پرش بـه ناوبری پرش بـه جستجو
۲٫۵ مـیلیون
نواحی با بیشترین جمعیتبترتیب جمعیت: عباس زاده 27 گله میشود استانـهای خراسان شمالی، عباس زاده 27 گله میشود خراسان رضوی و گلستان زبانهای رایج کردی کرمانجیـادیـان و مذاهب اسلام شیعه
کردهای خراسان بخشی از مردم کرد ایراناند کـه پراکنش آنان درون منطقه شمال خراسان بزرگ هست که این منطقه با نام کردخانـه[۱][۲] شناخته مـیشود. عباس زاده 27 گله میشود زبان مردم این منطقه کردی کرمانجی و دین آنان اسلام (شیعه) است.[۳][۴]
فرهنگ کردهای خراسان با تفاوتهای جرئی همانند فرهنگ کردی مردم سرزمـین کردستان است. جمعیتشان با استناد بـه دانشنامـه ایرانیکا «نیم مـیلیون» نفر است؛ و برخی از آمارها که تا دو مـیلیون نفر برآورد مـیشود.[۵][۶][۷][۸][۹] کردهای خراسان از ترکیب کردستان کردهای سوریـه، قفقاز، باکو، ترکیـه، کردهای جنوب عراق، ماکو و مـهاباد و پیرانشـهر تشکیل شدهاند و کردهای افغانستان، پاکستان و هندوستان هم از خراسان بـه آن ولایت رفتهاند.[۱۰][۱۱][۱۲] ادبیـات شفاهی این مردم بـه علت نداشتن رسمالخط کرمانجی خراسان درون معرض آسیب است.[۱۳]
پیشینـه
مردم کردتبار منطقهٔ خراسان بنا بـه منابع تاریخی نوادگان کردهایی هستند کـه در زمان شاه عباس از منطقه شرقی ترکیـه بـه این نواحی به منظور نگاهداری از مرزهای ایران کوچ داده شدند[۱۴][۱۵] و بنا بـه روایتی دیگر شاه عباس آنان را بـه خاطر تضعیف سرکشی خانهای کرمانجی و بکار بردن آنان درون مقابله با حملات بیامان ازبکان، مغول و ترکمن بـه خراسان بزرگ کوچاند.[۱۶][۱۷][۱۸][۱۹][۲۰][۲۱][۲۲][۲۳][۲۴] کردها قبل از زمان صفویـه نیز درون خراسان سکنی داشتهاند.[۲۵] کُرد بودن ابومسلم خراسانی[۲۶][۲۷] خاطرات دعبل خزائی درون راه عبور و رسیدن بـه مرو و برخورد او با کُردیهای علوی، خاطرات تیمور درکتاب منم تیمور جهانگشا، کـه در مسیرقوچان بـه گروهی برمـیخورد؛ کـه مـیگویند: ما کُردیم و همزمان با دورهٔ تیمور، کلاویخو نیز درون سفرنامـهٔ خود اشاره بـه وجود کردها درون خراسان مـینماید.[۲۸] دلیل بر وجود کردها پیش از زمان صفویـه درون خراسان است[۲۹][۳۰][۳۱][۳۲][۳۳][۳۴][۳۵][۳۶][۳۷][۳۸][۳۹][۴۰][۴۱]
جغرافیـا
این منطقه درون شمال خراسان درون ایران قرار گرفته و ساکنان آن بیشتر اقوام کُرد است. این اقوام شامل حدود ۲۲ ایل یـا طوایف مـهم کُردی است. اکنون این منطقه با توجه بـه تقسیمات سیـاسی ایران جزئی از استانـهای خراسان شمالی، خراسان رضوی و گلستان بـه حساب مـیآید. شـهرهای قوچان، شیروان، بجنورد، درگز، اسفراین، چناران، آشخانـه و فاروج دارای اکثریت اقوام کرد و شـهرهای مشـهد، نیشابور و سبزوار دارای اقلیت کرد مـیباشند و بیشترین جمعیت شین درون شـهرهای قوچان، شیروان، بجنورد و اسفراین مـیباشند.
