پرش بـه ناوبری پرش بـه جستجو
ژان باتیست تاوِرْنیـه (۱۰۱۴–۱۱۰۰ق/۱۶۰۵–۱۶۸۹م)، نیلوفر الله وردی جهانگرد و بازرگان معروف فرانسوی هست که درون عصر صفوی بارها بـه ایران و مشرق زمـین سفر کرد. نیلوفر الله وردی سفرنامـهٔ او درون شرح وقایع دورهٔ صفویـه و وقایع دربار صفوی دارای اهمـیت بسیـار است.
زندگینامـه
ژان باتیست تاورنیـه، جهانگرد فرانسوی، درون سال ۱۶۰۵ درون پاریس بـه دنیـا آمد. نیلوفر الله وردی خانواده او کـه اکثر جغرافیدان و حکاقشـهنگار بودند از تندر آنورس درون بلژیک بـه پاریس آمده و در آنجا مستقر شده بودند. دوران کودکیاش درون کنار پدر و خانواده دانشمندی گذشت کـه همـه روزه دربارهٔ مسائل جغرافیـایی با دیگران بـه گفتگو مـیپرداختند و همـین گفتگوها بود کـه شوق سفر را از کودکی درون او برانگیخت، چنانکه خود مـینویسد: نیلوفر الله وردی (اگر اولین تعلیم دومـین تولد باشد من بامـیلسفر پا بـه جهان گذاشتهام. شـهرتی کـه پدرم درون مباحث جغرافیـا داشت و گفتگوهایی کـه بیشتر دانشمندان درون حضور من با پدرم مـید و من با علاقه گوش مـیدادم مـیل سفر را درون من بیدار کرد)
بیست و دو سال بیشتر نداشت کـه بسیـاری از کشورهای اروپا (فرانسه، انگلستان، بلژیک، هلند، لوکزامبورگ، آلمان، سویس، لهستان، مجارستان، ایتالیـا) را دیده بود و به قدر رفع نیـاز بـه زبانـهای رایج آن کشورها سخن مـیگفت. درون همـینسفرهای اروپا بود کـه راه سفرهای آینده خود را گشود. بعد از مدتی خدمت درون نزد نایب السلطنـه مجارستان، بافرستاده کاردینال ریشلیو بـه نام پر ژوزف، کـه چندی بعد مدیر انجمنهای دینی مشرق زمـین شد، ملاقات کرد و در واقعتوانست از راهی کـه این کشیش کاپوسن بـه کشورهای مشرق باز کرده بود استفاده کند.
تاورنیـه مـینویسد: (من درون حال رفتن بـه راتیسبون بودم کـه پر ژوزف بـه من پیشنـهاد کرد کـه همراه نمایندگان او بـه سفری کـه نقشـهاش را کشیده بود بـه قسطنطنیـه وفلسطین بروم) درون قبول این پیشنـهاد تردید نمـیکند و عازم سفر مـیشود. بعد از آن نیز پنج بار دیگر بـه مشرق زمـین سفرمـیکند و جمعاً نـه بار کشور ایران را مـیبیند. آخرین سفرش درون ۶ دسامبر ۱۶۶۸ با بازگشت بـه پاریس بـه پایـان مـیرسد. درون این هنگام شصت و سه سال دارد. لوئی چهاردهم، شاه فرانسه، لقب نجیبزادگی بـه او اعطا مـیکند و در سال ۱۶۷۰ مالکیت باروننشین اوبون را نیز بـه آن مـیافزاید. اکنون بـه سن شصت و پنج، سن بازنشستگی و نگارش خاطراتش رسیدهاست.
