پرش بـه ناوبری پرش بـه جستجو
زنان: فاطمـه بنت اسد • حلیمـه • زینب • ام کلثوم بنت علی • اسماء بنت عمـیس • ام ایمن • صفیـه بنت عبدالمطلب • سمـیهرجال و علما کشتهشدگان کربلا • فهرست رجال حدیث شیعه • اصحاب اجماع • روحانیـان شیعه • عالمان شیعه • مراجع تقلیدمکانهای متبرک مکه و مسجدالحرام • مدینـه، مسجد النبی و بقیع • بیتالمقدس و مسجدالاقصی • نجف، حرم علی بن ابیطالب و مسجد کوفه • کربلا و حرم حسین بن علی • کاظمـین و حرم کاظمـین • سامرا و حرم عسکریین • مشـهد و حرم علی بن موسی الرضا
دمشق و زینبیـه • قم و حرم فاطمـه معصومـه • شیراز و شاهچراغ • کاشمر و حمزه بن حمزه بن موسی بن جعفر امامزاده سید مرتضی و آرامگاه سید حسن مدرس • آستانـه اشرفیـه و سید جلالالدین اشرف • ری و حرم شاه عبدالعظیم
مسجد • امامزاده • حسینیـهروزهای مقدس عید فطر • عید قربان (عید اضحی) • عید غدیر خم • محرّم (سوگواری محرم)، تاسوعا، عاشورا و اربعین) • عید مبعث • مـیلاد پیـامبر • تولد ائمـه • ایـام فاطمـیهرویدادها رویداد مباهله • رویداد غدیر خم • سقیفه بنیساعده • فدک • رویداد خانـه فاطمـه زهرا • قتل عثمان • جنگ جمل • نبرد صفین • نبرد نـهروان • واقعه کربلا • مؤتمر علماء بغداد • حدیث ثقلین • اصحابا • آیـه تطهیر • شیعهکُشیکتابها قرآن • نـهجالبلاغه • صحیفه سجادیـه
کتب اربعه: الاستبصار • اصول کافی • تهذیب الاحکام • من لایحضره الفقیـه
مصحف فاطمـه • مصحف علی • اسرار آل محمد
وسائلالشیعه • بحارالانوار • الغدیر • مفاتیحالجنان
تفسیر مجمعالبیـان • تفسیر المـیزان • کتب شیعهشاخهها دوازدهامامـی (اثنیعشری) • اسماعیلیـه • زیدیـه • غلاه • واقفیـهمنابع اجتهاد کتاب (قرآن) • سنت (روایـات پیـامبر و ائمـه) • عقل • اجماع
- ن
- ب
- و
نـهجالبلاغه گزیدهای از خطبهها، نامـهها و سخنان کوتاه علی ابن ابیطالب هست که توسط سید رضی درون قرن چهارم ه.ق بر اساس ذوق ادبی خویش از نامـهها و خطبههای علی فراهم آوردهاست. اهنگ عربی همام ابراهیم از جمله شاخصههای این کتاب، ترجمـههای متعدد آن است.[۱]
ساختار
سخنان امـیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب درون این کتاب درون سه باب آمدهاست:
- باب اول: خطبهها و اوامر
- باب دوم: نامـهها و رسائل و وصایـا
- باب سوم: کلمات قصار، حکمتآمـیز و مواعظ
به دیگر زبانها
فارسی
ترجمـههای فراوانی از این کتاب بـه فارسی درون دسترس هست که از آن مـیان مـیتوان بـه ترجمـههای سید جعفر شـهیدی، علی نقی فیضالاسلام، جواد فاضل، محمدتقی جعفری، سید محمدمـهدی جعفری، حسینعلی منتظری، حسین انصاریـان، محمد دشتی، مصطفی زمانی، علی اصغر فقیـهی از نـهجالبلاغه اشاره کرد. اهنگ عربی همام ابراهیم نهجالبلاغه منظوم (خطبهها) بهاهتمام علی توکلی گنابادی مـهمترین اثر منظوم فارسی بر اساس نـهجالبلاغه است.
روسی
ترجمـهٔ روسی نـهجالبلاغه: عبدالکریم تاراس چرنینکو[۲]
گرجی
برای اولین بار، امامقلی باتوانی نویسنده و مترجم گرجی - ایرانی کـه پیش از این قرآن را نیز بـه زبان گرجی ترجمـه کرده بود، نـهجالبلاغه را نیز بـه زبان گرجی ترجمـه نمود.[۳]
شروح نـهجالبلاغه
علامـه امـینی درون جلد چهارم کتاب الغدیر، ۸۱ شرح نـهجالبلاغه را معرفی کردهاست.[۴] معروفترین شروح نـهجالبلاغه شرح نـهجالبلاغه ابن ابیالحدید معتزلی بغدادی، شرح ابن مـیثم بحرانی، شرح خوئی و از معاصران، ترجمـه و تفسیر نـهجالبلاغه اثر شیخ محمدتقی جعفری و شرح نـهجالبلاغه تألیف شیخ محمدتقی شوشتری، را مـیتوان نام برد.
مآخذ و مدارک نـهجالبلاغه
نخستین گردآورنده کلمات قصار علی ابوعثمان عمرو بن بحر جاحظ صاحب (بیـان و تبیین) درگذشتهٔ ۲۵۵ ه.ق مـیباشد. وی
وی صد کلمـه از کلمات قصار امـیرالمؤمنین را انتخاب کرده و آن را (مطلوب کل طالب من کلام امـیرالمؤمنین علی بن ابی طالب) نامـیدهاست.
تاریخنگاران و حدیثدانان دیگری نیز بـه گردآوری سخنان و اندرزهای علی اقدام کردهاند، به منظور نمونـه قاضی محمد بن سلامـه معروف بـه قضاعی درگذشتهٔ ۴۰۵ قمری مجموعهای از سخنان امـیرالمؤمنین علی را بـه نام «دستور معالم الحکم و مأثور مکارم الشیم» گردآوری کردهاست.[۵] بـه زبان فارسی نیز بـه نام «قانون» چاپ شدهاست.[۶] بسیـاری از خطبهها و نامـههای نـهجالبلاغه پیش از آن درون کتاب «الغارات» تألیف ابواسحاق ثقفی کوفی، از دانشمندان قرن سوم (متوفی ۲۸۳ ه. ق) آمدهاست.[۷] همچنین بخش بزرگی از خطبههای توحیدی نـهجالبلاغه درون کتابهایی کـه یک قرن پیش از نـهجالبلاغه تألیف شده، نظیر کتاب «الکافی» شیخ کلینی و «کتاب التوحید» شیخ صدوق آمدهاست.
علی بن حسین مسعودی مورخ بزرگ کـه تقریباً صد سال پیش از سید رضی مـیزیستهاست (اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم قمری) درون جلد دوم کتاب معروف خود «مروج الذهب» مـینویسد: «آنچه مردم از خطابههای علی درون مقامات و حوادث مختلف حفظ کردهاند، بالغ بر چهارصد و هشتاد و اندی مـیشود. علی آن خطابهها را بالبداهه و بدون یـادداشت و پیشنویس بیـان و انشا مـیکرد و مردم هم الفاظ آن را مـیگرفتند و عملاً نیز از آن بهرهمند مـیشدند.» گواهی دانشمند متتبعی مانند مسعودی مـیرساند کـه خطابههای علی فراوان بودهاست کـه سید رضی از این مـیان درون نـهجالبلاغه تنـها ۲۳۹ خطبه را نقل کرده، کـه جنبه ادبی قویتری را بـه انتخاب و تشخیص او داشتهاست.
کتابهای تحقیقی بسیـار کاملی درون مورد اسناد و مدارک نـهجالبلاغه انتشار یـافته کـه از جمله مـهمترین آنها سه کتاب «روات و محدثین نـهجالبلاغه» تألیف محمد دشتی و همکاران، «استناد نـهجالبلاغه» تألیف امتیـاز علی خان عرشی و ترجمـه آیتاللهزاده شیرازی و «مصادر نـهجالبلاغه» تألیف سید عبدالزهرا حسینی است.
تمجید از نـهجالبلاغه
بسیـاری از ادیبان برزگ عرب از جمله عبدالحمـید کاتب (قرن دوم)، جاحظ (قرن سوم)، قدامة بن جعفر (قرن چهارم)، ابن ابی الحدید (قرن ششم) و خلیل بن احمد فراهیدی (قرن هشتم) فصاحت نـهجالبلاغه را ستودهاند. از جمله جاحظ درون کتاب خود البیـان والتبیین —که بـه گفتهٔ ابن خلدون یکی از ارکان چهارگانـهٔ ادب محسوب مـیشود[۸]— با نقل یکی از سخنان علی مـیگوید «اگر فقط همـین عبارت بـه دست ما رسیده بود کفایت مـیکرد و برای دلالت داشتن بر فصاحت و بلاغت درون عالیترین مرتبه جای مـیگرفت و با وجود آن به منظور پی بردن بـه ارزش بلاغی سخنان علی بـه دیگر سخنانش نیـاز نداشتیم.[۹]»
علی الجندی رئیس دانشکده علوم درون دانشگاه قاهره درون مقدمـه کتاب «علی بن ابی طالب، شعره و حکمـه» دربارهٔ نثر نـهجالبلاغه مـیگوید:
نوعی خاص از آهنگ موسیقی کـه بر اعماق احساسات پنجه مـیافکند درون این سخنان هست، از نظر سجع، چنان منظوم هست که مـیتوان آن را «شعر منثور» نامـید.