مردم
استان خراسان شمالی ۸۱۱هزار نفر جمعیت دارد کـه حدود ۴۰ که تا ۵۰ درصد[۴۲] آنان را کردها درون برمـیگیرند و کردها بزرگترین گروه قومـی این استاناند. اینان شیعه مذهب هستند. حدوداً ۲۲ قبیله مـهم و ۱۲۲ گروه از این قومـیت درون خراسان ساکناند. کردهای خراسان از شاخه کورمانجها هستند و به زبان کردی سخن مـیگویند. یکی از عمده ویژگیـهای قوم کرمانج خراسان شمالی کـه افراد این قوم را از دیگر اقوام ممتاز مـیکرده پوشش مردان و زنان این قوم بودهاست کـه اکنون تنـها بـه عنوان زینت بـه کار مـیشود. تنـها بعضاً این پوشش اصیل کرمانجی درون مـیان زنان عشایر، آن هم زنان مسنتر، دیده مـیشود و گاه نیز اهالی خطه خراسان شمالی درون مجالس جشن و شادی اقدام بـه پوشیدن لباسهای کرمانجی مـیکنند.
- ایل مرادخانی کـه به (حسینزاده) شـهرت دارند و بزرگترین ایل درون شیروان هستند
- ایل توپیها درون نیشابور، قوچان، مشـهد، سبزوار
- ایل عمارلو درون نیشابور
- ایل مژدکانیها درون نیشابور
- ایل زعفرانیها درون نیشابور، قوچان، درگز، و مشـهد ساکن هستند. (ایل توپکانلو از زیر شاخههای ایل زعفرانلو مـیباشد)
- ایل ملکشاهی و ایل شوهان درون کاشمر
- ایل زنگنـه درون خراسان شمالی
- قوچان:طوایف زعفرانلو، برانلو، آرامانی، سعدانی، کیوانی، عمارلو، شادی، بچاوند، باوه نور درون قوچان کـه همگی از ایل بزرگ حسنلو هستند. شیخ امـیرانی، سووانی، پیچپرانی، شامـی، بهادرانی. ایل توپکیها، تیتکانی، حمزه یی، رشوانی، رودکانی، زیدانی
- بجنورد: ایل کرد افشار و دوانی درون مزوج و بجنورد
- رادکان: کاوانلو
- اردلان: شارلو، گوشانلو، ترسانلو، بادللو
فرمانروایـان کرد خراسان از زمان شاه اسماعیل صفوی که تا رضاشاه پهلوی
- حاج رستم یگ چشمگزگ کـه در دشت چالدران بـه امر سلطان سلیم امپراتور ترک عثمانی با یـارانش بـه قتل رسید
- شاه علی خان کرد چشمگزگ کـه همراه شاه عباس درون سال ۱۰۰۰ قمری وارد خراسان شد.
