پرش بـه ناوبری پرش بـه جستجو

برای فعال و زندانی سیـاسی سبز، نظر زین مالک درباره ایران علی شریعتی (فعال سیـاسی) را ببینید.
«شریعتی» بـه اینجا تغییرمسیر دارد. نظر زین مالک درباره ایران به منظور سایر استفاده‌ها، شریعتی (ابهام‌زدایی) را مشاهده کنید.
علی شریعتی زادروز ۲ آذر ۱۳۱۲[۱][۲]
ایران، سبزوار، کاهک[۳]درگذشت ۲۹ خرداد ۱۳۵۶
انگلستان، ساوت‌همپتونآرامگاه سوریـه، دمشقتحصیلات کارشناسی ادبیـات فارسی
دکترای تاریخاز دانشگاه مشـهد
سوربنپیشـه جامعه‌شناس،[۴]نویسنده، پژوهشگر دینیسال‌های فعالیت ۱۳۳۱–۱۳۵۶تأثیرگذاران اقبال لاهوری، ابوالحسن فروغی، لوئی ماسینیون، فرانتس فانون، ژرژ گورویچ، ژاک برک، آلکسیس کارل، ژان کوکتو، شاندل، ژان-پل سارتر، عین‌القضاة همدانی، محمد تقی شریعتی[۵]لقب معلم انقلاب
فریـادگر بزرگ آزادیدین اسلام، تشیعآثار فهرست آثار شریعتیـهمسر پوران شریعت‌رضویفرزندان احسان، سوسن، سارا، موناوالدین محمدتقی شریعتی
زهرا امـینیخویشاوندان مـهدی شریعت‌رضویوبگاه

وبگاه رسمـی علی شریعتی

وبگاه دکتر شریعتی

علی شریعتی مَزینانی، مشـهور بـه دکتر علی شریعتی[۶]‏[۷] (زادهٔ ۲ آذر ۱۳۱۲ درون روستای کاهک، سبزوار – درگذشتهٔ ۲۹ خرداد ۱۳۵۶ درون ساوت‌همپتون، انگلیس) نویسنده[۸][۱][۹]و جامعه‌شناس،[۱۰] پژوهشگر دینی اهل ایران، از مبارزان و فعالان مذهبی و سیـاسی و از نظریـه‌پردازان انقلاب اسلامـی ایران بود.[۱] شریعتی نگرشی نوین بـه تاریخ و جامعه‌شناسی اسلام عرضه کرد. نظر زین مالک درباره ایران او بازگشت بـه تشیع حقیقی و انقلابی را نیرویی به منظور تحقق عدالت اجتماعی قلمداد مـی‌کرد.[۱۱] شریعتی، علاوه بر شـهرت زیـادش به منظور سهم داشتن درون انقلاب ایران، به‌دلیل کارنامـهٔ فعالیت‌هایش به منظور احیـای مذهب و سنت درون جامعه و بیدارگری دربارهٔ سلطنت وقت نیز شـهرت داشته‌است. از زمان انقلاب تاکنون یـادبودهای زیـادی بـه یـاد او برگزار و اجرا کرده‌اند؛ و از آن زمان نقدها و تجلیل‌های زیـادی پیرامون آثار، آراء و تأثیراتی کـه او بر چند دههٔ معاصر ایران گذاشته وجود دارد.

او درون ۴۴سالگی درون انگلستان درگذشت و هم‌اکنون پیکر وی درون مکانی نزدیک مقبرهٔ زینب کبری درون دمشق سوریـه بـه امانت سپرده شده‌است.[۱۲]

زندگی

کودکی

علی شریعتی درون دوم آذر سال ۱۳۱۲ درون روستای کاهک درون کویر مزینان درون نزدیکی سبزوار زاده شد. پدر پدربزرگش، ملا قربانعلی معروف بـه آخوند حکیم، مردی فیلسوف و فقیـه بود کـه در مدارس قدیم بخارا و مشـهد و سبزوار تحصیل کرده و از شاگردان برگزیده حاج ملا هادی سبزواری محسوب مـی‌شد. ملاقربان‌علی چهار فرزند بـه نام‌های محمود، احمد، حسن و حسین داشت. محمود کـه به‌هنگام مرگ پدر، بـه تحصیل علوم قدیمـه مشغول بود، با اصرار مردم مَزینان بـه آنجا آمد که تا پیش‌نماز مسجد و مدرس حوزهٔ علمـیه باشد. او که تا پایـان عمر خود درون مَزینان ماند و چهار فرزند بـه نام‌های معصومـه، قربان‌علی، محمدتقی و آقامـیرزا محمد از خود به‌جا گذاشت. محمدتقی شریعتی درون سال ۱۳۱۱ با ی روستایی از اهالی کاهک بـه نام زهرا امـینی ازدواج کرد و اولین فرزند آنـها، علی شریعتی بود.[۱۳]

شریعتی تحصیلات ابتدایی خود را درون دبستان ابن یمـین درون مشـهد درون سال ۱۳۱۹ آغاز کرد، اما به‌دلیل بحرانی‌شدن اوضاع کشور درون سال ۱۳۲۰، محمدتقی شریعتی مجبور شد خانواده‌اش را بـه ده بفرستد و بنابراین وقفه کوتاهی درون تحصیلات شریعتی ایجاد شد. بعد از آن، شریعتی بـه همان دبستان برگشت و تحصیل را ادامـه داد.[۱۳]

نوجوانی و جوانی

علی شریعتی درون جوانی

شریعتی درون سال ۱۳۲۵ وارد دبیرستان فردوسی مشـهد شد. او بعد از اتمام سیکل اول دبیرستان درون ۱۶سالگی، با هدف ادامـه تحصیل وارد دانشسرای مقدماتی شد. وی درون سال ۱۳۳۴ بـه دانشکدهٔ ادبیـات و علوم انسانی دانشگاه مشـهد وارد شد و رشتهٔ زبان و ادبیـات فارسی را برگزید. وجود تفکر خلاق باعث شد کـه شریعتی درون طول دوران تحصیل درون دانشکدهٔ ادبیـات بـه انتشار آثاری چون: نظر زین مالک درباره ایران ترجمـهٔ ابوذر غفاری، ترجمـهٔ نیـایش اثر الکسیس کارل و یک رشته مقاله‌های تحقیقی درون این زمـینـه همت گمارد. البته شریعتی ترجیح مـی‌داد بـه هر طریق تحصیلات عالیـه را بدون وقفه ادامـه دهد، اما پدرش تأکید داشت کـه وارد دانشسرا شود کـه شاید علت اصلی آن وضع اقتصادی خانواده بود.[۱۳] درون تاریخ ۲۴ تیر ۱۳۳۷ با پوران شریعت‌رضوی همکلاسیش ازدواج کرد.[۱۴]

شریعتی تحصیلات دانشگاهی خود را درون مشـهد گذراند و پس از دریـافت لیسانس درون رشته ادبیـات فارسی بـه علت شاگرد اول شدنش به منظور ادامـه تحصیل بـه فرانسه فرستاده شد که تا تحصیلات عالی خود را درون مقطع دکتری درون دانشگاه سوربن فرانسه و در رشته ادبیـات ادامـه دهد. وی درون آنجا بـه تحصیل علومـی چون جامعه‌شناسی، مبانی علم تاریخ، تاریخ ادیـان، تاریخ و فرهنگ اسلامـی پرداخت و با استادان بزرگی چون لویی ماسینیون، ژرژ گورویچ و سارتر و… آشنا شد. درون سال ۱۳۴۳ بـه ایران بازگشت و در مرز دستگیر شد. حکم دستگیری وی از سوی ساواک بود و متعلق بـه دو سال پیش یعنی درون هنگام خروج از ایران کـه به همان دلیل معلق مانده بود و در عین حال لازم‌الاجرا بود. بعد از بازداشت بـه زندان قزل‌قلعه درون تهران منتقل شد. اوایل شـهریور همان سال بعد از آزادی بـه مشـهد برگشت[۱۴] درون منابع همچنین اشاره شده‌است کـه وی یکسال بعد از ورود بـه رشتهٔ فلسفهٔ دانشگاه تهران، درون سال ۱۳۳۵ از آن انصراف داده‌است.[۱۵]

در سال ۱۳۴۴ مدتی بعد از بیکاری، اداره فرهنگ مشـهد، استاد جامعه‌شناسی و فارغ‌التحصیل دانشگاه سوربن را بـه عنوان دبیر انشاء کلاس چهارم دبستان درون یکی از روستاهای مشـهد استخدام مـی‌کند، و سپس درون دبیرستان بـه تدریس مـی‌پردازد و بالاخره بـه عنوان استادیـار تاریخ وارد دانشگاه مشـهد مـی‌شود. درون سال ۱۳۴۸ بـه حسینیـه ارشاد دعوت مـی‌شود و به زودی مسئولیت امور فرهنگی حسینیـه را بـه عهده گرفته و به تدریس جامعه‌شناسی مذهبی، تاریخ شیعه و معارف اسلامـی مـی‌پردازد. اما سرانجام درون سال ۱۳۵۲، رژیم، حسینیـهٔ ارشاد را تعطیل نمود، و شریعتی را بـه مدت ۱۸ ماه روانـه زندان کمـیته شـهربانی مـی‌کند. وی بعد از آزادی از زندان روزهای بسیـار سختی را پشت سر گذاشت و بارها توسط مأموران ساواک تهدید شد و تحت شکنجه روحی و جسمـی قرار گرفت.[۱۴]

تحصیل درون دانشگاه سوربن

علی شریعتی درون بین سالهای ۱۹۵۹ که تا ۱۹۶۴ درون فرانسه زندگی مـی‌کرد. ژیلبر لازار استاد راهنمای علی شریعتی و همسرش، پوران شریعت‌رضوی، درون دانشگاه سوربن درون دورهٔ دکترا بود.[۱۶] لازار، تصحیح متن فارسی کتاب فضائل بلخ، نوشتهٔ صفی‌الدین بلخی و ترجمـهٔ آن بـه فرانسه را به منظور رسالهٔ دکتری بـه شریعتی پیشنـهاد کرد. به‌گفتهٔ او، شریعتی، برخلاف پوران، کـه به رسالهٔ خود درمورد گلستان سعدی شدیداً علاقه‌مند بود، هیچ علاقه‌ای بـه موضوع رسالهٔ خود نداشت.[۱۷] شریعتی درون سال ۱۹۶۳ تز دکترایش را درون ۱۵۵ صفحه بـه زبان فرانسه و با عنوان «فضائل بلخ» ارائه کرد. او توانست با کمترین نمره ممکن کـه فقط به منظور قبولی کافی هست مدرک خودش را بگیرد. برخی بـه اشتباه نوشته‌اند کـه او مدرک دکترایش را درون جامعه‌شناسی یـا تاریخ ادیـان یـا هر دو گرفته‌است. برخی نیز با توجه بـه تز دکترایش استدلال مـی‌کنند کـه مدرک دکترای او درون زمـینـه فیلولوژی است. عنوان رسمـی مدرک او «تاریخ اسلام درون قرون وسطی» بود. سفارت ایران درون پاریس مدرک او را بـه عنوان مدرک دکترا درون ادبیـات بـه رسمـیت شناخت.[۱۸]

زندگی مخفیـانـه

شریعتی از آبان ماه ۱۳۵۱ که تا تیر ماه ۱۳۵۲ بـه زندگی مخفی خود روی آورد. ساواک بـه دنبال او بود و از تعطیلی حسینیـه ارشاد بـه بعد، متن سخنرانی‌های شریعتی با اسم مستعار بـه چاپ مـی‌رسید. درون تیر ماه ۱۳۵۲، ساواک پدر علی شریعتی و بعد برادر خانم وی را بـه گروگان گرفت و به زندان اوین برد که تا شریعتی بـه ناچار خود را معرفی کند. بعد از آن روز بـه مدت ۱۸ ماه بـه انفرادی رفت و پس از آن آزاد شد زیرا شاه بـه دلیل فشارهای بین‌المللی و درخواست وزیر فرهنگ الجزایر دریـافت کـه نگه داشتن شریعتی درون زندان بیش از آزادی او مـی‌تواند بـه شـهرت و محبوبیت او بیفزاید.[۱۹] اسارت درازمدت درون سلول، او را سخت بـه نور آفتاب حساس کرده بود و از نظر روحی هم بسیـار افسرده شده بود. رژیم همـه راه‌های مبارزه اجتماعی را بر او بسته بود، حسینیـه ارشاد تعطیل و او از تدریس درون دانشگاه محروم شده بود. مبارزه مخفی هم عملاً امکان نداشت. ساواک او را شدیداً تحت نظر داشت و روز بـه روز حلقه این محدودیت‌ها تنگ‌تر مـی‌شد. شریعتی خود مـی‌گوید: «ظاهراً آزاد هستم و از قید اسارت، بـه اصطلاح رهایی یـافته‌ام ولی آنچه مسلم هست نوع زندانم تغییر کرده و از زندان دولتی بـه زندان خانـه منتقل شده‌ام». دکتر شریعتی بعد از دو سال، خسته از وضعیتش تصمـیم بـه «هجرت» مـی‌گیرد. ممنوع‌الخروج بودن مانع بزرگی به منظور مـهاجرت او بـه خارج از کشور بود. اما وی با گرفتن گذرنامـه با اسم فامـیلی «مزینانی» توانست از کشور خارج شده و تهران را بـه مقصد بروکسل ترک کند. شریعتی بعد از چند روز اقامت درون بروکسل آنجا را بـه مقصد ساوت‌همپتون انگلیس ترک مـی‌کند و در آنجا درمـی‌گذرد.