جرج جرداق مسیحی درون مورد نـهج البلاغه چندین کتاب نوشته و گفته: «بعد از امام علی (ع)ی را سزاوار نویسندگی ندیدم بـه همـین دلیل جز ایشان درون موردی ننوشتم.»
شیخ محمد عبده از مفتیـان پیشین مصر از جملهانی بود کـه به شرح و تبلیغ نـهجالبلاغه درون مـیان جوانان مصری پرداخت. وی درون مقدمـه شرح خود گفتهاست: «در همـهٔ مردم عربزبان، یک نفر نیست مگر آنکه معتقد هست سخن علی بعد از قرآن و کلام نبوی شریفترین و بلیغترین و پرمعنیترین و جامعترین سخنان است.»[۱۰][۱۱]
حسین لنکرانی مـیگوید: درون اوایل دوره رضاخان روزی بر مـیرزا یحیی دولتآبادی وارد شدم. کتاب شریف نـهجالبلاغه را درون برابر خود گشوده بود و دو زانو روی آن خم شده و مطالعه مـیکرد. من کـه رسیدم سر برداشت و زمانی کـه به من نگریست دیدم چشمانش از گریـه سرخ و اشکبار است. با حالت تأثری گفت:[۱۲]
نجاست من بر مـیرزا علی محمد باب شرف دارد. اگر دین و معارف آن همـین هست که این کتاب مـیگوید، بعد او چه مـیگوید؟ این سخنان بلند نـهج البلاغه کجا و لاطائلات باب کجا؟
وی رهبران بابی را جمع و آنان را بـه بازگشت بـه تشیع امر کرد. بدین ترتیب بابیگری درون ایران پایـان یـافت.
خطبهها
- خطبه ۱: خطبه درون ابتدای آفرینش آسمان و زمـین و آدم
- خطبه ۲: خطبه بعد از بازگشت از صفّین
- خطبه ۳: خطبه معروف بـه شِقشِقیّه
- خطبه ۴: خطبه بعد از کشته شدن طلحه و زبیر
- خطبه ۵: خطبه بعد از وفات پیـامبر (صلی الله علیـه وآله) درون خطاب بـه عباس و ابوسفیـان
- خطبه ۶: خطبه هنگامـی کـه از او خواستند طلحه و زبیر را دنبال نکند
- خطبه ۷: خطبه مریدان شیطان را مذمت مـینماید
- خطبه ۸: خطبه به منظور برگرداندن زبیر بـه بیعت
- خطبه ۹: خطبه درون وصف خود و دشمنانش درون جمل
- خطبه ۱۰: خطبه درون تحریک شیطان نسبت بـه اهل جمل و عواقب وخیم آن
- خطبه ۱۱: خطبه وقتیکه درون نبرد جمل پرچم را بهدست فرزندش محمّد حنفیـه داد
- خطبه ۱۲: خطبه وقتی کـه در نبرد جمل پیروز شد
- خطبه ۱۳: خطبه درون نکوهش بصره و اهل آن بعد از نبرد جمل
- خطبه ۱۴: خطبه درون همـین موضوع (بصره و مردم آن)
- خطبه ۱۵: خطبه درون رابطه با برگرداندن املاک بیتالمال
- خطبه ۱۶: خطبه هنگامـیکه درون مدینـه با او بیعت شد
- خطبه ۱۷: خطبه دربارهٔیکه درون مـیان مردم عهدهدار منصب قضاوت شود
- خطبه ۱۸: خطبه درون نکوهش اختلاف علما درون فتاوی
- خطبه ۱۹: خطبه بـه اشعث بن قیس
- خطبه ۲۰: خطبه درون بیداری از غفلت و توجه بـه حضرت حق
- خطبه ۲۱: خطبه درون توجه بـه قیـامت
- خطبه ۲۲: خطبه هنگامـیکه خبر بیعتشکنان جمل بـه حضرتش رسید
- خطبه ۲۳: خطبه درون دلداری بـه تهیدستان و تأدیب ثروتمندان
- خطبه ۲۴: خطبه درون جنگ با مخالفان
- خطبه ۲۵: خطبه وقتی بـه او خبر رسید کـه ارتش معاویـه بـه شـهرها دستاندازی کردهاند
- خطبه ۲۶: خطبه درون وصف حال مردم جاهلی و دوران سکوت خود
- خطبه ۲۷: خطبه درون نکوهش اصحاب از نرفتن بـه جهاد
- خطبه ۲۸: خطبه درون بیوفایی دنیـا و توجه بـه آخرت
- خطبه ۲۹: خطبه بعد از برنامـه حکمـین و تاخت و تاز ضحّاک بن قیس
- خطبه ۳۰: خطبه دربارهٔ قتل عثمان
- خطبه ۳۱: خطبه قبل از جنگ جمل
- خطبه ۳۲: خطبه درون نکوهش زمان خود
- خطبه ۳۳: خطبه بـه هنگام خروجش به منظور جنگ با اهل بصره
- خطبه ۳۴: خطبه درون تحریک مردم به منظور جنگ با شامـیان
- خطبه ۳۵: خطبه بعد از جریـان حکمـیت
- خطبه ۳۶: خطبه درون ترساندن اهل نـهروان
- خطبه ۳۷: خطبه درون ذکر فضائل خود
- خطبه ۳۸: خطبه درون تعریف شبهه
- خطبه ۳۹: خطبه درون نکوهش یـاران، و دعوت بـه جهاد
- خطبه ۴۰: خطبه زمانی کـه شنید خوارج نـهروان مـیگویند: لا حُکْمُ اِلاّ لِلّه
- خطبه ۴۱: خطبه درون تحذیر از مکر و حیله
- خطبه ۴۲: خطبه درون نکوهش آرزوی دراز و پیروزی از هوای نفس
- خطبه ۴۳: خطبه بعد از آنکه جریر بن عبداللّه بَجَلی را به منظور بیعت گرفتن از معاویـه فرستاد
- خطبه ۴۴: خطبه وقتی کـه مصلقه بن هُبَیره شیبانی بـه سوی معاویـه فرار کرد
- خطبه ۴۵: خطبه درون روز فطر درون نکوهش دنیـا
- خطبه ۴۶: خطبه وقتی کـه برای حرکت بـه شام تصمـیم گرفت
- خطبه ۴۷: خطبه دربارهٔ کوفه
- خطبه ۴۸: خطبه زمان رفتن بـه سوی شام
- خطبه ۴۹: خطبه درون توحید الهی
- خطبه ۵۰: خطبه درون بیـان فتنـه
- خطبه ۵۱: خطبه زمانی کـه ارتش معاویـه درون جنگ صفین آب را بر یـاران آن حضرت بست
- خطبه ۵۲: خطبه درون بیوفایی دنیـا
- خطبه ۵۳: خطبه درون مسئله بیعت
- خطبه ۵۴: خطبه وقتیکه بـه نظر یـارانش درون اجازه به منظور آغاز جنگ صفّین تأخیر نمود
- خطبه ۵۵: خطبه درون مقایسه یـاران پیـامبر با یـاران خود
- خطبه ۵۶: خطبه درون وصف معاویـه
- خطبه ۵۷: خطبه درون خطاب بـه خوارج نـهروان
- خطبه ۵۸: خطبه زمانی کـه عزم بر جنگ خوارج داشت
- خطبه ۵۹: خطبه وقتی کـه خوارج بـه قتل رسیدند
- خطبه ۶۰: خطبه دربارهٔ خوارج
- خطبه ۶۱: خطبه زمانی کـه او را از ترور ترساندند
- خطبه ۶۲: خطبه درون نکوهش دنیـا
- خطبه ۶۳: خطبه درون تشویق بـه عمل صالح
- خطبه ۶۴: خطبه درون توحید الهی
- خطبه ۶۵: خطبه درون آداب جنگ
- خطبه ۶۶: خطبه درون حق انصار
- خطبه ۶۷: خطبه وقتی کـه امارت مصر را بـه محمد بن ابوبکر واگذاشت
- خطبه ۶۸: خطبه درون سرزنش اصحاب سست پیمان خود
- خطبه ۶۹: خطبه سحرگاه روزی کـه ضربت بـه فرق مبارکش رسید
- خطبه ۷۰: خطبه درون سرزنش اهل عراق
- خطبه ۷۱: خطبه درون آن درود فرستادن بـه پیـامبر (صلی الله علیـه وآله) را تعلیم مـیدهد
- خطبه ۷۲: خطبه درون بصره دربارهٔ مروان بن حَکَم
- خطبه ۷۳: خطبه زمانی کـه شورای خلافت قصد بیعت با عثمان کرد
- خطبه ۷۴: خطبه زمانی کـه شنید بنیـامـیّه او را متهم بـه قتل عثمان مـیکنند
- خطبه ۷۵: خطبه درون تشویق بـه عمل صالح
- خطبه ۷۶: خطبه هنگامـیکه سعید بن عاص حق او را بازداشت
- خطبه ۷۷: خطبه از دعاهای آن حضرت
- خطبه ۷۸: خطبه وقتی کـه قصد حرکت بـه سوی خوارج نمود