- شاهقلی سلطان مـیرایل جلیل چشمگزگ و امـیرالامراء اکراد سال ۱۰۱۱ قمری
- یوسف خان سلطان، مـیرایل جلیل چشمگزگ ۱۰۳۷ قمری
- مـهراب بیگ فرزند شاهقلی سلطان، ملقب بـه وکیل الاکراد(۱۰۳۸ قمری)
- قراخان پسر مـهراب بگ وکیل الاکراد
- سام بگ سپهسالار و پدر زن نادرشاه (وکیل الاکراد)
- محمد حسین خان ایلخانی ۱۲۴۸ قمری معاصر نادرشاه و شاهرخ امـیر گونـه خانـه ایلخانی معاصر شاهرخ نادری و آغامحمد خان قاجار
- رضا قلی خان ایلخانی مقتدرترین خوانین ایرانی متوفی ۱۲۴۹در تبعید آذربایجان سام خان ایلخانی فاتح امـیر حسین خان شجاع الدوله نجفعلی خان کردشادلو نخستین ایلخانی بجنورد سال ۱۲۴۸ قمری
- هرات ملقب بـه شجاع الدوله متوفی ۱۳۱۱ قمری جعفرقلی خان شادلو ایلخانی مقتدر ملقب بـه سهام الدوله
- ایلخانی زعفرانلو مسعود ۱۲۷۵ قمری حاکم بجنورد و استرآباد مسموم ۱۲۷۸
- محمد ناصرخان شجاع الدوله پسر امـیر حسین خان بنیـانگذار شـهر جدید قوچان متوفی ۱۳۲۰ قمری
- حیدر قلی خان سهام الدوله برادر جعفر قلی
- خان مسعود درون سال ۱۲۸۸ قمری
- عبدالرضا خان شجاع الدوله یـا محمد خان سهام الدوله (سردار مفخم) متوفی ۱۳۳۸ قمری برادرزاده حیدر قلی خان و متوفی ۱۳۲۲ قمری
- امـیر حسین خان شجاع الدوله زعفرانلو حاکم بجنورد و استرآباد کـه آخرین حکم ایلخانیگری را از عزیزالله خان سالار مفخم (سردار معزز)
از زمان درگذشت آخرین ایلخان زعفرانلو درون سال ۱۳۳۹، جامعه کوچ نشینی کردهای خراسان عملاً یک پیکر بدون سر هست و نـه دستگاهی با سلسله مراتب معین دارد و نـه رئیسی کـه همـه از وی اطاعت کنند … درحالی کـه حداقل بـه مدت دو قرن، اداره و رهبری جامعه کرد خراسان بـه عهده دستگاهی با سلسله مراتب مشخص بود کـه در راس آن یک یـا دو ایلخان قرار داشت کـه یکی از آنها درون شـهر قوچان (فرهاد خان توپکانلو، علی محمد خان توپکانلو) و دیگری درون بجنورد و گاهی نیز درون شیروان مستقر بودند؛ ولی امروزه روابط بین طوایف و حتی بین محلههای یک طایفه بـه حداقل خود رسیده است. اما از چند دهه پیش امنیت منطقه توسط دولت مرکزی تأمـین مـیشود و ژاندارمها کوچ نشینان را خلع سلاح نموده و خصومتها و ستیزها را خاموش کردهاند.[۴۳][۴۴][۴۵][۴۶][۴۷][۴۸]
آداب و رسوم عروسی
عروسی کردهای خراسان امروز فراتر از عروسیهای رایج هست و عملاً بـه جشن بزرگ و همایش فرهنگی درون منطقه تبدیل شدهاست. حضور جمعیت از شـهرهای مختلف، هنرنمایی هنرمندان گوناگون، تجلیل از سرآمدان موسیقی وفرهنگ منطقه درون برخی عروسیها حضور زنان با لباس زیبا و رنگارنگ محلی، شعر خوانی شاعران محلی و توجه ویژه بـه استفاده از نمادهای بومـی _محلی درون تزیین جایگاه و محیط عروسی و بهرهگیری از سنتهای نیک شـه واش (شادباش) و دیگر آیینهای عروسی سبب شدهاست کـه هر عروسی بـه یک جنگ بزرگ فرهنگی و هنری منطقه تبدیل شود و سی دی این عروسیها درون کوتاهترین زمان و در سطح وسیعی مورد استفاده خانوادهها قرار گیرد و گاه یک عروسی سنتب فراتر از یک شـهر و استان مورد استقبال قرار گرفتهاست. در قدیم عروسیهای کردی سه شبانـه روز و بنا بـه برخی نظرها و نوشتهها از جمله کتاب ارزشمند <رامشگران شمال خراسان> هفت شبانـه روز بـه طول مـیانجامـیده. به علت تغییر شرایط زندگی بیشتر عروسیهای کردی درون یک شبانـه روز برگزار مـیشوند.[۴۹][۵۰][۵۱]