مرگ

آرامگاه علی شریعتی

وی طی مـهاجرتش درون ۲۹ خرداد ۱۳۵۶ درون حالی کـه سه هفته از سفرش بـه انگلستان مـی‌گذشت، درون ساوت‌همپتون بـه شکل مشکوکی درگذشت.[۲۰] دلیل رسمـی مرگ وی انسداد شرائین و نرسیدن خون بـه قلب اعلام شد؛ هرچند مرگ وی توسط برخی بـه دلیل نداشتن سابقهٔ بیماری قلبی، عدم کالبدشکافی و اعلام نتیجه سریع و خبرداشتن سفارت ایران درون لندن از مرگ وی قبل از اعلام رسمـی خبر مشکوک دانسته شد[۲۱] اما دکتر عبدالکریم سروش درون روایتی دیگر متذکر شده کـه جنازه دکتر شریعتی یکبار بعد از مرگ درون سردخانـه بیمارستان و دفعه بعد بعد از کالبد شکافی توسط بیمارستان ساوت‌همپتون بـه هنگام غسل درون مسجدی کوچک درون لندن مشاهده کرده‌است. بنا بـه گفته وی جنازه وی درون دیدار اول کاملاً سالم و در دفعه دوم دارای شکافتگیـهای متعدد ناشی از کالبد شکافی بوده‌است و بیمارستان علت مرگ وی را طبیعی اعلام کرده‌است.[۲۲]

احمد اشرف مـی‌نویسد کـه علی شریعتی بر اثر سکته قلبی درگذشت، درون حالی کـه مخالفین شاه، سازمان ساواک را مقصر مرگ او قلمداد مـی‌د.[۲۳]هوشنگ شـهابی هم مـی‌نویسد کـه بر اثر سکته قلبی درگذشت، اما پیروانش تمایل داشتند دربارهٔ مرگش افسانـه سازی کنند (مانند رفتارهای مشابهی کـه در انقلاب‌های دنیـا رخ مـی‌دهد). شـهابی درون نـهایت رفتارهایی کـه در دوران زندانی شدنش درون گذشته را با وضعیت جسمـی اش نامرتبط نمـی‌داند.[۲۴]

شریعتی وصیت کرده بود کـه وی را درون حسینیـهٔ ارشاد دفن کنند، ولی هم‌اکنون درون قبرستانی کنار حرم زینب کبری، درون شـهر دمشق نگهداری مـی‌شود و خانواده‌اش هزینـه نگهداری جسد وی را متقبل شدند.[۲۵]

ناهید فکوهی مـی‌گوید:" آن شب که تا ساعت یـازده دور هم نشسته بودیم و حرف مـی‌زدیم ولی دکتر ساکت و غمگین و گرفته بود و حرفی نمـی‌زد. حدود نیمـه شب، علی فکوهی و ناهید بـه خانـهٔ خودشان مـی‌روند و با نسرین قرار مـی‌گذارند کـه فردا صبح آماده باشند که تا به اتفاق هم بـه بدرقه دوستشان بروند. دکتر هم بـه اتاق خوابی که، درون طبقهٔ پایین قرارداشته‌است مـی‌رود کـه بخوابد بعداز مدتی دکتر بـه سارا مـی‌گوید، لیوان آبی برایش ببرد. سارا آب را مـی‌برد و پس از گذشت مدتی باز بچه‌ها را صدا مـی‌زند و چای مـی‌خواهد. بـه نظر ناآرام مـی‌رسیده و خوابش نمـی‌برده‌است. سوسن و سارا و نسرین هم به منظور استراحت، با طبقهٔ بالا مـی‌روند و مـی‌خوابند فردا صبح ساعت هشت، ناهید با آقای فکوهی به منظور بردن شان نسرین بـه خانـه مـی‌آیند و در مـی‌زنند، ولیی درون را باز نمـی‌کند! مدتی هم پشت درمـی‌مانند که تا نسرین، از خواب بیدار مـی‌شود. او کـه برای باز درون به طبقه پایین مـی‌آید، مـی‌بیند کـه دکتر درون آستانـه درون ورودی اتاق بـه پشت افتاده و بینی اش بـه نحوی غیرعادی سیـاه شده و باد کرده‌است. وحشت زده درون را باز مـی‌کند، با اضطراب جریـان را بـه برادرش مـی‌گوید. ناهید و برادرش متحیّر وارد خانـه مـی‌شوند، ناهید بلافاصله نبض دکتر را گرفته و مـی‌بیند نبض او از حرکت ایستاده‌است و نسرین هم نبض دکتر را مـی‌گیرد و او هم نظر ناهید را تأیید مـی‌کند، بلافاصله نسرین بـه طبقهٔ بالا مـی‌رود که تا مراقب بچه‌ها باشد که تا پدرشان را بـه آن حال نبینند علی فکوهی، وحشت زده و غمگین فوراً با اورژانس تماس مـی‌گیرد، آمبولانس مـی‌رسد و پس از معاینـه نظر مـی‌دهند کـه دکتر درگذشته‌است[۲۶]

شریعتی درون گورستانی کنار زینبیـه درون دمشق مدفون است.

فعالیت‌های اجتماعی و سیـاسی

کانون نشر حقایق اسلام

محمدتقی شریعتی پدر شریعتی بـه همراه عده‌ای قابل توجه از فرهیختگان متدین مشـهد با ایجاد کانون نشر حقایق اسلامـی درون سال ۱۳۲۳، مبارزه با افکار توده‌ای را آغاز د. هم‌زمان تلاش د که تا افکار و اندیشـه‌های دینی را هم بازسازی کرده با انحراف و تحریف مبارزه کنند.[۲۷]

هنگام آغاز فعالیت کانون شریعتی یـازده ساله بود و در پانزده سالگی او، کانون بـه یک نـهاد مـهم نوگرای مذهبی تبدیل شده بود. هدف سخنرانان کانون القای فلسفه‌ای اخلاقی بر پایـه قرآن بود. از ۱۳۲۶ هنگامـی کـه شریعتی ۱۴ ساله بود که تا نخستین بار بسته شدن کانون درون ۱۳۳۸، او درون همـه برنامـه‌های آن شرکت مـی‌کرد و نقش بنیـادینی درون جذب برخی از دوستانش بـه کانون داشت.[۲۸] در ۱۳۳۰ اعضای جوان کانون کـه بیشترشان دانش آموزان دبیرستان بودند با پیروی از نمونـه کانون تصمـیم بـه برپایی سازمانی ویژه خود با عنوان انجمن اسلامـی دانش‌آموزان درون مشـهد د.[۲۸]

علی شریعتی درون ۱۳۳۱ بـه این انجمن پیوست. اعضای انجمن به منظور آماده ساختن خود به منظور مبارزه فکری با هواداران و اعضای جوان حزب توده از شریعتی خواستند کـه آن‌ها را درون فلسفه و شیوه سخنوری آموزش دهد. کانون جایگاه مکتبی مقدماتی و سکوی پرشی بود کـه اعضایش از جمله شریعتی مـی‌توانستند از آن به منظور پیوستن بـه احزاب سیـاسی موجود استفاده کنند.[۲۸] بیشتر جوانان عضو کانون (نشر حقایق اسلام) بـه تدریج بـه نـهضت خداپرستان سوسیـالیست گرایش پیدا د.[۲۸]

نـهضت خداپرستان سوسیـالیست

در مشـهد محمد تقی شریعتی پیرو نـهضت خداپرستان سوسیـالیست بود و به دنبال سفر محمد نخشب و حسین راضی و تشکیل حوزه حزب ایران و سپس جمعیت آزادی مردم ایران کـه در حقیقت ادامـه دهنده راه و اندیشـه نـهضت خداپرستان سوسیـالیست محسوب مـی‌شدند، علی شریعتی نیز بـه نـهضت خداپرستان سوسیـالیست پیوست؛ و همان‌جا نخستین آموزه‌های اسلام انتقادی‌اش راب کرد.[۲۹] او تحت تأثیر این آموزه‌ها کتاب ابوذر خداپرست سوسیـالیست نوشته جوده السحار را درون سال ۱۳۳۴ ترجمـه و منتشر ساخت.

سامان باورشناسی این نـهضت بر سوسیـالیسم بـه عنوان نظامـی اقتصادی استوار بود کـه عدالت اجتماعی و توحید را بنیـاد فلسفی خود برمـی‌شمرد. نـهضت باور داشت کـه سوسیـالیسم بر پایـه نفی مالکیت خصوصی بر ابزار تولید، سریع‌ترین راه به منظور از مـیان برداشتن بهره‌کشی، تهیدستی و محرومـیت توده‌هاست؛ و نیز بـه باور این گروه دستیـابی بـه این هدف‌ها، گوهر مفهوم عدالت درون اسلام بود.[۲۸]

نـهضت مقاومت ملی

شریعتی از عوامل جلب توجه دانشگاهیـان ایران بـه مسئله انقلاب علیـه حکومت پهلوی بود.

شریعتی از پیرامون بـه مرکز مبارزه وارد شد و به شاخه مشـهد نـهضت مقاومت ملی بـه رهبری سید محمود طالقانی، مـهدی بازرگان و یدالله سحابی پیوست. علی شریعتی یکی از سخنگویـان و فعالان آتشین این نـهضت علیـه سلطه و استثمار غرب درون ایران بود. فعالیت‌های مصرانـه‌اش باعث دستگیری او درون سال ۱۳۳۶ و انتقال فوری‌اش بـه زندان قزل‌قلعه درون تهران بـه مدت هشت ماه شد.

در جریـان وقایع ۳۰ تیر سال ۱۳۳۱ اولین بازداشت او رخ داد و این اولین رویـارویی او و نظام شاهنشاهی بود. او تحت تأثیر سنت‌های خانواده‌اش، بـه ویژه افکار نوگرایـانـه پدرش محمدتقی شریعتی، قرار گرفت. پدربزرگش آخوند حکیم و عموی پدرش عادل نیشابوری از دانشمندان فقه، فلسفه و ادب به‌شمار مـی‌آمدند. پدرش کانون نشر حقایق اسلامـی مشـهد را بنیـان نـهاد و از مبتکرین و آغازگران نوین اسلامـی به‌حساب مـی‌آمد.