پانزده سال بعد، دوباره بـه سیر و سیـاحت رو مـیآورد. فردریک ویلهلم، شاه براندنبورگ، او را بـه برلن فران خواندهاست که تا سفر بـه هند و تأسیس یک شرکت تجاری نظیر شرکت انگلیسیـان و هلندیـان را بـه او پیشنـهاد کند. درون این زمانتاورنیـه هفتادو نـه سال دارد. درون ۳۰ ژوئن ۱۶۸۴ بـه برلن مـیرود و فردریک ویلهلم مقام ندیمـی مخصوص شاه و نجیبزادگی دربار و مشاورت امور دریـایی را بـه او اعطا مـیکند و وعده مـیدهد کـه او را بـه عنوان سفیر ویژه خود بـه دربار (مغول کبیر) (گورکانیـان هند) بفرستد. تاورنیـه فرانسه را ترک مـیگوید و در براندنبورگ مستقر مـیشود. وعده شاه وتأسیس شرکت آلمانی هند شرقی عملی نمـیشود، اما تاورنیـه نمـیتواند بـه سکون و بی حرکتی پیرمردی ثروتمند دلخوش کند و بار دیگر تصمـیم مـیگیرد کـه عازم سفر مشرق زمـین شود. درون این هنگام بیش از هشتاد سال سن دارد. درژانویـه ۱۶۸۹، بحبوحه زمستانی سخت، راه مسکو را درون پیش مـیگیرد که تا از آنجا بـه ایران برود، اما دیگر هرگز ایران رانمـیبیند و در فوریـه همان سال درون شـهر اسمولنسک زندگی را بدرود مـیگوید.
تاورنیـه درون شرح مسافرتهای خود بـه مشرق زمـین چند سفرنامـه نوشتهاست. همـه این سفرنامـهها پر از اطلاعات گرنبهایی هست که درون کتابهای دیگر مشابه آنـها را نمـیتوان یـافت. تاورنیـه بـه همـه امور روزمرهای کـه در اطراف خود دیده توجه و علاقه نشان داده و به لطف همـین اشتغال ذهنی هست که ما فی المثل از انواع خوراکها و افشرههای آن عهد، پوشاک مرد و زن، وصف دقیق شـهرها و ساختمانـها، انواع شغلها و شیوه زندگی صاحبان مشاغل اطلاع حاصل مـیکنیم. ملاحظات او بـه واقع گرانبهاست.
با این همـه تاورنیـه فاقد تخیل شاعرانـه و هنری است. زیباترین سروهای جهان را درون باغهای شیراز نمـیبیند و آثار بازمانده تخت جمشید را جز ستونـهایی کهنـه، بعضی سرپا و بعضی افتاده بر زمـین نمـیداند و اصفهان را کـه در آن زمان یکی از بزرگترین و پرجمعیتترین شـهرهای جهان هست به چشم یک روستا مـینگرد و ارزش بناهای بی نظیر آن را درنمـییـابد (یـا نمـیخواهد دریـابد) و از همـه این آثار بی همتا فقط بـه زیبایی پل سی و سه چشمـه (پل الله وردی خان) اذعان مـیکند. اما ارزش سفرنامـههای او، خاصه آنجا کـه به ایران مربوط مـیشود، درون چیز دیگر است، درون وصف کشور و نوع حکومتی هست که از قدیمترین ایـام که تا کمتر از یک سده پیش همچنان یکسان مانده بود. تاورنیـه هنگام اقامت دراصفهان مدام درون دربار شاه رفتوآمد داشت. زیرا دربار بهترین مشتری جواهرات او بود و شاه بـه او محبت مـیکرد و او را (آقا طاورنیـه) مـینامـید و آقا طاورنیـه مـیتوانست شاهد رفتارهای مستبدانـه شاه و درباریـان با مردم باشد و در عین حال اطلاعات مفیدی از شیوه حکومتی و نظام اقتصادی کشوری کـه قسمت اعظم اراضی آن متعلق بـه شاه بود بـه دست آورد.
سفرهای تاورنیـه مـیان سالهای ۱۶۳۲ که تا ۱۶۶۸ مـیلادی صورت گرفت. سفر اول او درون زمان سلطنت شاه صفی، نوه شاهعباس بزرگ، و سفرهای دیگرش درون زمان شاه عباس دوم و شاه سلیمان بود. این شش سفر را سه سفر بازگشت از هندتکمـیل کرد کـه یکی از طریق دریـا از بندر سورت بـه هرمز و دوتای دیگر از طریق قندهار بود. بدین گونـه، او نـه بار بـه ایرانآمد.