- خطبه ۷۹: خطبه بعد از پایـان جنگ جمل درون مذمّت زنان
- خطبه ۸۰: خطبه دربارهٔ زهد
- خطبه ۸۱: خطبه درون وصف دنیـا
- خطبه ۸۲: خطبه موسوم بـه «غرّاء» کـه از خطبههای اعجابانگیز اوست
- خطبه ۸۳: خطبه دربارهٔ عمروعاص
- خطبه ۸۴: خطبه درون صفات خداوند
- خطبه ۸۵: خطبه درون توحید الهی و سفارش بـه تقوا و م
- خطبه ۸۶: خطبه درون وصف پرهیزکاران و فاسقان و مقام خاندان نبوت
- خطبه ۸۷: خطبه درون بیـان هلاکت مردم
- خطبه ۸۸: خطبه درون حال مردم پیش از بعثت و پس از آن
- خطبه ۸۹: خطبه درون توحید الهی و پند و اندرز
- خطبه ۹۰: خطبه معروف بـه خطبه اشباح
- خطبه ۹۱: خطبه بـه هنگامـی کـه مردم بعد از کشته شدن عثمان خواستند با او بیعت کنند
- خطبه ۹۲: خطبه درون بیـان فضل و علم خود، و خبر از فتنـه بنیـامـیه
- خطبه ۹۳: خطبه درون فضل رسول اکرم (صلی الله علیـه وآله) و پند و اندرز
- خطبه ۹۴: خطبه درون حال مردم هنگام بعثت پیـامبر (صلی الله علیـه وآله)
- خطبه ۹۵: خطبه دربارهٔ پیـامبر (صلی الله علیـه وآله)
- خطبه ۹۶: خطبه درون مقایسه یـاران خود با یـاران رسول خدا (صلی الله علیـه وآله)
- خطبه ۹۷: خطبه درون ستم بنیـامـیّه
- خطبه ۹۸: خطبه درون گریز از دنیـا
- خطبه ۹۹: خطبه دربارهٔ پیـامبر و خاندان او
- خطبه ۱۰۰: خطبه مشتمل بر خبر از حوادث ناگوار
- خطبه ۱۰۱: خطبه درون زمـینـه سختیـها
- خطبه ۱۰۲: خطبه درون تشویق بـه زهد
- خطبه ۱۰۳: خطبه دربارهٔ پیـامبر و فضیلت خویش
- خطبه ۱۰۴: خطبه درون وصف پیـامبر (صلی الله علیـه وآله) و تهدید بنیـامـیّه و پند بـه مردم
- خطبه ۱۰۵: خطبه درون زمـینـه برتری اسلام، و توصیف پیـامبر اکرم، آنگاه توبیخ اصحاب
- خطبه ۱۰۶: خطبه درون یکی از ایّام صفّین
- خطبه ۱۰۷: خطبه درون پیشگویی از حوادث آینده
- خطبه ۱۰۸: خطبه دربارهٔ قدرت خداوند و حوادث مرگ و قیـامت
- خطبه ۱۰۹: خطبه چیزی کـه متوسلان بـه خداوند پاک و بزرگ بـه آن توسل جستند
- خطبه ۱۱۰: خطبه درون نکوهش دنیـا
- خطبه ۱۱۱: خطبه دربارهٔ ملکالموت و قبض روح مردم
- خطبه ۱۱۲: خطبه درون نکوهش دنیـا
- خطبه ۱۱۳: خطبه درون پند و اندرز مردم
- خطبه ۱۱۴: خطبه درون طلب باران
- خطبه ۱۱۵: خطبه درون اندرز بـه یـاران
- خطبه ۱۱۶: خطبه درون نکوهشانی کـه به مال و جان بُخل مـیورزند
- خطبه ۱۱۷: خطبه دربارهٔ یـاران شایسته خود
- خطبه ۱۱۸: خطبه زمانیکه مردم را جمع نمود و آنان را بـه جهاد ترغیب فرمود
- خطبه ۱۱۹: خطبه درون فضیلت خود و موعظه یـاران
- خطبه ۱۲۰: خطبه بعد از لیلة الهریر
- خطبه ۱۲۱: خطبه درون خطاب بـه خوارج
- خطبه ۱۲۲: خطبه هنگام نبرد صفین بـه یـارانش فرمود
- خطبه ۱۲۳: خطبه درون فرار یـاران
- خطبه ۱۲۴: خطبه درون ترغیب یـارانش بـه جهاد
- خطبه ۱۲۵: خطبه درون رابطه با خوارج وقتی کـه حکمـیت را انکار د
- خطبه ۱۲۶: خطبه وقتی بـه او گفتند کـه چرا درون تقسیم بیتالمال مـیان همـه مساوات مـیکند
- خطبه ۱۲۷: خطبه باز هم بـه خوارج
- خطبه ۱۲۸: خطبه از پیشامدها و فتنـههای بصره خبر مـیدهد
- خطبه ۱۲۹: خطبه دربارهٔ پیمانـهها و ترازوها
- خطبه ۱۳۰: خطبه بـه ابوذر (رحمـه الله) هنگامـیکه او را بـه ربذه تبعید د
- خطبه ۱۳۱: خطبه درون فلسفه قبول حکومت و توصیف امام حق
- خطبه ۱۳۲: خطبه درون پند و اندرز و اندیشیدن از مرگ
- خطبه ۱۳۳: خطبه درون عظمت خداوند، قرآن، پیـامبر و در رابطه با دنیـا
- خطبه ۱۳۴: خطبه بـه عمر بن خطاب وقتی به منظور رفتن بـه جنگ با رومـیان با حضرت م کرد
- خطبه ۱۳۵: خطبه وقتی بین آن حضرت و عثمان مشاجرهای درگرفت
- خطبه ۱۳۶: خطبه دربارهٔ بیعت خود
- خطبه ۱۳۷: خطبه دربارهٔ طلحه و زبیر
- خطبه ۱۳۸: درون آن بـه فتنـهها (و حکومت امام عصر (علیـه السلام)) اشاره مـیفرماید
- خطبه ۱۳۹: خطبه بـه هنگام شورا
- خطبه ۱۴۰: خطبه درون نـهی از غیبت مردم
- خطبه ۱۴۱: خطبه دربارهٔ نـهی از غیبت
- خطبه ۱۴۲: خطبه دربارهٔ نیکی بـه نااهل
- خطبه ۱۴۳: خطبه درون طلب یـاران
- خطبه ۱۴۴: خطبه درون بعثت پیـامبر و فضل اهلبیت
- خطبه ۱۴۵: خطبه درون فنای دنیـا و نکوهش بدعت
- خطبه ۱۴۶: خطبه بـه عمر بن خطاب وقتیکه به منظور رفتن بـه جنگ ایرانیـان با حضرت م کرد
- خطبه ۱۴۷: خطبه درون فلسفه بعثت، حوادث آینده و پند و اندرز
- خطبه ۱۴۸: خطبه دربارهٔ اهل بصره
- خطبه ۱۴۹: خطبه پیش از درگذشت از دنیـا
- خطبه ۱۵۰: خطبه درون آن اشاره بـه فتنـهها دارد
- خطبه ۱۵۱: خطبه درون تحذیر از فتنـهها
- خطبه ۱۵۲: خطبه درون صفات خداوند و پیشوایـان دین
- خطبه ۱۵۳: خطبه درون فضائل اهل بیت
- خطبه ۱۵۴: خطبه درون آن شگفتیـهای آفرینش شبپره را بیـان مـیکند
- خطبه ۱۵۵: خطبه خطاب بـه اهل بصره درون خبر از پیشامدهای سخت
- خطبه ۱۵۶: خطبه درون تشویق بـه پرهیزکاری
- خطبه ۱۵۷: خطبه دربارهٔ پیـامبر و قرآن، و دولت بنیـامـیّه
- خطبه ۱۵۸: خطبه دربارهٔ خوشرفتاری خود با مردم
- خطبه ۱۵۹: خطبه درون توحید الهی و شرح حال برخی از پیـامبران
- خطبه ۱۶۰: خطبه درون وصف پیـامبر و خاندان آن حضرت
- خطبه ۱۶۱: خطبه درون پاسخ یکی از یـارانش کـه پرسید…
- خطبه ۱۶۲: خطبه درون توحید الهی
- خطبه ۱۶۳: خطبه بـه هنگامـیکه نزد آن حضرت آمدند و از اعمال ناپسند عثمان شکایت د
- خطبه ۱۶۴: خطبه درون شگفتیـهای آفرینش طاووس
- خطبه ۱۶۵: خطبه درون امر بـه الفت، و وصف بنیـامـیّه و یـاران خویش
- خطبه ۱۶۶: خطبه درون ابتدای حکومتش
- خطبه ۱۶۷: خطبه بعد از بیعت با حضرت
- خطبه ۱۶۸: خطبه بـه هنگام رفتن اصحاب جمل بـه شـهر بصره
- خطبه ۱۶۹: خطبه چون بـه بصره نزدیک شد
- خطبه ۱۷۰: خطبه بـه وقت تصمـیم رویـارویی با لشکر معاویـه درون صفّین
- خطبه ۱۷۱: خطبه درون دفاع از حق خویش، و نکوهش اهل جمل
- خطبه ۱۷۲: خطبه درون اینکه چهی شایسته خلافت است، و سفارش بـه تقوا و گریز از دنیـا
- خطبه ۱۷۳: خطبه دربارهٔ طلحه بن عبیداللّه
