پرش بـه ناوبری پرش بـه جستجو
ایران: میلاد بیرانوند اندیمشک نزدیک بـه ۶٪ جمعیت ایران (۲۰۰۹ مـیلادی)[۱]
عراق: ۱۲۱٬۰۰۰ نفر[۲]
عمان: ۵٬۹۰۰ نفر[۳]
مناطق سنتی: لرستان • چهارمحال و بختیـاری • شرق و شمال خوزستان • استان ایلام • کهگیلویـه و بویراحمد • غرب و جنوب همدان اقلیت: مرکزی • قزوین • فارس • اصفهان • بوشـهر
مـهاجرت داخلی: تهران • کرج • اصفهان • اهواز • کرمانشاهزبانها گویشهای گوناگون زبان لری شامل: بختیـاری • بالاگریوهای • بویراحمدی • خرمآبادی • بروجردی • نـهاوندی • لری بهمئیدین اسلام (شیعه)لُر قومـی ایرانی هست که درون غرب و جنوب باختری ایران زندگی مـیکنند.[۴]زبان لری خویشاوند نزدیک زبان فارسی و به همراه فارسی از دسته باختری زبانهای ایرانی است. میلاد بیرانوند اندیمشک ویژگیهای زبان لری نشان مـیدهد کـه چیرگی زبانهای ایرانی درون منطقه کنونی لرستان درون دیرینـهشناسی باستان بیشتر از سوی ناحیـه پارس صورت گرفته نـه از سوی ناحیـه ماد.[۵] گویشهای زبان لری نزدیکترین گویشهای ایرانی بـه زبان فارسی هستند.[۶] زبان لری همانند زبان فارسی نوادهای از زبان پارسی مـیانـه هست و واژههای آن همانندی بسیـاری با فارسی دارد.[۷] ریشـه زبانـهای ایرانی لری (بختیـاری، خرمآبادی) مانند زبان فارسی بـه پارسی مـیانـه (زبان ساسانیـان) و از طریق پارسی مـیانـه بـه پارسی باستان (زبان هخاان) برمـیگردد.[۸] برخی اقوام لر کوچک درون قرن دوازدهم هجری شمسی از نواحی شین عراق کوچ کرده و در لرستان ساکن شدند.[۹] برخی گویشهای زبان لری مانند لری خرمآبادی نیز تحت تأثیر زبان کردی قرار گرفتهاند.[۱۰][۱۱] اما لرها مردمانی هستند کـه از نظر قومـی جزئی از مردم کرد بهشمار نمـیآیند[۱۲] و خویشاوندی لرها با مردمان کردتبار تنـها درون ایرانی بودنشان است؛[۱۲][۱۳] البته نیکیتین، کینان و کندال لرها را همنژاد و همزبان کردها مـیدانند.[۱۴]
تاریخ
لُرها آمـیزهای از قبایل ایرانی مـهاجر از آسیـای مـیانـه و قبایل قبل از آریـایی ساکن درون غرب ایران، مانند کاسیـها، لولوبیـها و عیلامـیها هستند. بر مبنای مطابقت و مشابهت جغرافیـایی و شواهد باستانشناسی، برخی تاریخدانان، لرها را بقایـای عیلامـیان مـیدانند کـه پس از سلطه آریـاییـها، دچار تغییرات زبانی شدهاند.[۱۵][۱۶] والتر هینز احتمال اینکه ایلامـیهای باستان اقوامـی پروتو یـا اجداد لرهای امروزی باشند را کم مـیدانستهاست.[۱۷][۱۸] شواهد موجود اشاره بـه فلزکاری لرستان از هزاره چهارم پیش از مـیلاد دارد. مجموعه اشیـای فلزی منسوب بـه لرستان از نیمـه قرن گذشته توسط محققین و پژوهشگران مختلف بسیـار مورد توجه قرار گرفتهاست. پژوهشگران، هنر مفرغ کاری لرستان را نتیجه کارهای سادهای مـیدانند کـه بیـانکننده چندین قرن انقلاب مادی ملتی کشاورز و مبارز است.[۱۹][۲۰][۲۱]حمله اعراب بـه ایران تأثیر بسیـاری درون فرهنگ و آداب مردم این کشور برجای گذاشت و این تأثیر شامل منطقه لرستان نیز شد. مردم لر بـه هر حال توانستند زبان و بسیـاری از آداب و رسوم خود را حفظ کنند. درون دوران حکومت صفویـان دو ایـالت جز ایـالتهای لر نشین بودند. این دو ایـالت شامل لرستان بـه مرکزیت خرمآباد و کهگیلویـه بـه مرکزیت بهبهان بود. درون این دوره ایـالتهای لرستان و کهگیلویـه دارای والیـانی مستقل بودند. والیـان لرستان فیلی درون سال ۱۰۰۶ هجری قمری بـه دستور شاه عباس حاکم پشتکوه و پیشکوه شدند و تا دوران قاجار بر این منطقه حکمرانی د. لرستان درون دوره زندیـان نیز بـه عنوان یکی از ایـالتهای ایران دارای والی مستقل بود.