فعالیت‌های خارج از کشور

پس از قبول شدن درون بورس تحصیلی، علی شریعتی به منظور مدتی دست از فعالیت‌های سیـاسی کشید و برای ادامـه تحصیلات عالیـه بـه فرانسه رفت. وی اندکی بعد از رسیدن بـه پاریس بـه گروه فعالان ایرانی نظیر ابراهیم یزدی، ابوالحسن بنی‌صدر، صادق قطب‌زاده و مصطفی چمران پیوست و در سال۱۳۴۱ سازمان نـهضت آزادی ایران (بخش خارج از کشور) بنیـان گذاشته شد. درون جریـان کنگره جبهه ملی ایران درون اروپا درون ویس‌بادن (جمـهوری آلمان فدرال) درون اوت ۱۹۶۲ با نظر حسین راضی، شریعتی با توجه بـه قدرت فکری و قلمـی‌اش، بـه عنوان سردبیر روزنامـه فارسی‌زبان ایران آزاد (ارگان جبهه ملی ایران خارج از کشور درون اروپا) انتخاب شد. اولین شماره این نشریـه بعد از سردبیری شریعتی درون ۱۵ نوامبر ۱۹۶۲ منتشر گردید. این نشریـه دیدگاه‌های روشنفکران ایرانی خارج و نیز واقعیت‌های مبارزات مردم ایران را منعمـی‌کرد و ارگان رسمـی جبهه ملی ایران درون اورپا محسوب مـی‌گردید. قبل از آن پرویز ورجاوند سردبیری این نشریـه را بر عهده داشت.[۳۰]

در سال ۱۳۳۷ خورشیدی بـه سازمان آزادیبخش الجزایر مـی‌پیوندد و سخت بـه فعالیت مـی‌پردازد. درون سال ۱۳۳۸ خورشیدی مقاله‌ای تحت عنوان "به کجا تکیـه کنیم" را درون یکی از نشریـات فرانسه منتشر مـی‌کند. درون سال ۱۳۳۹ خورشیدی مقاله "شعر چیست؟" ساتر را ترجمـه و در پاریس منتشر مـی‌نماید و در همان اول بـه علت فعالیت درون سازمان آزادیبخش الجزایر گرفتار مـی‌شود و در زندان پاریس با "گیوز" مصاحبه‌ای مـی‌کند کـه در سال ۱۳۴۳ درون توگو چاپ مـی‌شود. درون سال ۱۳۳۹ نیز مقاله‌ای تحت عنوان "مرگ فرانتس فانون" را درون پاریس منتشر مـی‌کند، همچنین درون طول مبارزات مردم الجزایر به منظور آزادی دستگیر مـی‌شود و مورد ضرب و شتم پلیس فرانسه قرار مـی‌گیرد و روانـهٔ بیمارستان مـی‌شود و سپس بـه زندان فرستاده مـی‌شود.[۱۴]

حسینیـه ارشاد

اندیشـه‌ها

شریعتی یکی از متفکران مسلمان بود و در عین حال، رویکردی نقادانـه نسبت بـه برخی از باورهای مذهبی داشت. او به‌طور خاص، تشیع صفوی[۳۱] را مظهر سنت مسخ شده مـی‌داند و آن را توأم با اسارت‌پذیری، خرافه، تقلید و جبرگرایی معرفی مـی‌کرد.[۳۲]

وی همچنین از نگاه سطحی بـه مدرنیته نیز انتقاد مـی‌کرد و معتقد بود کـه راه پیشرفت و ترقی ملت‌های شرقی، متفاوت از راهی هست که غرب پیموده‌است.[۳۲] البته استفاده آگاهانـه از تجربیـات مدرنیته درون غرب، مورد پذیرش شریعتی قرار داشت. شریعتی، محمدرضا حکیمـی را بـه عنوان وصی خود جهت هرگونـه دخل و تصرف درون آثارش انتخاب کرده‌است.[۳۳]

پارانویـا

نوشتار اصلی: نظریـه‌های توطئه درون ایران

به باور علی شریعتی، تأسیس دولت صفوی درون برابر امپراطوری عثمانی یکی از بزرگترین توطئه‌ها هست تا با برانگیختن جنگ‌های مداوم مـیان دو امپراطوری، جهان اسلام را تضعیف کنند.[۳۴]

نقد امپریـالیسم

زمانی کـه شریعتی مشغول ترجمـه کتاب پنج سال جنگ الجزایر بود درون سه نامـه بـه فانون بـه نقد نظریـات وی درون مورد کنار گذاشتن دین بـه عنوان ابزاری به منظور مبارزه با امپریـالیسم غربی پرداخت. شریعتی بر خلاف فانون معتقد بود کـه مردم تنـها درون صورتی مـی‌توانند با نظام امپریـالیسم مبارزه کنند کـه نخست هویت فرهنگی خودشان را دریـابند و هویت فرهنگی درون برخی کشورها با سنت‌های مذهبی پیوند خورده‌است. شریعتی شعار بازگشتن بـه اصل و پیشینـه مذهبی خود را مطرح مـی‌کرد.[۳۵]

توحید

توحید از دیدگاه شریعتی چنان‌که خود او مدعی‌ست نـه فقط یک تئوری کلامـی اعتقادی و صرفاً یگانـه پنداشتن خداوند کـه به منزله یک زیربنا و جهان‌بینی اعتقادی‌ست. او توحید را بـه عنوان اصل اصیل یکتاپرستی عنوان مـی‌کند و در آثار اسلام‌شناسی‌اش از آن درون مقابل شرک یـاد مـی‌کند.

شریعتی مـی‌گوید توحید عبارتست از:

... یک فلسفه جهان‌بینی و جهان‌شناسی کـه همان‌طور کـه مـی‌خواهد بـه جهان وحدت بدهد، از نظر خلقت (نیز مـی‌خواهد) بـه انسان وحدت بدهد، و همان طوری‌که مـی‌خواهد بین تمام عناصر جهان وحدت بدهد ـ جهان را بـه خیر و شر تقسیم نمـی‌کند ـ، همان‌طور مـی‌خواهد زیربنایی به منظور وحدت گروه‌ها و نژادها و طبقات بشری بسازد؛ و بنابراین توحید خدا، درون عین حال کـه حقیقت توجیـه‌کننده عالم هست زیر بنای توحید انسان هم هست، و توحید معبود زیربنای توحید عابد، کـه انسان‌ها باشند، هست…

[نـهضت ابراهیم] مـی‌خواهد بـه وسیله توحید، درون عین حال کـه انسان را از نظر شناخت هستی بر گرد کانون واقعی و حقیقی عالم وجود بچرخاند، درون عین حال بر گرد یک ملاک و یک زیربنای فکری، کـه اساس وحدت بشری و طبقاتی و نژادی را مـی‌سازد، بچرخاند، و سمبل هر دو کعبه است.[۳۶]

سوسیـالیسم

راه سوسیـالیسم غیر دینی درون ایران با تشکیل نـهضت خداپرستان سوسیـالیست کـه محمد نخشب از بنیـانگذاران آن و شریعتی از شناخته‌ترین چهره‌های آن بود بـه سمت جمع شدن با آموزه‌های اسلام باز شد.[۳۷] شریعتی درون مقدمـه مقاله‌ای کـه در سال ۱۳۳۴ تحت عنوان مکتب واسطه نوشته مـی‌نویسد: «از مـیان مکتب‌های ماتریـالیسم و ایدئالیسم، اسلام روش مختص بـه خود را دارد و آن را مـی‌توان رئالیسم نامـید. رژیم اجتماعی و اقتصادی اسلام، سوسیـالیسم عملی هست که بر طرز فکر خداپرستی استوار مـی‌باشد و حد وسط مـیان دو رژیم فاسد کاپیتالیسم و کمونیسم مـی‌باشد.».[۳۸] از این رو شریعتی، ابوذر، از اصحاب وفادار پیـامبر را نمونـه بارز یک سوسیـالیست یکتاپرست مـی‌دانست کـه در برابر ستم حکومت ایستاد و به اعتراض برخاست. ترجمـه کتاب ابوذر نوشته عبدالحمـید جودةالسحار از او درون سنین جوانی است.[۳۹]

شریعتی چنین مـی‌گوید:

... سوسیـالیسم راستین، کـه جامعه‌ای بی‌طبقه مـی‌سازد، بدون مذهب ممکن نیست. زیرا انسان‌ها اگر بـه مرحله‌ای از رشد اخلاقی و کمال معنوی نرسند کـه بتوانند بـه خاطر برابری انسان‌ها از حق خود چشم پوشند و به مرحلهٔ ماوراء مادی «ایثار» برسند، جامعه‌ای برابر را نمـی‌توان ساخت. زیرا حق‌ها هرگز برابر نیست و ماتریـالیسم، جبراً بـه اندویدوئالیسم مـی‌انجامد و برعکس، مذهب نیز که تا جامعه‌ای از بند افزون‌طلبی مادی و استثمار و تضاد طبقاتی رها نشده‌است، نمـی‌تواند تحقق یـابد. چه، تنـها درون چنین جامعه‌ای هست که انسان رها شده از بند تنازع مادی، مجال آن را مـی‌یـابد کـه از بیماری شیء شدن درون نظام ماشینیسم و سرمایـه‌داری، یـا از خود بیگانـه شدن درون برابر بت پول و مصرف و گرگ‌ومـیش شدن درون رابطهٔ طبقاتی [نجات] یـابد …

و درون نتیجه، تکامل ذاتی خود بپردازد و خلق‌وخوی خدا را گیرد و جانشین خدا درون طبیعت گردد و این‌ها هست دعوت‌های نـهایی مذهب، کـه تنـها درون جامعه‌ای بی‌طبقه، کـه بر اساس «کتاب و ترازو و آهن» استوار است، نـه جهل و تبعیض و ضعف، مـی‌تواند تحقق عینی یـابد و تحقق توحید درون زندگی بشری، این است.[۴۰]

شریعتی و حکومت دینی

شریعتی معتقد بـه برقراری حکومت دینی نبود، ایشان دموکراسی با رای اکثریت را درون جهان امروزی نـه کاملترین بلکه قابل قبول‌ترین حکومت مـی‌دانست «اول حتما ببینیم حکومت مذهبی چیست؟ حکومت مذهبی رژیمـی هست که درون آن بـه جای رجل سیـاسی، رجل مذهبی (روحانی) مقامات سیـاسی و دولتی را اشغال مـی‌کنند و به عبارت دیگر حکومت مذهبی یعنی حکومت روحانیون بر ملت. آثار طبیعی چنین حکومتی یکی استبداد است، زیرا روحانی خود را جانشین خدا و مجری اوامر او درون زمـین مـی‌داند و در چنین صورتی مردم حق اظهار نظر و انتقاد و مخالفت با او را ندارند. یک زعیم روحانی خود را بـه خودی خود زعیم مـی‌داند، و نـه بـه اعتبار رای و نظر و تصویب جمـهور مردم.

بنابراین یک حاکم غیرمسئول هست و این مادر استبداد و دیکتاتوری فردی هست و چون خود را سایـه و نماینده خدا مـی‌داند، بر جان و مال و ناموس مردم مسلط هست و درون هیچ گونـه ستم و تجاوزی تردید بـه خود راه نمـی‌دهد، بلکه رضای خدا را درون آن مـی‌پندارد. گذشته از آن، به منظور مخالف، به منظور پیروان مذاهب دیگر، حتی حق حیـات نیز قائل نیست. آن‌ها را مغضوب خدا، گمراه، نجس و دشمن راه دین و حق مـی‌شمارد و هرگونـه ظلمـی را نسبت بـه آنان عدل خدایی تلقی مـی‌کند. خلاصه حکومت مذهبی همان هست که قرون وسطی کشیشان داشتند و ویکتور هوگو آن را بدقت ترسیم کرده‌است .»