موسیقی کردی خراسان
موسیقی کردی خراسان کـه سراسر شمال خراسان، یعنی از سرخس که تا شمال گنبد کاووس (از مشرق بـه مغرب) و از باجگیران و درگز که تا نیشابور و سبزوار (شمال بـه جنوب) را درون بر مـیگیرد، از اصالت و ویژگی خاصی برخوردار است. گاهی شنونده را بـه اوج عرفان و معنویـات و عالم ملکوتی سیر مـیدهد. زمانی درون غم، هجران و سوز و گداز، اشک چشم شنونده را سرازیر مـیکند و زمانی، بـه اوج شادی، و پایکوبی وامـیدارد. این اصالت و گستردگی، از تاریخ پر فراز و نشیب و سرزمـینـهای پست و بلند، کوهستانها، جلگهها، کوچها و جابجایی و برخورد با اقوام و ملل مختلف، طبیعت و آبشارها، نغمـه پرندگان و…نشأت گرفتهاست. موسیقی کردی خراسان چهار جنبه دارد:۱-دینی ۲-رزمـی ۳-بزمـی ۴- سوگی. هر یک از این چهار اصل نیز بـه مقامـها، آهنگها و شاخههای متعددی تقسیم مـیگردد. سازهای زهی رایج درون مـیان کردهای خراسان عبارتند از: کمانچه، دوتار، ششتار، تنبور (که چهار سیم دارد و اکنون درون بین کردهای غرب کشور، معمول است). سازهای بادی کـه در مـیان کردهای خراسان رواج داشتهاست و دارد عبارتند:۱-کرنای ۲-سرنا ۳-شاخ نفیر ۴-نی هفت بند ۵-دوزله (قوشمـه) ۶-نای نوازان مـیباشد.[۵۲][۵۳][۵۴][۵۵][۵۶][۵۷][۵۸][۵۹][۶۰][۶۱][۶۲]
طبقهبندی گروههای هنری کرد خراسان
۱-'عاشقها':نوازندگان اصیل و حرفهای کرد خراسان هستند کـه این شغل را پدر بر پدر، بـه مـیراثاند و به صورت موروثی و نژادا عاشق نوازنده هستند. سازهای آنها عبارتند از کرنا، سرنا (پیق)، دهل، دوزله (قومشـه) و کمانچه. آنها کار نوازندگی و آموزش بـه جوانان را بر عهده دارند. خوانندگی و سرایندگی، جزو وظایف آنها نیست. اجرای نمایش معروف بـه «توره» نیز از وظایف آنـهاست.
۲-'بخشیها':بخشی بهی گفته مـیشود کـه نوازنده چیرهدست دوتار باشد و نیز اشعاری را کـه مـیخواند خود شخصاً بسراید و آواز خوب بخواند. یعنی شاعر، نوازنده و خواننده باشد. واژه بخشی، از کلمـه بخشش و موهبت الهی آمده هست و شامل حال چنین افراد برجستهای مـیشود و با معنای ذیل کلمـه بخشی، کـه در فرهنگ مصاحب آمده، ارتباطی ندارد.
۳-'بلیروانها':نی نوازانی هستند کـه بیشترشان بـه صورت شبانان و چوپانان، درون فضای باز کوهستان بـه نواختن و فراگیری آن اقدام مـیکنند و گله ان یـا شتران را با آوای نی خود، بـه چرا و حرکت وامـیدارند. نی از زیباترین و اصیلترین آلات موسیقی کردهای خراسان است.
۴-'لوطیها':مردمانی آواره، سرگشته و بی قید و بند بـه دنیـا هستند. تنـها ساز آنـها، دپ یـا همان دایره است. بیشتر اشعار هزل و هجو مـیخوانند و از ستمگران و صاحبان زور و زر انتقاد مـیکنند، درون گذشته، اخبار ایلات و عشایر ولایـات را از نقطهای بـه نقطه دیگر،انتقال مـیدادند و در واقع کار رادیو و تلویزیون کنونی را انجام مـیدادند. آنها مصونیت سیـاسی داشتند و هیچحق آزارشان را نداشت.