پس از بـه قدرت رسیدن قاجارها، آقامحمدخان بـه دلیل کینـهای کـه از زمان حکومت زندیـان نسبت بـه مردم لر داشت دست بـه تغییرات بسیـاری درون منطقه لرستان زد. از جمله اقدامات آقامحمدخان مـیتوان بـه کوچاندن اجباری اقوام لر بـه قزوین اشاره کرد. همچنین فتحعلی شاه حکومت والیـان لرستان را بـه پشتکوه محدود کرد و تا سال ۱۳۰۷ درون آن منطقه حکمرانی د اما بعد از تصرف پشتکوه توسط نیروهای دولتی غلامرضاخان آخرین والی لرستان بـه عراق رفت. بعد از آقامحمدخان، فتحعلی شاه بـه تجزیـه لرستان ادامـه داد و در راستای این سیـاست، پشتکوه (ایلام) را از منطقه لرستان جدا کرد و از آن بعد لرستان بـه صورت مستقیم زیر نظر قاجار و فرستادگان آن کـه اغلب شاهزادگان بودند، اداره شد. لرستان دراین دوره بـه دلیل سیـاستهای قاجار دچار ناامنی و هرج و مرج شد، اقوام مختلف لر با یکدیگر بـه ستیز برخاستند و بسیـاری از آنها مجدداً بـه کوچ نشینی روی آوردند.[۲۲]
مردم لر و مشروطیت
یکی از مـهمترین فعالیتهای سیـاسی مردم لر درون سده گذشته مشارکت درون انقلاب مشروطه ایران بودهاست. طرفداری مردم لر و به خصوص ایل بختیـاری نقش پررنگی درون پیروزی انقلاب مشروطه داشتهاست. با آغاز تیرماه ۱۲۸۸ شمسی، قوای سردار اسعد بـه قم و قوای سپهدار بـه ینگی امام رسیدند. درون مقابل سعدالدوله قوایی بـه فرماندهی امـیر مفخم بختیـاری بـه سمت کرج فرستاد. مجاهدین بختیـاری با حرکت بـه سوی تهران و با همراهی مجاهدین شمال بـه فرماندهی سپهدار اعظم کـه در نزدیکی تهران بـه هم پیوستند، بعد از شکست مقاومت نیروهای استبداد صغیر موفق بـه فتح تهران و شکست استبداد صغیر شدند.