کتاب مذهب علیـه مذهب مجموعه آثار ۲۲ (تویین بی، تمدن-مذهب) تهران چاپخش چ ۸ سال ۱۳۸۸ ص ۲۰۶ و ۲۰۷

استبداد

شریعتی استبداد و دیکتاتوری را از عوامل بیرونی دفن استعدادهای انسانی «وقد خاب من دساها» مـی‌دانست و رستگاری انسان «فلاح» را که تا خدا، که تا «صدرة المنتهی» (یک وجب مانده بـه خدا) بالاترین اعتقاد بـه اومانیسم تلقی مـی‌کرد دکتر شریعتی استبداد و دیکتاتوری را عین شرک مـی‌داند و مستبد و دیکتاتور رای مـی‌شمرد کـه قصد خدایی درون زمـین را دارد:

«پذیرش استبداد پذیرش شرک است: اگر سرنوشت خود را بدستی بسپاریم یـا درون دستی بیندازیم شرک آورده‌ایم؛ اگر آزادی خویش را بهی فروختیم یـای را صاحب خود پنداشتیم یـا ادعایی را کـه خود را صاحب ما مـی‌شمارد پذیرفتیم، مشرکیم …

هربه خاطر قدرت، علم، ثروت و نژاد… تکبر ورزد و خود را از دیگران بزرگتر نشان دهد، یـا اراده خود را بر خلق «تحمـیل» کند و به «مـیل خود» حکومت براند، ادعای خدایی کرده، و هرکه آن را بپذیرد «شرک» آورده‌است. زیرا «حکومت مطلقه»، «اراده مطلقه» تکبر، قدرت و تسلط و تملک درون انحصار خداست.»

مجموعه آثار ۳۰، اسلام‌شناسی، ص ۹۴ و ۹۵

امت و امامت

از دیگر نظریـات عمده شریعتی نظریـه امت، بـه پیشوایی امامت است. بسیـاری این نظریـه را سرآغاز پیدایش ولایت فقیـه مـی‌دانند.

کتاب «امت و امامت» شریعتی بـه ویژه مورد انتقاد شدید تجدیدنظرطلبان بود، کتابی کـه در آن شریعتی رای افراد ناآگاه جامعه را خوار شمرده و خواستار نوعی دمکراسی ارشاد شده به منظور جوامع عقب‌مانده که تا دست یـافتن آن‌ها بـه سطح قابل قبولی از توسعه شده بود. به باور منتقدان، شریعتی با طرح بحث امت و امامت و بی‌اعتنایی بـه رای توده‌ها، ناخواسته بـه توجیـه نظریـه ولایت فقیـه درون جمـهوری اسلامـی کمک کرده بود.[۴۱]

شریعتی درون این زمـینـه بحث دموکراسی رأس‌ها و دموکراسی رأی‌ها را مطرح مـی‌کند. دموکراسی رأس‌ها از نظر وی مربوط بـه جوامعی هست که آرای افراد وابسته بـه دیگران هست و مثلاً رئیس قبیله رأی خود را بر تمام قبیله تحمـیل مـی‌کند. اما دموکراسی رأی‌ها مربوط بـه جوامعی هست که افراد جامعه بـه «اندویدوئالیسم کامل» رسیده‌اند.[۴۲]

شریعتی مـی‌گوید:

رهبری امت (امامت) متعهد نیست کـه همچون رئیس‌جمـهور آمریکا، یـا مسئول برنامـه «شما و رادیو»، مطابق ذوق و پسند و سلیقه مشتری‌ها عمل کند، و تعهد ندارد کـه تنـها خوشی و شادی و برخورداری -در حد اعلا- بـه افراد جامعه‌اش ببخشد. بلکه مـی‌خواهد و متعهد هست که درون مستقیم‌ترین راه‌ها، با بیشترین سرعت و صحیح‌ترین حرکت، جامعه را بسوی تکامل رهبری کند، حتی اگر این تکامل بقیمت رنج افراد باشد، البته رنجی کـه اکثریت، آگاهانـه پذیرفته‌اند، نـه کـه بر آن‌ها تحمـیل کرده باشند. بدین ترتیب، «امامت» عبارت مـی‌شود از رسالت سنگین رهبری و راندن جامعه و فرد از «آنچه هست»، بـه سوی «آنچه حتما باشد»، بـه هر قیمت ممکن، اما نـه بـه «خواست شخصی امام»، بلکه بر اساس ایدئولوژی ثابتی کـه امام نیز بیشتر از هر فردی، تابع آن هست و درون برابرش مسئول! و از همـین‌جا هست که امامت از دیکتاتوری جدا مـی‌شود و رهبری فکری انقلابی با رهبری فردی استبدادی تضاد مـی‌یـابد.[۴۳]

مـهدویت

شریعتی با نگرشی جامعه‌شناختی بـه مـهدویت و اصل انتظار مـی‌نگرد، و انتظار مثبت را انتظاری نـه انقیـادبخش جامعه و به تعبیر خودش منفی کـه انتظار اعتراضی و عصیـان‌کننده مـی‌داند.

شریعتی درون کتاب انتظار مکتب اعتراض تأکید مـی‌کند کـه «انتظار» مـهمترین مولفه و مقوم «مـهدویت» است؛ انتظاری کـه متناسب و متلائم با «اعتراض» هست و یـادآور روحیـه عصیـانگری و ظلم ستیزی و انقلابی یک شیعه ملتزم و واقعی است.[۴۴]

شریعتی و منتقدین

دکتر شریعتی نگاه نو و خاصی بـه دین اسلام و به ویژه مذهب تشیع داشت و بر اساس این نگاه آرایی مطرح کرد کـه موافقان و مخالفان فراوان داشته و بحث‌های فراوانی درون نقد این آرا صورت گرفته‌است.[۴۵] پوران شریعت رضوی دربارهٔ مخالفت‌هایی کـه با شریعتی مـی‌شد چنین مـی‌گوید: «به جز نظام حکومتی وقت کـه به شکل‌های مختلف به منظور او دردسر درست مـی‌کرد، روحانیت سنتی و به ویژه بخش‌های بی‌سواد و قشری آن، بیشترین مخالفت‌ها را با علی و آرای او مـی‌کرد کـه با جوسازی، شایعه پراکنی، افتراهای دروغ، بیـانیـه‌نویسی و صدور فتوا و طرد و لعن و… همراه بود.»[۴۶]

روحانیت و شریعتی

شریعتی بارها تأکید مـی‌کرد کـه در اسلام بـه جای روحانی، عالم دینی وجود دارد، وی اعتقاد داشت کـه روحانی چیزی مقتبس از تعالیم مسیحی قرون وسطی بوده کـه با ظهور سلطنت صفوی درون قبای ملا و آخوند بر اسلام تحمـیل شده‌است؛ لذا همچنانکه دین مسیحی قرون وسطی را یکی از علل بی‌اعتمادسازی دین درون قرون حاضر مـی‌دانست. روحانیت اسلامـی را یکسره مردود مـی‌دانست و عنوان عالم دینی را شایسته نشاندن بر جایگاه روحانیت خرافی کنونی مـی‌دانست. وی درون یکی از نوشته‌هایش چنین مـی‌نویسد:

شریعتی همواره بـه خاطر سخنرانی‌هایش درون ارشاد مورد انتقاد روحانیت واقع مـی‌شد.

من غیر ازاینکه اساساً اصطلاح «روحانیت» را یک اصطلاح اسلامـی و شیعی نمـی‌دانم و معتقدم این اصطلاح اخیراً از مسیحیت گرفته شده و در متون اسلامـی ما چنین کلمـه‌ای بدین معنی نیـامده‌است، بلکه درون اسلام بـه جای روحانی و جسمانی، ما عالم داریم و متعلم و بنابراین حتما به جای روحانی گفت «عالم اسلامـی». و اما راجع بـه علمای اسلامـی، این را مـی‌خواهم ادعا کنم و ده‌ها قرینـه و نمونـه عینی بر اثبات آن دارم؛ کـه ازمـیان نویسندگان و سخنرانان و حتی علما و فضلای اسلامـی معاصر، هیچ‌(البته درحد امکانات و نوع کار و کاراکترش) بـه اندازه من افتخار دفاع جدی و مؤثر عملی و فکری از این جامعه گرانقدری کـه امـید بزرگ و سرمایـه عزیز مااست، نداشته‌است، دلیل:

۱- درکتاب «انتظار» طلبه را بـه نقل از ونسان مونتی، پرولتر فکری خوانده‌ام، این مجاهدان پاکباز راه علم و ایمان کـه با پولی کـه از مخارج یک مرغ آمریکایی است، جوانی را فدای آموزش دین مـی‌کنند و در زمانی کـه هر دانشجویی رشته تحصیلی‌اش را براساس درآمد آینده‌اش انتخاب مـی‌کند، وی رشته‌ای را برگزیده‌است کـه دوران طلبگی‌اش اینچنین بـه زهدی باور نی مـی‌گذرد.

۲- دریک کنفرانس عمومـی دانشجوئی درحسینیـه ارشاد خطاب بـه دانشجویـان گفتم کـه من، به منظور آینده این نـهضت فکری، به منظور بیداری مردم و احیـای روح حقیقی اسلام و برانگیختن روح معترض و عدالتخواه شیعه علوی و رستگاری جامعه، بـه طلاب بیشتر از شما امـید بسته‌ام.[۴۷]

همچنین شریعتی درون کتاب اجتهاد و نظریـه انقلاب دائمـی درون مقایسه‌ای بین روشنفکر و روحانی نکته‌ای را متذکر مـی‌شود کـه چه بسیـار روشنفکرانی کـه به مملکت خویش خیـانت کرده‌اند وزیر قراردادهای استعماری را امضا کرده‌اند ولی هیچ جا نمـی‌توان حتی یک امضای عالم روحانی را درچنین قراردادهای خائنانـه‌ای دید.

علاوه برآن درمقایسه‌ای بین سیستم حوزه و دانشگاه بـه دلایل بسیـار زیـادی همچون اقامت محصل، انتخاب درس، بورسیـه تحصیلی حوزه و… روش کار حوزه را بسیـار مترقی تر نسبت بـه دانشگاه بیـان مـی‌کند.

دربحث دموکراسی و سیستم‌های مدیریت نیز درون این کتاب شریعتی روش انتخاب مستقیم توسط مردم بـه روش دموکراسی مرسوم و فعلی را زیر سؤال مـی‌برد و روش غیر مستقیم به منظور انتخاب راس هرم حکومت را توسط نخبگان برگزیده مردم مناسب تر مـی‌داند.

مـهدی بازرگان دربارهٔ ریشـه‌های اختلاف شریعتی و روحانیت مـی‌نویسد:

روحانیت درون همـهٔ ادیـان و ادوار بـه دو دلیل با امثال دکتر شریعتی‌ها ناسازگاری دارد. یکی اینکه تجدد و نوآوری را منافی با اصالت و استحکام دین دانسته، مـی‌ترسند درون مبانی و معتقدات مردم کـه تا حدود زیـادی بر تشریفات و تحجر و سنت‌ها و افکار کهن تکیـه دارد، تزلزل حاصل شود و دلیل مـهم‌ترشان این هست که اصلاً نمـی‌خواهند هیچ فردی کـه خارج از صنف ووت مقدس هست وارد قلمروی واسطگی بین خدا و خلق خدا شود.