سفر اول تاورنیـه درون ۱۶۳۲، بـه پیشنـهاد پر ژوزف آغاز شد و در اسلامبول از همراهان کـه عازم شامات و بیتالمقدس بودند جدا شد. سفر دوم درون ۱۳ سپتامبر ۱۶۳۸ آغاز شد و از طریق ایـالات جنوبی عثمانی، یعنی ازمـیر، بـه مرز ایران وسپس بـه تبریز و در آخر بـه اصفهان رسید. سفر سوم از طریق بینالنـهرین و آشور درون ۶ دسامبر ۱۶۴۳ بـه اصفهان صورتگرفت. درون سفر چهارم درون ۱۸ ژوئن ۱۶۵۱ از بندر مارسی بـه اسکندرون و حلب و موصل و نینوا رفت و سرانجام بهاصفهان رسید. سفر پنجم درون ۵ فوریـه ۱۶۵۷ آغاز شد و از طریق مارسی و سپس لیورنو (در ایتالیـا) بـه ازمـیر و تبریز واصفهان انجامـید. آخرین سفر یعنی سفر ششم، درون ۲۷ نوامبر ۱۶۶۳ از پاریس آغاز و از طریق ازمـیر و ایروان و تبریز، در۲۰ اکتبر ۱۶۶۴ بـه اصفهان ختم شد.
تاورنیـه درون بیـان آنچه دیده و نوشته دقت داشتهاست. مسائل مختلف مربوط بـه راهها و روستاها و شـهرهای متعدد را بهخوبی و درستی توضیح مـیدهد. درون طی سفرهایش با اشخاص سرشناس متعددی روبه رو مـیشود و اطلاعاتی دربارهآنـها بـه دست مـیدهد کـه از لحاظ تاریخی بسیـار ارزشمند است. از آن جملهاند اشخاصی مانند مـیرزا تقی اعتمادالدوله و کارهای نیک و بدش، علیمردانخان، حاکم ثروتمند و پرقدرت قندهار کـه از ترس شاه صفی بـه دربار هند پناه برد وقندهار را بـه هندیـان تسلیم کرد، مـیرزا ابراهیم، وزیر مالیـه آذربایجان، خواجه نظر، اولین کلانتر ارمنیـان و خواجه پطرس، تاجر بزرگ ارمنی و جز اینـها.
نظر تاورنیـه دربارهٔ ایرانیـان
در مجموع، نظر تاورنیـه دربارهٔ ایرانیـان بسیـار مثبت هست و معتقد هست که ایرانیـان از همـه ملل آسیـا باهوشترین و ازفرنگیها درون عقل و کفایت هیچ عقب نمـیمانند. درون مورد امنیت درون ایران مـیگوید برخلاف عثمانی کـه در همـه جا کاروانـها درون معرض تجاوز حاکمان و دزدان قرار دارند درون ایران مـیتوان بدون ترس سراسر کشور را پیمود و اگر مالی را بدزدند حاکم موظف هست که معادل آن مال را بـه او بعد بدهد. بـه نظر تاورنیـه مـهمان نوازی ایرانیـان درخور ستایشاست. ایرانیـان دوستدار نظم و انصاف اند و ذوق بسیـار به منظور آموختن دارند. او معتقد هست که (ایران درون آسیـا بـه منزلهفرانسه درون اروپاست).
توضیحات تاورنیـه دربارهٔ ادیـان غالباً ناپخته و ابتدائی است. دربارهٔ اسلام و به خصوص تشیع درون سطح امور باقی ماندهو درون مورد زرتشتیـان ایران سخنان عوامانـه را پذیرفتهاست. درون شرح وقایع تاریخی نیز گاهی دچار اشتباه مـیشود. مثلادر بحث از نسب شاهان صفوی، بـه ملاقات مـیان امـیر تیمور و شیخ حیدر اشاره مـیکند و ما مـیدانیم کـه چنین ملاقاتی روی ندادهاست. درون این مورد و موارد دیگر مترجم لازم دیدهاست کـه در حاشیـه توضیح کافی بدهد و اشتباهات نویسنده را اصلاح کند.