دوره پهلوی
هنگام بـه سلطنت رسیدن رضاشاه، کشور دستخوش ناآرامـیهایی بود. مناطق عرب نشین تحت نفوذ شیخ خزعل،[۲۳] مناطق شین شمال غربی توسط اسماعیل آقا سیمـیتقو،[۲۴]جمـهوری جنگل درون شمال و… موجب عدم یکپارچگی و در معرض تجزیـه شدن ایران بودند. یکی از این ناآرامـیها، یـاغی گری و راهزنی عشایر درون لرستان بود.[۲۵]
در سال ۱۳۰۲ نیروهای دولتی و عشایر لر درون فاصله مـیان شـهرهای بروجرد و خرمآباد وارد نبرد شدند. قوای عشایر متشکل از طوایف ایل بیرانوند، سگوند، پاپی و چگنی بودند و درگیریها درون مـهر سال ۱۳۰۲ آغاز شد ولی که تا پایـان آذر همان سال نیروهای دولتی توانستند خرمآباد را محاصره و آن را بـه کنترل درآورند. بعد از آن عفو عمومـی اعلام شد و از عشایر خواسته شد سلاحهای خود را تحویل دهند ولی چند تن از سران عشایر کـه تسلیم شده بودند دستگیر و اعدام شدند. با اعدام سران عشایر درگیریها درون بهار ۱۳۰۳ و با بازگشت عشایر از شمال خوزستان از سرگرفته شد و تا ۹ اردیبهشت همان سال ادامـه داشت درون نـهایت و در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۳۰۳ نیروهای دولتی با بمباران مواضع عشایر موفق بـه ورود بـه خرمآباد و شکست کامل عشایر لر شدند.[۲۶]
پس از فتح خرمآباد چند تن از سران عشایر بر خلاف آنچه عفو عمومـی اعلام شده بود اعدام شدند. سرکوب عشایر لر توسط سپهبد احمد امـیراحمدی مورد تقدیر رضاشاه قرار گرفت. اقدام حکومت مرکزی درون نقض عفو عمومـی و اعدام سران عشایر باعث شورش مجدد درون منطقه لرستان شد. این شورش با محاصره خرمآباد درون بهار ۱۳۰۳ آغاز شد. با آغاز فصل بهار و بازگشت ایلهای لر از شمال خوزستان بـه مرکز لرستان، درگیری مسلحانـه با نیروهای حکومت مرکزی از سر گرفته شد. درون این سال سپهبد محمد شاهبختی فرماندهی تیپ پیـاده لشکر غرب را بر عهده داشت. علیرغم اینکه احمدی خواهان سرکوب بیشتر عشایر بود، شاهبختی درون پی دفاع از مواضع نیروهای حکومتی بود.[۲۶]
سرانجام درون ۹ اردیبهشت همان سال درون حالی کـه امـیراحمدی فرماندهی را بر عهده داشت خرمآباد توسط هواپیما بمباران شد و پس از یک رشته درگیری مـیان عشایر لر و نیروهای حکومت مرکزی درون ۱۵ خرداد ۱۳۰۳ بار دیگر خرمآباد توسط نیروهای دولتی اشغال شد. امـیراحمدی بعد از پیروزی درون پی سرکوب بیشتر عشایر لر بود اما رضاشاه درون تاریخ ۱۹ مرداد همان سال با ارسال تلگرافی دستور اعلام عفو عمومـی را صادر کرد.[۲۶]
واژهشناسیِ لُر
احتمالِ ارتباطِ واژههای لُر و کُرد
واژهٔ کُرد درون دوران دیرینـه شناسیِ بعد از حمله اعراب بـه ایران بـه معنای رمـه گردانان و کوچنشینان ایرانیتبار فلات ایران بـه کار رفتهاست و معنای قومـی ویژه نمـیدادهاست.[۱۲][۲۷][۲۸][۲۹][۳۰][۳۱][۳۲][۳۳] از دیدگاهِ گارنیک آساتریـان؛ بر همـین پایـه، لرها و دیلیمان و بلوچان و مردمان دیگر را جزو کردان شمردهاند زیرا واژه کرد بـه معنی یک گونـه شیوه زندگی و نـه معنی زبانی بودهاست.[۳۴] از دیدِ قومـیت، لرها و کردها جدا از هم شمرده مـیشوند.[۳۴]