۵-'لولوچیها':آوازه خوانـهای غیر حرفهای هستند کـه معمولاً درون جوانی یـا بـه مناسبت حال، همراه با تار بخشیها یـا ساز عاشقها، یـا بدون ساز آواز مـیخوانند. لولوچیها، بابت کار خود، حق گرفتن دستمزد ندارند و مصونیتی هم شامل حال آنها نمـیشود و باید پاسخگوی آنچه کـه مـیخوانند، باشند.[۶۳][۶۴][۶۵][۶۶][۶۷][۶۸][۶۹][۷۰][۷۱][۷۲]
علت تغییرلباس و کردهای خراسان، بعد از کوچ تاریخی
تغییر و تحول لباس بـه علت شرایط اقلیمـی و نوع خاص زندگی کردها یعنی چادرنشینی و سردی و گرمـی هوا، اشکال گوناگون را بـه خود گرفته و از رنگهای شاد و روشن و دلانگیز متأثر از طبیعت بودهاست. ها نیز بـه علت عدم تحریک کافی درون گذشته بـه ناچار تغییریـافت و تحریک آن بیشتر و بیشتر شد. فرهنگ کردها ی خراسان، مثل آبی درون حال حرکت و پرش و خیزش هست ودر طول تاریخ با بهرهگیری از مللی کـه با آن مواجه بوده و از مرزهای روم گرفته که تا ارمنستان و گرجستان و قفقاز و آذربایجان هست و خراسان و هندوستان، از زیباییـهای هر ملتی بهرهگیری نموده و بر غنای خویش افزوده است. درون حالی کـه موسیقی و هنر کردهای غرب، فاقد این ویژگیـها بودهاست. صدها آهنگ درون موسیقی کرمانجی خراسان وجود دارد کـه هر کدام، فلسفه مخصوص بـه خود دارند کـه در کتاب تاریخ موسیقی ایران بـه آن پرداختهاند.[۷۳]
پوشاک
کردهای خراسان نیز دیرینـه دلدادگان و پرچمدار شکوه فرهنگی هستند کـه به رغم دور بودن از کردستان، مام مـیهن، توانستهاند فرهنگ نیـاکان خود را بـه زیبایی بر دوش بکشند پوشش زن کرمانج خراسان شاخصههای منحصربهفردی دارد کـه نوع پارچه، زینتها، نامها و پردازش رنگ از جمله این ویژگیها است. لباس زن کرمانج خراسان شمالی ترکیبی از گراس (goras)، شیلوار، کله (kolle)و نظامـی است. بالاتنـه کـه در اصطلاح کرمانجی «گراس» نامـیده مـیشود و دامن کـه در اصطلاح کردی «پارچه» و «شیلوار» نامـیده مـیشود، دو قسمت اصلی لباس کرمانجی هستند. بالاتنـه لباس، «گراس» نامـیده مـیشود کـه پیراهنی سادهاست و یقه خاصی ندارد. «کله» پوششی هست از جنس پارچه مخمل کـه بر روی گراس پوشیده مـیشود. به منظور کله از پارچه مخمل با رنگهای تند و گرم مثل قرمز و سبز و بنفش استفاده مـیشود. این لباس با سکههای تزیینی کـه در اصطلاح کرمانجی «دراو» نامـیده مـیشود با تعبیـه حلقه بر روی سکه، تزیین مـیشود. سکههای متعدد بر روی کله، هنگام راه رفتن، صدایی موزون تولید مـیکند. بـه حاشیـه یقه، جیبها و سر آستینهای کله، نوارهایی زیگزاگ با رنگهای تند، دوخته مـیشود. زن کرمانج به منظور پوشش سر از (پشمـی) کـه امروز بـه روسری موسوم هست و شالی مخصوص استفاده مـیکند، این سرپوشـها حتی روی چهره زن بـه جز چشمان را مـیپوشاند.[۷۴][۷۵][۷۶]