- خطبه ۱۷۴: خطبه درون پند و اندرز، و بیـان نزدیکی خود بـه پیـامبر (صلی الله علیـه وآله)
- خطبه ۱۷۵: خطبه درون پند و اندرز و فضل قرآن و نـهی از بدعت
- خطبه ۱۷۶: خطبه درباره حکمـین
- خطبه ۱۷۷: خطبه درون توحید و تقوای الهی
- خطبه ۱۷۸: خطبه درون پاسخ ذِغلِب یَمانی درون رؤیت خداوند
- خطبه ۱۷۹: خطبه درون نکوهش اصحابش
- خطبه ۱۸۰: خطبه درون حقانی کـه قصد داشتند بـه خوارج ملحق شوند
- خطبه ۱۸۱: خطبه درون توحید الهی و یـادی از یـاران شـهید خود درون صفّین
- خطبه ۱۸۲: خطبه درون بیـان قدرت خداوند و فضل قرآن و سفارش بـه تقوا
- خطبه ۱۸۳: خطبه بـه برج بن مُسهِر طائی کـه از خوارج بود
- خطبه ۱۸۴: خطبه بـه همّام دربارهٔ پرهیزکاران
- خطبه ۱۸۵: خطبه دربارهٔ منافقین
- خطبه ۱۸۶: خطبه درون ستایش خدا و پیـامبر و پند و اندرز
- خطبه ۱۸۷: خطبه دربارهٔ بعثت پیـامبر و گریز از دنیـا
- خطبه ۱۸۸: خطبه دربارهٔ اختصاص خود بـه پیـامبر (صلی الله علیـه وآله)
- خطبه ۱۸۹: خطبه درون سفارش بـه تقوا و وصف اسلام و پیـامبر (صلی الله علیـه وآله)
- خطبه ۱۹۰: خطبه درون وصیّت بـه یـارانش
- خطبه ۱۹۱: خطبه دربارهٔ معاویـه
- خطبه ۱۹۲: خطبه درون پایداری درون راه حق
- خطبه ۱۹۳: خطبه هنگام دفن سرور زنان جهان حضرت فاطمـه (علیـها السلام)
- خطبه ۱۹۴: خطبه درون گریز از دنیـا
- خطبه ۱۹۵: خطبه یـاران خود را درون بسیـاری از اوقات بـه آن پند مـیداد
- خطبه ۱۹۶: خطبه بعد از بیعت طلحه و زبیر بـه آنها فرمود
- خطبه ۱۹۷: خطبه شنید عدهای از یـارانش بهوقت نبرد صفّین بـه اهل شام دشنام مـیدهند
- خطبه ۱۹۸: خطبه درون نبرد صفّین دربارهٔ فرزند خود حسن (علیـه السلام)
- خطبه ۱۹۹: خطبه زمانیکه یـارانش دربارهٔ حکمـیت با او دچار اختلاف شدند
- خطبه ۲۰۰: خطبه زمانی کـه در بصره بـه عیـادت علاء بن زیـاد حارثی رفت
- خطبه ۲۰۱: خطبه وقتی از او دربارهٔ احادیث دروغ و اخبار ضد و نقیض پرسیدند
- خطبه ۲۰۲: خطبه درون قدرت خداوند و خلقت زمـین
- خطبه ۲۰۳: خطبه درون تحریک یـاران خود بـه جهاد با شامـیان
- خطبه ۲۰۴: خطبه درون تمجید خداوند
- خطبه ۲۰۵: خطبه درون وصف پیـامبر و عالمان، و اندرز مردم
- خطبه ۲۰۶: خطبه از دعاهای آن حضرت
- خطبه ۲۰۷: خطبه درون صفّین بیـان فرمود
- خطبه ۲۰۸: خطبه درون شکایت از قریش
- خطبه ۲۰۹: خطبه درون جمل وقتی از کنار کشته طلحه و عبدالرّحمن بن عتّاب عبور کرد
- خطبه ۲۱۰: خطبه درون وصف سالکان
- خطبه ۲۱۱: خطبه درون ترغیب یـارانش بـه جهاد
- خطبه ۲۱۲: خطبه بعد از تلاوت آیـه «الهیکم التکاثر حتی زرتم المقابر»
- خطبه ۲۱۳: خطبه بـه وقت تلاوت آیـه «رجال لاتلهیـهم تجارة و لا بیع عن ذکرالله»
- خطبه ۲۱۴: خطبه بـه هنگام تلاوت آیـه «یـا ایـها الانسان ما غرّک بربک الکریم»
- خطبه ۲۱۵: خطبه درون بیزاری از ظلم
- خطبه ۲۱۶: خطبه درون طلب فراوانی روزی
- خطبه ۲۱۷: خطبه درون گریز از دنیـا
- خطبه ۲۱۸: خطبه درون وصف عاشقان خدا
- خطبه ۲۱۹: خطبه دربارهٔ یکی از حاکمان
- خطبه ۲۲۰: خطبه درون توصیف بیعت مردم با آن جناب بر خلافت
- خطبه ۲۲۱: خطبه دربارهٔ تقوا و کوشش درون عمل
- خطبه ۲۲۲: خطبه درون ذیقار بـه وقت حرکت بـه بصره
- خطبه ۲۲۳: خطبه بـه عبدالله بن زمعه کـه از شیعیـان بود
- خطبه ۲۲۴: خطبه درون فضل اهلبیت و نکوهش زمانـه خود
- خطبه ۲۲۵: خطبه درون بیـان علت اختلاف ظاهر و باطن مردم
- خطبه ۲۲۶: خطبه بـه وقت غسل و تجهیز رسول خدا (صلی الله علیـه وآله)
- خطبه ۲۲۷: خطبه درون حمد و ستایش پیـامبر و عجایب آفرینش
- خطبه ۲۲۸: خطبه درون توحید حق
- خطبه ۲۲۹: خطبه درون بیـان پیشامدهای ناگوار
- خطبه ۲۳۰: خطبه درون سفارش بـه تقوا و یـاد مرگ
- خطبه ۲۳۱: خطبه دربارهٔ ایمان و هجرت
- خطبه ۲۳۲: خطبه درون ستایش الهی و سفارش بـه تقوا
- خطبه ۲۳۳: خطبه باز هم درون ستایش الهی و سفارش بـه تقوا
- خطبه ۲۳۴: خطبه بـه نام قاصعه درون مذمّت ابلیس ملعون
- خطبه ۲۳۵: خطبه بـه عبداللّه بن عباس درون زمانی کـه عثمان درون محاصره بود
- خطبه ۲۳۶: خطبه درون بیـان وضع خود بعد از هجرت پیـامبر (صلی الله علیـه وآله) و ملحق شدن بـه آن حضرت
- خطبه ۲۳۷: خطبه درون تشویق بـه عمل
- خطبه ۲۳۸: خطبه دربارهٔ حکمـین و سرزنش اهل شام
- خطبه ۲۳۹: خطبه درون رابطه با فضائل آل محمّد (علیـهم السلام)
- خطبه ۲۴۰: درون رابطه با فضائل آل محمد (ع)
- خطبه ۲۴۱: درون رابطه با تشویق به منظور جهاد
نامـهها
- نامـه ۱, نامـهای از آن علی بـه مردم کوفه هنگام حرکتش از مدینـه بـه بصره.
- نامـه ۲, نامـهای از آن علی بعد از فتح بصره بـه مردم کوفه نوشتهاست.
- نامـه ۳, نامـهای از آن علی بـه قاضی اش شریح بن الحارث
- نامـه ۴, نامـهای از آن علی بـه یکی از فرماندهان سپاهش
- نامـه ۵, نامـهای از آن علی بـه اشعث بن قیس، عامل خود درون آذربایجان نوشتهاست.
- نامـه ۶, نامـهای از آن علی بـه معاویـه
- نامـه ۷: نامـهای دیگر از علی بـه معاویـه
- نامـه ۸: نامـهای از علی بـه جریر بن عبدالله البجلی هنگامـی کـه او را نزد معاویـه فرستاده بود
- نامـه ۹: از نامـه علی بـه معاویـه
- نامـه ۱۰: از نامـه علی بـه معاویـه
- نامـه ۱۱: سفارشی از علی هنگامـی کـه سپاهی بر سر دشمن مـیفرستاد
- نامـه ۱۲: سفارشی از علی بـه معقل بن قیس الریـاحی فرمود، آنگاه کـه او را بـه سه هزار سپاهی بر مقدمـه بـه شام مـیفرستاد
- نامـه ۱۳: از نامـه علی بـه دو تن از امـیران لشکرش
- نامـه ۱۴: سفارشی از علی بـه سپاهش پیش از دیدار با دشمن درون صفین
- نامـه ۱۵: هنگامـی کـه علی بـه عزم جنگ، با دشمن روبرو مـیشد چنین مـیفرمود
- نامـه ۱۶: هنگام جنگ بـه یـاران خود مـیفرمود
- نامـه ۱۷: از نامـه علی درون پاسخ نامـه معاویـه
- نامـه ۱۸: از نامـه علی بـه ابنعباس، عامل او درون بصره
- نامـه ۱۹: نامـهای از علی بـه یکی از عاملانش
- نامـه ۲۰: از نامـه علی این نامـه را بـه زیـاد بن ابیـه
- ...