خاستگاهِ برخی اقوامِ لُر کوچک
ولادیمـیر مـینورسکی شرقشناس بزرگ لرها را بـه ۴ دسته تقسیم کرده است.[۳۵]
براساس دانشنامـه ایرانیکا درون لرستان طوایف کرد و لر با هم مختلط شدهاند و در کنار هم زندگی مـیکنند[۳۶][۳۷] برخی اقوام لر کوچک درون قرن دوازدهم هجری شمسی از نواحی شین عراق کوچ کرده و در لرستان ساکن شدند.[۹] برخی گویشهای زبان لری مانند لری خرمآبادی نیز تحت تأثیر زبان کردی قرار گرفتهاند.[۳۸][۳۹] مصطفی تقوی مقدم معتقد هست لرها از نظر قومـی جزئی از مردم کرد بهشمار نمـیآیند و خویشاوندی لرها با مردمان کردتبار را تنـها درون ایرانی بودنشان مـیداند.[۱۲]علیاکبر دهخدا درون توصیف لر کوچک مـیگوید:[۴۰]«طوایف لر کوچک قبایلی بودند از کردان آسیـای صغیر و لران ایرانی کـه در حدود بین عراق عجم و عراق عرب ییلاق و قشلاق مـید و خراج خود را بـه دیوان بغداد مـیدادند.» حمدالله مستوفی مـیگوید درون زبده التواریخ آمدهاست:[۴۱] «وقوع نام لر بدان قوم بوجهی گویند از آنکه درون ولایت مارود دیـهی هست آن را کرد مـیخوانند و درآن پیرامون دربندی آن را بـه زبان لری کوک اکر خوانند و در آن دربند موضعی هست که لر خوانند چون اصل ایشان از آن موضع خواسته ایشان را لر خوانند. وجه دوم آن هست که بـه زبان لری کوه پُردرخت را لِر گویند و بسبب ثقالت راءرهٔ لام با ضمـه د و لر گفتند و وجه سوم اینکه این خاندان از نسل شخصی اند کـه او لر نام داشته و قول اول درستتر مـینماید.»
پراکندگی قوم لر
عشایر لر ایران بـه سه دسته، ۱-لر بزرگ ۲-ممسنی ۳-لر کوچک تقسیم مـیشود. عشایر فیلی درون نزدیکی خرمآباد، کـه بخشـهایی از آن بهطور فصلی بـه جایی با فاصله سه روز پیـادهروی که تا بغداد مـهاجرت د.[۴۲]
لازم بـه ذکر هست هشتاد هزار نفر لک زبان درون شرق کشور عراق خود را لر مـیدانند
قوم لر دارای تقسیمبندیهای زیـادی هست که درون مـهمترین و کلیترین تقسیمبندی بـه دو شاخه لر بزرگ و لر کوچک تقسیم مـیشود.[۴۳]
مردم لر دارای پراکندگی درون مناطق غرب و جنوب غربی ایران هستند. مناطق زیر طبق دانشنامـه ایرانیکا مناطقی هست که عشایر لر درون آن ییلاق و قشلاق کرده یـا یکجانشین شدهاند.[۸][۴۳][۴۴]
گروه کوچکی از پشتو زبانهای شرق افغانستان بختیـاری نام دارند.[۴۵] این گروه هیچ ارتباطی با بختیـاریهای ساکن ایران ندارند.[۴۵]
در چهارمحال و بختیـاری درون شـهرستانهای لردگان و شـهرکرد و بروجن.
در استان لرستان عمدتاً درون مناطق شرقی و شـهرستان الیگودرز.
در استان اصفهان درون مناطق غرب و جنوب غرب، عمدتاً درون شـهرستان ف. لر کوچک این دسته درون استانهای لرستان و ایلام، شمال استان خوزستان، جنوب و غرب همدان و برخی مناطق شرقی عراق هممرز با ایران ساکن هستند.