این رویـه شریعتی منجر بـه موضع‌گیری روحانیون علیـه او شد. مرتضی انصاری قمـی خواستار حبس و اعدام شریعتی شد. او بـه دولت، مردم و روحانیون هشدار داد: «در یک قرن اخیر، اسلام و تشیع هیچگاه دشمنی خطرناک‌تر و گستاخ‌تر از علی شریعتی بـه خود ندیده‌است». ناصر مکارم شیرازی با چاپ مقاله‌ای درون مجله مکتب اسلام و با عنوان «آیـا شورا مبنای حکومت اسلامـی است؟» نظر شریعتی را نادرست دانسته و استدلال کرده بود کـه شیعه بـه انتخاب خلیفه بر اساس رای شور معتقد نیست و خلیفه را منتخب خدا و پیـامبر مـی‌داند. تعدادی از طلاب قم نزد شـهاب‌الدین مرعشی و شریعتمداری مراجعه و اظهار داشته‌اند کـه علی شریعتی درون یکی از سخنرانی‌هایش درون حسینیـه ارشاد منکر امام زمان شیعیـان شده و گفته‌است دعای ندبه سند معتبر ندارد و مرعشی گفت من دکتر شریعتی را نمـی‌شناسم ولی اگر او چنین حرفی گفته باشد کافر است. با انتشار این فتوای رسمـی، حسینیـه ارشاد درون آبان ۱۳۵۱ تعطیل گردید. بعد از تعطیلی ارشاد، فتاوی مذهبی علیـه حسینیـه ارشاد و شریعتی بـه شدت گسترش یـافت. شریعتی نـهایتاً به‌دلیل دستگیری پدرش، درون تیرماه ۱۳۵۲ خود را تسلیم کرد و زندانی شد. بعد از دستگیری وی محمد بهشتی، سید هادی خامنـه‌ای و چند نفر از طلاب قم درون منزل مرتضی مطهری حضور داشتند کـه مطهری ضمن انتقاد از شریعتی گفت صرف نظر از افکار نادرست وی، ضربه جبران‌ناپذیری بر هماهنگی روحانیت و طبقه تحصیلکرده زد و آن‌ها را نسبت بـه هم سخت بدبین نمود و احساسات جمعی از جوانان خام را علیـه روحانیون برانگیخت. ابوالحسن قزوینی درون پاسخ بـه استفتایی نوشت: «هرچند مدتی استالت دارم و قادر بر مطالعه نیستم، ولی نظر بـه مطالعه اجمالی، کتب مذکور مطابق با مذهب تشیع نمـی‌باشد و انکار خاتمـیت و انکار ضروری دین اسلام است.» علامـه سید محمدحسین طباطبایی درون پاسخ بـه استفتایی نوشت: «این‌جانب نوشته‌های دکتر شریعتی را درون خصوص اسلام‌شناسی هرگز تصدیق نکرده، نوع مطالب ایشان اشتباه و طبق مدارک دینی اسلامـی غیرقابل قبول است.» سید کاظم مرعشی هم درون پاسخ بـه استفتایی دیگر خرید و فروش کتب شریعتی را حرام دانست. همچنین سید علی اصفهانی اعلام کرد: «نوشتجات نامبرده مشتمل بر اباطیل گوناگون است».

صدور فتواها علیـه شریعتی که تا پس از مرگ وی ادامـه داشت و در این زمان آقایـان خویی، مرعشی ، شاهرودی، عبدالله شیرازی، مالک حسینی، علی نمازی و… فتاوی مشابهی علیـه شریعتی صادر د. درون این زمان تلاش‌هایی هم شد کـه فتوایی له یـا علیـه شریعتی از روح‌الله خمـینی صادر شود لیکن وی درون این‌باره همواره سکوت کرد. محمد یزدی درون خاطرات خود از جلسه مدرسین قم پیش از انقلاب به منظور تصمـیم‌گیری دربارهٔ شریعتی مـی‌نویسد:

جلسه مزبور درون منزل نوری همدانی تشکیل شده بود و بحث بـه مرز کفر و ایمان رسیده بود. بعد از شور و م، آقایـان بـه این نتیجه رسیدند کـه اعلام کفر درون مورد شریعتی بازتاب خوبی ندارد و در کل بـه مصلحت اسلام و مسلمـین نیست… آقای مصباح یزدی درون آن ماجرا قائل بـه دیدگاه خاصی بودند و بقیـه اعضای جامعه درون برابر ایشان قرار داشتند.

به این ترتیب بخشی از روحانیون نزدیک بـه خمـینی نیز کـه بعدها وارد حکومت جمـهوری اسلامـی شدند، تنـها بـه دلیل مصلحت از اعلام کفر شریعتی خودداری کرده بودند. مرتضی مطهری درون نامـه‌ای درون آستانـهٔ انقلاب اسلامـی بـه سید روح‌الله خمـینی مـی‌نویسد:[۴۸]

کوچک‌ترین گناه این مرد بدنام روحانیت است. او همکاری روحانیت با دستگاه‌های ظلم و جور علیـه توده مردم را بـه صورت یک اصل کلی اجتماعی درآورد و مدعی شد کـه ملک و مالک و ملا و به تعبیر دیگر تیغ و طلا و تسبیح همـیشـه درون کنار هم بوده و یک مقصد داشته‌اند.

شریعتی جور دیگر بـه روحانیت نگاه مـی‌کرد و معتقد بود روحانیت کارش متفاوت با سخنرانی و وعظ است. طرز فکر و برداشت مـیرزا خلیل کمره‌ای نسبت بـه شریعتی با بسیـاری از علمای هم عصر وی متفاوت بود. وی درون کتاب خود بـه نام فتاوی صحابی کبیر سلمان فارسی، کتاب سلمان پاک اثر مستشرق فرانسوی پروفسور لویی ماسینیون، ترجمـه علی شریعتی را نقد نمود. درون سال ۱۳۵۱، مـیرزا خلیل کمره‌ای نسخه‌ای از کتاب فتاوی صحابی کبیر سلمان فارسی را توسط فرزندش امـیرحسین به منظور شریعتی ارسال داشت و ضمن تشکر از تحقیقات علمـی شریعتی دربارهٔ تاریخ ادیـان و اسلام، از او خواست کـه به ۱۹ نکته علمـی درون ترجمـه کتاب سلمان پاک مراجعه و آن‌ها را مورد بازنگری و تحقیق بیشتر قرار دهد.

شریعتی و مصطفی ملکیـان

مصلکیـان گفته‌است یکی از موثرترین کتاب‌هایی کـه در طول عمرم خوانده‌است کتاب کویر شریعتی است. اما او نقدهایی را هم بر شریعتی وارد مـی‌داند و مـی‌گوید:

چگونـه آدم مـی‌تواند سارتر را با عین‌القضات همدانی یـا حلاج را با کامو جمع کند؟ من مـی‌گویم اگر درون تفکر من دیدید دو شخصیت متفکری کـه قابل جمع نیستند، با هم جمع شده‌اند، بدانید کـه لااقل دانش من از یکی از آن دو شخصیت متفکر ناقص هست که توانسته‌اند درون خیـال‌خانـه ذهن من کنار هم بنشینند. فرض کنید من اگر درون تفکرم گفتم کـه مولانا و خیـام درون خیـال‌خانـه ذهن من درون کنار هم نشسته‌اند، لااقل بدانید کـه من یکی از این دو را نمـی‌شناسم. چون اگر مولانا را قبول داشته باشی، نمـی‌توانی خیـام را هم قبول داشته باشی یـا اگر خیـام را قبول داشته باشی نمـی‌توانی مولانا را قبول داشته باشی، چرا؟ نـه بـه خاطر اینکه یک نکته نیست کـه در آن حق با مولانا و خیـام باشد و یک حرف را بزنند، از این نکات وجود دارد اما بن و بن‌مایـه فکر متفاوت است. شما کـه نمـی‌توانید یک جمله از حرف‌های مرا با یک جمله از حرف‌های فرد دیگری درون کنار هم بگذارید و بعد بگویید این دو یک‌جور فکر مـی‌کنند، حتما دید این دو جمله از چه بن‌مایـه‌هایی برخاسته‌اند. بن‌مایـه مادی‌انگارانـه سیمون دوبوار و سارتر کجا و بن‌مایـه عین‌القضات و حلاج کجا، وگرنـه درون سخن عیسی و در سخن مارهم حرف مشترک وجود دارد، اما با استناد بـه اینی نمـی‌تواند بگوید من یک عیسوی مارکسیست هستم یـا یک مارکسی مسیحی‌ام! مارکسیسم از بن و بنیـاد مسیحیت را نفی مـی‌کند و مسیحیت هم از بن و بنیـاد مارکسیسم را نفی مـی‌کند؛ بنابراین سازگاری دو جمله از این متفکر با دو جمله از متفکر دیگری، غیر از این هست که من مـی‌توانم مسیحی مارکسیست باشم. متأسفانـه این نکته درون آثار شریعتی بارز است، بـه نمایـه آثار شریعتی رجوع کنید و این را مقایسه کنید با نمایـه نوشته‌های مـهندس بازرگان یـا دکتر سروش یـا مجتهد شبستری، مـی‌بینید کـه نمایـه آثار شریعتی بسیـار مفصل‌تر است، نام بسیـاری از شخصیت‌ها مـی‌آید و چند برابر از دیگر نواندیشان دینی هم مـی‌آید ولی این همـه ارجاع و این همـه آدم را درون منظومـه فکری خود نشان و نشاندن بـه نظر من نشان‌دهنده آن هست که تفاوت‌ها را نتوانسته ببیند، آن هم تفاوت‌های بنیـادی را، نیچه هم با مارو مسیح سخن مشترک دارد ولی مسیح کجا، نیچه کجا.

— مصطفی ملکیـان، ملکیـان، وبگاه شریعتی درون نیمـه حرف

پس از انقلاب

شریعتی و ایدئولوژی

یکی از نقدهای بارز بر شریعتی ایدئولوژیزه دین هست که نخستین بار درون دههٔ ۶۰، داریوش شایگان، با عنوان ایدئولوژی سنت درون کتاب خود با عنوان نقد ایدئولوژی بر آن خرده گرفت.

شریعتی ایدئولوژی را مقدم بر فرهنگ مـی‌داند و و درون تحلیل تاریخی‌اش ادعا مـی‌کند کـه تمامـی تحولات تاریخ و تمدنی بعد از ظهور یک مکتب و ایدئولوژی و ایمان و فکر و حرکت ایدئولوژیک و عقیدتی نوین بوده‌است.[۴۹] وی با با جدا ایدئولوژی از فرهنگ و فرق نـهادن بین آن دو، عقاید و احکام ارزشی و عملی اسلام را بـه مثابه یک مکتب یـا ایدئولوژی ثابت و وحیـانی معرفی مـی‌کند.[۴۹] شریعتی مـی‌گفت: «دین داریم بـه منزله ایدئولوژی و دین داریم بـه منزله فرهنگ». بـه اعتقاد وی ایدئولوژی آن بود کـه نزد ابوذر (غفاری) و فرهنگ آن کـه نزد ابوعلی (سینا) بود.[۵۰]

از نظر داریوش آشوری، روشنفکر معاصر، هنر شریعتی این بود کـه برای تبدیل دین بـه ایدئولوژی بـه معنای گفتمان بسیج‌گر سیـاسی به منظور دگرگونی انقلابی بـه یـاری زبان‌آوری خاص خود توانست بـه اسطورههای سنتی شیعه رنگ اسطوره‌های انقلابی مدرن بزند.[۵۱] شایگان با کمک گرفتن از تعبیر ایدئولوژی شدن سنت بر این باور هست که تلاش‌های فکری شریعتی دچار تناقض است.[۵۲]

این رویکرد ایدئولوژی اندیشی شریعتی درون دین البته مورد انتقاد شدید روشنفکر دینی عبدالکریم سروش هم هست. سروش از منظر معرفت‌شناسی دین بـه آن مـی‌نگرد و در فربه‌تر از ایدئولوژی آن را ایدئولوژیک دین مـی‌نامد. وی با مردود دانستن چنین معرفتی آن را «شبه معرفت غفلت‌آمـیز»، «خادم منافع»، «مشروعیت‌بخش بـه قدرت حاکم»، «معطوف بـه قدرت و سیـاست و انقلاب»، «تعارض‌زدا از عین و ذهن» و «باعلت و بی‌دلیل» مـی‌خواند.[۵۳]