- نامـه ۷۹
اشخاص درون نـهجالبلاغه
عیسی
در نـهجالبلاغه عیسی بن مریم پیـامبر مسیحیـان با ویژگی ساده زیستی، قناعت و دنیـاگریزی یـاد شدهاست. در خطبه ۱۵۹ نـهج البلاغه مسیح این گونـه توصیف شدهاست:[۱۳][۱۴]
«و اگر مـیخواهی دربارهٔ عیسی علیـهالسلام بگو کـه سنگ را بالش سر قرار مـیداد، و جامـه زبر و خشن مـیپوشید، و غذای غیرلذیذ مـیخورد. نان خورشش گرسنگی، و چراغ شبِ تارش ماه، و سرپناهش درون زمستان مشرق و مغرب زمـین، و مـیوه و سبزیاش گیـاهی بود کـه زمـین به منظور چهارپایـان مـیرویـانید. نـه زنی داشت کـه او را فریفته خود کند، نـه فرزندی کـه او را بـه غصّه بنشاند، نـه ثروتی کـه او را از آخرت بازدارد، و نـه طمعی کـه او را بـه خواری اندازد. مرکب او دو پایش، و خدمتکارش دو دستش بود.»
موسی
در نـهجالبلاغه از موسی بن عمران چندین بار یـاد شدهاست. درون خطبهای، علی بن ابی طالب به منظور بیـان موضوعی، موسی را مثال مـیآورد و در خطبهای دیگر از موسی بـه عنوان مقتدای انسانها یـاد مـیکند.
خطبه ۴در خطبه چهارم این کتاب، علی بن ابی طالب به منظور بیـان موضوعی، موسی را مثال مـیآورد: «آن کـه از پیروی من بازماند عقل از سرش پریدهاست. از زمانی کـه حق را بـه من نمایـاندند درون آن تردید ننمودم. (پس وحشتم از خودم نیست، چنانکه) موسی بر خودش نترسید، وحشتش از پیروزی جهّال و حکومتهای گمراه بود. امروز ما و شما بر سر دوراهی حق و باطلیم (ما حقّیم و شما باطل).ی کـه اطمـینان بـه وجود آب دارد تشنـه نمـیماند.»[۱۵]
خطبه ۱۵۹در این خطبه علی بن ابی طالب بعد از ستایش پیـامبر اسلام و بیـان الگو بودن وی، مـیگوید: «اگر بخواهی شخص دومـی را مقتدا قرار دهی این هست موسی کلیم اللّه ـ کـه درود خدا بر او ـ آنجا کـه گفت: «پروردگارا، بـه آنچه بـه من از خیر عطا کنی نیـازمندم.» بـه خدا سوگند چیزی جز نانی کـه تناول کند از خدا نخواست، زیرا مدتی بر اثر نداری گیـاه زمـینمـیخورد، که تا جایی کـه سبزی گیـاه بـه خاطر لاغری و کمـی گوشت درون بدنش از پرده نازک شکمش نمایـان بود.»[۱۶]
خطبه ۱۸۱در این خطبه این موضوع کـه موسی با خدا (مستقیم) سخن مـیگفت، یـادآوری شدهاست.[۱۷]
خطبه ۲۳۴در این خطبه، علی بن ابی طالب از سادگی و فروتنی موسی درون مقابل فرعون مـیگوید: «موسی بن عمران همراه برادرش هارون ـ درود خدا بر آنان ـ وارد بر فرعون شدند درون حالی کـه تنپوشی از پشم بـه تن داشتند، و هر یک را عصایی درون دست بود.»[۱۸]
گزیده سخنان مشکل شماره ۳۱۷این سخن دربارهٔ مکالمـه علی بن ابی طالب و برخی مردم یـهود هست که بـه وی گفتند: شما مسلمانان هنوز پیـامبرتان را دفن نکرده بودید کـه دربارهاش دچار اختلاف شدید؛ و نخستین امام شیعیـان بـه یـهودیـان گفت: ما نسبت بـه آنچه از او رسیده بود اختلاف کردیم نـه دربارهٔ شخص او، ولی شما هنوز پایتان از آب دریـا خشک نشده بود کـه به پیـامبرتان گفتید: به منظور ما از بت خدایی قرار داده چنانکه اینان را خدایـانی است، موسی گفت: شما مردمـی نفهم هستید.»[۱۹]
طلحه و زبیر
طلحه پسر عبیدالله از صحابی پیـامبر اسلام است. درون نـهج البلاغه دربارهٔ وی اشاراتی شدهاست.
خطبه ۴بعد از کشته شدن طلحه و زبیر درون جنگ جمل علی بن ابی طالب این خطبه را ایراد کرد:
«در عرصه تاریکیها بـه کمک ما هدایت یـافتید، و به اوج برتری رسیدید، و از شب تاریک درآمدید. گران باد گوشی کـه ندای نصیحت را نشنود، و آن کـه آوای بلند گوشش را کر نموده چگونـه صدای ملایم مرا بشنود؟! آرام باد قلبی کـه از خوف خدا از ضربان بایایستد. پیوسته درون انتظار عواقب عهدشکنی شما بودم، و علامت فریب خوردگان را درون چهره شما مـیدیدیم. چشم پوشیم از شما بـه خاطر پنـهان بودنتان زیر لباس دین بود، درون حالی کـه نور قلبم مرا از پنـهان شما خبر مـیداد. کنار مسیر گمراهکننده ایستادم که تا شما را بـه راه حق آرم، آن زمان کـه جمع مـیشدید و راهنما نداشتید، و برای آب هدایت چاه مـیکندید و به آب نمـیرسیدید.»
خطبه ۳۱در این خطبه قبل از جنگ جمل هنگامـی کـه عبدالله بن عباس را نزد زبیر فرستاد که تا او را بـه نظم و اطاعت حضرت بازگرداند، بـه وی سفارش کرد: «با طلحه ملاقات مکن، زیرا او را همچونی بینی کـه شاخش را روی گوشش کج کرده، بر مرکب چموش سوار مـیشود و مـیگوید رام است.
خطبه ۱۳۷در خطبه ۱۳۷ علی بن ابی طالب دربارهٔ طلحه و زبیر مـیگوید: «به خدا قسم نتوانستند گناهی را بـه من نسبت دهند، و بین من و خودشان انصاف ندادند، اینان حقّی را مـیخواهند کـه خود ترک د، و خونی را مـیطلبند کـه خود ریختند. اگر درون ریختن آن خون همدستشان بودم آنان نیز نصیب داشتند، و اگر من درون کار نبودم و کار دست خودشان بود بعد باید از خودشان خونخواهی کنند، و نخستین عدل آنان درون حکم این هست که علیـه خود حکم کنند. قطعاً مرا درون کار خود بصیرت است، مسئلهای را بری مشتبه نکرده و هیچ امری هم بر من مشتبه نیست. اینان همان قوم ستمکارند کـه در مـیانشان لجن و زهر عقرب و شبهه تاریک است؛ و قطعاً حق روشن است، و باطل از ریشـه برطرف شده، و زبانش از تحریک بریده. بـه خدا قسم به منظور آنان حوضی را پر خواهم کرد کـه آب آن را خودم خواهم کشید، آنان از آن حوض سیراب بیرون نشوند، و جای دیگر هم آب نخواهند خورد.»
همچنین درون ادامـه درون این خطبه آمدهاست:
«برای بیعت با من مانند شترهای مادهای کـه به جانب بچههای خود روند روی آوردید، فریـاد مـیزدید: بیعت بیعت. دستم را بستم باز کردید، دستم را عقب بردم کشیدید. خدایـا، طلحه و زبیر با من قطع رحم د و بر من ستم روا داشتند، و بیعتم را شکستند، و مردم را بر من شوراندند. بعد آنچه را ایشان بستهاند بگشا، و آنچه را تابیدهاند محکم مکن، و برای آنان درون آنچه آرزو د و به اجرا گذاشتند بدی ارائه کن. من پیش از جنگ توبه آنان را خواستم، و پیش از حادثه انتظار بازگشتشان را کشیدم، ولی آنان نعمت را خوار شمردند، و عافیت را رد د.»
خطبه ۱۴۸طلحه و زبیر هر یک حکومت را به منظور خود امـید داشت، و به سوی خود مـیگرداند نـه دوست خویش، آن دو نفر بـه سوی خدا نـه بـه ریسمان محکمـی چنگ مـیزنند، و نـه بـه وسیلهای بـه او تقرّب مـیجویند، هر یک نسبت بـه دوستش کینـهای درون دل دارد، و به همـین زودی پرده از این حقیقت برداشته مـیشود. بـه خدا قسم اگر بـه آنچه بخواهند برسند این جان آن را نابود مـیکند، و آن این را از مـیان برمـیدارد. گروه ستمگر بـه پا خاستهاند، درون این مـیان جمعیتی کـه به حساب حق کار مـیکنند کجایند؟ درون حالی کـه راههای دین بر آنها روشن است، و پیش از این وقوع این حادثه را بـه آنان خبر دادهاند. به منظور هر ضلالتی سببی است، و هر عهدشکنی را شبههای است. سوگند بـه خدا من مانندی نیستم کـه صدای بر سر و کوبیدن و فریـاد خبردهنده مرگ را بشنود و دیده گریـان را مشاهده نماید و از آن عبرت نگیرد.