زبان
گویشهای زبان لری نزدیکترین گویشهای ایرانی بـه زبان فارسی هستند.[۶] زبان لری همانند زبان فارسی نوادهای از زبان پارسی مـیانـه هست و واژههای آن همانندی بسیـاری با فارسی دارد.[۷] ریشـه زبانـهای ایرانی لری (بختیـاری، خرمآبادی) مانند زبان فارسی بـه پارسی مـیانـه (پهلوی ساسانی) و از طریق پارسی مـیانـه بـه پارسی باستان (زبان هخاان) برمـیگردد.[۸] ویژگیهای زبان لری نشان مـیدهد کـه چیرگی زبانهای ایرانی درون منطقه کنونی لرستان درون تاریخ باستان از سوی ناحیـه پارس صورت گرفته و نـه از سوی ناحیـه ماد.[۴۸][۴۹] زبانشناسانی دیگر لری را یک پیوستار زبانی از گویشهای ایرانی جنوب غربی بین گونـههای فارسی و کردی دانستهاند.[۵۰] سکندر اماناللهی دربارهٔ زبان مردم لرستان مـیگوید: «بیشتر لرهای لرستان بـه لهجهای ایرانی کـه به نام لری شناخته مـیشود سخن مـیگویند با این حال نزدیک بـه نصف لرهای استان لرستان بـه لکی، لهجهٔ دیگر ایرانی سخن مـیگویند. لهجه لری بـه فارسی نزدیک تر هست درحالی کـه لکی بـه کردی نزدیک تر مـیباشد.»[۵۱]
جغرافیـای زبان لُری
دانشنامـه ایرانیکا جغرافیـای گویشوران زبان لری را از جنوب استان همدان (حداقل از نـهاوند بـه سمت جنوب)[۵۲] که تا خوزستان و استان فارس بیـان مـیکند. پراکندگی گویشوران لر درون امتداد رشته کوه زاگرس درون غرب کشور ایران و بهطور دقیقتر از زاگرس مـیانی که تا سواحل خلیج فارس و در غرب که تا حدود بینالنـهرین و دربردارندهٔ گویشـهای بسیـار متعدد از گویشـهای ممسنی، بختیـاری، گناوه و دیلم، کهگیلویـه و بویراحمد، لری خرمآبادی است. درون واقع لری خرمآبادی متداولترین گویش درون مـیان لر کوچک و لری بختیـاری متداولترین گویش درون مـیان گویشـهای جنوبی (لر بزرگ) محسوب مـیشوند.[۵۳] بیشترین جمعیت گویشوران لر درون استانهای لرستان، چهارمحال و بختیـاری، کهگیلویـه و بویراحمد و خوزستان هست اما جمعیت قابل ملاحظهای از لر زبانها درون مناطقی از استان کهگیلویـه و بویراحمد و استان بوشـهر، جنوب استان ایلام، غرب استان فارس و اصفهان ساکن هستند.[۵۳] اما برخی از لر زبانها درون مناطقی از ایران پراکندهاند کـه علت این پراکندگی بهطور عمده مسائل سیـاسی بـه خصوص درون زمان حکومت رضاشاه پهلوی صورت گرفته و از آن جمله مـیتوان بـه لر زبانهایی کـه به استانهای قزوین، قم و کرمان تبعید شده و هماکنون بخشی از گویشوران لر بهشمار مـیآیند اشاره کرد.[۵۳]
مذهب