شریعتی و تحلیلگران

محسن کدیور از روحانیون منتقد روحانیت حاکم درون ایران دربارهٔ شریعتی چنین مـی‌گوید: «شریعتی درون عین انتقاد از سنت، منتقد مدرنیته هم بود، بنابراین بی شک پیشقراول نواندیشی دینی و روشنفکری دینی درون ایران محسوب مـی‌شود و هرگز نمـی‌توان جریـان او را از جریـان کنونی روشنفکری دینی درون ایران جدا دانست»[۵۴]

احسان شریعتی فرزند شریعتی درون رابطه با پدر چنین مـی‌گوید: «تجربه معنوی و انسانی شریعتی مـی‌تواند حتی به منظور نسل جوان، صرف نظر از اینکه چه نوع اعتقاد دینی و ایدئولوژیکی داشته باشند جالب باشد»[۵۵] از نظر احسان شریعتی درون برخورد با اندیشـه شریعتی حتما مـیان ابعاد و زوایـای گوناگون فکری وی تفکیک کرد و آن‌ها را از منظر انسان‌شناسی، هستی‌شناسی و معرفت‌شناسی درون نظر داشت. بـه نظر وی درک شریعتی از توحید هستی حتما در پرتو نوسازی اندیشـه مذهبی و درک توحیدی از انسان و جهان با نوعی جهان بینی جدید مورد تأمل قرار گیرد. وی شریعتی را متفکری متعلق بـه حوزه پدیدارشناسی دانسته و تفاوت نگرش شریعتی را درون جایگزین درک‌ها و برداشت‌های دگر اندیشانـه درون گذر زمان از مقولاتی همچون عقل و اجماع مـی‌داند کـه دو عنصر علم و زمان جای آن را گرفته‌اند.[۵۶]

از نظر عبدالکریم سروش، فیلسوف ایرانی موضع‌گیری عمومِ گروه‌ها و طبقات جامعه دربارهٔ علی شریعتی، چه درون دوران حیـات و مبارزهٔ او و چه بعد از وفات وی دستخوش تغییر شده‌است الا موضع‌گیری روحانیون دربارهٔ وی کـه همواره نگاهی ثابت درون خصوصِ وی داشتند و آن موضع این بود کـه او مطرود و غیرمقبول هست و سخنانش سخنان ضدِ دین هست و خدمتِ او نـه خدمت بلکه خیـانت است.[۵۷]

بیژن عبدالکریمـی بر این باور هست که بیشتر تحلیل‌ها و نظراتی کـه در مورد شریعتی صورت گرفته‌است درون افق گذشته بوده‌است. وی معقتد هست که دفاع از شریعتی بیشتر درون فضاهای سیـاسی و ایدئولوژیک شکل گرفته‌است. بـه نظر وی بایدی شریعتی را درون افق آینده فهم کرد. از نظر وی شریعتی نـه تنـها بـه جهان مدرن برخوردی منفعلانـه نداشته‌است بلکه مواجهه وی را کنش گرانـه مـی‌داند. از نظر عبدالکریمـی، روشنفکرانی همچون سروش، شایگان و جواد طباطبایی کـه شریعتی را بـه ایدئولوژیک اندیشی متهم مـی‌کنند مبتلا بـه خطای هرمنوتیکی شده‌اند.[۵۸]

سید جواد مـیری معتقد هست که خوانش برخی از روشنفکران همچون سید جواد طباطبایی بخاطر عدم تفکیک مـیان خواندن و خوانش از شریعتی امری اشتباه است. بـه نظر مـیری حتما آثار شریعتی را درون دل یک سنت فکری خوانش کرد. بـه نظر مـیری، شریعتی تکامل انسانی را با توجه بـه استعدادی کـه خداوند درون انسان گذاشته‌است تفسیر مـی‌کند.[۵۹]

محمد امـین قانعی راد، شریعتی را یک متفکر سنتز گرا مـی‌داند کـه توانسته‌است مـیان مقولاتی همچون اسلام، اگزیستانسیـالیستم و سوسیـالیسم سنتزی را ایجاد کند. وی پروژه شریعتی را مدرنیته مـی‌داند کـه به دو عنصر آزادی و عدالت پرداخته‌اند.[۶۰]

آثار

شریعتی آثار عمده‌ای درون زمـینـه اسلام‌شناسی و شیعه‌شناسی دارد. اکثر کتاب‌های شریعتی جمع‌آوری سخنرانی‌های تحریریـافته او درون حسینیـه ارشاد، دانشگاه‌ها، یـا مجموعه‌ای از مقالات و نوشته‌های پراکنده او هستند کـه توسط مرکز نشر آثار دکتر شریعتی بـه صورت مجموعه آثار درون سی و شش جلد بعد از مرگ وی بـه چاپ رسیده‌است.

علی شریعتی درون آذر ۱۳۵۵، شش ماه قبل از مرگش وصیت‌نامـه‌ای نوشته و به دست محمدرضا حکیمـی سپرده‌است. خانواده شریعتی بعد از اطلاع از این نامـه، از محمدرضا حکیمـی خواستند کـه او نوشته‌ها و گفته‌های شریعتی را بنا بـه وصیتش بازبینی کند اما حکیمـی چنین نکرد و اصل نامـه را نیز بـه خانواده شریعتی بازگرداند.

گفتارها

نوشتار اصلی: فهرست سخنرانی‌ها و گفتارهای علی شریعتی

کتاب‌ها

نوشتار اصلی: کتاب‌شناسی علی شریعتی
درس‌های اسلام‌شناسی شریعتی از مـهمترین و جنجال برانگیزترین کتاب‌های شریعتی بود.

در این فهرست کتاب‌ها بر اساس ترتیب مجموعه آثار قرار دارند:

  • با مخاطب‌های آشنا
  • خودسازی انقلابی
  • ابوذر
  • بازگشت
  • فاطمـه، فاطمـه است
  • ما و اقبال
  • تحلیلی از مناسک حج
  • شیعه
  • نیـایش
  • تشیع علوی و تشیع صفوی
  • جهت‌گیری طبقاتی درون اسلام
  • تاریخ تمدن (۲جلد)
  • هبوط درون کویر
  • تاریخ و شناخت ادیـان (دو جلد)
  • اسلام‌شناسی (درس‌های حٔ ارشاد) (سه جلد)
  • حسین وارث آدم
  • چه حتما کرد؟
  • زن
  • مذهب علیـه مذهب
  • جهان‌بینی و ایدئولوژی
  • انسان
  • انسان بی‌خود
  • علی حقیقتی بر گونـه اساطیر
  • بازشناسی هویت ایرانی اسلامـی
  • روش شناخت اسلام
  • مـیعاد با ابراهیم
  • اسلام‌شناسی (سخنرانی‌های دانشگاه مشـهد)
  • ویژگی‌های قرون جدید
  • هنر
  • گفتگوهای تنـهایی (دو جلد)
  • امت و امامت
  • نامـه‌ها
  • آثار گونـه‌گون (دو جلد)
  • آثار جوانی (دو جلد)

نمونـه اشعار

دو نمونـه از اشعار دکتر شریعتی:[۶۱]

شمع
تا سحر ای شمع بر بالین من امشب از بهر خدا بیدار باشسایـه غم ناگهان بر دل نشست رحم کن امشب مرا غمخوار باش
... آه! ای یـاران بـه فریـادم رسید ورنـه مرگ امشب بـه فریـادم رسدترسم آن شیرین‌تر از جانم ز راه چون بـه دام مرگ افتادم رسد
... همدم من، مونس من، شمع من جز توأم درون این جهان غمخوار کو؟واندرین صحرای وحشت‌زای مرگ وای بر من وای بر من یـار کو؟...
بسوزم
... چو با زبان دلم آشنا نیستچه بهتر کـه از شکوه خاموش باشمچو یـاری مرا نیست همدردبهتر کـه از یـاد یـاران فراموش باشم

آثار دربارهٔ علی شریعتی

نوشتار اصلی: فهرست آثار دربارهٔ علی شریعتی

برخی از آثاری کـه دربارهٔ دکتر شریعتی منتشر شده‌اند:

  • مردی از خاکستان، طاها حجازی، تهران: انتشارات آگاه، ۱۳۶۴.
  • شریعتی درون جهان، حمـید احمدی، تهران: شرکت سهامـی انتشار، ۱۳۶۶.
  • ارزیـابی مناسبات فکری آیت‌الله مطهری و دکتر علی شریعتی ، رسول جعفریـان، تهران: شرکت انتشارات صیدا، ۱۳۶۸.
  • مـیعاد با علی، حسن یوسفی اشکوری: نشر تفکر، ۱۳۷۲.
  • نگاهی دوباره بـه مبانی فلسفه سیـاسی شریعتی، بیژن عبدالکریمـی: نشر مؤلف، ۱۳۷۰.
  • پیغام زخم، پرویز خرسند، تهران: انتشارات نقطه، ۱۳۷۳.
  • طرحی از یک زندگی، پوران شریعت‌رضوی، تهران: انتشارات چاپخش، ۱۳۷۶.
  • دکتر شریعتی از دیدگاه شخصیت‌ها، جعفر پژوم: نشر اشراقیـه، ۱۳۷۶.
  • شریعتی، ایدئولوژی، استراتژی، حسن یوسفی اشکوری، تهران: انتشارات چاپخش، ۱۳۷۷.
  • حکایت‌هایی از زندگی دکتر شریعتی، شعبانعلی لامعی، تهران: انتشارات رامند، ۱۳۷۸.
  • نیندیشیده مانده‌های فلسفی اندیشـه معلم شریعتی، احسان شریعتی، تهران: بنیـاد فرهنگی دکتر شریعتی، ۱۳۷۹.
  • دیدگاه چهارم و سخنگوی آن دکتر علی شریعتی ، حسن توانائیـان‌فرد، تهران: انتشارات چاپخش، ۱۳۷۹.
  • شریعتی، متفکر فردا، هاشم آغاجری، تهران: انتشارات ذکر، ۱۳۷۹.
  • جایگاه علم و روش درون اندیشـه دکتر شریعتی، محمدعلی ذکریـایی، مشـهد: انتشارات جهاد دانشگاهی مشـهد، ۱۳۷۹.
  • شریعتی درون دانشگاه مشـهد، ناصر آملی، مشـهد: انتشارات جهاد دانشگاهی مشـهد، ۱۳۷۹.
  • باردیگر شریعتی، سیدقاسم یـاحسینی، تهران: انتشارات نگاه امروز، ۱۳۷۹.
  • مسلمانی درون جستجوی ناکجاآباد، علی رهنما، ترجمـه کیومرث قرقلو، تهران: انتشارات گام نو، ۱۳۸۰.
  • شریعتی و سروش: بررسی مقابله‌ای آراء و نظریـات، سیدبهنام عربی زنجانی، تهران: نشر آریـابان، ۱۳۸۰.
  • ایدئولوژی: ضرورت یـا پرهیز و گریز، رضا علیجانی، تهران: نشر چاپخش، ۱۳۸۰.
  • بازشناسی اندیشـه‌های شریعتی (ویژه‌نامـه)، مشـهد: انتشارات دانشگاه فردوسی مشـهد، ۱۳۸۰.
  • تبارشناسی عقلانیت مدرن، محمدامـین قانعی‌راد، ویراسته بیژن عبدالکریمـی، تهران: انتشارات نقد فرهنگ، ۱۳۸۱.
  • ققنوس عصیـان (تألیف گروهی با آثاری از سوسن شریعتی، علی رهنما، یرواند آبراهامـیان و…)، تهران: انتشارات قصیده‌سرا، ۱۳۸۱.
  • شریعتی: راه یـا بیراهه، رضا علیجانی، تهران: انتشارات قلم، ۱۳۸۱.
  • شریعتی‌شناسی: اصلاح انقلابی، رضا علیجانی، تهران: انتشارات یـادآوران، ۱۳۸۱.
  • رند خام، شریعتی‌شناسی: زمانـه، زندگی و آرمان‌های شریعتی»، رضا علیجانی، تهران: انتشارات قلم، ۱۳۸۱.
  • شریعتی و بازفهمـی دین، محمدیـاسین دژاکام، تهران: انتشارات ذکر، ۱۳۸۱.
  • از فراسوی مرزها، حمـید احمدی، تهران: انتشارات قصیده سرا، ۱۳۸۳.
  • شریعتی، آزادی، انسان و دموکراسی، امـیرعباس سعیدی‌پور، تهران: انتشارات پردیس، ۱۳۸۳.
  • از شریعتی، عبدالکریم سروش، تهران: مؤسسه فرهنگی صراط، ۱۳۸۴.
  • تقلیدگری و مدرنیته از دیدگاه دکتر شریعتی، وحید قربانی، تهران: انتشارات اخوان، ۱۳۸۴.
  • شناس‌نامـه یک زندگی: شریعتی بـه روایت شریعتی،مـیراحمد باقرزاده ارجمندی، تبریز: مؤسسه تحقیقاتی علوم اسلامـی و انسانی دانشگاه تبریز: تاریخ معاصر ۱۴، ۱۳۸۴.
  • شریعتی از نگاه سه نسل: گفتگو با محمدتقی شریعتی، سیدغلامرضا سعیدی، سوسن شریعتی و…، مـیثم محمدی، تهران:انتشارات قلم نو، ۱۳۸۵.
  • آخرین پرونده: آلبوم عکس‌های علی شریعتی، سوسن شریعتی و مقدمـه مونا شریعتی، تهران: مؤسسه بنیـاد فرهنگی دکتر علی شریعتی، ۱۳۸۵.
  • کاربرد آیـات قرآن درون اندیشـه دکتر علی شریعتی، امـیر رضایی، تهران: انتشارات الهام، ۱۳۸۷.
  • اندیشـه درون مرز، حاتم قادری، تهران: انتشارات نگاه معاصر، ۱۳۸۷.
  • مکتب شریعتی، سیدعباس ، تهران: انتشارات دانش‌بیگی، ۱۳۸۸.
  • شریعتی و غرب، رضا علیجانی، تهران: انتشارات قلم، ۱۳۸۸.
  • سه شریعتی درون آیینـه ذهن ما، رضا علیجانی، تهران: انتشارات قلم، ۱۳۸۹.
  • درآمدی بر انسان‌گرایی علی شریعتی، سیدنورالحق کاوش، آلمان: نشر نیما، ۲۰۰۲.
  • دکتر علی شریعتی، روح‌الله حسینیـان، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامـی.
  • دکتر علی شریعتی، ناصر نادری، تهران: انتشارات مدرسه.
  • دکتر شریعتی: جستجوگری درون مسیر شدن، سید محمد حسینی بهشتی، تهران: انتشارات بقعه.
  • از دموکراسی که تا مردم‌سالاری دینی: نگرشی بر اندیشـه سیـاسی شریعتی و زمانـه او، صادق زیباکلام، تهران: انتشارات روزنـه.
  • ده مقاله درون جامعه‌شناسی دینی و فلسفه تاریخ، با تأملی درون زندگی و اندیشـه دکتر شریعتی، غلامعباس توسلی: انتشارات قلم، ۱۳۶۴.