خطبه ۱۷۱از این خطبه هست دربارهٔ اصحاب جمل: بـه سوی جنگ بیرون شدند درون حالی کـه حرم رسول خدا صلّی اللّه علیـه و آله را همچون کنیزی کـه برای فروش مـیبرند بـه دنبال خود کشاندند و او را با خود بـه سوی بصره روان ساختند، طلحه و زبیر زنان خود را درون خانـه نشاندند و همسر رسول خدا صلّی اللّه علیـه و آله را درون برابر تماشای خود و دیگران گذاشتند، آن هم درون مـیان لشکری کـه مردی از آنان نبود.
عمرو عاص
عمرو عاص وزیر معاویة بن ابیسفیـان بود و در سیـاست و تصمـیمگیریها بـه وی کمک مـیکرد. وی درون نـهج البلاغه درون خطبههای مختلف مورد نکوهش علی بن ابی طالب قرار گرفتهاست.
نامـه بـه عمرو عاصعلی بن ابی طالب درون نامـهای بـه وی مـینویسد: «تو دینت را تابع دنیـایی نمودی کـه گمراهیاش معلوم، و پرده حیـایش دریده شده، شخص بزرگوار را درون مجلس خود بد مـیگوید، و عاقل را با خود نادان مـینماید. قدم بـه جای قدمش گذاشتی، و بخشش او را درخواست نمودی، همچون سگی کـه به دنبال شیر رود.»[۲۰]
خطبه ۲۶در این خطبه آمدهاست کـه عمر و عاص با معاویـه بیعت نکرد مگر آنکه شرط کرد که تا برای بیعت درهم و دینار فراوان بگیرد.[۲۱]
خطبه ۶۸در این خطبه علی بن ابی طالب از شایستگی هاشم بن عتبه به منظور فرمانداری مصر مـیگوید و بر این نکته اشاره دارد کـه اگر هاشم بن عتبه حکمران مصر شود فرصتی به منظور عمر وعاص و لشکریـانش باقی نمـیماند.[۲۲]
خطبه ۸۴«شگفتا از عمرو عاص پسر نابغه مـیان مردم شام گفت کـه من اهل شوخی و خوشگذرانی بوده، و عمر بیـهوده مـیگذرانم حرفی از روی باطل گفت و گناه درون مـیان شامـیان از انتشار داد، مردم آگاه باشید بدترین گفتار دروغ است. عمرو عاص سخن مـیگوید، بعد دروغ مـیبندد، وعده مـیدهد و خلاف آن مرتکب مـیشود، درون خواست مـیکند و اصرار مـیورزد، اما اگر چیزی از او بخواهند، بخل مـیورزد، بـه پیمان خیـانت مـیکند، و پیوند خویشاوندی را قطع مـینماید، پیش از آغاز نبرد درون هیـاهو و امر و نـهی بیمانند هست تا آنجا کـه دستها بـه سوی قبضه شمشیرها نرود. اما درون آغاز نبرد، و شدن شمشیرها، بزرگترین نیرنگ او این هست که عورت خویش آشکار کرده، فرار نماید. آگاه باشید بـه خدا سوگند کـه یـاد مرگ مرا از شوخی و کارهای بیـهوده بازمـیدارد، ولی عمرو عاص را فراموشی آخرت از سخن حق بازداشتهاست، با معاویـه بیعت نکرد مگر بدان شرط کـه به او پاداش دهد، و در برابر ترک دین خویش، رشوهای تسلیم او کند.»[۲۳]
خطبه ۱۲۷در این خطبه علی بن ابی طالب از حکمـیت و علل پذیرش آن سخن مـیگوید. «اگر بـه آن دو نفر (ابو موسی و عمرو عاص) رأی بـه داوری داده شد، تنـها به منظور این بود کـه آنچه را قرآن زنده کرد زنده سازند، و آنچه را قرآن مرده خواند، بمـیرانند، زنده قرآن این هست که دست وحدت بـه هم دهند و به آن عمل نمایند، و مـیراندن، از بین بردن پراکندگی و جدایی است، بعد اگر قرآن ما را بـه سوی آنان بکشاند آنان را پیروی مـیکنیم، و اگر آنان را بـه سوی ما سوق داد حتما اطاعت کنند. پدر مباد شما را من شری براه نیـانداخته، و شما را نسبت بـه سرنوشت شما نفریفته، و چیزی را بر شما مشتبه نساختهام، همانا رأی مردم شما بر این قرار گرفت کـه دو نفر را به منظور داوری انتخاب کنند، ما هم از آنها پیمان گرفتیم کـه از قرآن تجاوز نکنند، امّا افسوس کـه آنها عقل خویش را از دست دادند، حق را ترک د درون حالی کـه آن را بـه خوبی مـیدیدند، چون ستمگری با هوا پرستی آنها سازگار بود با ستم همراه شدند، ما پیش از داوری ظالمانـهشان با آنها شرط کردیم کـه به عدالت داوری کنند و بر اساس حق حکم نمایند، امّا بـه آن پای بند نماندند.»[۲۴]
خطبه ۱۷۷علی بن ابی طالب درون این خطبه از خیـانت حکمـین بعد از نبرد صفین صحبت مـیکند. «رأی جمعیت شما درون صفین یکی شد کـه دو مرد را بـه داوری برگزینند (ابو موسی اشعری، عمرو عاص) و از آن دو پیمان گرفتیم کـه در برابر قرآن تسلیم باشند، و از آن تجاوز نکنند و زبان آن دو با قرآن و قلبهایشان پیرو کتاب خدا باشد. امّا آنها از قرآن روی گردان شدند، حق را آشکارا مـیدیدند و ترک گفتند، کـه جور و ستم، خواسته دلشان، و کجی و انحراف درون روش فکریشان بود. درون صورتی کـه پیش از صدور رأی زشت و حکم جائرانـه، با آنها شرط کرده بودیم کـه به عدل حکم کرده و به حق عمل کنند. ما بـه حقانیت خود ایمان داریم درون حالی کـه آن دو از راه حق بیرون رفتند و حکمـی بر خلاف حکم خدا صادر د.»[۲۵]
خطبه ۱۸۰در این خطبه علی بن ابی طالب بعد از نکوهش مردم کوفه و شکوه از آنان درون انتهای خطبه مـیگوید «سوگند بـه خدا چه نادان مردمـی کـه رهبر آنان معاویـه و آموزگارشان پسر نابغه (عمر و عاص) باشد.» درون این خطبه مردم کوفه بسیـار مورد نکوهش قرار گرفتهاند و به سستی آنان درون جنگ و به بدعهدی و بی وفایی آنان اشاره شده[۲۶]
خطبه ۲۳۸این خطبه درون خصوص حکمـیت هست «آگاه باشید کـه شامـیان درون انتخاب حکم، نزدیکترین فردی را کـه دوست داشتند برگزیدند، و شما فردی را کـه از همـه بـه ناخشنودی نزدیکتر بود انتخاب کردید، همانا سر و کار شما با عبد اللّه پسر قیس هست که مـیگفت: «جنگ فتنـه هست بند کمانها را ببرید و شمشیرها را درون نیـام کنید» اگر راست مـیگفت بعد چرا بدون اجبار درون جنگ شرکت کرده و اگر دروغ مـیگفت بعد متّهم است. به منظور داوری. عبد اللّه بن عباس را رو درون روی عمر و عاص قرار دهید، و از فرصت مناسب استفاده کنید، و مرزهای دور دست کشور اسلامـی را درون دست خود نگه دارید، آیـا نمـیبینید کـه شـهرهای شما مـیدان نبرد شده و خانـههای شما هدف تیرهای دشمنان قرار گرفتهاست.»[۲۷]
عثمان
عثمان بن عفان خلیفه سوم اهل سنت مـیباشد. درون نـهجالبلاغه درون رابطه با او مطالبی آمدهاست کـه در این نوشتار بـه آن اشاره شدهاست. اسراف، پارتی بازی خویشاوندی و شکم پرستی از مواردی هست که درون نـهج البلاغه بـه عثمان نسبت داده شدهاست. دلیل بـه قتل رسیدن عثمان و خونخواهی دیگران به منظور او و همچنین گلایـه و انتقاد مسلمانان از عثمان درون نزد علی از دیگر مواردی هست که درون نـهج البلاغه درون رابطه با عثمان ذکر شدهاست.[۲۸]