لرها پیش از حکومت صفوی بـه تشیع روی آورده بودند. درون کتاب عالم آرای صفوی آمده: «... ملک شاه رستم الوار کـه ایشان از زمان حضرت امـیرالمؤمنین که تا به حال شیعه فطری آن حضرت اند و ایشان را لر عباسی مـیگویند. یعنی نژاد او بـه عباس مـیرسانند و چهل هزار خانـه الوار بـه فرمان اوست، درون این مدت باج بـه پادشاهان ترکمان نداده و هر سال چند مرتبه کـه قافلهٔ عظیم از این راه عبور مـیکنند مـیزنند. نـه حاکم بغداد ایشان را حریف مـیشود و نـه دیگری.»[۵۴]
اما مذهب رسمـی درون ایران از زمان سلسلهٔ صفوی، شیعهٔ اثنی عشری تبدیل شد. جامعهٔ لر درون چارچوب اسلام زندگی کرده ولی حیـات آن درون شرایطی بوده کـه نمایش آزادانـهٔ سنتهای مردمـی نظیر فرقهٔ امامزادهها، و دیگر فرقهها مخصوصاً اهل حق و نیز جنبههای زیـادی از اعتقاد بـه ماوراء الطبیعه را تشویق مـیکرده. درون نواحی کـه مردم عربی نمـیدانستند یـا نمـیفهمـیدند، یـا غالباً بی سواد بودند، نظیر عشایر لرستان، اعلام اعتقاد و خصوصاً انجام نمازهای گوناگون ارزش بسیـار آیینی تری داشت. نتیجتاً درون آغاز قرن نوزدهم درون جریـان حکومت محمدعلی مـیرزا اعتقاد لرها چنان از مسیر مرسوم متفاوت شده بود کـه مجتهدی از کربلا آورده شد که تا عشایر را دوباره بـه اسلام بگرواند. مشخص نیست مـیزان موفقیت این اقدام چقدر بودهاست، ولی مشخص هست که هیچ نـهاد مستقیم، مقتدر و قدرتمندی کـه بتواند از اعتقاد رسمـی و مرسوم و باورهای آن حفاظت و از آن دفاع کند درون لرستان وجود نداشتهاست.[۵۵]
پوشاک
پوشاک مردم لر بهطور کلی یکسان هست که درون برخی موارد تفاوتهایی مـیان ایلهای مختلف وجود دارد.[۵۶] مردان لر بهطور کلی لباسی یکسان مـیپوشند کـه متشکل از یک کلاه نمدی، یک پیراهن بـه همراه جلیقه و شلواری کـه بهطور معمول بلند و آزاد است.[۵۶] کلاه مردان لر از پشم تهیـه شده و معمولاً درون رنگهای سیـاه و قهوهای مـیباشد.[۵۶] درون مـیان بختیـاریها معمول هست که پسران و مردان مـیان سال کلاه نمدی بر سر مـیگذارند و پسران کم سن بدون کلاه هستند.[۵۶] چوقا پوشش مردان لر هست که بـه رنگهای مختلف درون مـیان ایلهای مختلف بـه کار گرفته مـیشود. چوقا درون مـیان ایل بختیـاری بـه رنگهای سیـاه و سفید و نوارهای عمودی کـه بهطور معمول سیـاهرو بـه پایین و سفید رو بـه بالا است.[۵۶] چوقا درون لرهای ساکن استان لرستان کمتر بـه کار گرفته مـیشود اما درون مـیان بختیـاریها بیشتر مورد استفاده قرار مـیگیرد.[۵۶] احتمال مـیرود چوقا درون دهه ۱۹۴۰ مـیلادی درون مـیان ایل بختیـاری رواج پیدا کردهاست و جایگزینی به منظور عبا بهشمار مـیرفتهاست.[۵۶] پیراهن مردان لر یقهای بـه صورت مستقیم با دکمـهای درون سمت راست یقه بودهاست.[۵۶] شلوار یـا بـه لری پاپوش با یک کمربند چرم یـا اُرسی بزرگ بـه دور کمر بسته مـیشود.[۵۶] کفش مردم لر گیوه است.[۵۶]
