـایی با ریتم تلفیق مـینمود. درون راس یک بر دمام، دمام اشکون قرار دارد، کار این دمام شکستن ریتمـی مـیباشد کـه توسط سایر دمامها ایجاد شدهاست قابل ذکر هست که درون حال حاض نوازندگان صاحب سبکی وجود دارند کـه این ساز را با حال وهوای خود مـیزنند. درون واقع بهترین نوازنده این سازی است، کـه بهتر بداهه بنوازد و ارتباط بهتری با سایر سازها و مستمعین ایجاد کند. درون قدیم بودندانی چون عامبومون کـه ساده اشکون مـیزدند ولی درون اشکون زدن هنوز هم آوازه آنها باقی است. بعد از اشکون دو دمام غمبر کـه دارای ریتم متفاوتی با سایر دمامـها هستند قرار مـیگیرند. بعضی از افراد قدیمـی غمبر را همبار (HOMBAAR) تلفظ مـیکنند، همبار درون زبان محلی بـه معنای ملایم و آرام هست (همبار =هموار) و از آنجا کـه نوازنده غمبر نسبت بـه اشکون ملایمتر مـینوازد و در واقع زیر صدای دمام هست از این رو بعید نیست کلمـه غمبر را از همبار گرفته باشند. بعد از دو دمام غمبر اصلی سایر دمامها دو بـه دو روبروی هم قرار مـیگیرند، سنجها نیز بیشتر درون دو سر بر واقع مـیشوند. تنـهاسازی کـه آزادانـه حرکت مـیکند بوق هست این ساز گاهی چندین متر از سایر سازهای گروه فاصله مـیگیرد. خصوصاً درون ابتدای دمام، نوازنده بوق درون آستانـه مسجد هست و اوست کـه سایر نوازندگان را از پایـان زیـارتنامـه با سیـههای کـه از سازش برمـی خیزد مطلع مـیسازد، و دقیقاً درون همـین لحظهاست کـه نوازنده دمام اشکون با ضرباتی شروع مراسم را بـه سایر سازها اعلام مـیکند. سرعت ریتم از ابتدا تند نیست بلکه کمکم تند مـیشود، اشکون زن نیز از ابتدا شروع بـه بدا هه نوازی و ضد ضرب زدن نمـیکند بلکه همچون سایر سازها ریتمـی ساده را اجرا مـینماید. ختم مراسم سنج و دمام نیز توسط بوق اعلام مـیشود. درون بیست و هشتم صفر دو بر دمام با فاصله از یکدیگر، هر کدام جداگانـه بـه نواختن مـیپردازند و از آنجا کـه دو گروه، صدای یکدیگر را نمـیشنوند، این بوق هست که رهبری دو گروه را بـه منظور اجرا با سرعت ریتمـی برابر که تا زمان نزدیک شدن دو گروه بـه یکدیگر بـه عهده دارد. یک بر دمام معمولاً هفت، نـه یـا یـازده دمام است. نکته قابل توجه فرد بودن دمام هاست، چون هر بر دمام تنـها یک اشکون زن دارد. بعضیها یک بر دمام را فقط هفت دمام هشت سنج و یک بوق دانستهاند. دمام، بوق و سنج را درون قلندر خانـه مسجد نگهداری مـیکنند و تا مراسم بعدی بند دمامـها را آزاد کرده و برای درون امان بودن از دست حیوانات موذی آن را از مـیخ آویزان مـیکنند.
منابع
- بلادی، محمدرضا، مجموعه مقالات دربارهٔ موسیقی آیینی، حکمـی و مذهبی ایران بـه کوشش جهانگیر نصر اشرفی-مقاله دمام
- سازشناسی تالیف پرویز منصوری
پیوند بـه بیرون
- فیلم اجرای مراسم سنج و دمام توسط گروه لیمر درون یوتیوب
- صادق وزانی نوازنده بوق درون حال نوازندگی
- kudo حیوانی متعلق بـه سرزمـینهای آفریقایی کـه از شاخ آن به منظور بوق استفاده مـیکنند
[سنج و دمام - ویکیپدیـا، دانشنامـهٔ آزاد صدای دمام]
نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Mon, 30 Jul 2018 04:44:00 +0000