خطبه ۱۵این خطبه درون رابطه با برگرداندن املاک بیت المال هست که عثمان با تمایل خودش بـه دیگران بخشیده بود. درون این خطبه آمدهاست: «به خدا قسم اگر آن املاک را بیـابم بـه مسلمـین برمـیگردانم گرچه مـهریـه زنان شده باشد، یـا با آن کنیزها خریده باشند.»[۲۹]
خطبه ۳ (شقشقیـه)علی بن ابی طالب درون این خطبه از اسراف و حیف و مـیل بیت المال توسط عثمان و گروهی از بنی امـیه سخن بـه مـیان مـیآورد. امام اول شیعیـان و خلیفه چهارم اهل سنت درون خطبه شقشقیـه درون رابطه با عثمان مـیگوید :
تا سومـی (عثمان بن عفان) بـه حکومت رسید کـه برنامـهای جز انباشتن شکم و تخلیـه آن نداشت، و دودمان پدری او (بنی امـیه) بـه همراهی او برخاستند و چون شتری کـه گیـاه تازه بهار را با ولع مـیخورد بـه غارت بیت المال دست زدند، درون نتیجه این اوضاع رشته اش پنبه شد، و اعمالش کار او را تمام ساخت، و شکمبارگی سرنگونش نمود.[۳۰]
خطبه ۲۲در خطبه ۲۲ علی بن ابی طالب بـه شناسایی ناکثین (اصحاب جمل) مـیپردازد. درون جنگ جمل نخست طلحه و زبیر درون مدینـه با علی بیعت د و بعد از مدت اندکی بیعت خود را شکستند و به سوی مکه روانـه شدند، درون آنجا بعد از دیدار عایشـه همسر پیـامبر اسلام، مردم را بـه خونخواهی عثمان تحریک نمودند و با حدود ۳۰۰۰ نفر بـه سمت بصره حرکت نمودند. علی بن ابی طالب درون رابطه با خونخواهی عثمان درون این خطبه آوردهاست:
آنـها خونی را مـیجویند کـه خود ریختهاند. اگر درون این خونریزی همکارشان بودم بعد خودشان هم از این خونریزی نصیب دارند، و اگر بدون دخالت داشتن من خود عهدهدار آن بودند عقوبتی جز بر آنان نیست، و بزرگترین دلیلشان بـه ضرر خود آنـهاست. از ی کـه خشک شده شیر مـیخواهند.[۳۱][۳۲]
خطبه ۳۰این خطبه درون رابطه با قتل عثمان بن عفان مـیباشد. درون این خطبه نـهجالبلاغه درون خصوص اسراف عثمان و یـاری یـا یـاری ن او درون قتل عثمان سخن آمدهاست:
اگر بـه کشتن عثمان امر کرده بودم قاتلش بودم، و اگر نـهی کرده بودم یـارش بودم. البتهی کـه او را یـاری داد نمـیتواند بگوید من ازی کـه او را یـاری نداد بهترم؛ و آن کـه او را یـاری نداد نمـیتواند بگوید آن کـه یـاریش کرد از من برتر است. من وضعش را درون چند جمله به منظور شما خلاصه مـیکنم: او بـه جور و اسراف حکومت راند، و شما هم بیش از حد بیتابی کردید. به منظور خدا حکم حقّی هست دربارهٔ او کـه جور و اسراف داشت، و برای شما کـه خارج از حد عمل کردید.[۳۳]
خطبه ۷۳این خطبه دربارهٔ خلافت بر مسلمـین است. این سخنان را هنگامـی ایراد کرد کـه شورای خلافت قصد بیعت با عثمان را کرد. درون این خطبه آمدهاست: «شما مـیدانید کـه من بـه حکومت از دیگران شایسته ترم، و به خدا قسم آن را رها مـیکنم که تا وقتی کـه امور مسلمـین سالم بماند، و ستمـی درون برنامـه امت جز بر من روی ندهد رها مـیکنم بـه امـید پاداش و فضل آن، و اِعراض از زر و زیور دنیـا کـه شما نسبت بـه آن دچار رقابت شدهاید.»[۳۴]
خطبه ۱۳۵وقتی بین علی بن ابی طالب و عثمان بن عفان مشاجرهای درگرفت، مغیرة بن اخنس بـه عثمان گفت: «من درون برابر او به منظور دفاع از تو کافی هستم.» علی بن ابی طالب نیز پاسخ داد: «ای فرزند طرد شده نسل بریده، و فرزند درختی کـه ریشـه و شاخه ندارد، تو خود را هماورد من مـی دانی؟ سوگند بـه خدا کـه خداوند عزیز نکرده آن را کـه تو یـارش باشی، و برپا نمـیایستد آن کـه تو او را بـه پا داری. از این مجلس بیرون شو، خدا خیر را از تو دور کند،»[۳۵]
خطبه ۱۶۴در خطبه ۱۶۴ بـه هنگامـی کـه مردم نزد علی بن ابی طالب آمدند و از رفتار و اعمال عثمان بن عفان شکایت د و درخواست داشتند از طرف آنان با عثمان وارد گفتگو شود و بخواهد کـه رضایت مردم را جلب کند. بعد علی بن ابی طالب نزد عثمان رفت و به او گفت:
مردم بـه دنبال من هستند، و مرا بین خود و تو واسطه قرار دادهاند، بـه خدا قسم نمـیدانم با تو چه بگویم؟ چیزی را نمـیدانم کـه تو از آن بیخبر باشی، و به چیزی کـه ندانی تو را دلالت نمـیکنم، تو مـیدانی آنچه را ما مـیدانیم، بـه چیزی سبقت نگرفتهایم کـه تو را بـه آن آگاهی دهیم، درون پنـهان بـه کاری نپرداختهایم کـه آن را بـه تو برسانیم، آنچه ما دیدهایم تو هم دیدهای، و آنچه ما شنیدهایم تو هم شنیدهای، و با رسول خدا صلّی اللّه علیـه وآله مصاحبت داشتی چنانکه ما مصاحبت داشتیم. پسر ابوقحافه (ابابکر) و پسر خطّاب (عمر) از تو بـه عمل بـه حق سزاوارتر نبودند، تو بـه رسول خدا صلّی اللّه علیـه وآله از نظر خویشاوندی از آن دو نزدیک تری، و از دامادی او بـه جایی رسیدی کـه آن دو نفر نرسیدند. بعد خدا را درون حفظ جانت، کـه سوگند بـه خدا کور نیستی که تا بینایت کنند، و جاهل نیستی که تا دانایت نمایند، راهها آشکار است، و نشانـههای دین برپاست.[۳۶]
خطبه ۱۶۷این خطبه بعد از خلافت علی بن ابی طالب ایراد شدهاست. بعد از این کـه مردم با علی بن ابی طالب بیعت د بـه وی گفتند چه خوب بود اگر آنان را کـه در کشتن عثمان شرکت داشتند کیفر مـیدادی؛ و وی پاسخ آنان را درون این خطبه داد.[۳۷]
خطبه ۱۷۳این خطبه دربارهٔ طلحه بن عبیدالله و قتل عثمان است.[۳۸]
خطبه ۲۳۵عبداللّه بن عباس درون زمانی کـه عثمان درون محاصره بود نامـهای از جانب او بـه محضر علی بن ابی طالب آورد مبنی بر این کـه وی از مدینـه خارج شود و به زمـین خود درون ینبع برود که تا هیـاهوی مردم به منظور پیشنـهاد خلافت بـه حضرت آرام گردد، این به منظور بار دوم بود کـه از علی بن ابی طالب چنین درخواستی داشت، نخستین امام شیعیـان درون پاسخ عثمان آورد: «عثمان خواستهای جز این ندارد کـه مرا بـه مانند شتر آبکش با دلْو قرار دهد، بیـایم و بروم، پیش از این فرستاد کـه از مدینـه بیرون روم، دوباره فرستاد کـه بازگردم، الان هم فرستاده کـه خارج شوم! بـه خدا قسم بـه اندازهای از او دفاع کردم کـه ترسیدم آلوده بـه گناه شده باشم.»[۳۹]
خطبه ۲۴۰در سال ۳۳۵ قمری زمانی کـه عثمان را محاصره د، ابنعباس را فرستاد که تا به علی خبر دهد که تا در مدینـه نباشد و به باغات ینبع (محلی درون اطراف مدینـه) برود، کـه مردم بـه نام او شعار ندهند و نام او را به منظور خلافت کمتر برند، علی بن ابی طالب نیز رفت. وقتی عثمان نیـاز شدید بـه یـاری پیدا کرد دوباره پیغام داد و علی بـه مدینـه برگشت. این بار دوباره ابنعباس را فرستاد کـه علی از مدینـه خارج شود.