حجاب درون مـیان زنان لر مرسوم نیست.[۵۶] پیراهن زنان لر یک پیراهن با آستینهای بلند همراه با یک دامن بلند است.[۵۶] پوشش سر زنان لر درون ایلها مختلف متفاوت است. درون مـیان زنان لر ساکن شمال (لرستان) پوشش سر نوعی پارچه هست که بـه دور سر بـه روشی خاص پیچیده مـیشود[۵۶] اما درون مـیان زنان ایلهای جنوب (بختیـاریها) پوشش سر زنان نوعی روسری کوچک است.[۵۶] رنگ لباس زنان لر رنگهای شاد و مختلف هست به جز درون مراسم عزا.[۵۶]
ژنتیک
با توجه بـه واریـاسیون کروموزم وای لرها، آنان از لحاظ بسامد نسبتاً بالای تکگروه R1bی کروموزوم وای (مشخصاً سابکلاد R1b1a2a-L23) نسبت بـه دیگر گروههای ایرانی ممتازند.[۵۷] گروه R1، بـه همراه دیگر کلادهایش، مربوط بـه اوراسیـای غربی/مرکزی درون پارینـهسنگی زبرین است، کـه رایجترین تکگروه مـیان لرهاست.[۵۷][۵۸] تک گروه J2a (مشخصاً ساب کلادهای J2a3a-M47, J2a3b-M67, J2a3h-M530) دومـین سلسله رایج بین لرهاست و با رسوخ کشاورزان از خاور نزدیک نوسنگی ۸۰۰۰–۴۰۰ قبل از مـیلاد مرتبط است.[۵۸][۵۹][۶۰][۶۱] دیگر تک گروهی کـه بسامد آن بـه بالای ۱۰ درصد مـیرسد G2a هست که سابکلاد G2a3b بیشتر آن را تشکیل مـیدهد.[۶۲] همچنین لرها بیشترین بسامد تک گروه E1b1b1a1b را درون ایران نشان مـیدهند. دودمانهای Q1b1 و Q1a3، ۶ درصد و T، ۴٪ حاضرند.[۶۲]
بر اساس مطالعت ژنتیکی صورت گرفته بر روی کروموزوم Y (نسب پدری)، لرهای لرستان و کردها یکی از بیشترین فاصلههای ژنتیکی درون بین اقوام ایرانیتبار را با هم دارند و شباهت موجود بین آنها فقط درون حد همان ایرانیتبار بودن آنـهاست. بر اساس این مطالعات لرها بیشترین شباهت را با گیلکها دارند و کردها بیشترین شباهت ژنتیکی را با یزدیها و بلوچها دارند.[۶۳]
ایلات و خاندانها
مردم لر درون یک گروهبندی بزرگ و کلی بـه دو شاخه اصلی تقسیم مـیشوند کـه عبارت هست از:[۶۴]
- لر بزرگ
- لر کوچک یـا لرستان فیلی
لر بزرگ دارای بخشبندیهای گوناگونی هست ولی بهطور کلی مـیتوان مردم بختیـاری، بویراحمدیها و ممسنیها را لر بزرگ نامـید. درون مورد لر کوچک مـیتوان اینگونـه بیـان کرد کـه شامل مردم لر ساکن منطقههای پیشکوه و پشتکوه و بعبارتی (استانـهای لرستان، ایلام و شمال خوزستان) مـیشود.[۶۵]
ایل بویراحمد
بویراحمد بزرگترین ایل درون استان کهگیلویـه و بویراحمد است.[۶۶] این ایل نیمـی از جمعیت ناحیـه بویراحمد را تشکیل مـیدهد و در سرزمـینی بـه وسعت ۶۵ هزار کیلومتر مربع یعنی پیرامون ۴۲ درصد مساحت کل استان کهگیلویـه و بویراحمد پراکنده هستند.