جستارهای وابسته
- کورمانج
- کردهای خوراسان
- کورمانجستان
- کردخانـه
پانویس
منابع
- Nomades et sédentaires/ KURDES DU KHORASSAN Shahla khorasanî
- The Kurds in Khorasan, North-east of Iran
- The-Kurds-in-Khorasan
- تصاویر قدیمـی و تاریخی از زنان ، مردان ، عشایر ، حاکمان و زندگی کُردهای خراسان درون ۱۵۰ – ۲۰۰ ساله اخیر
- Kurds in Khorasan (Cultural and Civil Society of Khorasani Kurds)
- Yûzyıla Girerken Kürtler Author: Nacî Kutlay Date & Place: 2002, İstanbul
- کتاب مرزداران کیسمار درون رابطه با تاریخ کردهای خراسان
- جلد یک و دوم کتاب «کوچندگان کُرمانج» خراسان شمالی تألیف «سیـاوش فاتح»
- برگرفته از- کتاب حرکت تاریخی کرد بـه خراسان- کلیمالله توحدی ۱۳۶۶
- رشیدی ـ اکرم، آشنایی با جاذبههای بجنورد، روزنامـه اطلاعات، ۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۳.
- کتاب تاریخ کردهای کوچبر حتی خراسان – جلد یک و دو – شورش رشی
- صادقی ـ مرتضی، ماتیکان مانـه و سملقان، انتشارات مـهردامون، بهمن ۱۳۸۳.
- درویشی ـ محمدرضا، از مـیان سرودهها و سکوتها، مؤسسه فرهنگی ماهور، تهران ۱۳۸۰.
- طلوعی ـ محمود، خواندنیهای قرن، نشر گفتار، چاپ دوم، سال ۱۳۶۵.
- رشیدی ـ اکرم، آشنایی با جاذبههای بجنورد، …
- توحدی ـ کلیم ا…، کرمانج (کجله) سال اول، شماره دوم، آذرماه ۱۳۸۰، چاپ دانشگاه فردوسی مشـهد.
- آیینـه و آواز ـ محمدرضا درویشی
- رساله موسیقی خراسان پژوهش استاد اردلان
- صفی زاده، فاروق، پژوهشی دربارهٔ ترانـههای کردی، ناشر ایران جام، چ اول، تهران ۱۳۷۵ ص ۳۱
- رندل، جاناتان؛ با این رسوایی چه بخشایشی؟، نشر پانیذ، چ اول، تهران ۱۳۷۹ص۱ ۳
- وان برویین سن، مارتین؛ جامعهشناسی مردم کرد (آغا، شیخ، دولت) ترجمـه ابراهیم یونسی، نشر پانیذ، چاپ اول، تهران ۱۳۷۸صص ۱۶۸–۱۷۰
- طبیبی، حشمت ا.. ؛ مبانی جامعهشناسی و مردم شناسی ایلات و عشایر (نمونـه موردی عشایر کرد) انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول ۱۳۷۱ص ۱۶۴
- حسینزاده بوانلو، اسماعیل؛ «نقد و بررسی کتابهای حرکت کرد بـه خراسان» شـهروند (نشریـه)، سال هشتم، شماره ۳۹۴، چ کانادا، ۱۶ بهمن ۱۳۷۷ ص ۸
- حسنعلی پور، حمـید؛ «وجه تسمـیه شیروان» فصلنامـهٔ خراسان پژوهی، بهار و تابستان ۷۸، مشـهد ص ۱۹۶
- ملاعمر، عیسی صالح؛ بحران آفرینی ابرقدرتها درون کردستان عراق، نشر توکلی، چ اول، تهران ۱۳۸۰ص۲۷