علی بن ابی طالب درون این هنگام بـه ابنعباس خطاب کرد: ای پسر عباس، عثمان جز این نمـیخواهد کـه مرا سرگردان نگهدارد، گاهی بروم، و زمانی برگردم، یک بار پیغام فرستاد از مدینـه خارج شوم، دوباره خبر داد کـه بازگردم، هماکنون تو را فرستاده کـه از شـهر خارج شوم. بـه خدا سوگند، آنقدر از او دفاع کردم کـه ترسیدم گناهکار باشم.[۴۰]
نامـه ۱این نامـه بـه مردم کوفه و در خصوص آگاه آن مردم از وضع عثمان است. درون بخشی از نامـه آمدهاست «... شما را از وضع عثمان آگاه مـیکنم چنانکه شنیدنش چون دیدنش باشد: مردم از او (عثمان) عیب جویی د، و من فردی از مـهاجران بودم کـه اکثراً از او مـیخواستم رضای مردم را جلب کند و کمتر درون پی سرزنشش بودم. سبکترین برنامـه طلحه و زبیر دربارهٔ او تندروی، و نرمترین کارشان فشار آوردن بـه او بود، عایشـه هم بـه ناگهان درون حق او خشم گرفت، آن گاه عدهای برکشتن وی مـهیّا شدند و او را کشتند، و مردم بدون اکراه و اجبار، بلکه از روی مـیل و اختیـار با من بیعت د …»[۴۱][۴۲]
نامـه ۶این نامـه بـه معاویـه نوشته شدهاست. درون نامـه آمدهاست: «آن مردمـی کـه با ابوبکر و عمر و عثمان بیعت د با همان شرایط و مقررات با من بیعت د، حاضر را حقّی نیست کـه غیر را اختیـار کند، و غایب را نمـیرسد کـه آن را قبول نکند. شورا به منظور مـهاجرین و انصار است. اگر بر مردی درون خلافت اجتماع د و او را پیشوا نامـیدند خداوند بـه آن راضی است، بنابراین اگری از فرمان اهل شورا با انکار و بدعت بیرون رود او را بـه آن برمـیگردانند، و اگر فرمان آنان را نپذیرد با او بـه خاطر پیروی از غیر راه اهل ایمان مـیجنگند، و خداوند بر گردن او نـهد آن را کـه خود بر عهده گرفته (یعنی عذاب دوزخ را). بـه جان خودم سوگند ای معاویـه، اگر با دیده عقل نظر کنی نـه از روی هوا و هوس، خواهی یـافت کـه من از همـه مردم از خون عثمان مبرّاترم، و خواهی دانست کـه از آن گوشـه گرفتم، مگر آنکه مرا متّهم کنی، بعد هر اتهامـی کـه به نظرت مـیرسد وارد آر.»[۴۳][۴۴]
نامـه ۱۰در این نامـه معاویـه از امام اول شیعیـان مـیخواهد که تا قاتلان عثمان را بـه وی تحویل دهد. علی بن ابی طالب درون پاسخ آورد: «در این مسئله فکر کردم دیدم مرا مـیسّر نیست آنان را بـه سوی تو یـا غیر تو فرستم. بـه جان خودم سوگند اگر از گمراهی و اختلاف دست برنداری، بـه همـین زودی آنان را خواهی شناخت کـه به دنبال تو برآیند، و از این دنبال شان درون بیـابان و دریـا و کوه و دشت تو را بـه زحمت بیندازند، و این دنبال ی هست که تو را ناراحت و آزرده کند، و زیـارتی کـه دیدارش تو را شاد ننماید. سلام بر آن کـه اهل اسلام است.»[۴۵][۴۶]
عمر
عمر بن خطاب خلیفه دوم اهل سنت مـیباشد. درون نـهجالبلاغه درون رابطه با او مطالبی آمدهاست کـه در این نوشتار بـه آن اشاره شدهاست. پیش از جنگ اسلام با ایران و روم، علی بن ابی طالب طرف م با عمر بن خطاب قرار مـیگیرد. علی بن ابی طالب درون خطبه شقشقیـه از عمر بن خطاب درون خصوص ماجرای خلافت شکوه مـیکند و از او با صفات خشن، سختگیر و پوزش طلب یـاد مـیکند.[۴۷]
نقد عمر خطبه شقشقیـه (خطبه ۳)علی بن ابی طالب درون این خطبه از عمر بن خطاب درون خصوص ماجرای خلافت شکوه مـیکند؛ و در رابطه با او مـیگوید:
سرانجام اولی (ابابکر) حکومت را بـه دستی سپرد کـه مجموعهای از خشونت، سختگیری، اشتباه و پوزش طلبی بود؛ و در ادامـه اضافه مـیکند: سوگند بـه خدا مردم درون حکومت دومـی (عمر بن خطاب)، درون ناراحتی و رنج مـهمـی گرفتار آمده بودند و دچار دوروییها و اعتراضها شدند و من درون این مدت طولانی محنت زا و عذاب آور، چارهای جز شکیبایی نداشتم. که تا آن کـه روزگار عمر هم سپری شد. سپس عمر خلافت را درون گروهی قرار داد کـه پنداشت من همسنگ آنان مـیباشم پناه بر خدا از این شورا.[۴۸]
خطبه ۱۳۴خطبه ۱۳۴ درون رابطه با راهنماییهای علی بن ابی طالب بـه عمر بن خطاب است. این رهنمودها درون خصوص جنگ مسلمانان با سپاه روم است.[۴۹]
خطبه ۱۴۶این خطبه درون رابطه با راهنماییهای علی بن ابی طالب بـه عمر بن خطاب است. این رهنمودها درون خصوص جنگ مسلمانان با سپاه ایرانیـان است.[۵۰]
ابهام درون تعریف عمر خطبه ۲۲۸در خطبه ۲۲۸ نـهج البلاغه علی ابن ابی طالب از یکی از صحابه و یـاران خود تعریف و تمجید کرده و صفاتی نیکو درون وصف او بـه زبان مـیآورد. درون این خطبه نام مستقیم عمر ذکر نشده و اصطلاح فلان آورده شدهاست. برخی از مفسرین و محققین همانند دکتر علی شریعتی و مفسرین اهل سنت مثل ابن ابی حدید این خطبه را دربارهٔ عمر بن خطاب مـیداند اما گروهی دیگر بـه ویژه شیعیـان این خطبه را درون ستایش عمر نمـیدانند.[۵۱][۵۲][۵۳][۵۴][۵۵][۵۶]
ابوبکر
در نـهج البلاغه درون خطبههای ۳ و ۱۶۴ بـه ابوبکر بن ابی قحافه نخستین خلیفه اهل سنت اشاره شدهاست.
خطبه ۳در خطبه شقشقیـه علی بن ابی طالب از ابوبکر بن ابی قحافه شکوه مـیکند و اشاره مـیکند کـه جامـه خلافت نمـیبایست بر تن او پوشیده مـیشد. درون ادامـه این خطبه اشاره مـیشود کـه ابوبکر خلافت را پیش از مرگش بـه عمر بن خطاب سپرد. درون این خطبه علی بن ابیطالب مـیگوید شگفتا ابوبکر درون دوران زندگی خود از مردم مـیخواست عذرش را بپذیرند، چگونـه درون هنگام مرگ خلافت را بـه عقد دیگری درآورد. بعد از آن علی مـیگوید هر دو از شتر خلافت سخت دوشیدند و از حاصل آن بهرهمند شدند.[۵۷][۵۸]
خطبه ۱۶۴در خطبه ۱۶۴ کـه در آن علی بن ابوطالب، عثمان بن عفان را اندرز مـیدهد درون قسمتی از خطبه اشاره مـیکند کـه عمر بن خطاب و ابوبکر بن ابی قحافه از عثمان درون عمل بـه حق برتر نبودند.[۵۹][۶۰]
جستارهای وابسته
- غرر الحکم و درر الکلم
- خطبه شقشقیـه
- عهدنامـه مالک اشتر
پانویس
منابع
- مطهری، مرتضی، سیری درون نـهجالبلاغه، انتشارات صدرا، ۱۳۸۰
- حسنزاده آملی، حسن، انسان کامل از دیدگاه نـهجالبلاغه، نشر قیـام قم، ۱۳۸۱
- شـهیدی، سید جعفر، علی درون نـهجالبلاغه، دفتر نشر فرهنگ اسلامـی، ۱۳۸۰
- دشتی، محمد، روات و محدثین نـهجالبلاغه، مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امـیرالمؤمنین، ۱۳۷۸
- استناد نـهجالبلاغه، تألیف امتیـاز علی خان عرشی، ترجمـه: آیتاللهزاده شیرازی، انتشارات امـیرکبیر، ۱۳۶۲
- امـینی، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب و السنـه و الادب، مؤسسه دائرةالمعارف فقه اسلامـی، ۱۳۸۴
- الغارات، ابواسحاق ابراهیم بن محمد ثقفی کوفی اصفهانی، با مقدمـه و حواشی و تعلیقات مـیرجلالالدین حسینی اُرموی (محدّث)، سلسله انتشارات انجمن آثار ملّی
- الغارات، ابواسحاق ابراهیم بن محمد بن سعید بن هلال (ابن هلال ثقفی)، ترجمـه: عبدالمحمد آیتی، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامـی، ۱۳۷۱
- قانون، ابوعبدالله محمد بن مسلم قضاعی معروف بـه قاضی قضاعی، ترجمـه: فیروز حریرچی، انتشارات امـیر کبیر، ۱۳۶۲
پیوند بـه بیرون
متن مربوطه درون ویکینبشته: نـهجالبلاغه مجموعهای از گفتاوردهای مربوط بـه نـهجالبلاغه درون ویکیگفتاورد موجود است.- پایگاه تخصصی نـهج البلاغه
- برخی چاپها و شروح نـهج البلاغه
- مجموعه کامل نـهج البلاغه بـه همراه معرفی منابع [۳]
- نـهج البلاغه - خطبهها
- نـهج البلاغه - نامـهها
- نـهج البلاغه - کلمات قصار
- Sermons
- Letters
- متن کامل نـهجالبلاغه همراه با ۲ شرح و ۴ ترجمـه
- متن کامل نـهجالبلاغه همراه با ۳ ترجمـه
- کتابشناسی نـهجالبلاغه، مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمـیه قم
- اسناد و مدارک نـهجالبلاغه، امتیـاز علیخان عرشی، ترجمـه سید مرتضی آیتاللهزاده شیرازی
- درس هائی از نـهج البلاغه (شش جلد ترجمـه و تفسیر) آیتالله حسینعلی منتظری
- سایت آیتالله مجتهد شبستری، ترجمـه عبدالمحمد آیتی، خطبهها، نامـهها، حکمتها
- نـهج البلاغه، ترجمـه انصاریـان
- نـهج البلاغه ره پویـان
- سایت غدیر، ترجمـه عبدالمحمد آیتی، خطبهها، نامـهها، حکمتها
[نـهجالبلاغه - ویکیپدیـا، دانشنامـهٔ آزاد اهنگ عربی همام ابراهیم]
نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Mon, 23 Jul 2018 04:31:00 +0000