و…

یـادبودها

نگارخانـه

  • شریعتی درون اوایل جوانی

  • شریعتی درون جوانی

  • شریعتی و همسرش پوران شریعت‌رضوی

  • شریعتی و همسرش شریعت‌رضوی

  • شریعتی درون مـیانسالی

  • تصویری از شریعتی

  • شریعتی و همکارانش درون حسینیـه ارشاد

  • شریعتی درون زندان ساواک

  • نگارهٔ علی شریعتی و سید روح‌الله خمـینی درون

  • تظاهرات بعد از انقلاب ۱۳۵۷

  • بعد از انقلاب ۱۳۵۷

  • یـادبود دکتر علی شریعتی (تمبر ۱۳۵۹)

شجره‌نامـه

محمدتقی شریعتیعلی شریعتیپوران شریعت‌رضویمـهدی شریعت‌رضویـاحسان شریعتیسارا شریعتیسوسن شریعتی

جستارهای وابسته

  • کانون نشر حقایق اسلام
  • محمدتقی شریعتی (پدر شریعتی)
  • نـهضت مقاومت ملی
  • نـهضت خداپرستان سوسیـالیست
  • لویی ماسینیون (استاد شریعتی)
  • حسینیـه ارشاد
  • خانـه دکتر علی شریعتی
  • خانـه زادگاه دکتر علی شریعتی

پانویس

  • ↑ ۱٫۰۱٫۱۱٫۲ «زندگی‌نامـهٔ دکتر شریعتی» ‎(فارسی)‎. وبگاه معلم شـهید دکتر علی شریعتی. بازبینی‌شده درون ۲۵ مـهٔ ۲۰۱۱. 
  • «گواهی اشتغال بـه تحصیل» ‎(فارسی)‎. پایگاه اطلاع‌رسانی علی شریعتی. بازبینی‌شده درون ۲۵ مـهٔ ۲۰۱۱. ««تاریخ تولد دوم آذر سال ۱۳۱۲ ذکر شده‌است»» 
  • «سالشمار زندگی علی شریعتی» ‎(فارسی)‎. پایگاه اطلاع‌رسانی علی شریعتی. بازبینی‌شده درون ۱۹ ژوئن ۲۰۱۲. 
  • نامشخص. “shariati, ali”. Mark Juergensmeyer, Wade Clark Roof. In Encyclopedia of Global Religion. vol. 1. SAGE, 2012. 1162. Retrieved 5.28.2018. 
  • «معبودهای دکتر شریعتی» ‎(فارسی)‎. پایگاه اطلاع‌رسانی دکتر شریعتی. بازبینی‌شده درون ۱۹ ژوئن ۲۰۱۱. 
  • «مدرک دکتر شریعتی به منظور اعزام بـه فرانسه» ‎(فارسی)‎. پایگاه اطلاع‌رسانی علی شریعتی. بازبینی‌شده درون ۲۵ مـهٔ ۲۰۱۱. 
  • «گذرنامـهٔ دکتر شریعتی» ‎(فارسی)‎. پایگاه اطلاع‌رسانی علی شریعتی. بازبینی‌شده درون ۲۵ مـهٔ ۲۰۱۱. 
  • عبدالکریم سروش، از شریعتی، تهران، صراط، 1384، ص‌ص 161-137
  • «عبدالکریم سروش: شریعتی و فلسفه» ‎(فارسی)‎. کانون ایرانی پژوهشگران فلسفه و حکمت. بازبینی‌شده درون ۲۵ مـه ۲۰۱۱. 
  • نامشخص. “shariati, ali”. Mark Juergensmeyer, Wade Clark Roof. In Encyclopedia of Global Religion. vol. 1. SAGE, 2012. 1162. Retrieved 5.28.2018. 
  • [۱]The Encyclopaedia of Britannica: Ali-Shariati
  • «تاریخ ایرانی - احسان شریعتی: مـی‌خواهیم وصیت پدرم اجرا شود». tarikhirani.ir. بازبینی‌شده درون 2018-03-23. 
  • ↑ ۱۳٫۰۱۳٫۱۱۳٫۲ شریعت‌رضوی، پوران، طرحی از یک زندگی، انتشارات چاپخش، تهران، ۱۳۷۶. صص ۱۸، ۵ و ۲۵
  • ↑ ۱۴٫۰۱۴٫۱۱۴٫۲۱۴٫۳ «زندگی‌نامـه دکتر شریعتی» ‎(فارسی)‎. وبسایت دکتر شریعتی. بازبینی‌شده درون ۲۶ مرداد ۱۳۹۰. 
  • بنیـاد فرهنگی دکتر علی شریعتی -- سالشمار
  • کتابشناسی ادبیـات فارسی درون زبان فرانسه (به زبان فرانسه)، محمدجواد کمالی، انتشارات سخن‌گستر و معاونت پژوهش و فناوری دانشگاه آزاد مشـهد، ۱۳۹۳، ص ۱۵۴؛
  • رهنما ۱۳۸۰، صص ۱۷۴ و ۱۷۵
  • Rāhnamā، Alī. Pioneers of Islamic Revival. Palgrave Macmillan، 1994. 224-225. 
  • «گالری عکس‌های دکتر شریعتی» ‎(فارسی)‎. وبسایت دکتر شریعتی. بازبینی‌شده درون 1 بهمن 1391. 
  • ««شریعتی»، از مرگ مشکوک که تا مـیز محاکمـه منتقدان». ایسنا. بازبینی‌شده درون ۲۸ مـه ۲۰۱۸. 
  • «مرگ مبهم دکتر شریعتی» ‎(فارسی)‎. وبسایت دکتر علی شریعتی، ۱۸ مـهر ۱۳۸۹. بازبینی‌شده درون ۲۶ مرداد ۱۳۹۰. 
  • «آخرین روزهای دکتر علی شریعتی». بازبینی‌شده درون 2017-02-16. 
  • Ahmad Ashraf, "CONSPIRACY THEORIES" in Encyclopædia Iranica, Vol. VI, Fasc. 2, pp. 138-147
  • Chehabi، Houchang. Iranian Politics and Religious Modernism: The Liberation Movement of Iran Under the Shah and Khomeini. I.B.Tauris، 1990. 209. 
  • . http://tarikhirani.ir/fa/news/30/bodyView/4426/0/احسان.شریعتی:.مـی‌خواهیم.وصیت.پدرم.اجرا.شود.html. 
  • پوران، شریعت رضوی، طرحی از یک زندگی، انتشارات چاپخش ،۱۳۷۲. صص: 242و 243
  • «تاریخ شفاهی کانون نشر حقایق اسلامـی» ‎(فارسی)‎. وبسایت مرکز اسناد انقلاب اسلامـی. 
  • ↑ ۲۸٫۰۲۸٫۱۲۸٫۲۲۸٫۳۲۸٫۴ چهره‌نگاری سیـاسی علی شریعتی: آرمانگرای اسلامـی، علی رهنما، انتشارات حسینیـه ارشاد، چاپ نخست، ۱۳۸۱. صص:۳۱–۷۲–۷۴–۱۱۶–۱۷۷)
  • بیـات، آصف، شریعتی و مارکس، مجله اندیشـه پویـا، اردیبهشت و خرداد ۱۳۹۱، ص ۷۶
  • زندگی علی شریعتی، زینب س.
  • شریعتی، علی، تشیع علوی و تشیع صفوی، انتشارات حسینیـه ارشاد
  • ↑ ۳۲٫۰۳۲٫۱ پدرام، مسعود. قدر شریعتی. . ماهنامـه ایران فردا، ش. شماره ۳۴ (تیر ۱۳۷۶): صفحه ۲۳. 
  • اسفندیـاری، محمد، راه خورشیدی، انتشارات دلیل ما، چاپ اول، ۱۳۸۲ش، تهران
  • اشرف، توهم توطئه، 7 که تا 46.
  • ناصر قرگزلو، از انقلاب سفید که تا انقلاب اسلامـی، ص 87، پاریس 2006
  • «آثار دکتر شریعتی: توحید و شرک» ‎(فارسی)‎. وبگاه علی شریعتی. 
  • «فردانیوز: نـهضت خداپرستان سوسیـالیست» ‎(فارسی)‎. پایگاه خبری تحلیلی فردانیوز. 
  • «نـهضت خداپرستان سوسیـالیست» ‎(فارسی)‎. پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. 
  • «شریعتی و نـهضت خداپرستان سوسیـالیست» ‎(فارسی)‎. هفته‌نامـه تاریخ شفاهی. 
  • «مقالات دکتر شریعتی: اگر پاپ و مارنبودند» ‎(فارسی)‎. وبگاه علی شریعتی. 
  • «دکتر شریعتی و ناکارآمدی انتخابات درون جامعه نامتوازن» ‎(فارسی)‎. وبگاه بی‌بی‌سی فارسی. 
  • «شریعتی و دموکراسی» ‎(فارسی)‎. وبگاه رادیو زمانـه. 
  • «متن کتاب امت و امامت نوشته دکتر علی شریعتی» ‎(فارسی)‎. وپایگاه خبری تحلیلی هزارسنگر. 
  • «مـهدویت انقلابی و مـهدویت عرفانی» ‎(فارسی)‎. وبگاه ماهنامـه مـهرنامـه. 
  • «شریعتی بعد از۲۷ سال» ‎(فارسی)‎. وبگاه بی‌بی‌سی فارسی. 
  • «شریعتی و مخالفان او» ‎(فارسی)‎. وبگاه نیمـه حرف. 
  • شریعتی، علی، اجتهاد و نظریـه انقلاب دائمـی، ۱۳۵۷، نذیرچاپ، صفحات ۲۹–۳۱
  • من متهم مـی‌کنم، هفته نامـه شـهروند امروز، شماره ۵۰
  • ↑ ۴۹٫۰۴۹٫۱ یوسفی اشکوری، حسن، شریعتی و نقد سنت، نشر یـادآوران، چاپ نخست، ۱۳۷۹. صص: 31و۱۱۰
  • سروش، عبدالکریم، مدارا و مدیریت، انتشارات صراط، چاپ نخست، ۱۳۷۶. صص: ۱۳و۱۵
  • آشوری، داریوش، افتاده درون چاله روشنفکری جهان سوم، هفته‌نامـه شـهروند امروز، شماره 86(دوره جدید)
  • read:http://www.mehrnameh.ir/article/1083/تَرنّم-موزون-حُزن-نقد-ايدئولوژي-و-گفتگو-در-فرا-تاريخ
  • سروش، عبدالکریم، فربه‌تر از ایدئولوژی، انتشارات صراط، چاپ ششم، ۱۳۷۸. صص: ۸۰و ۲۰۸
  • «طرفداران شریعتی، رویگردانان از قرائت رسمـی دین» ‎(فارسی)‎. وبگاه بی‌بی‌سی فارسی. 
  • «کویریـات پر طرفدارتر از اسلامـیات» ‎(فارسی)‎. وبگاه بی‌بی‌سی فارسی. 
  • http://www.mehrnews.com/news/3887753/شریعتی-به-مثابه-روشنفکری-پسااستعماری-به-ما-چه-مـی-آموزد
  • «روحانیت منـهای اسلام» ‎(فارسی)‎. وبگاه بی‌بی‌سی فارسی. بازبینی‌شده درون ۲ اسفند ۱۳۸۸. 
  • http://www.mehrnews.com/news/3887739/اجازه-مـی-دهم-شریعتی-با-من-سخن-بگوید-روشنفکران-را-نمـی-بخشم
  • http://www.mehrnews.com/news/3887769/شریعتی-تکامل-انسان-را-به-مثابه-یک-استعداد-استعلایی-درک-مـی-کند
  • http://www.mehrnews.com/news/3887759/شریعتی-فرزند-زمانـه-شکست-است-تبارشناسی-اندیشـه-شریعتی
  • «نمونـه اشعار شریعتی» ‎(فارسی)‎. وبسایت دکتر شریعتی. 
  • منابع