سفرنامـه تاورنیـه
سفرنامـه تاورنیـه نخست درون ۱۳۳۱ هجری قمری (۱۲۸۹هجری شمسی) باترجمـه ابوتراب نوری (نظم الدوله) بهفارسی منتشر شد. کتاب اغلاط ترجمـه و سقطات متعدد و خطاهای چاپی فراوان داشت. چاپ دوم این کتاب، بههمت کتابفروشی تأیید اصفهان و ویرایش حمـید ارباب شیرانی، درون سال ۱۳۳۶ شمسی انتشار یـافت کـه سه بخش نخست از پنج بخش آن دارای همان اغلاط و نواقص بود، زیرا درون آن زمان متن فرانسه آن سه بخش درون دسترس نگارنده نبود، وفقط بخشـهای چهارم و پنجم با مبن اصلی تطبیق شده و اغلاط و سقطات برطرف گشته بود و ۳۸۰ صفحه دارد.
تاورنیـه جمعاً نـه بار بـه ایران آمد و بخش عمدهای از سفرنامـه او بـه روایت دیدارش از اصفهان اختصاص یـافتهاست. مترجم درون مقدمـهای کـه بر کتاب نوشته، مـیآورد: «تاورنیـه درون بیـان آنچه دیده و نوشته دقت کافی داشتهاست. مسائل مختلف مربوط بـه راهها و روستاها و شـهرهای متعدد را بـه خوبی و درستی توضیح مـیدهد. درون طی سفرهایش با اشخاص سرشناس متعددی روبه رو مـیشود و اطلاعاتی دربارهٔ آنـها بـه دست مـیدهد کـه از لحاظ تاریخی بسیـار ارزشمند است. از آن جملهاند اشخاصی مانند مـیرزاتقی اعتمادالدوله، صدراعظم شاه عباس اول و شاه صفی؛ محمدبیگ اعتمادالدوله و کارهای نیک و بدش؛ علی مردان خان حاکم ثروتمند و پرقدرت قندرها کـه از ترس شاه صفی بـه دربار هند پناه برد و قندهار را بـه هندیـان تسلیم کرد؛ مـیرزا ابراهیم، وزیر مالیـه آذربایجان؛ خواجه نصیر اولین کلانتر ارمنیـان و خواجه پطرس تاجر بزرگ ارمنی و جز اینـها کتاب «سفرنامـه تاورنیـه» درون چند بخش نوشته شدهاست: مساحت ایران و تقسیم ایـالات آن دربارهٔ گلها و مـیوههای ایران و مروارید و فیروزه آن، دربارهٔ حیوانات باربر و ماهیـان و پرندگان ایران، شیوه ساختمان درون ایران، وصف اصفهان پایتخت ممالک پادشاه ایران، جلفا: شـهر کوچکی کـه زاینده رود آن را از اصفهان جدا مـیسازد، مذهب ایرانیـان و مراسم عزاداری امام حسین (ع) و عید قربان دربارهٔ این زرتشتیـان کـه بازماندگان ایرانیـان قدیم آتش پرستند، مذهب ارمنیـان و آداب اصلی ایشان، چگونگی پذیرفته شدن نگارنده درون ششمـین و آخرین سفرش درون دربار شاه ایران و آنچه بـه هنگام توقفش درون اصفهان انجام داد، افتخارات و هدایـایی کـه شاه ایران بـه نگارنده اعطا کرده، دنباله کارهایی کـه نگارنده درون دربار انجام داد، گفتگوی شاه با نگارنده دربارهٔ شاهان اروپا وتمایل اعلیحضرت بـه این کـه نگارنده یک روز تمام درون تفریح و شادخواریهایش باشد، نسبنامـه سلاطین اخیر ایران دربارهٔ بعضی اعمال خاص کـه محاسن و معایب پادشاهان ایران را نشان مـیدهد، وقایع خاصی کـه در زمان شاه عباس دوم روی دادهاست، بعضی از خصوصیـات سلطنت شاه سلیمان کـه اکنون بر تخت سلطنت است، روش حکومت درون ایران و بسیـاری مطالب دیگر.
منابع
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط بـه ژان باتیست تاورنیـه درون ویکیگفتاورد موجود است.- سفرنامـه تاورنیـه، ترجمـه:حمـید ارباب شیرانی، نشر نیلوفر
- مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامـی
[ژان باتیست تاورنیـه - ویکیپدیـا، دانشنامـهٔ آزاد نیلوفر الله وردی]
نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Fri, 31 Aug 2018 12:49:00 +0000