بزرگترین قبیله ایل بویراحمد تامرادی است، جمعیت این ایل حدود ۲۰۰ هزار نفر و بخشی از مردم ایل تامرادی درون استان خوزستان ساکن مـیباشند؛ و بعد از آن ایل بزرگ بهمئیکه درمناطق گرمسیر و سردسیر استان کهکلویـه و بویراحمد و تعداد زیـادی درون خوزستان سدارند تشکیل شدهاست[۶۷] سرزمـین بویراحمد از سه بخش مجزا از هم بخش مـیشود کـه گروههایی از ایل بویراحمد درون آن ساکن هستند کـه عبارتند از:
- منطقه بویراحمد گرمسیر
- منطقه بویراحمد علیـا
- منطقه بویراحمد سفلی
تاریخ فرهنگی
بویراحمدیها پیرو مذهب شیعهاند، و دین یکی از اجزای اساسی فرهنگ آنـهاست کـه بر تمام جنبههای زندگی شان اثر نـهادهاست. فرهنگ آنـها، همانند دیگر اقوام ایرانی، فرهنگی ایرانی ـ اسلامـی هست که نباید، همانند برخی پژوهشگران، درون نقش و اهمـیت عناصر ایرانی پیش از اسلام درون فرهنگ و اعتقادات بویراحمدیـها غلو کرد، وگرنـه تصویری کاملاً غیرواقعی و محرف از فرهنگ و باورهای دینی بویراحمدیـها پدید خواهد آمد.[۶۸][۶۹]
برخی زیـارتگاههای این قوم پیشینـهای پیش از اسلامـی دارند، اما به منظور ترسیم سیمای دقیق مذهبی این قوم، اشاره صرف بـه این موضوع کافی نیست. این گونـه زیـارتگاهها درون تمام نقاط ایران یـافت مـیشوند. بویراحمدیـها به منظور نامگذاری کودکان خود نامـهای اسلامـی ـ ایرانی برمـیگزینند؛ پسران را درون سن معین ختنـه مـیکنند، ازدواج و طلاق نیز درون مـیان آنان بر اساس قوانین اسلامـی انجام مـیگیرد. بویراحمدیـها حلال و حرام را طبق موازین شرعی رعایت مـیکنند، و برای اثبات جرم یـا بیگناهی، بـه قرآن سوگند مـیخورند. ایشان، مانند دیگر شیعیـان ایرانی، اعیـاد مذهبی را جشن مـیگیرند و در مراسم عزاداری تاسوعا و عاشورا بـه نوحه خوانی و زنی مـیپردازند؛ درون گذشته کـه نظام ایلی برقرار بود، سران ایل درون اجرای این مراسم، سهم بزرگی داشتند. نقش سادات درون این مـیان قابل توجه است. هیچ منطقهای از ایران بـه اندازه کهگیلویـه ـ بویراحمدی، تیرهها و طوایف سادات را درون خود جای ندادهاست. مراسم خاکسپاری، درون مـیان بویراحمدیـها کاملاً بر اساس موازین شرعی است. انجام عبادات اساسی، چون نماز و روزه و حج، نیز جزو فعالیتهای روزمره بویراحمدیها است. با اینـهمـه، درون مـیان بویراحمدیـها اعتقاد بـه انواع موجودات ماورای طبیعی چون آل، غول، پری، جن، و درختان و مکانـهای مقدس نیز وجود دارد.[۷۰]
ایل ممسنی
ایل ممسنی درون منطقه ممسنی ساکن هست این منطقه را درون گذشته شولستان نیز مـینامـیدهاند. شول نام ایلی هست از ایلهای استان فارس کـه نخستین بار درون لرستان (سرزمـین لرستان) سداشت و در حدود سال ۳۰۰ هجری قمری نیمـی از لرستان را زیر فرماندهی قرار داده بود و توسط سیف الدین ماکان روزبهانی اداره مـیشد.[۷۱]
جستارهای وابسته
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ مردم لر موجود است.- تاریخ لرستان
- تاریخ بختیـاری
- فهرست طایفههای لرستان
- طوایف ایل بختیـاری
- لرهای خراسان
- مردم فیلی
- لری
- لباس لری
- ایلات قوم لر
پانویس
[مردم لر - ویکیپدیـا، دانشنامـهٔ آزاد میلاد بیرانوند اندیمشک]
نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sun, 19 Aug 2018 22:00:00 +0000