    • اشرف، احمد. «توهم توطئه». گفتگو (تهران) تابستان، ش. ۸ (۱۳۷۴): ۷ که تا ۴۶. بازبینی‌شده درون ۴ ژوئن ۲۰۱۴. 
    • وبگاه رسمـی دکتر علی شریعتی
    • مؤسسه مطالعات و پژوهشـهای سیـاسی
    • علیجانی، رضا، رند خام (شریعتی‌شناسی)، تهران، نشر شادگان، ۱۳۸۰.

    پیوند بـه بیرون

    مجموعه‌ای از گفتاوردهای مربوط بـه علی شریعتی درون ویکی‌گفتاورد موجود است.
    • خانـه شریعتی (مجموعه آثار و نقد شریعتی)
    • وبگاه اطلاع‌رسانی شریعتی
    • کانون آرمان شریعتی
    • آری برادر این‌چنین بود
    • دانلود مجموعه آثار دکتر علی شریعتی
    • سخنرانی دکتر چمران درون ستایش دکتر شریعتی
    داده‌های کتابخانـه‌ای
    • WorldCat Identities
    • VIAF: 100306429
    • LCCN: n80015488
    • ISNI: 0000 0001 2283 4864
    • GND: 119107155
    • SELIBR: 91336
    • SUDOC: 056742452
    • BNF: cb12637598q (داده‌ها)
    • ن
    • ب
    • و
    آثار علی شریعتی
    (۱۳۱۲-۱۳۵۶)
    کتاب‌ها
    • ابوذر
    • سلمان پاک
    • انتظار مذهب اعتراض
    • اسلام‌شناسی (حسینیـه ارشاد)
    • اسلام‌شناسی (دانشگاه مشـهد)
    • فاطمـه، فاطمـه است
    • گفتگوهای تنـهایی
    • تشیع علوی و تشیع صفوی
    • بازشناسی هویت ایرانی اسلامـی
    • تحلیلی از مناسک حج
    • ن
    • ب
    • و
    کنفدراسیون دانشجویـان ایرانی
    اعضای اولیـه (مشـهور)
    حمـید عنایت  • مـهرداد بهار  • منوچهر ثابتیـان  • همایون کاتوزیـان  • خسرو شاکری  • پرویز نیک‌خواه  • منوچهر گنجی  • هما ناطق  • ناصر پاکدامن  • فرج‌الله اردلان  • محمدعلی فاطمـی  • علی شاکری  • حسن لباسچی  • محمد نخشب  • مـهدی خانبابا تهرانی  • منوچهر همدانی  • بهمن نیرومند  • کوروش لاشایی  • حسن ماسالی  • ابولحسن بنی صدر  • صادق قطب‌زاده  • مصطفی چمران  • علی شریعتی
    رده: حزب‌های سیـاسی درون ایران
    • ن
    • ب
    • و
    انقلاب ۱۳۵۷ ایران
    چهره‌ها
    • سید روح‌الله خمـینی
    • علی شریعتی
    • ابوالحسن بنی‌صدر
    • سید محمود طالقانی
    • مـهدی بازرگان
    • یدالله سحابی
    • حسینعلی منتظری
    • سید حسن آیت
    • سید محمد بهشتی
    • ابراهیم یزدی
    • صادق قطب‌زاده
    • مرتضی مطهری
    • اکبر هاشمـی رفسنجانی
    • کریم سنجابی
    • سید علی خامنـه‌ای
    • محمدجواد باهنر
    • سید احمد خمـینی
    • سید مصطفی خمـینی
    • صادق خلخالی
    • محمد مفتح
    • محمدرضا مـهدوی کنی
    • مـهدی
    • مـیرحسین
    • سید محمدکاظم شریعتمداری
    • سید عبدالکریم اردبیلی
    • حبیب‌الله پیمان
    • بهزاد نبوی
    • داریوش فروهر
    • عباس امـیرانتظام
    • علی شایگان
    • شاپور بختیـار
    • نورالدین کیـانوری
    احزاب و جریـان‌ها
    • جبهه ملی ایران
    • نـهضت آزادی ایران
    • سازمان مجاهدین خلق ایران
    • حزب توده ایران
    • سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران
    • سازمان فداییـان خلق ایران (اکثریت)
    • حزب جمـهوری اسلامـی
    • حزب مؤتلفه اسلامـی
    • دفتر تحکیم وحدت
    نـهادهای انقلابی
    • شورای انقلاب اسلامـی ایران
    • دولت موقت
    • کمـیته انقلاب اسلامـی
    • سپاه پاسداران انقلاب اسلامـی
    • شورای نگهبان
    • شورای عالی انقلاب فرهنگی
    • جهاد سازندگی
    • بنیـاد مستضعفان انقلاب اسلامـی
    رویدادها
    • تظاهرات ۱۵ خرداد
    • تظاهرات ۱۹ دی قم
    • تظاهرات ۲۹ بهمن تبریز
    • واقعه ۱۷ شـهریور
    • بازگشت سید روح‌الله خمـینی بـه ایران
    • گروگان‌گیری درون سفارت ایـالات متحده آمریکا
    • انقلاب فرهنگی ایران
    • کودتای نوژه
    مکاتب انقلاب
    • کمونیسم
    • ملی‌گرایی
    • ولایت فقیـه
    وابسته
    • ایران و استعمار سرخ و سیـاه
    • ن
    • ب
    • و
    عبدالرحمان شرفکندی (هه‌ژار)
    سروده‌ها و تألیفات
    آلکوک (۱۹۴۵/۱۳۲۵) • بیتی سرمر (بەیتی سەرەمەر) (۱۹۵۷/۱۳۳۶) • هه‌ژار بو کوردستان (۱۹۶۶/۱۳۴۴) • هنبانـه بورینـه (۱۹۹۰/۱۳۶۹) • چیشتی مجیور (شلم‌شوربا) (۱۹۹۷/۱۳۷۲)
    ترجمـه‌ها
    مم و زین از احمد خانی (۱۹۶۰/۱۳۳۸) • شرف‌نامـه از شرف‌خان بدلیسی (۱۹۶۰/۱۳۳۸) • رباعیـات خیـام از حکیم عمر خیـام (۱۹۶۸/۱۳۴۶) • عشیرهٔان (هوزی جاوان) از مصطفی جواد (۱۹۷۳/۱۳۵۱) • قانون درون طب از ابن‌سینا (۱۹۷۹/۱۳۵۷) • پنج انگشت یک مشت هست از بریژیت ونگور بورسکی (۱۹۸۰/۱۳۵۸) • آری این‌چنین بود برادر از علی شریعتی (۱۹۸۰/۱۳۵۸) • پدر، مادر، ما متهمـیم از علی شریعتی (۱۹۸۱/۱۳۵۹) • عرفان، برابری، آزادی از علی شریعتی (۱۹۸۱/۱۳۵۹) • شرح دیوان ملای جزیری از ملای جزیری (۱۹۸۲/۱۳۶۱) • آثارالبلاد و اخبارالعباد از زکریـای قزوینی (۱۹۸۷/۱۳۶۶) • قرآن کریم (۲۰۰۰/۱۳۷۹) • یک، جلوش که تا بی‌نـهایت صفرها از علی شریعتی (۲۰۰۱/۱۳۸۰) • تاریخ اردلان از مستوره اردلان (۲۰۰۲/۱۳۸۱) • ‏‫تاریخ سلیمانیـه (شـهرزور) و منطقه‌های آن از محمدامـین زکی‌بیگ (۲۰۱۴/۱۳۹۳) • فرهنگ‌لغت عمـید از حسن عمـید (چاپ‌نشده) • روابط فرهنگی ایران و مصر (چاپ‌نشده) •
    آثار درباره او
    زن‍دگ‍ی‌نام‍ه‌ و خ‍دم‍ات‌ ع‍ل‍م‍ی‌ و ف‍ره‍ن‍گ‍ی‌ اس‍ت‍اد ع‍ب‍دال‍رح‍م‍ان‌ ش‍رف‍ک‍ن‍دی‌ از م‍ح‍م‍درئ‍وف‌ م‍رادی‌ (۱۳۸۵) • دوبیتی‌های هژار (دووبەیتییەکانی هەژار) از آزاد محمودی (۱۳۸۵) • هژار مکریـانی از نامـیق صفی‌زاده بوره‌که‌یی (۱۳۹۲) • ‏‫شرح آثار و احوال استاد عبدالرحمان شرفکندی از شیرین ابراهیمـی (۱۳۹۳) • هژار درون اوج (هەژار لە لووتکەدا) از فریدون حکیم‌زاده (۱۳۹۴) •
    نوشتارهای وابسته
    فهرست آثار • صادق شرفکندی (برادر) • جمعیت ژ-کاف
    رده
    برگرفته از «https://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=علی_شریعتی&oldid=24144088»




    [علی شریعتی - ویکی‌پدیـا، دانشنامـهٔ آزاد نظر زین مالک درباره ایران]

    نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Tue, 24 Jul 2018 22:38:00 +0000