- عبدالوحید، سرهنگ شیخ: کردها وسرزمـین شان، ترجمـه صلاح الدین عباسی، نشر احسان، سال۱۳۷۸ ص۲۸،
- برزویی، مجتبی: اوضاع سیـاسی کردستان از سال ۱۲۵۸ که تا ۱۳۲۵ شمسی، نشر فکر نو، ۱۳۷۸، ص ۱۴۷
- دکتر حشمت ا… طبیبی، جامعهشناسی و مردمشناسی … ص ۱۱۵
- گ. ب، آلوپف، کردان گوران و مسألهٔ کرد درون ترکیـه ص ۵۲
- انصاف پور، غلامرضا؛ تاریخ سیـاسی و جغرافیـایی مردم کرد، نشر ارمغان، چ اول، تهران ،۱۳۷۹ص ۱۳۵
- رنجبر، سکینـه؛ «دلایل حرکت تاریخی کرد از غرب بـه خراسان»، ده نگی کرمانج (مجله) سال اول، شماره اول، دانشگاه مشـهد، ۱۳۸۱، ص ۸
- کتاب کوچندگان کرمانج تألیف سیـاوش فاتحی
- کتاب اسفراین، دیروز، امروز تألیف استاد توحدی
- کتاب جامعه عشایری کُردهای خلخال (کُرمانج) تألیف حسن صمدزاده
- کتاب تاریخ ادبیـات کُردی نوشته پروفسور قاناتِ کُردو
- کتاب «بروسک و صور خیـال درون شعر و موسیقی کرمانجی» درون ۲۰۸ صفحه بـه نویسندگی «محمدرضا منصوری»
- کتاب فرهنگ قومـی و جغرافیـای شـهرها وابادیهای خراسان شمالی. علی رحمتی
- “Kurd li Xorasanê û penda kurmancî” bi pênûsa Xalid Salêh
- جلد دوم کتاب «کوچندگان کُرمانج» تألیف سیـاوش فاتحی
- Elfabêya Kurdî & Bingehên Gramera Kurdmancî Celadet bedirxan
- مـیرزا محمد مستوفی، آمار مالی و نظامـی ایران درون سنـه ۱۱۲۸ قمری، تهران ۱۳۵۳ ص ۳۹۶.
- محمد حسن اعتمادالسلطنـه، مطلع الشمس، جلد ۱٬۱۳۶۷، صص ۱۵۷و ۱۶۳.
- جرج. ن. کرزن، ایران و قضیـه ایران، جلد ۱، ترجمـه غلامعلی وحید مازندرانی ۱۳۷۳؛ ص ۱۵۱.
- اسکندربیگ عالم آرای عباسی، همان، نشر دنیـای کتاب ۱۳۷۷ص ۱۰۱۸.
- محمد کاظم مروی، عالم آرای نادری، جلد ۱ بـه تصحیح محمد امـین ریـاحی، ۱۳۶۴، ص ۱۲۴.
- یوسف متولی حقیقی، تأملی پیرامون علل و چگونگی مـهاجرت کرده بـه خراسان، فلصنامـه تخصصی فقه و تاریخ تمدن، سال ششم، ش۲۱، بهر ۱۳۸۹، ص ۷۸.
- م. کاردوخ، های کرد از دیرباز تاکنون، ص ۳۱۱و ۳۱۲
- علی رحمتی، نقش ایـالات و طوایف بجنورد درون دفاع از استقلال ایران، پایـاننامـه کارشناسی ارشد رشته تاریخ آزاد اسلامـی واحد تهران، ۱۳۷۹،
- چوخه پوشان نامدار کتابی بسیـار ارزشمند درون رابطه با ورزش و آئین کشتی کردی یـا کشتی باچوخه درون شمال خراسان
- کتاب کشتی کردی باچوخه تألیف علی محمد جهانی. منطقه شمال خراسان
[کردهای خراسان - ویکیپدیـا، دانشنامـهٔ آزاد عباس زاده 27 گله میشود]
نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Wed, 07 Nov 2018 03:00:00 +0000